معرفی کتاب «ساحل تهران» نوشته مجید قیصری هانیه عدالتی کتاب «ساحل تهران»، مجموعه ی پنج داستان کوتاه است. مجید قیصری در این داستان ها به شیوه ای هنرمندانه، بدون شعار زدگی و حرف های تکراری، از رنگ و بوی جنگ و تبعات آن بر زندگی و شهر می گوید. تبعاتی که تازه با پایان جنگ ها شروع می شوند. او حال و هوای بازماندگان جنگ؛ در شرایطی که بیش از سی سال از جنگ گذشته و آن ها در جامعه ی خود غریبه اند، را نشان می دهد. مجید قیصری، غیر مستقیم حرف می زند و برای بیان مقصودش، راه حاشیه را انتخاب می کند. او دریچه ی جدیدی از جنگ برای مخاطبش باز می کند و چالش های جدیدی پیش پایش می گذارد. از جذابیت های دیگر این مجموعه داستان، نقش پررنگ کودکان است. مجید قیصری با معصومیت و نگاه پاک و دقیق کودکان به ماجراها نگریسته است و نفوذ جنگ را در لایه ها و نسل های بعد نشان می دهد. عنوان کتاب، ساحل تهران است، اشاره به جایی در تهران نزدیک بهشت زهرا دارد که مرغان دریایی پرواز می کنند. خیلی ها این مرغان را دیده اند. مرغ هایی که از دریا جدا مانده اند، همچون نی هایی که از نیستان دور شده اند و مثل جانبازی که از دوستان شهیدش و روزهای جنگ جدا شده است. مجید قیصری متولد ۱۳۴۵ است و از سال ۱۳۶۳ به جبهه ی کردستان می رود و تا آخر جنگ در جبهه ها می ماند. او تجربه ی جنگ را مهم ترین دلیل نویسندگی اش می داند و در کتاب های خود از خاطراتش استفاده می کند. او دانش آموخته ی رشته ی روانشناسی است و شاید همین باعث شده تا شخصیت های داستان هایش باورپذیر باشند. هرچند بیشتر آثار مجید قیصری حال و هوای جنگ دارد، ولی او چند نمونه کار تاریخی با ارزش نیز دارد. او در این آثار هم از راه حاشیه حرفش را می زند. به عنوان نمونه در کتاب «شماس شامی»، با بیان داستانی از زبان خدمتکار امپراطوری روم؛ به حقانیت عاشورا می رسد و در کتاب «سه کاهن»، با داستان سه کاهنی که به دنبال آخرین پیامبرند، ماجرای بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را بیان می کند. ساحل تهران را نشر افق، منتشر کرده و ۱۲۰ صفحه دارد. ✨بریده کتاب پرسید: «چرا بابات از آب متنفره؟» «توی فاو داشته به چند تا زخمی کمک می کرده که ترکش خورده تو سرش.» «همین؟» «این کمه؟» «باورش سخته.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97