#مهارت
یادداشت؛ لقمهای از جنس هنر و رسانه
چند تکنیک یادداشتنویسی در مطبوعات
مبینا افراخته
یادداشت یا به عبارتی متن کوتاه ژورنالیستی که امروزه در اشکال مختلفی در رسانهها از جمله کبشن نمایانگر است، آبروی رسانه و تبحر نویسنده را با معیار توجه و اثرگذاری بر مخاطب بازتاب میدهد.
یادداشت نویسی فرمی رسانهای و یکی از ارکان مختصر و در عین حال مفید روزنامهنگاری به شمار میرود. اجازه بروز دیدگاه و تحلیلهای شخصی البته در چارچوب رسانهای که در آن کار میکنید، وجه تمایز این رکن پرکاربرد با سایر فرمهای رسانهای است. ذهن نکتهسنج و قلم نکتهگو دو خمیر مایه اصلی یادداشت به شمار میرود.
اغلب طرح مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به این رکن رسانهای واگذار و بررسیهای جامع به ارکان دیگر سپرده میشود. یادداشتنویسان تمام وقت و تلاش خود را برای نوشتن در سادهترین حالت ممکن میگذارند و قانون نانوشتهی «زیبایی در سادگی است» در اینجا نیز مشهود است؛ اما این سادگی نباید اسباب ابتذال یادداشت را فراهم کند. مفروض یک نویسنده قهار باید تمام مدت بر این باشد که با مخاطب هوشمندی رو به رو است که وقت و حوصلهیکافی برای تعمق و در پی معنای کلمات بودن را ندارد.
یادداشتنویسی به مثابه هنر
هنگامی که دست به قلم برده و مشغول نوشتن هستیم یکی از این اهداف را در ذهن خود دنبال میکنیم؛ رسیدن به معنا و منظور، تاثیر بر شنونده و خواننده و در رکنی بالاتر، از ابزار نوشتن به مثابه یک هنر و زیبایی بهره میگیریم.
در این نوشتار قصد داریم شرح و بیان تکنیکهایی دربارهی یادداشتنویسی، این هنر رسانهای، بپردازیم.
مخاطب شناسی، نقطهی تبدیل یادداشت به رسانه
در پاسخ به طرح این سوال که چه چیزی یادداشت را رسانهای میکند؟ میتوان گفت: آن چیزی که این محتوای تولید شده را در دسته رسانه یا ژورنالیسم قرار میدهد، اصالت پیدا کردن عنصری به نام «مخاطب» است.
فهم این موضوع که مخاطب شما کیست و با چه نظام ارزشی میخواهد آن را بخواند و اساساً چه دیدگاهی بر جهان پیرامون خود دارد بسیار حائز اهمیت است. در اغلب موارد ما با مخاطبان یک دستی مواجه نیستیم اما الویت باید متوجه «مخاطب هدف» شود. هر رسانهای مخاطب خاص خودش را دارد و شما به فراخور رسانهای که در آن فعالیت میکنید لازم است آنها را با عنوان مخاطب هدف یا اصلی، مخاطبی که بیشترین اهمیت را برای شما دارد، شناسایی کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما در نشریه دانشجویی مطلبی را منتشر میکنید روشن است که جامعه مخاطبین شما دانشجویان هستند اما باز هم یک رنگی وجود ندارد و شما در ذهن خود باید مخاطبان خود را محدود به دسته خاصی از دانشجویان بکنید. در این فرآیند ما با سه سطح مختلف از مخاطبین رو در رو هستیم:
دسته اول، موافقین پیام که حلقه نزدیک به شما محسوب میشوند؛ هدف شما در نگارش برای این دسته این است که پافشاری آنها بر نظرشان را بیشتر کنید.
دسته دوم، عدهای هستند که نه توافق چندانی با شما دارند نه مخالفت چندانی؛ وظیفه شما در مواجهه با این دسته از مخاطبین این است که آنها را به ایده خود متمایل کنید.
دسته سوم، کسانیاند که با ایده شما کاملاً مخالف هستند؛ شما در صورت ناتوانی در نزدیک کردن آنها به خود میتوانید تشکیکی در آنها ایجاد کرده و با ایجاد حس کنجکاوی نظرشان را به گزاره خود جلب کنید.
ادامه 👇