یک آیه در روز
۱۱۴۲) 📖 يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلی‏ أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِالل
. 2️⃣ «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلی‏ أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرينَهُ بَيْنَ أَيْديهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصينَكَ في‏ مَعْرُوفٍ فَبايِعْهُنَّ» در آیات قرآن کریم اگرچه اشاراتی به بیعت مردان با پیامبر شده است (خصوص بیعت رضوان در آیات ۱۰ و ۱۸ سوره فتح)، اما هیچ اشاره‌ای به مفاد بیعت با مردان نشده است، در حالی که در اینجا مفاد بیعت با زنان مورد تصریح قرار گرفته است. چرا؟ 🌴الف. با توجه به اینکه پیوستن زنان مهاجر در آیات قبل، همگی مربوط به پیش از فتح مکه بوده و این آیه مربوط به بعد از فتح مکه است، چه‌بسا با آمدن این مطلب در این آیه، صرفا می‌خواهد نشان دهد که عهدهایی که پیامبر بعد از فتح مکه از زنان گرفت همان اموری است که قبل از فتح مکه همان‌ها را از زنان می‌خواسته است؛ و از این جهت است که اشاره‌ای به بیعت با مردان نشده است. 🌴ب. شاید چون مفاد بیعت با مردان خیلی ساده‌تر و کم‌تر بوده است، چنانکه در حدیث ۱ گذشت که هند می‌گوید: «تو از ما چیزی را می‌خواهی که ندیدیم از مردان بخواهی»! و مفسران در توضیح آن گفته‌اند رسول الله (صلی الله علیه و آله) در همان روز با مردان فقط بر اسلام و جهاد بیعت کرده بود. 📝نکته قابل تأمل : تفاوت انسانها در نسبت با حکومت؟ اگر نقل فوق درست باشد، و آن را کنار نقلی بگذاریم که مدعی بود مفاد بیعتی که قبل از هجرت پیامبر ص به مدینه با مردان انجام شد عموما همین مواردی بود که در اینجا مطرح شد (حدیث۶)، آنگاه شاید بتوان لوازمی را از این استخراج کرد، که شاید مهمترین لازمه‌اش این باشد که چه‌بسا بیعتی که در حکومت اسلامی از مردم گرفته می‌شود لزوما یکسان نیست؛ بیعتی که از مردان تازه‌مسلمان گرفته می‌شود با بیعتی که از مردانی که می‌خواهند حکومت را تاسیس کنند (بیعت با اهل مدینه قبل از هجرت) و نیز با مطلق زنان (چه هجرت‌کنندگان که هجرتشان شاهدی بر جدیت دینداری‌شان است و چه زنان تازه مسلمان) متفاوت است. یعنی از مردان تازه مسلمان، یک بیعت حداقلی گرفته می‌شود که اسلام بیاورند و در جهاد (به عنوان نمونه بارز وضعیتهای اضطراری یک حکومت) پشت حکومت را خالی نگذارند؛ اما مردانی که می‌خواهند حکومت را تاسیس کنند (بیعت با اهل مدینه قبل از هجرت) باید تعهدات بیشتری بدهند. آنگاه اینکه چرا بیعت مطلق زنان (ولو زنان تازه مسلمان) از حیث این تعهدات باید همچون بیعت مردانی که خیلی جدی پای کار حکومتند باشد نیز می‌تواند تحلیل‌های جالبی را در تفاوت نسبت زنان و مردان با حکومت در پی داشته باشد؛ از تحلیلهایی که این را با احترام بیشتر اسلام به زن تحلیل می‌کند مانند اینکه سرمایه‌گذاری دین روی زن جدی‌تر از مرد است و «سلامتِ زن از مفاسد، زمينه سلامت جامعه است» (تفسير نور، ج‏9، ص594)، تا تحلیلهایی که این را مبتنی بر برتر دانستن مرد از زن تحلیل می‌کنند، مانند اینکه سخت‌گیری دین نسبت به زن بیشتر از مرد است. ✅تبصره این لوازم فعلا در حد یک احتمال اولیه است که البته قابل مناقشه هم هست؛ اما فعلا از تفصیل بیشتر خودداری می‌شود زیرا اولا فعلا تفاوت فوق صرفا مستند به دو نقل جزیی است، باید شواهد بیشتری جمع کرد که اصل این زمینه این احتمال در حد قابل قبولی اثبات شود و ثانیا حتی اگر نقل فوق قطعی شود باز تحلیل فوق صرفا یکی از احتمالات مساله است و احتمالات دیگری هم قابل فرض است، مانند آنچه در بند بعد خواهد آمد. 🌴ب. بیعت، به ویژه متناسب با حکومت‌های آن زمان، با مردان یک کار عادی و طبیعی است، زیرا که مهمترین مساله یک حکومت، حفظ قلمروی خود و جنگ با دشمنان بود (شاهد بر اینکه این مهمترین مساله حکومتها بوده این است که برخلاف امروزه که عمده کارگزاران حکومت [= کارمندها] در نهادهای وابسته به قوای سه‌گانه‌اند و تعداد لشکریان یک حکومت درصد کمی از کارگزاران کل حکومت را تشکیل می‌دهد، در حکومتهای سنتی عمده کارگزاران حکومت لشکریان بودند و کارگزاران بقیه نهادها در چند نفر - یک یا حداکثر دو وزیر، استانداران، چند دبیر [= منشی] و یک قاضی‌القضاة و چند قاضی وابسته به حکومت- خلاصه می‌شد)؛ و آنچه نیاز به اشاره و تأکید کردن دارد بیعت با زنان است؛ لذا قدما توضیح می‌دادند که با توجه به اینکه زنها در جهاد نمی‌توانند یاری برسانند بیعت با آنان چه وجهی دارد (مثلا،ر.ک: مجمع البيان، ج‏9، ص415 ). 🌴ج. ... @yekaye