نكته ها:
«نور» يعنى چيزى كه هم خودش روشن است و هم سبب روشنى اشياى ديگر مى شود. در فرهنگ اسلام امورى به عنوان «نور» معرفى شده است: قرآن، علم، عقل، ايمان، هدايت، اسلام، پيامبر صلى الله عليه وآله و امامان معصوم عليهم السلام.
«مشكاة» يعنى چراغدان. «دُرّى» به معناى پر نور و پر فروغ است. «زِيت» روغن زيتون را گويند كه وسيله ى روشنايى بوده است.
اگر درخت زيتون در وسط باغ باشد، كه در تمام روز آفتاب بخورد، روغنش بهتر مى شود، ولى اگر در اطراف باغ و مزرعه باشد، يا در وقت صبح آفتاب دارد يا عصر. «زيتونةٍ لاشرقيّةٍ و لا غربيّة»
«اللّه نور السموات و الارض» يعنى: خداوند هدايت كننده ى آسمان و زمين است. چون هدايت آفرينش، در آيات ديگر نيز آمده است. «أعطى كل شى ء خلقه ثمّ هَدى» (۷۷) وجمله ى «نورٌ على نور» به معناى هدايت هاى دايمى و پى در پى است و در پايان آيه نيز مى فرمايد: «يَهدى اللّه لنوره»
قرآن در اين آيه خداوند را به نور تشبيه نموده است. با مطالعه اجمالى روشن مى شود كه نور داراى خواص و ويژگى هاى زير است:
۱- نور، لطيف ترين موجود در جهان ماده و سرچشمه زيبائىها و لطافتها است.
۲- نور، بالاترين سرعت را در جهان ماده داراست و با سرعت سيصد هزار كيلومتر در ثانيه مى تواند در يك چشم بر هم زدن (يعنى كمتر از يك ثانيه) كره زمين را هفت بار دور بزند، به همين دليل مسافت هاى فوق العاده عظيم و سرسام آور نجومى را فقط با سرعت نور مى سنجند و واحد سنجش آنها سال نورى است، يعنى مسافتى كه نور در يك سال مى پيمايد.
۳- نور، وسيله تبيين اجسام و مشاهده موجودات است، و بدون آن چيزى را نمى توان ديد، بنا بر اين هم «ظاهر» است و هم «مظهر» (ظاهر كننده غير).
۴- نور آفتاب كه مهم ترين نور در دنياى ما است پرورش دهنده گلها و گياهان بلكه رمز بقاى همه موجودات زنده است.
۵ - تمام انرژى هاى موجود در محيط (به جز انرژى اتمى) همه از نور آفتاب سرچشمه مى گيرد، حركت بادها، ريزش باران و جريان نهرها و آبشارها و بالاخره حركت همه موجودات زنده با كمى دقت به نور آفتاب منتهى مى شود.
سرچشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه مى دارد همان نور آفتاب است حتى گرمى آتش كه از چوب درختان و يا ذغال سنگ و يا نفت و مشتقات آن به دست مى آيد نيز از گرمى آفتاب است.
۶- نور آفتاب نابود كننده انواع ميكروبها و موجودات موذى است و اگر تابش اين نور پر بركت نبود كره زمين، تبديل به بيمارستان بزرگى مى شد كه همه ساكنانش با مرگ دست به گريبان بودند.
خلاصه هر چه در اين پديده عجيب عالم يعنى نور مى نگريم و دقيق تر مى شويم آثار گرانبها و بركات عظيم آن آشكارتر مى شود.
امّا عجيب است كه بشر با اين همه پيشرفت علمى از شناخت حقيقت نور كه يك امر مادى است عاجز مانده و آن وقت در پى شناخت ذات و حقيقت خداست و چه بسا اين نيز يكى از وجوه تشبيه خدا به نور باشد.
حال اگر بخواهيم براى ذات پاك خدا تشبيه و تمثيلى از موجودات حسى انتخاب كنيم (گر چه مقام با عظمت او از هر شبيه و نظيرى برتر است) آيا جز از واژه «نور» مى توان استفاده كرد؟ همان خدايى كه پديد آورنده تمام هستى است، روشنى بخش عالم است، همه موجودات به بركت او زنده اند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند كه اگر لحظه اى لطف خود را از آنها باز گيرد همگى در ظلمت فنا و نيستى فرو مى روند.
جالب اينكه هر موجودى به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانيت كسب مى كند:
قرآن نور است چون كلام اوست.
اسلام نور است چون آئين او است.
پيامبران نورند چون فرستادگان اويند.
امامان انوار الهى هستند چون حافظان آئين او بعد از پيامبرانند.
ايمان نور است چون رمز پيوند با او است.
علم نور است چون سبب آشنايى با او است. (۷۸)
#تفسیر_سوره_نور
✍
#محسن_قرائتی
https://eitaa.com/zandahlm1357