🔸۱) گزارش شیعی شأن نزول آیه ۱۷ سوره حجرات را در جنگ خندق و در خصوص عثمان می‌داند که در چند روایت آمده است؛ یک روایت از آن ذیل آیه ۱۵ همین سوره گذشت؛ در ادامه دو روایت دیگر از این گزارش تقدیم می‌شود: 📜الف. در کتاب مصباح الانوار شیخ طوسی با اسناد خویش روایتی از جابر بن عبدالله انصاری آمده است که من هنگام کندن خندق نزد رسول الله بودم در حالی که مردم و حضرت علی ع هم مشغول کندن بودند. پس پیامبر ص خطاب به علی ع فرمود: پدرم فدای کسی باد که می‌کَنَد و جبرائیل خاکها را از پیش روی او جاروب می‌کند و میکائیل کمکش می‌کند در حالی که تا پیش از این به احدی از خلایق کمک نکرده بود. سپس پیامبر رو به عثمان بن عفان کرد و فرمود: تو هم بکَن! عثمان عصبانی شد و گفت: محمد ص به این راضی نشده که به دست وی اسلام آوردیم و حالا ما را به کارگری دستور می‌دهد. پس خداوند بر پیامبرش نازل فرمود که: «بر تو منت می‌گذارند که اسلام آورده‌اند؛ بگو با اسلامتان بر من منت نگذارید؛ بلکه خداوند است که بر شما منت می‌گذارد که شما را به ایمان هدایت کرد، اگر واقعا از راستگویانید» (حجرات/۱۷) 📚تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص588 ذَكَرَ الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ مِصْبَاحِ الْأَنْوَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ رِجَالِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي حَفْرِ الْخَنْدَقِ وَ قَدْ حَفَرَ النَّاسُ وَ حَفَرَ عَلِيٌّ ع فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ: ص بِأَبِي مَنْ يَحْفِرُ وَ جَبْرَائِيلُ يَكْنُسُ التُّرَابَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ يُعِينُهُ مِيكَائِيلُ وَ لَمْ يَكُنْ يُعِينُ أَحَداً قَبْلَهُ مِنَ الْخَلْقِ. ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ص لِعُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ: احْفِرْ! فَغَضِبَ عُثْمَانُ وَ قَالَ: لَا يَرْضَى مُحَمَّدٌ أَنْ أَسْلَمْنَا عَلَى يَدِهِ حَتَّى يَأْمُرَنَا بِالْكَدِّ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ: «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ». 📜ب. علی بن ابراهیم قمی می‌گوید: این آیه در مورد عثمان در جنگ خندق نازل شد و قضیه از این قرار است که وی بر عمار گذشت در حالی که عمار مشغول کندن خندق بود و غبار از گودالی که او می‌کند برخاسته بود و عثمان آستین پیراهنش را جلوی بینی‌اش گرفت و عبور کرد و عمار این اشعار را سرود: مساوی نیست کسی که مساجد را بنا می‌کند تا در آن رکوع و سجود انجام شود و کسی که از اینکه غبار رویش بنشیند دوری می‌گزیند و در حالی که منکر و معاند است رویگردان می‌شود. عثمان به وی رو کرد و گفت: این فرزند زن سیاه‌پوست! مقصودت منم؟! سپس سراغ رسول الله ص رفت و به ایشان گفت: من به تو نیپوستیم که به ما دشنام دهند. رسول الله ص فرمود: اگر می‌خواهی اسلامت را پس بگیر و برو. پس خداوند این آیه را نازل کرد که: «بر تو منت می‌گذارند که اسلام آورده‌اند؛ بگو با اسلامتان بر من منت نگذارید؛ بلکه خداوند است که بر شما منت می‌گذارد که شما را به ایمان هدایت کرد، اگر واقعا از راستگویانید» (حجرات/۱۷) یعنی راستگو نیستید. 📚تفسير القمي، ج‏2، ص322 وَ قَوْلُهُ «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا» نَزَلَتْ فِي عَثْكَنَ يَوْمَ الْخَنْدَقِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ مَرَّ بِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَ هُوَ يَحْفِرُ الْخَنْدَقَ وَ قَدِ ارْتَفَعَ الْغُبَارُ مِنَ الْحَفْرِ فَوَضَعَ كُمَّهُ عَلَى أَنْفِهِ وَ مَرَّ، فَقَالَ عَمَّارٌ: «لَا يَسْتَوِي مَنْ يَبْنِي الْمَسَاجِدَ فَيُصَلِّي فِيهَا رَاكِعاً وَ سَاجِداً كَمَنْ يَمُرُّ بِالْغُبَارِ حَائِداً يُعْرِضُ عَنْهُ جَاحِداً مُعَانِداً»، فَالْتَفَتَ إِلَيْهِ عَثْكَنُ فَقَالَ: يَا ابْنَ السَّوْدَاءِ إِيَّايَ تَعْنِي، ثُمَّ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ: لَمْ نَدْخُلْ مَعَكَ لِتُسَبَّ أَعْرَاضُنَا، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: قَدْ أَقَلْتُكَ إِسْلَامَكَ فَاذْهَبْ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏ «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» أَيْ لَسْتُمْ صَادِقِين‏. @yekaye