☀️1) ظاهرا* از امام باقر ع در تفسیر آیه «و یتیمان را بیازمایید، تا زمانی که به حد ازدواج برسند، سپس اگر از آنان رشدی دیدید پس اموالشان را به ایشان برگردانید، و آن را به گزاف و عجله اینکه [مبادا] بزرگ شوند نخورید» روایت شده است:
کسی که در دستش مال یتیمان است برایش جایز نیست که آن را به او بدهد تا اینکه به حد ازدواج برسد و محتلم شود؛ وقتی محتلم شد [= به بلوغ رسید] و حدود الهی و انجام واجبات بر او واجب شد و اهل به هدر دادن و نیز شرابخوار و زناکار نبود، پس هنگامی از آنان رشدی دیده شد اموالش به او برگردانده میشود، و بر آن شاهد گرفته میشود؛ و اگر به طوری است که نمیدانند که به بلوغ رسیده یا نه، از زیر بغلش و یا روییدن موهای عانه وضعیتش معلوم میشود. وقتی که چنین بود به بلوغ رسیده است و مالش به او برگردانده میشود اگر که رشدیافته باشد و جایز نیست که مالش از او دریغ شود و بهانهتراشی شود که او هنز بزرگ نشده است؛ و اینکه فرمود «آن را به گزاف و عجله اینکه [مبادا] بزرگ شوند نخورید» پس اگر مال یتیم در دست اوست و خودش بینیاز است برایش حلال نیست که از مال یتیم بخورد؛ و اگر فقیری است که خود را وقف [تجارت و نگهداریِ] مال وی کرده است جایز است که مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد.»
📚تفسير القمي، ج1، ص131
قَوْلُهُ تَعَالَى «وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا» قَالَ:
مَنْ كَانَ فِي يَدِهِ مَالُ [بَعْضِ] الْيَتَامَى فَلَا يَجُوزُ لَهُ أَنْ يُعْطِيَهُ [يُؤْتِيَهُ] حَتَّى يَبْلُغَ النِّكَاحَ [وَ يَحْتَلِمَ] فَإِذَا احْتَلَمَ [وَ] وَجَبَ عَلَيْهِ الْحُدُودُ وَ إِقَامَةُ الْفَرَائِضِ وَ لَا يَكُونُ مُضَيِّعاً وَ لَا شَارِبَ خَمْرٍ وَ لَا زَانِياً فَإِذَا آنَسَ مِنْهُ الرُّشْدَ دَفَعَ إِلَيْهِ الْمَالَ وَ أَشْهَدَ عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانُوا لَا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ قَدْ بَلَغَ فَإِنَّهُ يُمْتَحَنُ بِرِيحِ إِبْطِهِ أَوْ نَبْتِ عَانَتِهِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَقَدْ بَلَغَ فَيَدْفَعُ إِلَيْهِ مَالَهُ إِذَا كَانَ رَشِيداً وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يَحْبِسَ عَنْهُ مَالَهُ وَ یعلل [يَعْتَلَّ عَلَيْهِ] أَنَّهُ لَمْ يَكْبَرْ [بَعْدُ] وَ قَوْلُهُ «وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا» فَإِنْ كَانَ فِي يَدِهِ مَالُ يَتِيمٍ وَ هُوَ غَنِيٌّ فَلَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَأْكُلَ مِنْ مَالِ الْيَتِيمِ وَ مَنْ كَانَ فَقِيراً فَقَدْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى مَالِهِ فَلَهُ أَنْ يَأْكُلَ بِالْمَعْرُوف.
✳️* توجه:
علی بن ابراهیم در تفسیر خود- چنانکه مشاهده میکنید- این مطلب را با «و أما قوله تعالی ... قال» شروع کرده است. دیگران هنگام ذکر این مطلب از تفسیر قمی، غالباً آن را ادامه روایت تفسیری امام باقر ع قلمداد کردهاند که در آیه قبل، حدیث1 گذشت
(مثلا: مرحوم فیض در تفسير الصافي، ج1، ص423 و مرحوم مجلسی در بحار الأنوار، ج100، ص163-164 و مرحوم العروسی الحویزی در تفسير نور الثقلين، ج1، ص444؛ و مرحوم قمی مشهدی در تفسير كنز الدقائق، ج3، ص332)؛
اما مرحوم بحرانی (در البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص24) آن را به عنوان خود قمی ذکر کرده، (که البته مواجهه بحرانی با تفسیر قمی به گونهای است که ظاهرا مرحوم قمی تمام مطالبش را از اهل بیت نقل کرده است و تفسیرش تفسیر امام صادق ع میباشد؛ البرهان، ج1، ص73).
اما موضعگیری محدث نوری در اینجا عجیب است. وی ابتدا با عبارت کما هو الظاهر، فرازی از این مطلب را از تفسیر قمی نقل، و آن را از امام صادق ع برمیشمرد (مستدرك الوسائل، ج14، ص124-125) ؛ سپس بلافاصله و به نحوی که گویی حدیث دومی را نقل میکند، و بدون اینکه اسم تفسیر قمی را بیاورد، اما با عبارات تفسیر قمی (وَ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع) فرازی از آن را به عنوان روایت امام باقر ع بیان میکند (همان، ص125) و در جای دیگر عبارتش به گونهای است که گویی آن را صرفاً به مرحوم قمی نسبت میدهد (عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ ابْتَلُوا الْيَتامى» الْآيَةَ قَالَ قَالَ مَن کان ...؛ همان، ج13، ص428).
@yekaye