پيام ها:
۱- نشانه ى ايمان واقعى، پذيرفتن حكم پيامبر و نشانه ى نفاق، روى گردانى از آن است. «اذا دُعوا... فريق منهم مُعرضون»
۲- داورى و قضاوت از شئون انبيا مى باشد. «لِيحكُمَ بينهم»
۳- حكم پيامبر، همان حكم خداوند است. « (ليحكم» مفرد آمده، نه تثنيه)
۴- در انتقاد، انصاف داشته باشيد و همه را نكوبيد. «فَريق منهم»
۵ - قضاوت عادلانه، خوشايند گروهى از مردم نيست. «فَريق منهم مُعرضون»
۶- به هر گرويدن و اظهار علاقه اى تكيه نكنيد. «واِن يكن لهم الحقّ يأتوا اليه... » (به سراغ پيامبر مى آيند، امّا در صورتى كه سخن پيامبر به نفع آنها باشد! )
۷- منافق، فرصت طلب است و نان را به نرخ روز مى خورد. «و اِن يكن لهم الحقّ... مذعنين»
۸ - پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله حتّى براى منافقان، (آنجا كه حقّ با آنان بود) به نفع آنان حكم مى كرد. «ليحكم بينهم... ان يكن لهم الحقّ»
أَفِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُواْ أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (۵۰)
آيا در دل هايشان بيمارى است، يا دچار شك شده اند، يا بيم آن دارند كه خداوند و پيامبرش حقّى از آنان ضايع كنند؟ (نه)، بلكه آنان خود ستمگرند. نكته ها:
كلمه ى «حيف» به معناى خروج از اعتدال، از روى ظلم و جور است.
پيام ها:
۱- بى ايمانى، يك مرض روحى است. «و ما اولئك بالمؤمنين... أفى قلوبهم مرض»
۲- دليل اعراض از پيامبر سه چيز است: بيمارى هاى روحى، ترديد و سوءظن. «أفى قلوبهم مرَضٌ أم ارتابوا أم يخافون أن يَحيف اللّه عليهم»
۳- شك و سوءظن به خداوند، ظلم است. (ظلم به خود و انبيا) «اولئك هم الظالمون» ----------------------------------------------- ---------------------------------
۹۱) بقره، ۴۳.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
آيه ۵۱ تا ۵۵
إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُواْ إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۵۱)
(ولى) هنگامى كه مؤمنان را به خدا وپيامبرش فراخوانند، تا ميانشان داورى كند، سخنشان جز اين نيست كه مى گويند: شنيديم واطاعت كرديم، اينان همان رستگارانند. نكته ها:
چهار آيه ى قبل، برخورد منافقان نسبت به داورى پيامبر اسلام را ترسيم كرد و اين آيه برخورد مؤمنان واقعى را مطرح مى كند، تا مردم در خود بنگرند كه در برابر حكم خداوند از كدام دسته هستند.
پيام ها:
۱- حرف و راه مؤمن هميشه يكى است. «انّما كان قول المؤمنين»
۲- تسليم شدن در برابر حقّ، شيوه ى دائمى مؤمنان است. «كان قول المؤمنين... سمعنا و اطعنا»
۳- توجّه مؤمن به راهى است كه دعوت مى شود. «دُعوا الى اللّه و رسوله»
۴- آنچه براى مؤمن مهم است، عمل به وظيفه ى الهى و پذيرش حكم خدا و رسول است. (خواه به نفع او باشد يا به ضررش). «ليحكُم بينهم»
۵ - داورى از شئون انبيا است. «ليَحكُم بينهم»
۶- آنچه مهم است، شنيدن و عمل كردن است، نه شنيدن تنها. «سَمِعنا و اَطعنا»
۷- اطاعت مؤمنان از پيامبر براساس آگاهى است. (تقديم «سمعنا» بر «اطعنا»)
۸ - رسيدن به رستگارى، در سايه ى تسليم بودن در برابر فرمان خدا و اطاعت كردن از اوست. «سَمِعنا و اَطعنا و اولئك هم المفلحون»
۹- ديندارى، در نزاعها و قبول يا ردّ قضاوت هاى حقّ، معلوم مى شود. «اولئك هم المفلحون»
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَآئِزُونَ (۵۲)
و هر كه از خدا و رسولش پيروى كند و از خدا بترسد و از او پروا كند، پس آنان همان رستگارانند.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
نكته ها:
«فخر رازى» در تفسيرش مى گويد: فوز و رستگارى در سه چيز است:
۱- اطاعت از خدا و رسول، در شادى و غم.
۲- ترس از خدا در مورد كارهاى گذشته.
۳- رعايت تقوا، در باقيمانده ى عمر.
پيام ها:
۱- سعادت، كارى به نژاد و سن و جنس و قبيله ندارد، هركس تسليم خدا باشد، رستگار مى شود. «مَن يُطع... هم الفائزون»
۲- پيامبر صلى الله عليه وآله معصوم است، زيرا اطاعت از او، بى قيد و شرط آمده است. «مَن يُطع اللّه و رسوله»
۳- آنچه ارزش است، خشيت درونى و پرواى بيرونى است. «يخش اللّه و يَتّقْه»
۴- اطاعت بايد هم از خدا باشد و هم از رسول، و در كنار آن غرور نباشد، بلكه روحيّه ى خشيت و تقوا باشد. «يُطع اللّه و رسوله و يَخش اللّه»
۵ - خداترسانِ تقوا پيشه كه مطيع خدا و رسولند، حتماً رستگار مى شوند. «فاولئك هم الفائزون»
وَأَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُواْ طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (۵۳)
و سخت ترين سوگندها را به نام خدا خوردند، كه اگر (براى جبهه و جهاد) دستور دهى، از خانه خارج مى شوند. (به آنان) بگو: سوگند نخوريد، اطاعت پسنديده (اطاعت در عمل است، نه سوگند به زبان)، همانا خداوند به كارهايى كه انجام مى دهيد آگاه است. پيام ها:
۱- به هر سوگندى اطمينان نكنيد. زيرا منافقان از مقدّسات سوء استفاده مى كنند. «واقسموا باللّه... »
۲- هرچه درون پوك تر باشد، تظاهر و خودنمايى بيشتر است. «جَهْد ايمانهم»
۳- مسلمانى، تنها به گفتار نيست، كردار هم لازم است. «طاعةٌ معروفة»
۴- با نپذيرفتن سوگند منافقان، جلو سوء استفاده آنان را بگيريد. «قل لاتقسموا»
۵ - خداوند، منافقان را تهديد مى كند كه من به گفتار و رفتار شما آگاه هستم. «ان اللّه خبير بما تعلمون»
قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَ عَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُواْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ (۵۴)
بگو: خدا را اطاعت كنيد و پيامبر را نيز اطاعت كنيد. پس اگر سرپيچى نماييد، (به پيامبر زيانى نمى رسد، زيرا) بر او فقط آن (تكليفى) است كه به عهده اش گذاشته شده و بر شما نيز آن (تكليفى) است كه به عهده ى شما گذاشته شده است. واگر اطاعتش كنيد، هدايت مى يابيد و پيامبر جز تبليغ روشن مسئوليّتى ندارد. نكته ها:
تكرار «اطيعوا» نشان آن است كه پيامبر دو شأن دارد: يكى بيان وحى الهى; «اطيعوا اللّه» و ديگرى دستورات حكومتى; «اطيعوا الرّسول».
در قرآن به مواردى برمى خوريم كه دو دستور در كنار يكديگر ذكر شده است و بايد هر دو اجرا شود وعمل كردن به يكى كافى نيست، از جمله:
* ايمان و عمل. «آمنوا و عملوا الصالحات» (۹۲)
* نماز و زكات. «اقيموا الصلاة و آتوا الزّكاة» (۹۳)
* تشكّر از خداوند و والدين. «أن اشكر لى و لوالديك» (۹۴)
* اطاعت از خدا و رسول. «اطيعوا اللّه و اطعيوا الرّسول» كه در اين آيه آمده است.
در قرآن، جمله «و اِن تَولّوا» زياد بكار رفته است و در تمام موارد به پيامبر دلدارى مى دهد كه از بى اعتنايى مردم نسبت به تبليغ خود دلسرد نشود.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
پيام ها:
۱- پيامبر مأمور است كه منافقان را به اطاعت فراخواند. «قل اطيعوا... »
۲- اطاعت از اوامر و نواهى پيامبرصلى الله عليه وآله مثل اطاعت از دستورات خدا، واجب است. «اطيعوا الرّسول»
۳- رهنمودهاى پيامبر هماهنگ با فرمان هاى الهى است. «اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول»
۴- پيروى يا سرپيچى مردم، در اداى وظيفه ى پيامبران اثرى ندارد. «فاِن تَولّوا فانّما عليه ما حمّل»
۵ - تكليف هر فردى، مربوط به خود اوست. «عليه ما حُمّل و عليكم ما حُمّلتم»
۶- رشد هدايت، در سايه اطاعت است. «اِن تُطيعوه تهتدوا»
۷- پيامبران، ابلاغ مى كنند نه اجبار. «و ما على الرّسول الاّ البلاغ»
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لَا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (۵۵)
خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين قرار دهد، همان گونه كه كسانى پيش از ايشان را جانشين كرد، و قطعاً دينى را كه خداوند براى آنان پسنديده است، براى آنان استقرار و اقتدار بخشد و از پى ترسشان امنيّت را جايگزين كند، تا (تنها) مرا بپرستند و چيزى را براى من شريك نگيرند، و هر كس بعد از اين، كفر ورزد پس آنان همان فاسقانند. نكته ها:
در روايات بسيارى از امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام مى خوانيم: مصداق كامل اين آيه، حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام است. (۹۵) كه خداوند وعده داده است در آن روز اهل ايمان بر جهان حكومت كنند.
در قرآن، بارها به حكومت نهايى صالحان تصريح شده است، از جمله:
سه مرتبه فرمود: «ليُظهِره على الدّين كلّه» (۹۶) اسلام بر همه ى اديان پيروز خواهد شد.
در جاى ديگرى فرمود: «انّ الارض يرثها عبادىَ الصالحون» (۹۷) بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد.
و در جاى ديگر مى خوانيم: «والعاقبة للتّقوى» (۹۸) يا «والعاقبة للمتّقين» (۹۹)
مراد از جانشينى مؤمنان، يا جانشينى از خداست در زمين و يا جايگزينى از اقوام پيشين.
«قُرطبى» در تفسير خود، درباره ى پيروزى كامل اسلام چند حديث نقل مى كند و مى گويد: در زمين خانه اى نخواهد بود مگر آن كه اسلام در آن خانه وارد خواهد شد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در آخرين حج خود در مسير برگشت از مكّه (روز هيجدهم ذى الحجه) در غدير خم به فرمان خداوند، حضرت على عليه السلام را جانشين خود قرار داد، آيه نازل شد امروز من اسلام را به عنوان دين كامل براى شما پسنديدم; «رَضيتُ لكم الاسلام ديناً» (۱۰۰) در اين آيه نيز وعده ى خداوند پيروزى آن دينى است كه پسنديده است; «دينهم الّذِى ارتضى لهم». بنابراين اسلامى كه جهان را خواهد گرفت، اسلامِ غدير خم است.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
پيام ها:
۱- اسلام، دين آينده ى جهان است. آينده ى تاريخ به سود مؤمنان و شكست سلطه ى كافران است. «وعداللّه... ليمكننّ لهم دينهم»
۲- به مؤمنان، اميد دهيد تا فشار و سختى ها، آنها را مأيوس نكند. «وعد اللّه الّذين آمنوا»
۳- كليد و رمز لياقت براى بدست گرفتن حكومت گسترده حقّ، ايمان و عمل صالح است. «الّذين آمنوا و عملوا الصالحات»
۴- دين، از سياست جدا نيست، بلكه سياست و حكومت براى حفظ دين است. «ليستخلفنّهم... يعبدوننى»
۵ - در بيان وعده هاى الهى، براى باور كردن مردم، بيان نمونه هايى از تاريخ گذشته مفيد است. «كما استخلف الّذين من قبلهم»
۶- پيروزى نهايى اهل حقّ، يك سنّت الهى است. «كما استخلف الّذين من قبلهم»
۷- هدف از حكومت اهل ايمان، استقرار دين الهى در زمين و رسيدن به توحيد و امنيّت كامل است. «ليمكّننّ لهم دينهم - ليبدلّنهم - لايشركون»
۸ - دست خدا را در تحولات تاريخ ببينيم. «وعداللّه... ليمكّننّ لهم - ليبدلّنهم»
۹- دين اسلام، تنها دين مورد رضايت الهى است. «دينهم الّذى ارتضى لهم»
۱۰- امنيّت واقعى، در سايه ى حكومت دين است. «وليبدلّنّهم من بعد خوفهم أمنا»
۱۱- امنيّت در جامعه ى اسلامى، شرايط مناسبى براى عبادت فراهم مى سازد. «أمنا يعبدوننى» (هدف نهايى وعده هاى الهى، عبادت خالصانه خداوند است)
۱۲- عبادت خدا، زمانى كامل است كه هيچ گونه شركى در كنار آن نباشد. «يعبدوننى لايشركون»
۱۳- در زمان حكومت صالحان نيز، گروهى انحراف خواهند داشت. «وعداللّه... و من كفر بعد ذلك» ----------------------------------------------- ---------------------------------
۹۲) لقمان، ۱۴.
۹۳) تفسير نورالثقلين.
۹۴) توبه، ۳۳ ؛ فتح، ۲۸ و صفّ، ۹.
۹۵) انبياء، ۱۰۵.
۹۶) طه، ۱۳۲.
۹۷) اعراف، ۱۲۸.
۹۸) مائده، ۳.
۹۹) بحار، ج ۹۳، ص ۱۰۴.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
آيه ۵۶ تا ۶۰
وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَوَءَاتُواْ الزَّكَاةَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (۵۶)
و نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و از پيامبر اطاعت كنيد. شايد مورد رحمت قرار گيريد.
لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مُعْجِزِينَ فِى الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ (۵۷)
هرگز گمان مبر كه كفّار ما را در زمين عاجز و درمانده مى كنند. جايگاه آنان آتش است و به راستى كه سرانجام بدى است. نكته ها:
امام صادق عليه السلام با تلاوت اين آيه فرمود: زكاتِ فطره، مصداق زكات در آيه و واجب است. (۱۰۱)
شايد آيه پاسخ سؤالى باشد كه بعد از آيه قبل مطرح مى شود كه با آن همه كفر و نفاق و امكاناتى كه مخالفان دارند، چگونه خداوند به مؤمنان وعده حاكميّت بر زمين را مى دهد؟
اين آيه مى فرمايد: «ولا تحسبنّ الّذين كفروا معجزين فى الارض» ترديد نكن، زيرا مخالفان نمى توانند در هيچ كجاى زمين اراده و راه خداوند را مختل و عاجز نمايند. بر خلاف ميل و پندار نادرست دشمنان، روزى حكومت امام زمان عليه السلام محقّق خواهد شد. (۱۰۲)
پيام ها:
۱- اقامه نماز و اداى زكات، نمونه بارز عمل صالحى است كه در حاكميّت مؤمنان انجام مى شود. «وعد اللّه الّذين آمنوا... اقيموا الصلاة و... »
۲- در اسلام، مسائل عبادى «اقيموا الصلاة» و مسائل مالى «آتوا الزكاة» و مسائل سياسى و حكومتى «اطعيوا الرسول» از يكديگر جدا نيستند.
۳- وعده هاى الهى (كه در آيه قبل بود)، سبب تن پرورى نشود! «اقيموا... آتوا الزكاة... »
۴- شرط رسيدن به رحمت الهى، پيروى از خدا و رسول است. «لعلّكم ترحمون»
۵ - كفّار، اگر چه ابرقدرت باشند، امّا در برابر قدرت خدا شكست خواهند خورد. «لاتحسبنّ الّذين كفروا معجزين... »
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِيَسْتَئْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُواْ الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ مِّن قَبْلِ صَلاَةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَآءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْأَيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۵۸)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! غلامان و فرزندانى كه به سنّ بلوغ و احتلام نرسيده اند، در سه وقت (براى ورود به اتاق) از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح و هنگام نيمروز، كه لباس از تن بيرون مى كنيد، و بعد از نماز عشا. اين سه وقت، هنگام خلوت شماست، اما در غير اين سه وقت، بر شما و بر آنان گناهى نيست كه بدون اذن وارد شوند، زيرا آنان پيوسته با شما در رفت و آمد هستند و بعضى بر بعضى وارد مى شوند. خداوند آيات خود را اين گونه براى شما بيان مى كند و خداوند دانا و حكيم است. نكته ها:
اگر بار ديگر، از ابتداى سوره نگاهى به آيات آن بكنيم، خواهيم ديد كه سياست پيشگيرى از گناه در احكام الهى نهفته است، مثلاً زن و مرد زناكار را در برابر چشم ديگران تنبيه كنيد، (آيه ۱) ازدواج آنان را محدود كنيد، (آيه ۳) اگر كسى بدون چهار شاهد نسبت ناروا داد، هشتاد تازيانه بزنيد، (آيه ۴) اگر تهمتى را شنيديد برخورد كنيد، (آيه ۱۲) هركس اشاعه فحشا را دوست بدارد، عذاب اليم خواهد داشت، (آيه ۱۹) بدنبال گام هاى شيطان نرويد، (آيه ۲۱) كسانى كه به زنان پاكدامن تهمت بزنند عذاب عظيم خواهند داشت، (آيه ۲۳) پاكان به سراغ ناپاكان نروند، (آيه ۲۶) سرزده به خانه ديگران نرويد و اگر گفتند برگرديد بپذيريد و برگرديد، (آيه ۲۷- ۲۸) چشمان خود را از نامحرم پيش كشيد و خيره نشويد، (آيه ۳۰-۳۱) زنان زيور خود را نشان ندهند، براى ازدواج افراد بى همسر قيام كنيد و از فقر نترسيد، (آيه ۳۲) و در اين آيه مى فرمايد: ساعاتى با همسرتان خلوت كنيد كه بدانيد فرزندان و خادمان منزل سرزده وارد نمى شوند. آرى تمام اين دستورات براى جلوگيرى از فحشا و بلوغ زودرس و حفظ حريم و حيا و آبرو است.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
پيام ها:
۱- مسئول آموزش احكام دين به فرزندان، والدين مؤمن هستند. «يا ايّها الّذين آمنوا ليستأذنكم»
۲- محل خواب والدين بايد جدا از فرزندان باشد، وگرنه نياز به اذن نبود. «ليستأذنكم»
۳- كودكى و بردگى، بهانه اى براى شكست حريم ديگران نيست. «ليستأذنكم»
۴- مرد بايد در طول شبانه روز، اوقاتى را به همسر خود اختصاص دهد. «ليستأذنكم»
۵ - حتى فرزندان نابالغ بايد احكام خانواده را بدانند و مراعات كنند. «ليستأذنكم... الّذين لم يبلغوا الحُلُم»
۶- اسلام دين زندگى است و از جامعيّت كاملى برخوردار است. هم براى مسايل مهم مانند تشكيل حكومت جهانى (كه در آيه ۵۵ آمده است) طرح و برنامه دارد. و هم براى مسائل جزئى مانند ورود كودك به اتاق والدين. «ليستأذنكم... الّذين لم يبلغوا الحُلُم»
۷- كودكان بايد پاكدامنى را از محيط خانه بياموزند. «ليستأذنكم»
۸ - تربيت و آموختن آداب اسلامى را قبل از بلوغ كودكان شروع كنيم. «الّذين لم يبلغوا الحُلُم»
۹- لباس كار و لباس بيرون را بايد در خانه كنار گذاشت. «تضعون ثيابكم»
۱۰- استراحت بعد از ظهر و در ميان ساعات كار، مفيد و مناسب است. «تضعون ثيابكم من الظهيرة»
۱۱- تنظيم وقت، در زندگى مسلمانان بايد بر اساس اوقات نماز صورت گيرد. «قبل صلوة الفجر - بعد صلوة العشاء»
۱۲- تمام احكام الهى بر اساس علم و حكمت است. «عليم حكيم»
وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَئْذِنُواْ كَمَا اسْتَئْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۵۹)
و هر گاه كودكان شما به حد بلوغ رسيدند، پس بايد همانند كسانى كه قبلاً بالغ شده اند، (در همه وقت) اجازه (ورود) بگيرند. خداوند اين گونه آيات خود را براى شما بيان مى كند و خداوند دانا و حكيم است. نكته ها:
كلمه ى «حُلُم» و «احتلام» به معناى جنب شدن در خواب است كه يكى از نشانه هاى بلوغ مى باشد. البتّه نشانه هاى بلوغ براى دختران و پسران متفاوت است كه در رساله هاى مراجع تقليد آمده است.
آيه قبل، اجازه گرفتن كودكان را به سه زمان مشخّص اختصاص داد، اما اين آيه زمان مشخّصى را اعلام نكرده و فرزندان بالغ، در تمام اوقات بايد براى ورود به اتاق والدين اجازه بگيرند.
براى ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعى مانند اعمال منافى عفت تنها توسل به اجراى حدود و تازيانه كافى نيست، در هيچ يك از مسائل اجتماعى چنين برخوردى نتيجه مطلوب را نخواهد داد، بلكه بايد مجموعه اى ترتيب داد از آموزش فكرى و فرهنگى آميخته با آداب اخلاقى و عاطفى، و آموزش هاى صحيح اسلامى، و ايجاد يك محيط اجتماعى سالم، سپس مجازات را به عنوان يك عامل در كنار اين عوامل در نظر گرفت.
به همين دليل در اين سوره نور كه در واقع سوره عفّت است از مجازات مردان و زنان زناكار شروع مى كند، و به مسائل ديگر مانند فراهم آوردن وسائل ازدواج سالم، رعايت حجاب اسلامى، نهى از چشم چرانى، تحريم متهم ساختن افراد به آلودگى ناموسى، و بالاخره اجازه گرفتن فرزندان به هنگام ورود به اطاق پدران و مادران، گسترش مى دهد.
اين نشان مى دهد كه اسلام از هيچ يك از ريزه كارى هاى مربوط به اين مساله غفلت نكرده است.
خدمتكاران و فرزندان بالغ نيز موظفند بدون اجازه وارد نشوند، حتى كودكان نابالغ كه مرتبا نزد پدر و مادر هستند نيز آموزش داده شوند كه در اوقات استراحت پدر و مادر بدون اجازه وارد نشوند.
اين يك ادب اسلامى است هر چند متاسفانه امروزه كمتر رعايت مى شود و با اينكه قرآن صريحا آن را در آيات فوق بيان كرده است، در نوشتهها و سخنرانىها نيز كمتر ديده مى شود كه پيرامون اين حكم اسلامى و فلسفه آن بحث شود، و معلوم نيست به چه دليل اين حكم قطعى قرآن مورد غفلت و بى توجهى قرار گرفته است؟
لازم است پدران و مادران اين مسائل را جدى بگيرند، و فرزندان خود را عادت دهند هنگام ورود اجازه بگيرند، و همچنين از كارهايى كه سبب تحريك فرزندان مى گردد از جمله خوابيدن زن و مرد در اطاقى كه بچه هاى مميز مى خوابند تا آنجا كه امكان دارد پرهيز كنند، و بدانند اين امور از نظر تربيتى فوق العاده در سرنوشت آنها مؤثر است.
در حديثى از پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله مى خوانيم: «ايّاكم و ان يجامع الرجل امراته و الصبى فى المهد ينظر اليهما» (۱۰۳) مبادا در حالى كه كودكى در گهواره به شما مى نگرد آميزش جنسى كنيد. (۱۰۴)
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
پيام ها:
۱- احتلام، نشانه رسيدن به بلوغ شرعى است. «و اذا بلغ الاطفال... الحُلُم»
۲- بزرگان و اطرافيان، براى نوجوانان الگو هستند. «كما استأذن الّذين من قبلهم»
۳- با اعمال خود، فرزندان را تربيت كنيد. «كما استأذن الّذين من قبلهم»
۴- در تربيت فرزندان، از الگوهاى زنده استفاده كنيد. «كما استأذن... »
۵ - دستوراتى كه خداوند براى حفظ عفت صادر كرده، آگاهانه وحكيمانه است. «عليم حكيم»
وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَآءِ الَّتِى لَا يَرْجُونَ نِكَاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (۶۰)
و بر زنان وانشسته اى كه اميدى به ازدواج ندارند، باكى نيست كه پوشش خود را زمين گذارند، به شرطى كه زينت خود را آشكار نكنند. و عفّت ورزيدن براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و آگاه است. نكته ها:
از آيات قرآن استفاده مى شود كه حجاب و پوشش بانوان در برابر افراد نامحرم، نبايد تحريك كننده و شهوت انگيز باشد، زيرا تنها موارد زير استثنا شده است:
* «غير اولى الاربة» (۱۰۵) كسى كه شهوتى ندارد.
* «او الطفل الّذين لم يظهروا على عَورات النساء» بچّه اى كه از شهوت، چيزى نمى داند.
* «لا يَرجون نكاحاً» زنان سالخورده اى كه اميد ازدواج ندارند.
بنابراين، مسأله روى تحريك احساسات جنسى و گناه دور مى زند و اگر حدّاقلِّ حجاب اسلامى، براى جلوگيرى از گناه كافى نباشد، لازم است بانوان چادر و حجاب برتر داشته باشند.
امام صادق عليه السلام درباره ى «يضعن ثيابهنّ» فرمودند: مراد كنار گذاشتن روسرى و روپوش است نه برهنگى. (۱۰۶)
اصل حجاب از احكام ثابت و ضرورى اسلام است، ولى نحوه ى پوشش، بر اين اساس است كه تمايلات جنسى را تحريك نكند و عامل حفظ عفّت و پاكدامنى باشد.
پيام ها:
۱- قوانين اسلام مطابق با واقعيّتها و ضرورتها و نيازها و توانايىها است. (بايد براى پيرزنى كه ميل به همسر ندارد و آرايش نمى كند، مسئله را آسان گرفت) «و القواعد من النساء الَّتى لا يرجون نكاحاً... ان يضعن ثيابهن»
۲- براى زنان، چه پير و چه جوان، نشان دادن آرايش و زينت ممنوع است. «غير متبرّجات بزينة»
۳- سالخوردگى به تنهايى كافى نيست، بلكه بايد بى ميلى به ازدواج نيز باشد تا اجازه برداشتن روسرى را داشته باشند. «القواعد... لايرجون نكاحاً»
۴- حجاب، مايه ى حفظ عفّت است. «أن يستعففن خير لهن»
۵ - حجاب، به نفع زنان است. «خيرٌ لهن»
۶- دوخت لباس و نوع و رنگ آن، هر چه به عفت نزديك تر باشد، بهتر است. «و ان يستعففن خيرٌ لهن»
۷- در كنار آزادى، هشدار لازم است. (اگر از آسان بودن و راحتى احكام الهى، سوء استفاده شود و براى اهداف شيطانى، عمل شود، خدا شنوا و آگاه است و به حساب متخلفان مى رسد). «واللّه سميع عليم» ----------------------------------------------- ---------------------------------
۱۰۱) بحار، ج ۱۰۳، ص ۲۹۵.
۱۰۲) تفسير نمونه.
۱۰۳) نور، ۳۱.
۱۰۴) تفسير نورالثقلين ؛ كافى، ج ۵۷، ص ۵۲۲.
۱۰۵) تفسير نورالثقلين.
۱۰۶) تفسير الميزان.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
آيه ۶۱ تا ۶۴
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُواْ مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ ءَابَآئِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيوُتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيوُتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيوُتِ خَالاَتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُواْ جَمِيعاً أَوْ أَشْتَاتاً فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتاً فَسَلِّمُواْ عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْأَيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (۶۱)
بر نابينا و لنگ و بيمار و بر خودتان ايرادى نيست كه بخوريد از خانه هاى خود يا خانه هاى پدرانتان يا خانه هاى مادرانتان يا خانه هاى برادرانتان يا خانه هاى خواهرانتان يا خانه هاى عموهايتان يا خانه هاى عمه هايتان يا خانه هاى دايى هايتان يا خانه هاى خاله هايتان يا خانه هايى كه كليدهايش را در اختيار داريد، يا خانه هاى دوستانتان. بر شما باكى نيست كه دسته جمعى بخوريد يا پراكنده (و تنها)، و چون وارد خانه اى شديد، پس بر يكديگر سلام كنيد، كه تحيّتى است الهى و مبارك و پسنديده. خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مى كند، شايد كه بينديشيد. نكته ها:
امام باقرعليه السلام مى فرمايد: قبل از اسلام، افراد نابينا و لنگ و مريض حقّ نداشتند با افراد سالم غذا بخورند. اين آيه به آنان اجازه داد تا با افراد سالم و دسته جمعى غذا بخورند، يا اگر خواستند جداگانه ميل كنند. (۱۰۷) آرى در جامعه بايد از حقوق افراد معلول دفاع كرد.
علاّمه طباطبايى مى فرمايد: ظاهر آيه چنين است كه خداوند براى مؤمنان حقّى قرار داده كه بتوانند از خانه فرزندان و خويشان و دوستانشان به ميزان احتياج بخورند و مصرف كنند و اين اذن، كلّى و فراگير است، لكن ابتداى آيه به سه گروه اشاره كرده كه معمولاً نمى توانند غذاى خود را تأمين كنند و نيازمند ديگران هستند، اما حكم به اين سه گروه اختصاصى ندارد و براى همه مؤمنان است. (۱۰۸)
قرآن با بيان يك اصل و قانون كلّى بيان مى كند كه همان گونه كه افراد نابينا و لنگ و مريض از غذا خوردن در خانه هايى معافند، شما نيز در مصرف غذا از خانه هايى كه در آيه آمده معاف مى باشيد.
اين آيه تنها اجازه ى استفاده از خانه ى خويشانِ نَسَبى را بيان كرده و نامى از فاميل سببى مثل پدر زن و مادر زن و برادر زن و خواهر زن نبرده است.
اين آيه تنها درباره ى غذا خوردن است، ولى تصرّفات ديگر مشروط به گرفتن اجازه است. و خوردن غذا از خانه هاى ياد شده نيز بايد طبيعى و دور از اسراف و تبذير باشد. (۱۰۹)
در موارد ذكر شده در آيه، همين كه از رضايت صاحبخانه با خبر باشيم كافى است، ولى گاهى قرائن نشان مى دهد كه اين يازده گروه ميل ندارند از غذاى خانه آنان بخوريم، مثل آنكه خوردنى را در جاى مخصوصى پنهان كرده اند. در چنين مواردى بايد دست نگه داريم.
در تفسير مجمع البيان مى خوانيم: بخش اوّل آيه مربوط به معاف بودن نابينا و لنگ و بيمار از شركت در جهاد است و قسمت بعدى آيه مربوط به غذا خوردن است.
امام باقر عليه السلام فرمود: هنگامى كه شخصى وارد خانه مى شود و بر اهل آن سلام مى كند و آنان جواب دهند، اين سلام بر خويشتن است. (۱۱۰)
خانه ى فرزند در اين آيه نيامده است، شايد به خاطر اين كه اين مورد، روشن و مسلم است. در حديث مى خوانيم: «انت و مالك لابيك» تو و مالت از آن پدرت مى باشيد.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
پيام ها:
۱- ديگران را بر خود مقدّم بداريم، خصوصاً محرومان را. «الاعمى - الاعرج - المريض - انفسكم»
۲- روابط خانوادگى و خويشاوندى، در مسائل حقوقى اثر مى گذارند. (گرچه غذا ملك صاحبخانه است، ولى اسلام روابط خويشاوندى و عاطفى را در اين موارد بر مالكيّت افراد غالب نموده است. ) «أن تأكلوا من... بيوت اعمامكم»
۳- قرائن عرفى و اطمينان عقلايى براى جواز مصرف از خانه ديگران كافى است. (مثلاً دادن كليد خانه، نشان رضايت است) «ملكتم مفاتحه او صديقكم»
۴- در اسلام، حقّ دوست در كنار حقّ فاميل قرار داده شده است. «اعمامكم... او صديقكم» (از «افلاطون» پرسيدند: برادرت را بيشتر دوست دارى يا رفيقت را؟ گفت: برادرم را زمانى كه رفيقم باشد. ) (۱۱۱)
۵ - سلام كردن، از آداب ورود به منزل است. «اذا دخلتم بيوتاً فسلّموا»
۶- سلام، ادبى آسمانى، مبارك و پسنديده است. «تحيّة من عنداللّه مباركة طيّبة»
۷- سلام كردن، در خير و بركت زندگى مؤثّر است. «مباركة طيّبة»
۸ - اهل خانه به منزله ى جان شما هستند. «سلّموا على انفسكم»
۹- مرز حقّ و حقوق را بايد خداوند تعيين فرمايد. «يبين اللّه لكم الآيات»
۱۰- در احكام الهى بايد انديشيد. «لعلّكم تعقلون»
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُواْ مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ يَذْهَبُواْ حَتَّى يَسْتَئْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَئْذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَئْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمُ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۶۲)
مؤمنان (واقعى) تنها كسانى هستند كه به خدا وپيامبرش ايمان آورده و هرگاه با پيامبر بر كارى اجتماع نمايند، بدون اجازه او نمى روند. همانا كسانى كه اجازه مى گيرند، آنانند كه به خدا وپيامبرش ايمان دارند. پس (اى پيامبر! ) اگر براى بعضى از كارهاى خود از تو اجازه خواستند، به هركس از آنان كه خواستى (ومصلحت بود) اجازه بده وبراى آنان از خدا طلب آمرزش كن، كه خداوند بخشنده ومهربان است.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
در كتب تفسير، درباره ى شأن نزول اين آيه مطالب گوناگونى ذكر شده است كه موارد عمده ى آن را در اين جا مى آوريم:
۱- اين آيه، مربوط به «حنظله» است، كه شب عروسى او فرمان حركت به سوى اُحد صادر شده بود. او با كسب اجازه از محضر پيامبر صلى الله عليه وآله به خانه رفت و مراسم زفاف را بجا آورد و بدون آن كه غسل كند به جبهه رفت و به شهادت رسيد. پيامبر فرمود: «فرشتگان او را غسل دادند».
خداوند از همان يك شبى كه حنظله با همسرش بود، فرزندى به او عطا كرد كه ماجراى زندگى او مفصّل است. (۱۱۲)
۲- اين آيه درباره ى منافقين است، كه هرگاه با مردم بودند، به نماز مى ايستادند و اگر كسى آنان را نمى ديد و تنها بودند، از نماز فرار مى كردند. (۱۱۳)
۳- رسول خدا صلى الله عليه وآله گروهى را براى كارى اعزام فرمود، ولى آنان به سراغ كارهاى شخصى خود رفتند، و اين آيه در باره آنان نازل شد.
۴- اين آيه در مورد مسلمانانى است كه مشغول كندن خندق بودند و براى سركشى به خانواده ى خود از پيامبر اجازه مى خواستند.
اجازه گرفتن از رهبر، نشانه ى ادب، تسليم، قانونمندى، عشق به رهبر و نظم و نظام است.
پيام ها:
۱- حضور در كنار رهبرى، براى حل مشكلات، نشانه ى ايمان، و ترك آن نشانه ى نفاق يا ضعف ايمان است. «كانوا معه على امر جامع»
۲- در مسائل تشكيلاتى، كه بر اساس همفكرى و مشورت، تصميم گرفته مى شود، خودمحورى و خودمختارى ممنوع است. «على امر جامع لم يذهبوا»
۳- در زندگى اجتماعى، وجود رهبر و پيروى از او لازم است. «على امر جامع لم يذهبوا»
۴- ايمان بايد همراه با تسليم و اطاعت از رهبرى باشد. «لم يذهبوا حتّى يستأذنوه»
۵ - بايد نظام اجتماعى و كارهاى گروهى را ارج نهيم. «لم يذهبوا حتّى يستأذنوه»
۶- بعضى مسائل را بايد سربسته گفت. «لبعض شأنهم»
۷- رهبرى در اسلام، همراه با مصلحت انديشى و رحمت است. «فأذن لمن شئت منهم - و استغفر لهم»
۸ - تصميم گيرى نهايى با رهبر است. «لمَن شئت منهم» (پيامبر در مسائل جامعه، بر مردم ولايت دارد).
۹- رهبر بايد در اعمال سياست هاى خود انعطاف پذير و واقع بين باشد. «فأذن لمن شئت منهم»
۱۰- رهبران الهى، عذر پذير و مهربانند. «واستغفر لهم اللّه»
۱۱- اذن پيامبر، كار را مجاز و حلال مى كند ولى نفسِ رها كردن كارهاى عمومى در حضور رهبر، نياز به استغفار دارد. «فأذن... واستغفر لهم»
۱۲- طرح مسائل شخصى در هنگام اشتغال به كارهاى عمومى، گرچه با اجازه باشد، زيبا نيست و بايد عذرخواهى كرد. «واستغفر لهم»
۱۳- استغفار ودعاى پيامبرصلى الله عليه وآله براى ديگران، مستجاب است.
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
«واستغفر لهم اللّه اِنّ اللّه غفور رحيم»
لَا تَجْعَلُواْ دُعَآءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَآءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (۶۳)
آن گونه كه يكديگر را صدا مى زنيد پيامبر را صدا نزنيد. خدا مى داند چه كسانى از شما مخفيانه و با پنهان شدن پشت سر ديگرى از صحنه مى گريزد. پس كسانى كه از فرمان او سرپيچى مى كنند، بايد از اين كه فتنه اى دامنشان را بگيرد، يا به عذاب دردناكى گرفتار شوند بترسند. نكته ها:
«تسلّل»، خارج شدن پنهانى و«لواذ» پنهان شدن پشت سر ديگرى است كه كار منافقان بود.
در مورد معناى اين آيه، چهار احتمال وجود دارد:
۱- پيامبر را مثل ديگران صدا نزنيد. در روايت مى خوانيم: «يا محمّد»، «يا ابالقاسم» نگوييد، بلكه «يا رسول اللّه» و «يا نبىّ اللّه» بگوييد. (۱۱۴) در روايت ديگر آمده است كه اين آيه درباره ى جانشينان معصوم آن حضرت نيز جريان دارد. (۱۱۵)
۲- اگر پيامبر صلى الله عليه وآله شما را به كارى مثل رفتن به جبهه و خواندن نماز دعوت كرد، حتماً اطاعت كنيد و دعوت او را ساده نگيريد.
۳- پيامبر را با صداى بلند صدا نزنيد. (۱۱۶)
۴- نفرين و دعاى پيامبر مستجاب است، مواظب باشيد. (۱۱۷)
پيام ها:
۱- رهبرى الهى، حريم دارد و داراى مقام و احترام است. هم نام او را با احترام ببريد و هم با تمام وجود تسليم او باشيد و فراخوانى او را مانند فراخوانى ديگران ندانيد. «لا تجعلوا دعاء الرسول... »
۲- ساده گرفتن پيام هاى رهبرى و بى توجّهى به آنها، فتنه و عذاب به دنبال دارد. «فتنة او... عذاب اليم»
۳- مخالفت فرمان خدا و رسول، يا فتنه ى دنيوى به دنبال دارد يا كيفر اُخروى. «يخالفون عن امره... فتنة او تصيبهم عذاب اليم»
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَآ أَنتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عَلِيمُ (۶۴)
آگاه باش! آنچه در آسمانها وزمين است براى خداست. بى شك آنچه (از افكار ونيّات) را كه شما بر آن هستيد، مى داند و روزى را كه به سوى او بازگردانده مى شوند، (مى داند) پس آنان را به آنچه عمل كرده اند آگاه مى كند و خداوند به همه چيز آگاه است. پيام ها:
۱- خداوند، مالك همه چيز و آگاه به همه ى فكرها و نيّت هاست. بنابراين نفاق و مخالفت امر او چرا؟ «فليحذر الّذين يخالفون... قد يعلم... فينبّئهم»
۲- ايمان به علم خداوند، وسيله ى بازدارنده از بدى هاست. «يعلم ما انتم عليه... فينبّئهم»
«والحمدللّه ربّ العالمين» ----------------------------------------------- ---------------------------------
۱۰۷) تفسير صافى.
۱۰۸) تفسير نورالثقلين.
۱۰۹) تفسير مراغى.
پایان
#تفسیر_سوره_نور
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357