🔰تعدد روح در انسان🔰
اگر آیه ها و حدیث های فراوان نیز وجود نداشتند، باز با تجربۀ درونی و بیرونی خود انسان، روشن و مسلّم است که انسان روح های متعدد دارد.
زیرا انسان تنها موجودی است که خودش با خودش درگیر می شود، همیشه در درونش خودش با خودش در چالش است، همواره روح امّاره با روح لوّامه، در رقابت و تزاحم است.
و چون حیوان، فاقد روح سوم (روح فطرت) است لذا فاقد جامعه، تاریخ، اخلاق، هنجار و ناهنجار، تمدن، و نیز فاقد خنده و گریه است و... (مشروح این بحث در «تبیین جهان و انسان» بخش انسان شناسی دوم).
تعدد روح ها در انسان، موضوع بس مهمی است که انسان شناسی غربی نیز از آن غافل مانده و در نتیجه، علوم انسانی غربی (روان شناسی، جامعه شناسی، فلسفۀ تاریخ، تاریخ تحلیلی، منشأ جامعه، منشأ اخلاق، منشأ خانواده و...) همگی لنگ مانده اند و امروز مسلّم شده است که این علوم انسانی از ادارۀ جهان بشری عاجز و ناتوان است، با آن همه کار گسترده علمی که دربارۀ شان شده است.
فوکویاما با عنوان کردن «پایان تاریخ»، می خواهد بگوید: علوم انسانی بیش از این که هست قابل کمال و تکامل نیست و لیاقت انسان تا همین جا است و باید به همین ها بسنده کند.
اما حقیقت این است که: مدرنیته که شاکلۀ این علوم انسانی است به پایان رسیده و از ادارۀ جهان بشریت عاجز مانده است. زیرا فقط به یک «غفلت» در اصل و اساس انسان شناسی دچار است که غفلت از تعدد ارواح در وجود انسان است.
غربیان در علوم انسانی، کاری بس وسیع، عمیق و مهم انجام داده اند؛ این علوم تنها به یک چیز نیاز دارد: باید از نو به محور، و بر نخِ «تعدد ارواح» چیده شود. که در «جامعۀ موعود (مهدوی)» چنین خواهد شد.
#انسان_شناسی
@tebyan314