فیلمی برای تطهیر جنایت جنگی عباس عبدالعلی زاده فیلم جدید نولان نیز مانند اغلب فیلم های او غیرخطی روایت می شود و با عقب و جلورفتن در زمان؛ تلاش می کند مخاطب را از مواجهه با یک اثر کلاسیک خسته کننده دور کند. داستان فیلم از زمان دانشجویی اوپنهایمر در آزمایشگاه دانشگاه کمبریج آغاز می شود. فیلم تلاش می کند ضمن این که نقش اوپنهایمر را به عنوان پدر بمب اتم تثبیت کند، همزمان نقش تاریخی او در جنایت هولناک دو انفجار اتمی هیروشیما و ناکازاکی را تطهیر کند و آن را به گردن دولتمردان وقت بیندازد. نولان بذر این تطهیر را همان ابتدای فیلم در ذهن مخاطب می کارد، آنجا که اوپنهایمر به دلیل یک اختلاف کوچک با استاد دانشگاه در تصمیمی ناگهانی با تزریق پتاسیم سیانید در سیب روی میز می خواهد از استاد انتقام بگیرد اما چند ساعت بعد وجدان او بیدار شده و می رود تا سیب را از دسترس استاد دور کند. همین جا به مخاطب القا می کند که او دل رئوفی دارد و در ادامه اگر گفته می شود او از اقدام به ساخت بمب اتم پشیمان بوده به دلیل همین روحیه بوده است! نولان این درام طولانی مدت و سه ساعته را به انحای مختلف با عذاب اوپنهایمر نابغه پر می کند اما از نمایش آنچه بر ژاپنی ها و مردم هیروشیما و ناکازاکی گذشته است، امتناع می کند. کیلین مورفی شباهت فیزیکی بسیاری به اوپنهایمر دارد که در به تصویر کشیدن حس تنهایی و زندان عاطفی شخصیت، بسیار خوب عمل کرده است. کیلین مورفی برای نقش اوپنهایمر بیش از آن که تلاش کند دانشمند و نابغه بودن او را نمایان کند عمدا جنبه حیرانی و سرگردانی این دانشمند را مورد توجه قرار داده و در واقع مورفی فقط جنبه پریشانی اوپنهایمر را خوب نشان می دهد نه پدر بمب اتم را تا موقعیت او را برای مخاطب امروز ترحم برانگیز نمایش دهد... شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۳۹ مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97