. 5️⃣ «وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً» این سوره توضیح واقعه قیامت است. در آیات قبل، درباره برخی از واقعیاتی که با وقوع قیامت بر همگان آشکار می‌شود سخن گفت: اینکه همه چیز را زیر و رو می‌کند؛ زمین را بشدت می‌لرزاند و کوهها را خرد و خمیر و همچون گرد و غباری پراکنده می‌سازد. از این آیه تا بیش از نیمی از سوره، به دسته‌بندی‌ سه‌گانه‌ای در میان آدمیان می‌پردازد؛ و اگر باور کنیم که این واقعه، آنچه در مقابل ما واقعیت به نظر می‌رسید را زیر و رو می‌کند و برملاکننده واقعیت نهایی است، باید گفت مهمترین و اساسی‌ترین دسته‌بندی در انسانها، همین دسته‌بندی سه‌گانه است. 💠نکته تخصصی : هر الگوی انسان‌شناسی‌ای بر دسته‌بندی‌ای از انسانها استوار است؛ اساسا وقتی ما با واقعیات متکثر مواجه می‌شویم، برای فهم بهتر آنها چاره‌ای نداریم جز اینکه دسته‌بندی‌ای ارائه دهیم و آن افراد متکثر را در چند دسته قرار دهیم و بر اساس آنها همه آنها را بشناسیم. ▪️امروزه انواع دسته‌بندی‌ها از انسانها وجود دارد: ▫️بر اساس رنگ و نژاد (سفیدپوست، سیاه‌پوست، ...)، ▫️زبان (فارس، عرب، ترک، ...)، ملیت (ایرانی، عراقی، ...)، ▫️منطقه جغرافیایی (آسیایی، آفریفایی، و ...)، ▫️سن (کودک، نوجوان، ...)، ▫️طبقه اجتماعی (سرمایه‌دار، کارگر، ...)‌، ▫️شغل (پزشک، معلم، ...)، ▫️جنسیت (زن و مرد)، ▫️دین و مذهب (مسلمان، مسیحی، ...)، ▫️شکل و شمایل (بلند قد و کوتاه‌قد، چاق و لاغر، زیبارو و زشت‌رو، ...)، ▫️روحیات (تندمزاج، سردمزاج، ...)، ▫️و ... . 🤔این دسته‌بندی‌ها برخی بر اساس امور اعتباری و قراردادی است (مانند ملیت) و برخی بر اساس امور واقعی و عینی (مانند سن)؛ در برخی بر اساس امری در خود انسانهاست (مانند رنگ) و برخی بر اساس وضعیتی خارج از انسان (مانند منطقه جغرافیایی)؛ و بسیاری از اینها هم ترکیبی از این امور است. 🔺نکته مهم این است که هر دسته‌بندی‌ای فهم خاصی از انسان‌ها و موقعیت و روابط و اوصاف و ... آنها به دست می‌دهد، که در شناخت رفتارهای آنها و نوع تعاملی که با آنها بایدقرار کنیم و انتظاراتی که از آنها داریم موثر است. هرچه این دسته بندی بر اساس امور واقعی‌تر (در مقابل اعتباری) و ماندگار‌تر (در مقابل موقت و گذرا) در حقیقت انسان باشد، فهم عمیق‌تر و ریشه‌دارتری از انسان در اختیار ما قرار می‌دهد. مثلا با توجه به اینکه انسانها براحتی می‌توانند شغل، طبقه اجتماعی ویا حتی ملیت خود را تغییر دهند، شناخت‌های این‌چنین از یک انسان، شناختی بسیار در معرض تغییر است؛ بویژه که گاه یک نفر در ذیل چند عنوان از این دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرد؛ و گاه هریک از این دسته‌بندی‌ها وصف متفاوت (و گاه متعارض)ی به وی نسبت می‌دهد؛ مثلا می‌گوییم که «سرمایه‌داران چنین و چنان‌اند» و یا «ایرانی‌ها چنین و چنان‌اند» معلوم نیست که چه اندازه این حکم ما درباره شخص سرمایه‌دار ایرانی‌ای که الان در مقابل ماست، صادق باشد؛ و گاه به ازای فلان خصلت عمومی در سرمایه‌داران، خصلتی خلاف آن در ایرانی‌ها مطرح است. 💢با این توضیح می‌توان فهمید که عمیق‌ترین انسان‌شناسی، آن است که دسته‌بندی‌اش را بر اساس نهایی‌ترین لایه وجودی و حقیقت نهایی هر انسان قرار دهد، حقیقتی که هیچگاه – حتی با مرگ – از او جدا شدنی نیست؛ و کسی که بتواند انسانها را بر این اساس، فهم کند عمیق‌ترین فهم از انسانها را خواهد داشت و به بهترین سبک تعامل با آنها دست خواهد یافت. 🔆با این اوصاف، این سوره (و بلکه هر آیه و سوره‌ای که درباره قیامت سخن می‌گوید) در مقام معرفی عمیق‌ترین لایه‌های انسان‌شناسی است؛ و صرفا برای یک بشارت و هشدار نیست؛ بلکه همین خصلت تبشیری و انذار‌ی‌اش هم ناشی از این فهم عمیقی است که در خصوص حقیقت انسان برای خود او پدید می‌آورد. ✅تبصره عمیق ویا سطحی بودن دسته‌بندی‌ها به معنای این نیست که دسته‌بندی عمیق‌ می‌تواند جایگزین دسته‌بندی سطحی شود ویا با داشتن عمیق‌ترین دسته‌بندی، نیازی به سایر دسته‌بندی‌ها نداشته باشیم. به تعبیر دیگر، شناخت عمیق‌ترین لایه وجودی انسان، ما را از اینکه مستقلا به شناخت لایه‌های دیگر وجود انسان اقدام کنیم بی‌نیاز نمی‌کند؛ و هر لایه‌ای از انسان، اقتضائات خود را دارد؛ و خود قرآن کریم هم انواعی از دسته‌بندی‌ها را در میان انسانها مطرح کرده است. مثلا یک سطح انسان‌شناسی، سطح رفتاری آنهاست که انسانها را در دسته‌های نیکوکار و بدکار و ... قرار می‌دهد. سطح عمیق‌تری از آنها، سطح باورهای عمیق آنهاست که انسان‌ها را در دسته‌های مومن و منافق و ... قرار می‌دهد. با این حال، این گونه نیست که اگر کسی مومن شد هرگز عمل بدی از او سر نزند ویا اگر منافق شد مطلقا کار خوبی انجام ندهد. @yekaye