ذُوالّفَقارِ سِیِّد عَلًی💔
#گمنام رمان #عشق_پایدار #پارت_پنجم 💛 داوود آقا محمد اومد سمتمون من : دکتر چی گفت ؟ آقا محمد :
رمان 🧡 داوود من : الو فرشید فرشید : جانم داوود ؟ من : کجایی الان ؟ فرشید : اتاق ریاست بیمارستان من : اها الان من چیکار کنم ؟ فرشید : ببین عکس سوژه رو واست میفرستم تو تعقیبش کن ببین کجا میره موتورتم گذاشتم کنار درب خروجی من : اها حله فرشید : شانس اوردی من اقا محمد نیستم من : اوووو حواسم نبود حله فرشید : داووووووود 🙁🙁🙁 من 😂 رسول من : سعیید سعید : چیه رسول من : اون گزارش محسن کلاهی که اقا محمد گفته بود رو اماده کردی ؟ سعید :اوهوم بیا من : مرسی سعید : رسول من : هوم ؟ سعید : میدونی اگه نوشابه کهنه شه بهش چی میگن ؟ من : نه سعید : میگن کهنه شابه 😂 من : وقت دنیا رو میگیری با این نمکات 😂