اى كاش در صحراى سينا بودم مرحوم آية اللّه ميرزا جواد تهرانى مجسّمه اى از اسلام و تشيّع بود، هيچگاه تنها به يك زمينه از دين و مذهب منحصر نبود. او وظيفه و تكليف الهى خود را فراگيرى و تدريس علوم دينى جستجو مى كرد و هم حضور در جامعه و تلاش در رساندن مفاهيم والا و چند بعدى اسلام به زواياى مختلف اجتماع تا بدين حد كه به هنگام جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل روزى در درس تفسير گريست و فرمود: اى كاش در صحراى سينا بودم و كفشهاى سربازهاى مصرى را جفت مى كردم. او در طول نهضت از پيشگامان نهضت بود و پس از پيروزى نيز از بارزترين چهره هاى حامى انقلاب بود. حضور مكرّر او در جبهه هاى جنگ و حتّى تيراندازى وى در صحنه نبرد و زدن خمپاره توسّط ايشان را همراهان و رزمندگان هيچگاه از ياد نمى برند. (۵۳) سعى كن آدم شوى! در سال يكهزار و سيصد و شصت شخصى كه در يكى از شهرهاى ايران عنوان داشت نزد آيت اللّه حاج سيّدرضا بهاءالدّينى (رض) آمد و بعد از نماز مغرب و عشاء خدمت ايشان نشست. او پس از احوال پرسى درخواست نصيحت و راهنمايى كرد. حضرت آية اللّه بهاءالدّينى گفت: سعى كنيد در زندگى مشرك نباشيد. اگر توانستيد به اين مرحله برسيد همه كارهاى شما اصلاح مى شود، اين بهترين نصيحتى است كه مى توانم بكنم. آن شخص گفت: آقا! دعا كنيد. حضرت آقاى بهاءالدّينى فرمودند: آدم شو! تا دعا در حقّ تو تاءثير كند وگرنه دعا بدون ايجاد قابليّت، فايده اى ندارد. او گفت: امسال مكّه بودم. براى شما هم طواف كردم. آقا فرمود: انشاءاللّه سعى كن آدم شوى! تا طواف براى خودت و ديگران منشاء اثر باشد. در اينجا يكى از همراهان آن شخص كه گمان كرد آقا او را نمى شناسد گفت: حاج آقا! ايشان فلانى هستند كه در فلان شهر مسئوليّت دارند و خدمات ارزشمندى انجام داده اند. مرحوم آقاى بهاءالدّينى فرمودند: چرا متوجّه نيستيد چه عرض مى كنم؟ بايد آدم شود تا اينها براى او نافع باشد. دست از هوى و هوس بردارد. خود را همه كاره نداند. نقشه براى خراب كردن افراد و غلبه بر ديگران نكشد. بايد دست از كلك بازى بردارد! آن وقت است كه طعم ايمان را مى چشد وگرنه همه اينها ظاهرسازى است! (۵۴) 📚 از علماء ✍محمدتقی صرفی پور https://eitaa.com/zandahlm1357