اگر چوپاني در بيابان و صدها نظير او در شروع اين نهضت خواب نما مي‌شوند چه دليل دارد كه اكنون كه به قول شما نور جديد الهي نيز پرتوافكن شده و با شدت بيشتر تابش مي‌نمايد خواب فلان آقا تحريم و بلااثر تلقي گردد؟ آيا جز اينست كه اين تحريم خود دليل تكذيب آن خوابها نيز مي‌تواند باشد اينهاست مطالبي كه مي‌گويم براي فريب ساده دلان و ساده لوحان اختراع و جعل مي‌شود. اما اينكه نبيل مي‌گويد سيد رشتي گفته ص ۳۸ نبيل: «حضرت موعود كه پس از من ظاهر مي‌شود از خاندان نبوت است اولاد فاطمه است قامتش متوسط است از عيوب و امراض جسمانيه دور و بر كنار است». شما اكنون در ايران نگاهي به اطراف خود نمائيد و ملاحظه كنيد چند هزار نفر را با اين نشانيها پيدا مي‌كنيد در آن زمان هم به همين كيفيت بوده پس هر زمان هزاران قائم وجود داشته و اين روايات را هم باب و اطرافيان او ساختند تا شيخيان را از توجه به حاجي محمد كريم خان و ميرزا محيط و گوهر و غيره دور نگاه دارند. صد رحمت به مهدي سنوسي كه در افريقا خود را قائم موعود مي‌خواند و از حديثي استفاده مي‌كرد كه مهدي خالي در گونه دارد و بين دندانهايش فاصله است و اين خال را هم نشان مي‌داد. از طرف ديگر باب و اطرافيان او بدين مطلب اكتفا ننموده و براي جلب شيعيان با هزار خروار سريش بچسباندن بعضي احاديث به خود مشغول شدند و حال آنكه اصولا مسلمين خود به پاره اي از احاديث اعتقادي ندارند و صحت آن را ترديد مي‌نمايند و حال آقايان بهائيان آمده اند و چند تا از آنها را گرفته و با هزاران تفسير گوناگون و ضد و نقيض مي‌خواهند آنها را به باب و بها بچسبانند و اگر يك مقياس اساسي براي تفسيرات خود وضع مي‌كردند و در همه جا آن را اساس قرار مي‌دادند و [ صفحه ۹۵] ضمنا همه ي احاديث را قبول مي‌كردند حرفي نبود ولي مي‌آيند در بين هزاران حديث چند عدد را انتخاب و آنها را به دلخواه خود تفسير مي‌نمايند. في المثل يك جا روز را سال مي‌كنند جاي ديگر سال را روز تفسير مي‌نمايند يكجا بر كسر سال آنچه مي‌خواهند مي‌افزايند و جاي ديگر آن را همانا بصورت ظاهر مي‌گيرند تا منطبق بر سال دلخواه خود درآورند. عبدالبها در كتاب مكاتيب جلد دوم صفحه ي ۷۵ در طي يك نامه روز را سه نوع به دلخواه خود تفسير كرده است [۱۶]. [ صفحه ۹۶] مطلب اينجاست كه قضايا را به نفع خود تفسير مي‌نمايند و اگر هم كسي ايراد آورد كه چرا چنين است و چنان نيست گويند «ما يعلم تاويله الا الله و الراسخون في العلم» و تفسير آن برعهده ماست كه از جانب خدائيم. يك مطلب خنده آور هم آنست كه در انجيل هست كه خوشا بحال كسي كه در ۱۳۳۵ زيست مي‌كند بهائيان به استناد قول بها و عبدالبها گفتند اين سال سال رسميت امر بهائي است كه دنيا را صلح و نيكوئي فراخواهد گرفت چون سال ۱۳۳۵ قمري رسيد و خبري نشد گفتند مقصود سال شمسي است سال ۱۳۳۵ شمسي هم رسيد باز خبري نرسيد بلكه بالعكس در ايران كه مركز اصلي آنان است به طوري كه مي‌دانيد حضرات مورد فشار و تهديد قرار گرفته و مجبور به پراكنده شدن در دنيا گرديدند و بعد هم ديگر موضوع مسكوت ماند. شما براي اينكه بدانيد آسمان و ريسمان بافتن حضرات فقط به چسباندن گفته‌هاي مجعوله با تفسيرات خنك تمام نمي شود و براي فريب زود باوران بهر مطلبي متوسل مي‌شوند يك موضوع ديگر را به ياد شما مي‌آورم و آن استدلال سست ديگر عبدالبها در مفاوضات است كه چون كليميان و مسيحيان با استفاده از بعضي آيات كتب خود معتقدند كه همه پيغمبرها بايد از اولاد ابراهيم باشند و عبدالبها براي اينكه بها را نيز بذريه ابراهيم بچسباند مي‌گويد «مد پسر ابراهيم به ايران آمده است و قوم مادها از اولاد او هستند و بها نيز از آنهاست: (ص ۱۶۲ مفاوضات چاپ مطبعه بريل در شهر ليدن هلند ۱۹۰۸).... ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357