معرفی کتاب «سین مثل سودابه» نوشته کاوه میرعباسی ماه منیر داستانپور اگر قرار باشد داستانی اقتباسی از شاهنامه ی فردوسی بنویسم به سراغ چه ماجرایی می روم؟ این سؤالیست که هر نویسنده ای می تواند از خودش بپرسد. ممکن است برخی به فکر بخش های حماسی بیفتند و داستانی در رابطه با جبهه و جنگ بنویسند؛ یا بعضی متوجه قسمت های عاشقانه ی آن رفته و از بیژن و منیژه برای داستان خود وام بگیرند. اما کمتر کسی به یک ماجرای کاراگاهی فکر می کند. شاهنامه و داستانی معمایی و کاراگاهی؟ جدا عجیب به نظر می رسد. کاوه میرعباسی در کتاب سین مثل سودابه دست به کار نگارش داستانی شده که در آن کاراگاهی به نام فردوس قاسمی مأمور به یافتن معشوقه گمشده ی رستم نکره می شود که نامش با سین شروع می شود. حالا این سین می تواند هر کسی باشد، مثلا سین مثل سودابه... در بخشی از این کتاب می خوانیم: سودابه برایم جاذبه داشت. همه چیزش مسحورم می کرد: زیبایی اش، شخصیت شگفتش، سرشت پلیدش. نمی توانستم بیش از این حقیقت را از خود پنهان کنم. ندیده، با تمام وجود شیفته اش شده بودم و در اشتیاق ملاقاتش می سوختم. یکباره بی قراری ام مانند آتش فشان فوران زد و گدازه های کلمات بی امان بر زبانم جاری شدند: «سودابه نمک دنیاست. بی وجودش زندگی لطفی نداره. افسونش برام مثل نفس می مونه. اگه افسون نباشه، چطور می شه یکنواختی هستی رو تاب آورد؟ چطور می شه از چنگ روزمرگی خلاص شد؟ افسون سودابه همتا نداره!» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97