#حتما_بخوانید ... سلام💐 امیدوارم لحظاتی را برای خواندن یادداشت ها برای شما بسازیم
1️⃣ اولین نکته مدیر کانال این است که مطالب اینجا لزوما مورد تأیید ما نیست، می خواهیم بخوانیم و صداهای متفاوت را بشنویم... راهِ پاسخ دادن و روشن شدن در عصر #جنگ_روایت ها همین است.
2️⃣ بسیاری از کانال ها و گروه های اجتماعی به دلیل رعایت وقت مخاطبانشان و هم چنین رعایت اختصار در ارائه محتوا و اخبار دست به اختصار گویی می زنند.
3️⃣ اینجا متن کامل یادداشت ها را برایتان منتشر می کنیم تا هم، همه حرف نویسنده را ببینیم و هم دفترچه ای همراه برای مطالعه درباره موضوعات گوناگون داشته باشیم.
4️⃣ اینجا برای مخاطبان خاصی هست که خواندن را عشق می ورزند همچنین آگاهی و دانایی را... و هرگز دنبال تبلیغ و سیاهی لشکر نیستیم.
5️⃣ برای این که بیشتر متوجه کلمات و نوع نگارش و تحلیل یادداشت ها باشیم از هر گونه لینک گذاری و ایموجی و استیکر پرهیز می شود.
6️⃣ تلاش می کنیم از نویسنده هر یادداشت نام برده شود، مگر آن که یادداشتی بی نام به دستمان برسد که ناچاریم از متن استفاده کنیم و برای نویسنده ی گمنام دعا و طلب خیر.
⛔️ این کانال را به هر خواننده ای پیشنهاد ندهید.
زیرسرویسها👇 تا اکنون
#سیر_یادداشت_خوانی
#مسعود_دیانی
#مهارت
هشتگها را کلیک کنید👆 و منظمتر بخوانید
نویسا بمانید تا نویسنده شوید
#مهارت
نگاهی به کتابی در حوزه روزنامهنگاری
چطور یادداشت و سرمقاله بنویسیم؟
بسیاری از روزنامهخوانهای قدیمی بر این باورند که اکنون در مطبوعات ایران «ستوننویس» نداریم. کافی است چند روز روزنامههای مطرح ایران را ورق بزنید تا متوجه شوید که پر بیراه نمیگویند.
یادداشتنویسی و مقالهنویسی در مطبوعات، منهای ذوق روزنامهنگاری، نیازمند یادگیری اصول و قواعد مشخصی است که اکثر کسانی در روزنامهها قلم میزنند، اعم از روزنامهنگار و غیر روزنامهنگار، اعتنایی بدان ندارند. در فضای نشر ایران نیز منابع چندانی در این زمینه وجود ندارد و با محدودیت منابع علمی و دانشگاهی در حوزه یادداشتنویسی و مقالهنویسی در مطبوعات مواجهیم. بدین منظور، ایرج رستگار سراغ عباس عبدی، یکی از یادداشتنویسان مطرح و پرکار دهههای اخیر ایران، رفته و بههمت نشر نی کتابی در این زمینه منتشر کرده تحت عنوان «یادداشتهای مطبوعاتی و سرمقالهنویسی». کتاب حاضر در سه بخش تنظیم شده است: بخش اول گفتوگو با عباس عبدی پیرامون دو عنصر اصلی و سه عنصر فرعی سرمقالهنویسی است. در بخش دوم یادداشتها و سرمقالههایی که در متن مصاحبه به آنها اشاره شده، برای آگاهی و مطالعه بیشتر خواننده گردآوری شده است. در این بخش، گزیدهای از یادداشتها و سرمقالههای عبدی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ آمده است. جالب است که عبدی از یادداشتها و مقالات دهه ۹۰ خود هیچ موردی را بهعنوان نمونه کار ارائه نکرده است. در بخش سوم، و مهمترین بخش کتاب، ۱۰۱ راهکار برای سرمقالهنویسی به قلم ایرج رستگار آمده که برگرفته از مقالات علمی برندگان جوایز پولیتزر سرمقالهنویسی در آمریکاست.
عبدی یادداشتنویسی را نوعی هنر و مثل نوشتن فیلمنامه میداند: «باید شروعش جذاب باشد. نگاهتان به سوژه جذاب باشد». بالا و پایینشدن ریتم یک یادداشت مد نظر اوست. در نظر او روزنامهنگاری یک دانش مستقل نیست و روزنامهنگار پل ارتباطی حوزه دانش با اجتماع است. بعد از داشتن «دانش» و «ارتباط با اجتماع» بر «تحلیل» انگشت میگذارد، تحلیل این ارتباط. از اینرو، یادداشت یا سرمقاله موفق را ماحصل تلفیق این سه عنصر میداند. او اینها را به تواناییهای فردی روزنامهنگار برمیگرداند. با این حال، تاکید دارد که روزنامهنگار باید به یک زمینه یا رشته علمی تسلط نسبی داشته باشد. هرچند بر این باور است که روزنامهنگار در زمینههایی خاص چون روزنامهنگاری سیاسی باید با انواع رشتهها در ارتباط باشد: تاریخ، سیاست، اقتصاد، جامعهشناسی و... البته عبدی تاکید دارد که وقتی از یادداشت صحبت میشود، منظورش «یک» یادداشت نیست بلکه زنجیره یادداشتهایی است که میتواند موثر باشد. در نظر او این مسئلهای کلیدی در یادداشتنویسی است. او مدعی است که اگر همه یادداشتهایش را کنار هم بگذارند، حلقههایی از یک زنجیر را میتوان در آنها پیدا کرد. عبدی میگوید: «کلیدیترین بحث یادداشتنویسی این است که نویسنده باید یک دید و تحلیل کلان داشته باشد. باید یک افق دید داشته باشد، حتی ممکن است این افق غلط باشد، اما مهم وجود این افق است؛ با داشتن این افق دید، میتوان واقعیتهای دیگر را هم از خلال آن نگاه کلان نگریست و موضوعات گوناگون ازآن زاویه دید است که برای شما مهم و معنادار میشود.»
اما در بخش سوم کتاب نکات بسیار سودمندی برای یادداشت و سرمقالهنویسی گردآوری شده که حاصل اندیشهها و تجربههای اساتید دانشگاه و سرمقالهنویسان مطرحی چون ریچارد آرگور، جی بوکمن، پل گرینبرگ و دیگران است. در این راهکارها گفته میشود که سرمقاله باید چارچوب منطقی داشته باشد و خطمشی مشخصی را دنبال کند، مسامحهکاری نکند. زمانی دست به قلم ببرید که مطمئن باشید حرفی برای گفتن دارید. واضح و قابل لمس و مستند بنویسید. ساده بنویسید، نامفهوم و گنگ ننویسید، شفاف بنویسید. خطابهسرایی نکنید. در مورد شخصیتها اغراق نکنید. با احساس نوشته و با دلیل ویرایش کنید. جذابیتها و کنشهای عاطفی و روانی را به خوانندگان منتقل کنید. سرمقاله باید خواننده را به شور وادارد و احساسآفرین باشد. همیشه سرمقاله کاملشده را مثل یک چرکنویس ببینید و در غلطگیری هرگز تردید نکنید. سبکهای داستاننویسی را مطالعه کنید. در طول نگارش سرمقاله از هدف متن دور نشوید. یک حوزه مطالعاتی و تخصصی برای خود انتخاب کنید. برای از دستندادن ایدهها همواره دفترچه یادداشتی با خود به همراه داشته باشید. تکیه سرمقاله باید روی یک موضوع باشد، از پرداختن به چند موضوع در یک سرمقاله پرهیز کنید.
ادامه👇
#مهارت
تیتر: ۱۵ نکته کاربردی درباره اصول یادداشت
لید: سرمقاله، موضعگیری رسمی و جدی یک رسانه و آبروی یک رسانه است؛ معمولا کادر ارشد یک رسانه (تحریریه اصلی، سردبیر یا مدیرمسئول) آن را مینویسند.
......................
تفاوت اصلی یادداشت با سایر ارکان روزنامهنگاری، مانند خبرنویسی این است که در یادداشت اجازه دارید دیدگاهها و تحلیلهای شخصی خود را آشکار و شفاف بروز دهید؛ البته باید مبتنی بر منطق و استدلال باشد، نه متعصبانه. باید چارچوبهای رسانهای که برای آن مینویسید را هم درنظر داشته باشید و بافت آن رسانه را بدانید. در سایر قسمتهای یک روزنامه باید شاهد بیطرفی حداقل، شکلی باشیم؛ یعنی بگویند ظاهرا بیطرف است، و البته در اهمیت یادداشت هم قبلا سخن رفته است و باتوجه به همان اهمیتها و نکاتی که گفته شده، و نیز توجهی که بازهم لازم است به یادداشتنویسی و اصول داشت، به ذکر 15 نکته کاربردی درباره اصول یادداشت میپردازیم.
1. ابتدا روی سوژه تمرکز کنید
سوژه و موضوعی که درمورد آن یادداشت مینویسید، باید جذاب باشد و مخاطب را به خوبی جذب کند. یادداشت باید بهنحوی باشد که آن رسانه را از سایر رسانهها متمایز کند. انواع سوژه که با آنها مواجه میشویم عبارتند از: الف) ایجابی. برای پیدا کردن یک سوژه ایجابی، معمولا به مناسبتهای تقویمی (تاریخی) میپردازیم. ابتدا باید دغدغه و آرمان خود را مشخص کرد و طبق آن به سوژهای پرداخت؛ ب) واکنشی. برای پیدا کردن چنین سوژههایی، باید رصد خوبی داشت. مثلا برای دانستن دیدگاهها و نظرات یک گروه، باید مراجع و رسانههای آن گروه را دنبال کرد و خواند تا پشتوانه فکری آنها را شناخت. باید دانست کدام نشریه، شمارگان بالا یا مخاطبان زیاد و اثرگذاری بالایی دارد. نوع دیگری از سوژههای واکنشی نیز واکنش به یک اتفاق و حادثه است.
اگر مرحله سوژهیابی را بهخوبی پشتسر بگذارید، بیش از 70 درصد کار یادداشتنویسی انجام شده است. یادداشت باید اثر داشته باشد؛ اگر بازخوردی نداشته باشد و مخاطبان واکنشی به آن نشان ندهند، خوب نیست.
2. جایگاه سرمقاله را بشناسید
سرمقاله، موضعگیری رسمی و جدی یک رسانه و آبروی یک رسانه است؛ معمولا کادر ارشد یک رسانه (تحریریه اصلی، سردبیر یا مدیرمسئول) آن را مینویسند.
3. یادداشت قوی بخوانید
برای تقویت هرچه بیشتر قلم خود، مطالعه آثار نویسندههای خوشقلم و باتجربه بهصورت منظم توصیه میشود.
4. مختصر و مفید بنویسید
یادداشت باید کوتاه و ساندویچی باشد. مخاطبان حوصله ندارند یادداشتهای طولانی را بخوانند. یادداشت خوب بهتر است حدود 700 تا 800 کلمه باشد و نباید بیش از 1000 کلمه باشد.
5. سبک خود را پیدا کنید
در یادداشتنویسی باید سبک و رویکرد خاص خود را داشت. اصطلاحا به آن میگویند «امضای نویسنده». مانند بهکار بردن داستانهای کوتاه، استفاده از عبارات ادبی، خاطره، شعر و... . حتی میزان صراحت یا طعنهآمیز بودن یادداشت میتواند تنظیمشده باشد. بعضی یادداشتها عینیگرا هستند و بعضی دیگر ذهنیگرا.
6. زیادهروی نکنید
نقلقول زیاد در یادداشت، مانند این است که در شیر، آب ببندید. پس مطالب دیگران را بخوانید، هضم کنید و با قلم خودتان بنویسید. استفاده از حکایتها، ضربالمثلها، شعر و... موجب جذابیت و گیرایی بیشتر یادداشت میشود، اما استفاده افراطی از آنها هم درست نیست. همچنین برای اجتناب از مسائلی که ذکر شد، جعلی و به اسم خودتان ننویسید؛ صادقانه بنویسید.
7. بیجهت تند نشوید
نباید کینهتوزی، حسد و خردهحسابهای شخصی را مطرح کرد؛ مگر اینکه بیشتر مخاطبان با شما همراه باشند؛ مانند نوشتن یادداشتی درباره وجود گرانی در کشور. همچنین از خودبرتربینی نسبتبه مخاطبان دوری کنید.
8. رواننویسی کنید
یادداشت باید روان و بدون پرش باشد؛ شمارهبندی کردن یادداشت، کاری حرفهای نیست. جملهها و بندها باید با یکدیگر هماهنگی داشته، دارای انسجام و بههمپیوستگی و عبور منطقی باشند. نیازی به بررسی چند محور در یک یادداشت نیست؛ چون جذابیت و گیرایی کامل را از دست میدهد. یادداشت باید شروع و پایان خوبی داشته باشد. شیوههای خروج از مطلب عبارتند از: پایان با سوال، نتیجهگیری، پایانِ مرتبط با آغازِ یادداشت.
9. انتخاب موضوع متناسبی داشته باشید
موضوع یادداشت باید متناسب با زمان باشد (تازگی داشته باشد) و برای مخاطبان، موضوعیت داشته باشد.
10. طرح کلی بهدست آورید
باید به بافت، سبک و مشی رسانه توجه داشت و همچنین برای آغاز نوشتن باید طرح کلی داشت که شامل: علت تحریر یادداشت، جنبههای تازه و جدیدی که در این یادداشت مطرح میشود، مدارک و اطلاعات دقیق آماری و چگونگی نتیجهگیری پایانی میشود.
ادامه 👇
#مهارت
خلاصه درس یادداشتنویسی استاد روزبهانی
1 ▪️ یادداشت نویسی مهمترین قالب نگارشی در مطبوعات مکتوب (روزنامه ها و مجلات ) و مطبوعات مجازی میباشد.
۲ ▪️ یادداشت،صرفا خبررسانی و انتقال محتوا نیست . یادداشت بعنوان تاثیر گذارترین قالب مطبوعاتی حتما باید نقطه نظر یا درنگ یا تکان یا حیرت یا خطری را به مخاطب منتقل کند.نویسنده باید بتواند مخاطب را ازنقطه الف به نقطه ب ببرد، یا انگاره ای را در او تقویت یا تشدید کند. یا انگاره ای را در او تغییر دهد.
۳ ▪️ معمولا نمیتوان کتاب کاملی را برای یادگیری یا تمرین یادداشت نویسی مطبوعاتی معرفی کرد چرا که تاثیر گذارترین شیوه یادگیری این قالب مهم ،تمرین وتمرین وتمرین است.
۴▪️ یادداشت نویس ها،اغلب کلاس یا دور ه ای نگذرانده اند ولی شاید بعداً کتاب یا جزوه مربوط را دیده و خوانده باشند.
۵ ▪️ برای تمرین یادداشت نویسی،حداقل یک ساعت در روز بنویسید .از یک ربع در روز شروع کنید از:مناسبت های روز،اخبار روز،ایده های شخصی و... در یک فرصت و زمان خاص بنویسید.
۶ ▪️از متن های خوب ،رونویسی وحتی دوبار نویسی کنید.
۷▪️ کتاب های خوب و سر مقاله های خوب بخوانید:سرمقاله های حسین شریعتمداری،وحید جلیلی، محمد قوچانی، عطاء الله مهاجرانی، عباس عبدی و.... را بخوانید. این عمل باعث وسعت واژگانی شما میشود و بهتر میتوانید معنا را منتقل کنید.
۸ ▪️گنجینه فکری و ذهنی خودرا زیاد کنید.کتابهایی را برای خواندن انتخاب کنید که نویسنده آن ،منظر و لحن خوب ومقبولی دارد.خواندن این کتابها به ما پختگی میدهند.
۹ ▪️ آموزش تکنیکال یا روش های داستان نویسی، اشکالات مختصر در سبک نویسندگی را حل میکند.
۱۰▪️ نویسنده در یادداشت مطبوعاتی با گره ها و تعلیق ها باید قدم به قدم مخاطب را تا انتهای متن ترغیب به خواندن نماید.(مطالعه ی شیوه های داستان نویسی جهت تقویت این ذائقه موثر است)
۱۱▪️ از کتب داستان نویسی، کتاب براعت استهلال نادر ابراهیمی را مطالعه کنید.
۱۲▪️ سعی کنید تحلیل های تان، در دل نگارش باشد و با توصیف هایتان دریافته شود.
۱۳▪️ یادداشت مطبوعاتی بایدساده باشد نه به این معنا که نویسنده انباره ی لغاتش محدود باشد بلکه به معنای جلوگیری از پیچیدگی در یادداشت است.
۱۴▪️ قلم در یادداشت نویسی،باید محکم وقوی باشد و از واژگان متعدد و متنوعی استفاده شود. دراین خصوص رونویسی از متن های خوب نثر و شعر بسیار مفید است.
پایان
#مهارت
یادداشت؛ لقمهای از جنس هنر و رسانه
چند تکنیک یادداشتنویسی در مطبوعات
مبینا افراخته
یادداشت یا به عبارتی متن کوتاه ژورنالیستی که امروزه در اشکال مختلفی در رسانهها از جمله کبشن نمایانگر است، آبروی رسانه و تبحر نویسنده را با معیار توجه و اثرگذاری بر مخاطب بازتاب میدهد.
یادداشت نویسی فرمی رسانهای و یکی از ارکان مختصر و در عین حال مفید روزنامهنگاری به شمار میرود. اجازه بروز دیدگاه و تحلیلهای شخصی البته در چارچوب رسانهای که در آن کار میکنید، وجه تمایز این رکن پرکاربرد با سایر فرمهای رسانهای است. ذهن نکتهسنج و قلم نکتهگو دو خمیر مایه اصلی یادداشت به شمار میرود.
اغلب طرح مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به این رکن رسانهای واگذار و بررسیهای جامع به ارکان دیگر سپرده میشود. یادداشتنویسان تمام وقت و تلاش خود را برای نوشتن در سادهترین حالت ممکن میگذارند و قانون نانوشتهی «زیبایی در سادگی است» در اینجا نیز مشهود است؛ اما این سادگی نباید اسباب ابتذال یادداشت را فراهم کند. مفروض یک نویسنده قهار باید تمام مدت بر این باشد که با مخاطب هوشمندی رو به رو است که وقت و حوصلهیکافی برای تعمق و در پی معنای کلمات بودن را ندارد.
یادداشتنویسی به مثابه هنر
هنگامی که دست به قلم برده و مشغول نوشتن هستیم یکی از این اهداف را در ذهن خود دنبال میکنیم؛ رسیدن به معنا و منظور، تاثیر بر شنونده و خواننده و در رکنی بالاتر، از ابزار نوشتن به مثابه یک هنر و زیبایی بهره میگیریم.
در این نوشتار قصد داریم شرح و بیان تکنیکهایی دربارهی یادداشتنویسی، این هنر رسانهای، بپردازیم.
مخاطب شناسی، نقطهی تبدیل یادداشت به رسانه
در پاسخ به طرح این سوال که چه چیزی یادداشت را رسانهای میکند؟ میتوان گفت: آن چیزی که این محتوای تولید شده را در دسته رسانه یا ژورنالیسم قرار میدهد، اصالت پیدا کردن عنصری به نام «مخاطب» است.
فهم این موضوع که مخاطب شما کیست و با چه نظام ارزشی میخواهد آن را بخواند و اساساً چه دیدگاهی بر جهان پیرامون خود دارد بسیار حائز اهمیت است. در اغلب موارد ما با مخاطبان یک دستی مواجه نیستیم اما الویت باید متوجه «مخاطب هدف» شود. هر رسانهای مخاطب خاص خودش را دارد و شما به فراخور رسانهای که در آن فعالیت میکنید لازم است آنها را با عنوان مخاطب هدف یا اصلی، مخاطبی که بیشترین اهمیت را برای شما دارد، شناسایی کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما در نشریه دانشجویی مطلبی را منتشر میکنید روشن است که جامعه مخاطبین شما دانشجویان هستند اما باز هم یک رنگی وجود ندارد و شما در ذهن خود باید مخاطبان خود را محدود به دسته خاصی از دانشجویان بکنید. در این فرآیند ما با سه سطح مختلف از مخاطبین رو در رو هستیم:
دسته اول، موافقین پیام که حلقه نزدیک به شما محسوب میشوند؛ هدف شما در نگارش برای این دسته این است که پافشاری آنها بر نظرشان را بیشتر کنید.
دسته دوم، عدهای هستند که نه توافق چندانی با شما دارند نه مخالفت چندانی؛ وظیفه شما در مواجهه با این دسته از مخاطبین این است که آنها را به ایده خود متمایل کنید.
دسته سوم، کسانیاند که با ایده شما کاملاً مخالف هستند؛ شما در صورت ناتوانی در نزدیک کردن آنها به خود میتوانید تشکیکی در آنها ایجاد کرده و با ایجاد حس کنجکاوی نظرشان را به گزاره خود جلب کنید.
ادامه 👇
#مهارت
چگونه یادداشت بنویسیم؟
مهرداد خدیر در کارگاه یادداشت نویسی در مطبوعات گفت: یادداشت مانند روح، گزارش مانند شاهرگ حیاتی، و خبر مانند خون در رگ های رسانه است.
وی ادامه داد: اهمیت این ژانر از روزنامه نگاری در دنیا به خاطر اهمیت آن و اینکه توام با یک اظهار نظر و قبول مسئولیت آن است، در یادداشت یک ایده را به عرصه کشانده می شود.
خدیر عنوان کرد: یادداشت نویسی دشوارترین نمونه از روزنامه نگاری و نیازمند ممارست و مهارت ویژه ای است و تفاوت آن با خیلی از ژانرهای دیگر این است که به یک خبر روز می پردازد. در گزارش فوریتی وجود ندارد و ما صبر می کنیم و از زوایای مختلف سوژه را مورد تحلیل قرار می دهیم و نظر مسئول را می گیریم و گزارش را تکمیل کرده و بعد می نویسیم. در مقابل ویژگی یادداشت این است که به یک موضوع می پردازد، و فقط در یک نمونه از آن که در واقع سرمقاله است می توان به چند موضوع پرداخت.
این روزنامه نگار با اشاره به اهمیت ایده پردازی بیان کرد: اگر ایده ای نداریم نباید یادداشت بنویسیم؛ چرا که خبر در مورد آدم و واقعه حرف می زند، اما یادداشت در مورد یک ایده حرف می زند.
وی اظهار کرد: رسانه را می توانیم به دو بخش خبر (News) و نظر (Views) تقسیم کنیم، و در خبر جای داوری و قضاوت شخصی وجود ندارد یعنی در خبر نظر نداریم، در گزارش نظرات مختلف لحاظ می شود، در مقاله صغری هایی چیده می شود تا به یک کبرایی برسیم، ولی در یادداشت یک ایده ای را به میان می کشیم.
مهرداد خدیر خاطرنشان کرد: نکته جالب دیگر در مورد یادداشت اینکه ذات آن آوانگارد است و اصولا نمی تواند محافظه کار باشد. در حقیقت یکی از تفاوت های یادداشت نویسی و مقاله نویسی این است که مقاله نویس می تواند محافظه کار باشد اما یادداشت نویس نمی تواند.
سردبیر هفته نامه امید جوان گفت: یادداشتی که حاوی نکته، نیش، طعن و طنز نباشد؛ یادداشت تاثیرگذاری نیست. ذات یادداشت این است که نکته ای را بیرون بکشد.
وی تاکید کرد: بخشی از مشکلات مطبوعات ما این است که یادداشت نویس حرفه ای ندارند.
این روزنامه نگار با برشمردن تفاوت های یادداشت عنوان کرد: در مقاله به یک مطلب اشاره می کنیم، اما یادداشت را با نکته های آن می شناسند و حاوی یک نکته است. مقاله را می توان بخشی از یک کتاب به حساب آورد یعنی می توان مقالات را در قالب یک کتاب جمع آوری کرد. اما یادداشت بخشی از یک کتاب یا مقاله و رساله نیست. در نقاله کلمات اضافی و شعر و ضرب المثل قابل قبول است اما در یادداشت نمی توانیم لغت بازی کنیم. مقاله آکادمیک است و جای طنز و طعنه و متلک نیست، در مقاله نویسنده نقش یک دانا و معلم را بازی می کند، اما در یادداشت گفتگو و در میان گذاشتن تجربه است.
عضو شورای سردبیری عصر ایران گفت: برای کتاب نوشتن یک زمین ۴ هزار متری با پنج سال وقت داری و شما یک عمارت می سازی، در مقاله یک زمین ۴۰۰ متری در اختیار داری و در یادداشت یک زمین ۴۰ متری!
خدیر با بیان اینکه یادداشت زمان دار و منقضی شدنی است، افزود: یادداشت های حرفه ای بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ کلمه و برای مخاطب غیر نویسنده ۴۰۰ کلمه است.
پایان
#مهارت
انواع یادداشت نویسی
یادداشت نویسی در مطبوعات ما سنت دیرینه ای است که به قدمت روزنامه نگاری برمی گردد و هنوز هم مثل همان روزها یادداشت نویسی آدم را به یاد اعتراضات سیاسی و دیدگاه های انتقادی روزنامه نگاران می اندازد. یادم هست که پیشتر سردبیران معمولا به دلیل شکایت خور بودن یادداشتهای را کار نمی کردند و یا برخی از روزنامه ها هم هستند که فقط یادداشتهایشان را می دهند آدمهای مهم بنویسند. متاسفانه در مطبوعات ما که روزنامه ها باید کار احزاب را هم بکنند تا حد زیادی به ابزارانتقال دیدگاه های سیاسی جریان و یا حمله به طرف مقابل محدود شده است. البته کار روزنامه انتقاد گری هست اما همه کار یادداشت که به آن فیچر می گویند این نیست. یادداشت انواع دارد که متاسفانه خیلی به ابعاد دیگرش اهمیت داده نمی شود. چند نمونه از انواع یادداشت عبارتند از: (گزارشکوتاه)/ فیچرخبری: فیچرخبری معمولا طولانیتر از یک گزارشخبری مستقیم است. ضرورتا نه از آغاز، ولی به هرحال زاویهی خبری مهم و درخور توجه بوده و نقلقولها هم حائز اهمیت هستند. یک فیچر میتواند مواردی از قبیل: توصیف، تحلیل، شرحی از تاریخچهی موضوع، گزارش شاهدان عینی، پوشش گستردهتر و عمیقتری از موضوع و منابع گوناگون را دربرگیرد.
فیچرِبدونزمان:
در این نوع، هیچ زاویهی خبری خاصی وجود ندارد، درواقع این موضوع یا منابع هستند که علاقهمندی یا انگیزهی خاص را ایجاب میکنند. بهطور مثال، یک فیچر میتواند تجربیات جوانان همجنسباز (منحرف) را بررسی کند.
* فیچریا گزارشخبری بعنوان پیشدرآمد: در اینگونه فیچرها، تأکید چندانی بر روی خودِخبر نمیشود، بلکه توضیح خبر و چینشِ صحنهها، برای رویداد درحال وقوع، مورد تأکید قرار میگیرد. ممکن است این نوع گزارشها، بر سابقهی تاریخی متمرکز شده و یا به دنبال توضیح یک سری موضوعات یا اشخاصِ درگیر با آنها باشند.
فیچر جذاب:
مقالهای به اندازهی یک فیچر، که بر توصیف، گزارش از شاهدان عینی، نقلقول و جزئیات واقعی متمرکز میشود. سابقهی تاریخی موضوع را نیز دربرمیگیرد و نیازی به زاویهی خبری قوی هم ندارد.
فیچرخبری عینی:
این نوع فیچر، برمبنای مشاهدات گزارشگر از رویدادخبری بوده، و میتوان توصیف، گفتوگو، مصاحبه، تحلیل، اظهارنظر و شوخی و لطیفهها را نیز در آن جای داد. نظرشخصی گزارشگر هم میتواند در آن ارائه شود.
فیچر مشارکتجویانه:
که در آن، گزارشگر درفعالیتی (مثلا پیوستن به یک سیرک برای مدت یک ماه) شرکت کرده و تجربیات خود را شرح میدهد.
طرح ساده:
نوشتهای مستقل، متنوع و سرگرمکننده که معمولا در رابطه با پارلمان است؛ بهعنوان مثال Michale White در روزنامهی گاردین، Mathew Parris در روزنامهی تایمز، Quentim Letts ابتدا در روزنامهی دیلیتلگراف و سپس در روزنامهی دیلیمیل.
مطالبی برمبنای نظرات شخصی:
در اینگونه نوشتار،بر دیدگاهها و تجربیات روزنامهنگاران تأکید میشود که معمولا براساس طرز فکر شخصی آنها و بهصورت بحثبرانگیزی انتقال مییابند. روزنامهنگارانی که همواره از جایگاه ثابتی برخوردارند، به ستوننویس معروفاند.
مقالات کوتاه روزانه:
مقالههای کوتاه، امیدوارکننده، مستقل، حاوی شایعات و خبرهای بیاساس، که عموما تحت یک عنوان دستهبندی میشوند.
پایان
#مهارت
چهارده نکته دربارۀ یادداشتنویسی
رضا بابایی
1. وظیفهای که پاراگراف در مقاله و کتاب دارد، در یادداشت بر عهدۀ جمله است؛ یعنی هر جملهای دریادداشت، باید آن را یک قدم به جلو ببرد یا زمینه را برای پیشروی آماده کند.
2. نویسندگان حرفهای، بهویژه یادداشتنویسان، از همۀ وقت و هنر و توان خود استفاده میکنند که در سادهترین و سرراستترین شکل ممکن بنویسند و چندان به زیبانویسی و حواشی دیگر نمیاندیشند؛ زیرا میدانند که زیباترین جمله، سادهترین جمله است. آنان مخاطبانشان را نابغههایی فرض میکنند که چندان وقت و حوصلۀ درنگ در جملات و عبارات ندارند و میخواهند با نیمنگاهی که به نوشتهای میاندازند، مقصود نویسنده را دریابند و بگذرند. بنابراین هر جملهای که مفهومگیری از آن نیازمند بازخوانی باشد، یک امتیاز منفی برای آن یادداشت است؛ مگر برای تأمل بیشتر در معنای عمیق جمله. سادهنویسی، به دو شرط، بهترین شیوۀ نویسندگی است: 1. به اسلوب نوشتار پایبند باشد و به دام گفتارنویسی مبتذل نیفتد؛ 2. سادگی در عبارتپردازی بهانهای برای سطحینویسی و ابتذال علمی نشود.
3. یادداشتنویسان حرفهای تا به نکتهای یا زاویهای نو یا بیانی جدید برای مطلبی کهنه دست نیابند، دست به سوی قلم نمیبرند.
4. صداقت، صراحت و صمیمت، سه رکن یادداشتنویسی است؛ زیرا هر چه قالب نوشتار کوتاهتر باشد، فاصلۀ نویسنده با خواننده کمتر است؛ بنابراین به صمیمت و صداقت بیشتری نیاز است.
5. یادداشت، زندهترین و بهروزترین قالب نوشتاری است. تا میتوان از این قالب نوشتاری باید در طرح مسائل فکری، فرهنگی و سیاسی روز استفاده کرد و بررسیهای جامع علمی را به قالبهای دیگر، مانند کتاب و مقاله سپرد.
6. در زمین بزرگ میتوان خانهای ساخت که از هیچ نقشهای پیروی نمیکند؛ اما در زمین کوچک نمیتوان. یادداشت هم به دلیل کوتاه بودن آن(نسبت به کتاب و مقاله)، بدون نقشهای سنجیده و ظریف برای چینش و پیشبرد مطالب، در واقع یادداشت نیست؛ بخشی از یک مقاله یا کتاب است.
7. پیشروی نویسنده در یادداشت دو گونه است: افقی؛ عمودی. در پیشروی افقی، نویسنده نکتهای را شرح و بسط میدهد و میان کانون و پیرامون در رفتوآمد است؛ اما در پیشروی عمودی، نویسنده از کانونی به کانونی دیگر میرود و بهصورت پلکانی، یا از سطح به اعماق میرسد یا برعکس. هر یادداشتنویسی، در یکی از این دو روش مهارت بیشتری دارد.
8. بر خلاف کتاب و مقاله، یادداشتنویسی باید پیوسته و در فاصلههای کوتاه باشد؛ وگرنه رشتۀ ارتباط میان نویسنده و خواننده پاره میشود. یادداشتنویسها، بیش از نویسندگان کتاب و مقاله، به خوانندۀ بالفعل نیاز دارند.
9. یادداشت را پیش از انتشار باید چندین بار خواند و ویرایش کرد و اگر ممکن بود، غلطگیری و ویرایش آن را به دیگری سپرد؛ زیرا خطا و غلط در یادداشت بیش از کتاب و مقاله به چشم میآید.
10. آن مقدار که یادداشتنویسی به مهارت در نویسندگی نیاز دارد، کتاب و مقاله ندارد. با نظر به تفاوت مؤلف و نویسنده، یادداشتنویسی هنر نویسندگان حرفهای است؛ اما هر محققی میتواند قلم تألیف به دست بگیرد و کتاب و مقاله بسازد؛ هرچند که در نویسندگی مهارت نداشته باشد.
11. در میان مهارتهای نویسندگی، آنچه بیش از همه یادداشت را خواندنی میکند، غنای واژگانی است.
12. هیچ چیز به اندازۀ کلمات کمفایده و عباراتِ سزاوار حذف، یادداشت را زشت نمیکند؛ حتی اگر آن کلمات و عبارات زیبا باشند.
13. اگر نوشتن کتاب و مقاله نیاز به دانش فراوان دارد، یادداشتنویسی نیازمند ذهن نکتهسنج و قلم نکتهگو است.
14. یادداشتنویسی بر خلاف تألیف کتاب و مقاله، نه سود مادی(حق التألیف) دارد و نه اعتبار علمی میآورد. بنابراین یادداشتنویس نباید در بند نام و نان باشد.
پایان