✏️ #گفتمان / #آرمانها | استقلال اقتصادی
🔹اقتصاد قوی، عامل مهم سلطه ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصادضعیف، زمینه ساز نفوذ، سلطه و دخالت دشمنان است. استقلال اقتصادی یک ضرورت حیاتی است، وقتی رشته های اقتصاد یک کشور به بیگانگان وصل باشد، معنایش این است که رگ حیات و تغذیه ی این پیکر به جایی دیگر وصل است؛ پس اختیار در دست دیگری خواهد بود.
🔹لذا از استقلال اقتصادی در اصل ۴۳ قانون اساسی به عنوان هدف عالی جمهوری اسلامی ایران یاد شده است و به این معنا است، که ساخت درونی اقتصاد به صورتی مقاوم باشد که با نوسانات گوناگون در سطح دنیا دچار تلاطم های جدی نشود.
🔹لیکن دولت های گام اول جمهوری اسلامی با دو رویکرد با استقلال اقتصادی رفتار کردند:
🔻استقلال اقتصادی و درون گرایی: تفکری در کشور استقلال اقتصادی را درونگرایی معنا نموده و سیاست جانشینی تمام واردات کشور را دنبال می کنند. صاحبان این تفکر با زندانی کردن اقتصاد در مرزهای کشور، اقتصاد را محصور و محدود به داخل کشور می نمایند. در نتیجه اولاً با عدم تعامل با اقتصاد جهانی، بازارهای جهانی را از دست داده و سقف تولیدات براساس تأمین نیازهای داخلی است. ثانیاً با محدود کردن اقتصاد به داخل
کشور منجر به عدم امکان رقابت در سطح جهانی شده و اساساً رغبتی برای افزایش کیفیت محصولات به بالاترین سطحها وجود ندارد.
🔻تعامل اقتصادی و وابستگی: صاحبان این تفکر معتقد به تعاملات اقتصادی هستند اما این تعاملات را در تمام حوزه ها دنبال می کنند. درحالی که باید در حوزه های استراتژیک و در جهت رفع نیازهای اساسی مردم، کشور خودکفا باشد. این که امنیت غذایی مردم وابسته به دولت های خارجی باشد، این که معیشت مردم وابسته به قیمت بشکه های نفت و حتی وابسته به انتخابات سایر کشورها باشد، قدرت چانه زنی و دیپلماسی در معادلات سیاسی و اقتصادی جهانی را به شدت تحت الشعاع قرار می دهد.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #یادداشت / #گفتمان | اهمیت مشارکت در انتخابات (بخش اول)
🔹بهترین مشوق مردم برای حضور در پای صندوق رای، آگاهی بخشی به آنان پیرامون اهمیت مشارکت است. انتخابات می تواند نقش بسیار مهمی در تعیین سرنوشت مردم داشته باشد.
🔹هنوز یادمان نرفته است و در تاریخ نیز خوانده ایم دورانی از این کشور را که مردم هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشتند.
🔹در خلقت انسان، یکی از ممیزات و ویژگی های ممتاز او صاحب اراده، اختیار و انتخاب بودن است. هم در مسائل شخصی و هم وقتی که انسان ها کنار هم قرار می گیرند و یک اراده جمعی شکل می گیرد.
🔹جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش، یک تعریف جامع و مانع از حکومت اسلامی است. طبیعتاً جبهه دشمنان، معارضان و بدخواهان نیز دنبال آن هستند که با حربه های مختلف جمهوریت و اسلامیت نظام را از اساس ساقط کنند. اگر چنین چیزی محقق شود، نظام اسلامی از کارکرد اساسی خود فاصله خواهد گرفت.
🔹جمهوری اسلامی داعیه دار آن است که با مشارکت، همراهی، انتخاب و اراده مردم، برای سعادت آنها اقدام کند. قرار بر این نیست که اراده از انسان ها سلب شود و یا ارزشی برای آن تلقی نشود. بلکه باید به گونه ای مناسبات و تعاملات تنظیم شود که رشد مردم رقم بخورد.
🔹در این میان، از جمله راهبردهای دشمنان ایجاد یاس، بدبینی و سیاه نمایی است. اما مردم همواره نسبت به گردهمایی ها و رویدادهای سیاسی در جمهوری اسلامی نگاه مثبت و ویژه ای داشته اند. انتخابات های پرشور، تشییع های چشم گیر شهدا و بزنگاه های حساس در فتنه ها، خود بزرگترین گواهان بر مطلب اخیر اند.
🔹مشکلات اقتصادی متعددی در دوران جنگ وجود داشت. تحریم های متعددی که حتی موجب شده بود تا سیم خاردار هم به ما نفروشند. اما نقطه عطفی به نام اعتماد مردم به حاکمیت و تلاش مدیران دولتی برای حل مشکلات وجود داشت.
🔹با وجود گذشت بیش از چهل سال از تاسیس این نظام، مسئله اینجاست که برخی از مدیران با اقداماتی غلط و یا منفعت طلبانه، به «اعتماد» مردم خدشه وارد ساخته اند. (البته در دولت جدید مردمی می توان نسبت به حل این موضوع امیدوار بود.)
🔹ایده ی گشت ارشاد مدیران و برخورد با مدیران نالایق و برکنار کردن آنان و از سوی دیگر برقرار ساختن نظام شایسته گزینی، می تواند یکی از راهکارهای افزایش اعتماد در این دوران باشد.
🔹گوهر گرانبهای اعتماد نیاز به ترمیم و تقویت دارد. چنانچه اعتماد به دولت اسلامی در حد تام خود باشد، اتفاقات مثبتِ متعددِ بعدی را می توان رقم زد.
🔹در اسلام هدف نهایی هر فعالیتی رشد و تعالی انسان است. اساسا انسان برای تعالی آفریده شده است. مشارکت مردم و شکل گیری اراده جمعی می تواند از اصلی ترین ابزارها در جهت یادگیری اجتماعی و رشد فردی باشد.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #یادداشت / #گفتمان | اهمیت مشارکت در انتخابات (بخش دوم)
🔹اصل ۶ قانون اساسی بر اداره کشور به اتکای آرا عمومی تاکید می کند. کارنامه انتخاباتی نظام جمهوری اسلامی با برگزاری قریب ۴۰ انتخابات، به عبارتی تقریبا هر ۱۳ ۱۴ ماه یک انتخابات، یک کارنامه موفق و درخشانی است که می بایست با پیگیری آن در سطوح مختلف دیگر بر موفقیت این کارنامه افزود.
🔹سیره امامین انقلاب همواره تاکید بر اهمیت مشارکت مردم و برگزاری انتخابات بوده است و تاکید نموده اند که نه تنها جمهوریت بلکه اسلامیت نظام هم وابسته به انتخابات است و هر گونه تبلیغ علیه مشارکت مردم را مخالفت با ایران، اسلام و جمهوری اسلامی دانسته اند.
🔹اینکه میزان مشارکت مردم را محدود و منحصر در انتخابات های هر دو سال یک بار کنیم. فرصت بسیار گرانبهایی را از دست داده ایم. هم آنکه خود مردم نیاز دارند که در زمینه های مختلف تمرین کنند تا بتوانند سره از ناسره را تشخیص دهند و هم آنکه جمهوری اسلامی به ظرفیت حضور مردمی در عرصه های مختلف نیازمند است.
🔹در نگاه اسلامی، مشارکت و رای دادن صرفا و تنها یک حق نیست که بتوان از آن صرف نظر کرد. بلکه از آن جهت که هر فردی در مورد رشد و پیشرفت جامعه نیز مسئول است هم حق است و هم وظیفه. (کلکم راع و کلکم مسئول)
🔹مردم باید اعتماد شوند تا اعتماد کنند. شکل گیری گفتگوی اجتماعی و مشارکت مردم، اعتماد عمومی را در جامعه افزایش می دهد. فضا که مثبت شود، در مورد ظرفیت ها هم افزایی های گوناگونی صورت می گیرد.
🔹محدود شدن مشارکت صرفا در انتخابات موجب از دست رفتن فرصت رشد است. مشارکت باید در سطوح دیگری نیز دنبال شود. از تصمیم گیری گرفته تا مطالبه گری، نظارت، اجرا و حتی عزل. (البته با رعایت ملاحظات هر یک)
🔹در فضای مشارکت، فرصت احساس نیاز به یکدیگر و افزایش هماهنگی و بهره وری پیدا می شود که در سایه آن فرصتی برای کاهش تعارضات اجتماعی و افزایش وحدت اجتماعی فراهم می شود.
🔹با به میدان آمدن ظرفیت های مردمی، کارآمدی برای حس مسائل کشور افزایش می یابد. با مردمی سازی و مشارکت مردم، اشتباهات و سوگیری تصمیم گیری ها کاهش پیدا می کند.
🔹پشتوانه مردمی حاصل از مشارکت و افزایش مشروعیت و مقبولیت نظام، توان رایزنی های بین المللی سیاست خارجی در راستای تحقق منافع ملی کشور را به طور چشم گیری افزون تر می کند.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان #آرمانها | آرمان حاکمیت مردم
🔹حضرت امام خمینی (ره) با درک عمیق خود از مبانی اسلام و اهداف و غایت نظام اسلامی و مطالبات و خواسته های اصیل مردم مسلمان ایران، نوع زمامداری «جمهوری اسلامی» را به مردم پیشنهاد داده و این الگو در ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ با رأی حداکثری مردم تصویب شد.
🔹هدف از این نظام پوشش دو دغدغه مهم «حاکمیت الهی» و «حاکمیت مردم» است که در اصل ۵۶ قانون اساسی حاکمیت مردم در طول حاکمیت الهی مورد پذیرش قرار گرفته است. هدف اصلی این نظام، اجرای قوانین الهی و طریقه اجرای آن اراده مردم است. پس حاکمیت مردم بستر، ابزار، سازوکار و قالبی است که در آن قوانین اسلامی به اجرا در می آید.
🔹اراده مردم به عنوان قدرت حکومت می بایست همواره و پیوسته برای تحقق
آرمان های اسلامی وجود داشته باشد. لذا مقام معظم رهبری گفتمان «مردم سالاری دینی» را تبیین نمودند. از نظر ایشان «مردم سالاری دینی یک اندیشه نو، متکی به فلسفه درست، متکی به زمینه های فکری و اعتقادی مستحکم و از لحاظ علمی قابل اجرا و پیشرونده است.»
🔹لیکن در موضوع مردم سالاری نگاهی حداقلی وجود دارد که دولت ها تصور می کنند زمانی که با رأی اکثریت مردم پیروز انتخابات می شوند، معنای این پیروزی واگذاری کشور توسط مردم به دولت است و دولت ها فقط در مشکلات و مصائبی چون درگیری ها، بلایای طبیعی و غیر طبیعی دست به سوی مردم دراز می کنند و پس از عبور از این ایام، مردم را فاقد صلاحیت در تصمیم گیری های راهبردی و کلان کشور، فاقد توان اجرایی و فاقد
صلاحیت نظارت بر عملکرد خود می دانند؛ این تفکری نادرست و ضد مردمی است.
🔹در بیانیه گام دوم به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه ی خدمت رسانی
به عنوان برکات بزرگ انقلاب اسلامی مطرح شده است. مراد از مشارکت مردم در گام اول زندگی جمهوری اسلامی، مشارکت در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه های داخلی، حضور در صحنه های ملی و استکبارستیزی و مشارکت در موضوعات اجتماعی مانند کمک رسانی ها
و فعالیت های نیکوکاری و خدمت رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی می باشد.
🔹لیکن فاصله ی میان این مشارکت تا الگوی جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی بسیار عمیق است. صاحبان اصلی کشور مردم هستند و این یک شعار نیست، بلکه ذات دولتِ انقلابی است و باید دولت و ملت ادغام شود. در گام نخست، این دولت می بایست به عنوان دولت مشارکت جو به دنبال افزایش مشارکت مردم در تصمیم گیری، اجرا و نظارت است.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان / #آرمانها | استقلال اقتصادی
🔹اقتصاد قوی، عامل مهم سلطه ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصادضعیف، زمینه ساز نفوذ، سلطه و دخالت دشمنان است. استقلال اقتصادی یک ضرورت حیاتی است، وقتی رشته های اقتصاد یک کشور به بیگانگان وصل باشد، معنایش این است که رگ حیات و تغذیه ی این پیکر به جایی دیگر وصل است؛ پس اختیار در دست دیگری خواهد بود.
🔹لذا از استقلال اقتصادی در اصل ۴۳ قانون اساسی به عنوان هدف عالی جمهوری اسلامی ایران یاد شده است و به این معنا است، که ساخت درونی اقتصاد به صورتی مقاوم باشد که با نوسانات گوناگون در سطح دنیا دچار تلاطم های جدی نشود.
🔹لیکن دولت های گام اول جمهوری اسلامی با دو رویکرد با استقلال اقتصادی رفتار کردند:
🔻استقلال اقتصادی و درون گرایی: تفکری در کشور استقلال اقتصادی را درونگرایی معنا نموده و سیاست جانشینی تمام واردات کشور را دنبال می کنند. صاحبان این تفکر با زندانی کردن اقتصاد در مرزهای کشور، اقتصاد را محصور و محدود به داخل کشور می نمایند. در نتیجه اولاً با عدم تعامل با اقتصاد جهانی، بازارهای جهانی را از دست داده و سقف تولیدات براساس تأمین نیازهای داخلی است. ثانیاً با محدود کردن اقتصاد به داخل کشور منجر به عدم امکان رقابت در سطح جهانی شده و اساساً رغبتی برای افزایش کیفیت محصولات به بالاترین سطحها وجود ندارد.
🔻تعامل اقتصادی و وابستگی: صاحبان این تفکر معتقد به تعاملات اقتصادی هستند اما این تعاملات را در تمام حوزه ها دنبال می کنند. درحالی که باید در حوزه های استراتژیک و در جهت رفع نیازهای اساسی مردم، کشور خودکفا باشد. این که امنیت غذایی مردم وابسته به دولت های خارجی باشد، این که معیشت مردم وابسته به قیمت بشکه های نفت و حتی وابسته به انتخابات سایر کشورها باشد، قدرت چانه زنی و دیپلماسی در معادلات سیاسی و اقتصادی جهانی را به شدت تحت الشعاع قرار می دهد.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان / #آرمانها | سبک زندگی اسلامی ایرانی (بخش اول)
🔹انقلاب اسلامی، یک انقلاب «مردم سالار » و به شدت اجتماعی است و قوام و دوام آن، وابسته به پشتوانه و بنیان مردمی اش است، و چنانچه اوضاع و احوال فرهنگی مردم دگرگون شود، انقلاب نیز دچار چالش خواهد شد.
🔹لذا سلطه ی واقعی قدرتها، سلطه ی فرهنگی است. یعنی اگر ملتی بتواند باورها، اعتقادات، آداب و رسوم و عادات خود را در ملت دیگری نفوذ بدهد، بر آن مردم مسلط است و سلطه ی او، یک سلطه ی حقیقی است.
🔹لذا امروزه غربی ها به دنبال القاء «سبک زندگی غربی» به مردم هستند. سبک زندگی به مجموعه رفتارها و الگوی کنش های هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و زندگی اجتماعی باشد اطلاق می شود و نشان دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش ها است و می توان در تمام رفتارها، تعاملات و ارتباطات وی با محیط اجتماعی ملاحظه و مشاهده کرد. لیکن دولتها در طول چهل سال گذشته ولنگاری فرهنگی، به مقابله با جنگ فرهنگی رفتند.
🔹غرب می خواهد نظام جمهوری اسلامی، از قدرت حکمرانی خود استفاده نکند و عرصه عمومی را رها کند تا خود دست به کار شود و باورها و رفتارها را دگرگون سازد. ولنگاری فرهنگی و بی طرفی دولت نسبت به فرهنگ، پذیرفتنی نیست و نمی توان جامعه را در مقابل هجوم سبک زندگی غربی، تنها نهاد و هیچ حائل و مانع و سدی در برابرِ این هجوم قرار نداد.
🔹جامعه اسلامی باید ایمن، مطمئن و دور از دسترس دشمن باشد، نه این که مرزها و حصارها و فاصله ها، نابود شوند و دشمن به درون خانه های ما راه یابد. وقتی غرب در پی نفوذ فرهنگی و ایجاد رخنه فرهنگی است، ما باید غرب را غریبه و مغایر فرهنگ خویش به شمار آوریم و از اختلاط و آمیزش فرهنگی خودداری کنیم.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان / #آرمانها | سبک زندگی اسلامی ایرانی در گام دوم انقلاب (بخش دوم)
🔹جامعه ایران در چهله دوم انقلاب می بایست وارد مرحله جدیدی از حیات فرهنگی و رشد فکری شود که لازمه آن کسب آمادگی های زیربنایی و تقویت بنیه عمومی و معنوی مردم است. بی تردید فرهنگ، مهم ترین عامل خوشبختی کشور و مسأله ساختاری ایران جدید است که جایگاهی تعیین کننده در شکل گیری نظامات اجتماعی و تحول در مناسبات فرهنگی-اجتماعی ملت دارد.
🔹وحدت در فرماندهی با تحول در سازوکار حکمرانی فرهنگی با سپردن سکان داری مدیریت ارشد فرهنگی کشور به عناصر جوان و متخصص و باانگیزه که دارای تجربه موفق میدانی در این عرصه هستند، خود گام اول این تحول واقعی در نظام مدیریت کشور است. تحولی که باید رویکرد تخصص محوری و تکیه بر دانش تخصصی در نظام تصمیم گیری ریز موضوعات این عرصه به پیش رود.
🔹در گام بعدی باید با بازتعریف نقش مردم در حل مسائل کشور؛ دولت باید با تغییر پارادایم موجود نقش «تصدی گری» و «تولی گری» خود را کاهش دهد و به نقش «تسهیل گری» بپردازد و با به میدان آوردن ظرفیت های حاکمیتی و منابع مالی و زیر ساختی خود زمین بازی را برای رشد مجموعه های مردم نهاد آماده نماید. به این معنا که با تعریف استانداردهای تخصصی و سپس واسپاری و یا جمع سپاری مدیریت میدانی به مجموعه های مردمی، از رشد و توسعه آنها حمایت نماید.
🔹در این مدل نقش مردم از مصرف کننده و بهره بردار صرف به کارگزار و تولید کننده فرهنگی-اجتماعی ارتقاء پیدا می کند و متناسب با این ارتقاء نقشی، الزامات و آمادگی های لازم را نیز کسب می نماید. تأسیس و راه اندازی کارخانه و یا پارک فرهنگ و فناوری در استانها از الزامات تحقق این مسیر است.
🔹گام دیگر بازتعریف نقش زنان و دختران مسلمان ایرانی در توسعه فرهنگی کشور و پاسخ به مسائل امروز ایشان با مشارکت زنان نخبگان کشور است. در این زمینه تأکید بر مسأله خانواده به عنوان محور تحولات فرهنگی یک راهبرد غیرقابل انکار است. امروز برای نجات کشور از پرتگاه فروپاشی نظام خانوداه با تأکید بر مسأله فرزندآوری در ۲۰ سال آینده باید مقتضیات و خدمات دولت را به موضوع خانواده محوری گره زد و همه ظرفیت های خدماتی و رفاهی و اداری-مالی آن را در خدمت نهاد خانواده قرار داد و در این زمانه با تشکیل یک سازمان ملی و یا نهاد عالی برای تجمیع همه اقدامات و راهبری و مدیریت منسجم این مسأله دست به ابتکار جدید زد.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان / #آرمانها | تحلیل چرایی عدم تحقق آرمان های انقلاب اسلامی در گام اول
🔹در بخشی از مجموعه یادداشتهای #گفتمان (با کلیک بر عبارت #گفتمان می توانید مطالعه کنید)، فصل اول زندگی جمهوری اسلامی را در مسیر تحقق آرمانها بررسی کردیم و مشخص گردید در مواجهه با آرمانها، مسیرهای متفاوتی در طول چهله ی ابتدایی انقلاب اسلامی طی شده است.
🔹حرکت در مسیر تحقق آرمانهایی چون «حاکمیت مردم» با کاهلی و سستی پیش رفته است و عقب ماندگی بسیار زیادی وجود دارد.
🔹مسیر حرکت به سمت آرمانهایی مثل «آزادی» دچار انحراف اساسی شده است و حتی در مسیری مخالف با آرمان پیش رفته ایم و به آرمانهایی مثل «سبک زندگی» به کلی توجه نکرده ایم.
🔹لیکن پرسش اصلی این است که «چرا فرسنگ ها فاصله میان بایدها و واقعیت ها ایجاد شده است؟» اگر علت وضعیت موجود را تشخیص ندهیم، نمی توانیم برای آینده برنامه ریزی کنیم و قطعاً در پایان فصل دوم زندگی جمهوری اسلامی فاصله میان وضعیت موجود تا تمدن نوین اسلامی بسیار بیشتر از اکنون خواهد بود و شاید دیگر فرصت جبران نباشد؛ بنابراین پاسخ به این پرسش برای تحقق گام دوم انقلاب، الزامی است.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان #انواع_دولتها | مدل حکمرانی عامل اصلی شکل گیری چالش های مزمن شده / (بخش اول)
🔹معتقدیم اکثر عوامل عدم پیشرفت کشور در مسیر تحقق آرمانها و پایداری مسائل در طول فصل اول زندگی جمهوری اسلامی نتیجه ناکارآمدی مدل حکمرانی کشور است.
🔹حل مسائل کشور به صورت پایدار و حرکت در مسیر رشد مردم صرفاً با تحول در مدل حکمرانی کشور امکانپذیر است. برای طراحی نظریه جدید ابتدا باید سازوکارهای نادرست شناسایی شود، که به عنوان مثال به مهم ترین آنها می پردازیم:
📍۱.دولت سکولار: هر جامعه ای برای اداره کشور نیازمند به تئوری و نظریه واحدی است. بعضی از کشورها دنباله رو مکاتب سرمایه داری و بعضی دیگر پیرو مکاتب سوسیالیستی هستند و براساس آن، مدل اداره کشور در موضوعات بخشی و فرابخشی را ارائه می دهند. لیکن مردم ایران در سال ۱۳۵۷ با هدف نفی انحصار دین به عبادات فردی و تحقق حاکمیت اسلام در ابعاد سیاسی، اقصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی انقلاب نمودند. اما این انقلاب منجر به انقلابی در مدل حکمرانی کشور براساس مبانی اسلامی نگردید و با مدل های آمریکایی دوران پهلوی به همراه اصلاحاتی سطحی در کشور تثبیت شد.
🔹به عنوان مثال دولتها در طول چهله اول زندگی جمهوری اسلامی به دنبال انقلابی در نظام بانکداری کشور مبتنی بر مبانی اقتصاد اسلامی نبودند و تصمیمات و اقدامات دولت های به صورت تقلیدی بر مبنای مدل های کشورهای بیگانه طراحی شده است.
🔹اساساً جمهوری اسلامی به دنبال درافکندن طرحی نو و پی ریزی تمدنی جدید در مقابل مکتب لیبرال دموکراسی و کمونیستی غرب و شرق بود و از این رو انقلاب اسلامی انقلابی تحولی است. در مدل حکمرانی دولتِ مردمی باید نظامهای تقلیدی نادرست از کشورهای بیگانه کنار گذاشته شود و مبانی نظام جمهوری اسلامی تبدیل به مدلهای قابل اجراشود. البته این تحول امری دفعی نبوده بلکه به تدریج امکانپذیر است.
📍۲.دولت ریاستی: دیدگاه دولت ریاستی تفکری است که پیروزی در انتخابات را به معنای واگذاری تمام قدرت، ثروت و اختیارات کشور توسط مردم به دولت می داند؛ به عبارت دیگر جریان غالب نتیجه پیروزی در انتخابات را تصاحب کشور و مردم می دانند و با قدرتی که به واسطه انتخاب مردم به دست آورده بر مردم مدیریت می کند.
🔹در این دولت ها تمام قدرت و اختیارات برای اداره امور کشور را در یک هیئت دولت تجمیع شده و قدرت به صورت عمودی و از بالا به پایین نسبت به مردم اعمال می شود. این نوع دیدگاه ناشی از باور دولت به نظریه «مردم صغیر» است، یعنی دولت به جایگاه و ظرفیتهای «نهاد مردم» اعتقادی نداشته و مردم را فاقد توان و صلاحیت کافی برای تشخیص صلاح و تأمین زندگی خود میداند و به طور قیم مآبانه بدون توجه به خواست و رضایت مردم، برای زندگی مردم تصمیم می گیرد. به عنوان مثال چند ویژگی از تفکر دولت های ریاستی را بیان می کنیم:
🔻۱.ضد شفافیت: دولت های ریاستی مخالف اصلی شفافیت هستند، زیرا این دولت ها، مردم را کارفرمایان خود ندانسته و برای ملت حق نظارت قائل نمی باشند و زمانی که باور به نظارت مردم وجود نداشته باشد، به ابزار آن یعنی شفافیت نیازی نیست.
🔻۲.ضد آزادی بیان: دولتهای ریاستی مخالف جدی با آزادی ها بیان و قلم هستند؛ زیرا این دولت ها، خود را در کارفرما و قیم مردم دانسته و گزارش دهی و پاسخگویی به مردم را جز وظایف خود نمی دانند.
🔻۳.تمرکزگرا: دولت های ریاستی معتقدند رأی مردم در انتخابات به معنای انتخاب دولت پیروز به عنوان قیم برای مردم است. لذا دولت ها برای اداره قیم مآبانه کشور نیازمند به تجمیع قدرت و اختیارات به صورت متمرکز هستند.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان #انواع_دولتها | مدل حکمرانی عامل اصلی شکل گیری چالش های مزمن شده / (بخش دوم)
🔹دولتِ مردمی با دولت ریاستی مخالف است، چون معتقد است وظیفه اداره امور کشور و حرکت در مسیری که مقام ولایت تعیین می کند بر عهده مردم است. یعنی مردم باید خواست امام جامعه را با قدرت اراده خود محقق سازند و ورود «نهاد مردم» به مدیریت امور کشور تنها کلید حل مسائل کشور است. چون اساسا باور به نظریه «مردم رشید» داریم.
🔹همان طور که در بیانیه گام دوم از رشد بینش و بصیرت مردم به عنوان برکات بزرگ انقلاب اسلامی یاد شده است، دولتِ مردم معتقد است، ملت امروز به این سطح از کمال رسیده اند که در اداره امور کشور با دولت در تصمیم گیری، اجرا و نظارت مشارکت کنند و در این فرآیند مشارکتی به تدریج بر کمال آنها اضافه خواهد شد تا دولت و ملت ادغام شوند و این همان جامعه شکل گرفته از مردم رشید است.
🔻۳.دولت رفاقتی
دولت رفاقتی، دولتی است ضدعدالت و تبعیض گر که با توزیع رانت به نفع حلقه های قدرت و ثروت منجر به غارت و استضعاف عموم مردم می شود به معنای دیگر نتیجه دولت رفاقتی، دولتی رانتی-غارتی است.
🔹به عنوان مثال چند ویژگی از تفکر دولت های رفاقتی را بیان می کنیم:
۱.اقتصاد رفاقتی: در اقتصاد رفاقتی رانت ارز ۴۲۰۰ از جیب عموم مردم به نفع طبقه ای خاص در جامعه توزیع می شود؛ فرصت های برابر در دریافت تسهیلات بانکی وجود نداشته و پول رفاقتی توزیع می شود؛ دارایی های مردم را به بهانه خصوصی سازی، اختصاصی سازی می کنند؛ در بازار بورس آحاد مردم با اعتماد به وعده دولت، نقدینگی خود را به بازارهای سرمایه آورده و با ضررهای سنگین مواجه شوند و سرمایه داران با استفاده از رانت های اطلاعاتی از سود های کلان بهره مند شدند و ثروت مردم را به تاراج بردند.
🔹۲.انتصابات رفاقتی: انتصاب مدیران در دولت رفاقتی براساس سهم خواهی های حزبی و سیاسی، اتصال به حلقه های قدرت و ثروت، سفارش پدرخوانده ها، قدردانی از فعالان ستادی، پیوندهای فامیلی، سلیقه محوری و استفاده از رفقای قدیمی باشد. یعنی غلبه انتصاب های اتوبوسی و ترفیع های آسانسوری به شایسته سالاری.
🔹دولتِ مردمی آمده است تا با تیشه بر ریشه تفکر رفاقتی در دولت ها زده و دولتی «قانونی» را جایگزین دولتی «رفاقتی» سازد. در دولت قانونی ژنهای خوب و یقه سفیدها بر آحاد مردم برتری نداشته و قوانین و ضوابط بر روابط رفاقتی پیروز خواهد شد.
🔻۴.دولت لاکچری
دولت لاکچری، دولتی است که مسئولان آن خوی اشرافی گری، خوی جدایی از مردم، خوی بی اعتنایی و تحقیر مردم را دارند و دولتی که از مردم، با مردم، منتخب مردم، در کنار مردم و رفتارشان شبیه مردم نیست، دولتی غیر مردمی است. مدیران دولت های لاکچری حقوق های نجومی از ثروت مردم، ماشین ها لوکس و زندگی در ویلاها و برجهای شمال شهر و تیم های تشریفاتی را حق خود می دانند و فرزندان خود را ژنهای خوب می نامند و این رفتار به دلیل ایجاد طبقه ای خاص و ممتاز نسبت به مردم است. نتیجه دولت لاکچری، نابودکننده «اعتماد ملت نسب به دولت» است. مردم تصور می کنند که دولت مردان در دنیایی متفاوت از مردم زندگی کرده و اساساً دولت درکی نسبت به مسائل مردم و عزمی برای حل آنها ندارد.
🔹در دولت مردمی رفتارهای اشرافی گری كه نشان از تفاوت طبقاتی مردم و كارگزاران باشد، خط قرمز محسوب می شود و باید دیوارهای بین دولت و ملت را نابود ساخت تا مردم، کارگزاران را همراه و کنار خود در مسائل کشور ببینند.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان / #انواع_دولتها | مدل حکمرانی عامل اصلی شکل گیری چالش های مزمن شده / (بخش سوم)
🔹۵.دولت تصدی گر:
دولت تصدی گر خود را صاحب ثروت و قدرت کشور می داند و مردم را در جایگاه مشتریان خود قرار می دهد؛ بنابراین هدف اصلی دولت ارائه خدمات توسط شرکت های دولتی به مشتریان خود یعنی مردم است و برای این هدف زمام تمام امور را دست می گیرد.
🔹نهاد دولت سازوکارها را به نحوی تنظیم نموده که نهاد مردم رغبتی به فعالیت نداشته باشد؛ یعنی دولت با حمایت از موانع کسب و کار نظیر ایجاد انحصار برای شرکت های دولتی، فرآیندهای بسیار طولانی صدور مجوز، عدم صیانت از حق مالکیت خصوصی، عدم اعطای تسهیلات به کسب و کارها، مقررات مالیاتی، مقررات تجارت از طریق مرزها، قاچاق، عدم شفافیت فضای اقتصادی، پیش بینی ناپذیری دولت و... خود را از «عامل پیشرفت» به «مانع پیشرفت» تبدیل کرده است.
🔹همچنین اگر نهاد مردم با تمام این موانع به فضای بازار ورود کند باید با شرکت های دولتی برخوردار از رانت های اطلاعاتی و ارتباطاتی و متصل به شیرهای نفتی رقابتی ناعادلانه و ناسالم داشته باشند که بی شک نهاد مردم محکوم به شکست است.
🔹دولتِ مردم، دولت تسهیل گر:
دولت و مردم هر دو نهاد اجتماعی هستند که از نقایص و کاستی های مختلف رنج میبرند و توسعه در گرو رفع نقایص و عیوب نهاد مردم و نهاد دولت است. کلید پیشرفت در فراهم ساختن شرایط است که دولت از عهده انجام وظایف حاکمیتی و پشتیبانی خود برآید و بتواند زمینه ساز رشد مردم باشد.
🔹دولت باید با انتخاب رویکردی ارزش مدارانه به بازتعریف روابط دولت و ملت بپردازد. در الگوی مورد نظر، دولت باید ثبات و پایداری را در جامعه ایجاد، چارچوب های قانونی مناسب و اثربخش برای فعالیت نهاد مردم را مستقر و با کاهش نقش تصدی گری و روی آوردن به نقش تسهیل گری، اداره دولت را از روش مدیریت عمومی به روش حکمرانی عمومی تغییر دهد. باید در فصل دوم زندگی انقلاب اسلامی با انقلابی سازوکاری دولت «تسهیل گر» را جایگزین دولت «تصدی گر» نماییم.
🔹۶.دولت نفتی و معدنی اصل گرفتاری کشور نفت نیست، بلکه اصل گرفتاری، مالکیت دولتی نفت است. با نگاهی به تاریخچه این موضوع روشن است، که برخلاف شعارها، نفت هیچگاه در ایران ملی نشد، بلکه نفت دولتی شد. در واقع ملی شدن صنعت نفت، صنعت دولتی شدن نفت است.
🔹اما منظور از دولت نفتی چیست؟ دولت نفتی، دولتی است که نه خود مولد است و نه تولید دیگران برایش ارزشمند است و هزینه های خود را مستقیماً از نفت پول بر می دارد و چرخ زندگی مردم برای دولتهای نفتی مهم نیست، چون چرخ زندگی مدیران نفتی وابسته به چرخ زندگی مردم نیست، بلکه وابسته به شیرهای نفت است.
🔹دولت های نفتی، دولت های توزیعگر هستند و وظیفه خود را به عوض تولید، توزیع می داند و در بهترین شرایط، قسمتی از درآمد نفت را در دستگاه های عریض و طویل خرج نشده است، بین مردم توزیع می کند. البته دولت نفتی سازوکارهای توزیع را براساس صدای بلندتر تنظیم کرده است، یعنی هر صدایی بلندتر است، سهم او از توزیع بیشتر است.
🔹البته طبیعی است هر که نزدیک تر باشد، صدایش بلندتر به گوش می رسد. همچنین این دولت ها غیرپاسخگو هستند، چون وقتی دولت نفت را مال خودش می داند و نه مال مردم، در نتیجه خود را مواجب بگیر مردم نمی داند، خود را آدم مردم نمی داند، خود را خادم و مستخدم مردم نمی داند.
🔹او در ذهنش پول را از دست مردم نمی گیرد، پول برداشت می کند از یک چاه انحصاری و بی حساب و کتاب و مردم راهکاری برای نظارت بر روی اموال شان ندارند و از مدیریت حساب گرانه دور می شوند و زمانی که دست دولت هم در مفت خواری نفت باز گذاشته شده است، چرا دولت باید به مردم پاسخگو باشد؟ پاسخگویی شعاری بیش نیست، چون ریشه پاسخ گویی مربوط به زمانی است که دولت مواجب گیر مردم باشد و این سازوکار البته کاملاً روشن و شفاف باشد.
🔹دولتِ مردم، دولت كارآفرین
هزینه های دولت در جهت توسعه می بایست از طریق نظارت و گرفتن حقوق مالیاتی از کارکرد نهاد مردم تأمین شود. لذا دولت مجبور به تسهیل گری برای فعالیت بهتر نهاد مردم است. باید دولت را از شیر های نفت جدا كرد و با تسهیل گری خود را تبدیل به دولتی كارآفرین و وابسته به مردم سازد.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh
✏️ #گفتمان / #انواع_دولتها | مدل حکمرانی عامل اصلی شکل گیری چالش های مزمن شده / (بخش چهارم)
🔻دولت پیرسالار
🔹یكی دیگر از ویژگی های دولتهای گذشته كه منجر به ناكارآمدی دولت و نارضایتی مردم گردیده است، استفاده از كارگزاران پیر است. استفاده از كارگزاران دولت با سنهای بالا، دو نتیجه نامطلوب خواهند داشت. اولاً كارگزاران در قوه مجریه كشور به دلیل نوع فعالیت می بایست از انرژی و توان كافی برای پیگیری و حل مسائل برخوردار باشند. ثانیاً كارگزارانی كه سالها با سازوكارهای موجود در حال فعالیت در دولتها بودند، ذهن غیرقابل انعطاف و تغییر برای تحول مورد نیاز در گام دوم را دارند. لذا مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می فرمایند: «دولت جوان و حزب اللهی علاج مشکلات كشور است»
🔻دولتِ مردم، دولت جوان
🔹دولتِ مردم آمده است حلقه های قدرت را شكسته و با یك نظام شایسته سالار، كارگزارانی جوان، تازه نفس و متخصص را به نظام مدیریتی كشور وارد كند تا در نتیجه با انقلابی در كارگزاران، انقلابی در ساختارها، كاركردها و رویكردها را محقق سازد.
🔻۸.دولت جزیره ای
🔹اداره جزیره ای در مدل حکمرانی کشور یکی از مهم ترین دلایل وضعیت نابسمان موجود است. اگر مجموعه دولت را به ساعتی تشبیه کنیم، بخش های دولت همچون چرخدنده های یک ساعت در نظر گرفته می شود. در صورتی که چرخدنده ای بچرخد ولی چرخش او در عملکرد ساعت نتیجه نداشته باشد، آیا جز مصرف انرژی، فایده ای حاصل شده است؟ یا اگر چرخدنده ای بد طراحی شده باشد، حتی با چرخش خود سبب شکستن چرخدنده های دیگر می شود. بنابراین اگر بخش های دولت درست طراحی و کوک نشده باشد، آن دولت زحمت می کشد ولی خروجی قابل لمس برای مردم ندارد.
🔹در دولت های گذشته سازوکارهای اداره کشور محدود به حوزه بخشی بوده و مدیران هر بخش با رویکردهای متفاوت صرفاً به دنبال حفظ منافع بخش خود هستند و کشور به صورت جزیره ای اداره می شود.
🔻دولتِ مردم، دولت سیستمی
🔹رویکرد دولتِ مردم در اداره کشور رویکردی جزیره ای نیست؛ بلکه کشور را به عنوان یک سیستم در نظر گرفته که تمام بخش های آن با یکدیگر در حال تعامل هستند و بر یکدیگر اثر می گذارند و از یکدیگر اثر می پذیرند.
🔻۹.دولت معلول محور
🔹یکی دیگر از ویژگی های نادرست مدل حکمرانی کشور، نگاه معلول محور به مسائل است؛ دولت ها تمام توان خود را برای حل پیامدهای مسائل به کار می بندند که این نگاه معلول محوری هیچگاه مسائل را به صورت پایدار حل نخواهد کرد. به عنوان مثال در یک نگاه معلول محور راهکار برای حل مسئله آلودگی، تعطیلی شهر است و در یک نگاه علت محور یکی از راهکارهای حل ریشه ای مسئله آلودگی، حذف خودروهای فسیلی و جایگزینی خودروهای پاک است.
🔻دولتِ مردم، دولت علت محور
🔹دولتِ مردم شناسایی و حل عواملی ریشه ای که منجر به ایجاد مسئله شده است را جایگزین پرداختن به نتایج و پیامدهای مسائل نموده است؛ این نگاه منجر به حل ریشه ای و پایدار مسائل می گردد.
🔻۱۰.دولت گذشته نگر
🔹در شرایطی که جهانِ پیرامون و مقدارِ متغیرها دائماً در حال تغییر است، برنامه ای که ذهن گذشته نگر به عنوان خروجی می دهد نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه به ضد هدف خود تبدیل میشود. دولت گذشته نگر با دو آسیب جدی موجه است:
۱.برنامه ریزی گذشته نگر: در مدل حکمرانی گذشته نگر برنامه ها براساس آمار و اطلاعات حدود ۱۰ سال گذشته طراحی می شود و اساساً ممکن است زمانی که دولت با توجه به آمار و اطلاعات ۱۰ سال قبل درخصوص موضوعی تصمیمی اتخاذ می نماید، به کلی شرایط موضوع تغییر کرده و تصمیم کاملاً نادرستی برای آینده کشور اتخاذ شده است.
۲.مواجهه با تهدیدهای موضوعات در حال ظهور: جهان درحال پیشرفت است و عواملی در حال ظهور است که بسیاری از سازوکارهای موجود را با چالش جدی مواجه می سازد. لیکن دولت های گذشته نگر به دلیل فقدان نگاه آینده نگرانه با تهدیدها و عوارض پدیده های در حال شکل گیری مواجه می شود، نه فرصت های آن.
🔻دولتِ مردم، دولت آینده نگر
🔹دولتِ مردم طراحی خود را برای آینده انجام خواهد داد و مدیریت ایران را در همه عرصه ها از حالت گذشته نگر به آینده نگر تغییر خواهد داد و ضمن استفاده از تجارب گذشته، با شناخت پدیده های در حال ظهور تصمیم گیری و برنامه ریزی می کند.
🔰 نشانی صفحات دکتر سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی:
بله | ایتا | روبیکا | ویراستی
@s_a_ghazizadeh