#پارت_43
#پشت_لنزهای_حقیقت
گالانت: حتما این روزا من رو زیاد دیدی و میشناسی، چون حیطه کاریت ایجاب میکنه که افراد سیاسی رو بشناسی.
سارا: متاسفانه قیافه نحست رو خوب میشناسم، آدم خوار کودککش.
گالانت: نشد دیگه، ما قرار باهم همکاری کنیم، گفتم بهترین دکتر رو بیارن درمانت کنن، بهت هویت یهود اصل میدم، تو دخترباهوشی هستی، بهترین چیزا رو در اختیارت میگذارم، فقط کاری که میخواییم رو باید انجام بدی.
سارا: چه کاری؟
گالانت: تو حیطه کاری خودت، سخت نیست. عکس گرفتن از چندتا چیز، البته بهمون سبکی که تو ایران هم کار میکردی. باید عکسها این مفهوم رو برسونن که اسرائیل صلح طلب و بقیه جنگ طلب، چهره نتانیاهو رو باید چهرهی فردی مهربون و دوستدار صلح نشون بدی.
به چی میخندی؟
سارا: مثل این میمونه از به دکتر بگی از سگ یه آهو بساز.
گالانت: این همه حاضر جوابی خیلی هم خوب نیست.
سرباز: قربان، دکتر آمادهاست.
گالانت: ببرش پیش دکتر، به دکتر تاکید کن مثل روز اول باید خوب و سرحال بشه، خیلی باهاش کار داریم.
سرباز: حتما قربان.
بیمارستان مجهز و پزشکان آمریکایی، تو بیمارستان بود که فهمیدم اسرائیل چقدر تلفات داده و زخمی داشته طی این مدته ۴ ماهه جنگ.
تحت عمل جراحی قرار گرفتم، اتاق مخصوص با بهترین امکانات.
پرستارها زود به زود میاومدن حال و روزم رو چک میکردن.
پرستار: خوشحالم حالت بهتر شده، خیلی شانس آوردی زخمت عفونت نکرده بود، اینجا اسرا اگر بر اثر شکنجه نمیرن، بر اثر عفونت زخمهای ناشی از شکنجه میمیرن.
خیلی خوششانس بودی که بهت اینجوری رسیدگی کردن.
خیلی برام سخت بود توسط این بیوجودها درمان بشم، حالا که کار به اینجا رسیده بود باید کاری انجام میدادم.
گالانت: خوشحالم حالت خوب شده.
سارا: اما من خوشحال نیستم.
گالانت: به حرفام فکر کردی؟
سارا: بله، یه شرط دارم برا قبول کردنش.
گالانت: شرط!؟ اینجا همهچی بایدی هست.
سارا: این دیگه مشکل خودته، میخوای باهات همکاری کنم باید بدون چون و چرا شرطم رو قبول کنی.
گالانت: خب...
سارا: باید خیلی رسمی با مهر و امضا خودت و نتانیاهو شرط من رو قبول کنی و تایید کنی.
گالانت: شرطت چیه؟
سارا: آزاد کردن و برگردوندن سه تا خبرنگار همراه من، جنازههاشون رو هم باخودشون ببرن.
گالانت: امکان پذیر نیست.
سارا: خیلی خب، پس منم برمیگردم زندون و همکاری منتفی.
سه روز تو یه اتاق کاملا تحت مراقبت بودم، بهترین آب و غذا رو برام میآوردن.
حالا که تا نزدیکی خیمه معاویه رسیدم نباید عقب میکشیدم.
✍ف.پورعباس
🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع
~~~~✍️🧠✍️~~~~
@taravosh1
~~~~✍️🧠✍️~~~~