eitaa logo
مِنّا | سید حمید طباطبائی
412 دنبال‌کننده
7 عکس
12 ویدیو
0 فایل
مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در #هویت فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】 یادداشت‌های سید حمید طباطبائی طلبه و پژوهشگر «تربیت هویتی» صفحه ارتباط شخصی: @toubaa صفحه قبلی در اینستاگرام: S.h.taba
مشاهده در ایتا
دانلود
أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ؛ (كافى ۲:۱۱۷) 👥 برای آشنا شدن با خلقیات، فرهنگ، گرایشات و روحیات و در یک کلام برای آشنا شدن با یک جامعه باید به میان مردم آن جامعه رفت. مواجهه گزینشی با اقشار خاصی از جامعه، ما را با هویت اجتماعی آن جامعه بیگانه میکند، حتی اگر خود ما عضوی از آن جامعه باشیم. 🔍 به همین خاطر، از اقشار و گروه های مختلف جامعه، کسانی که با طیف های متنوع تری از مردم معاشرت و تعامل دارند، با هویت اجتماعی آن جامعه آشناترند و این هویت را در خود درک کرده و برای رشد و تکامل هویت اجتماعی شان ارزش بیشتری قائل هستند. مثلا کسبه و اهل بازار، همیشه یکی از بهترین گزینه ها برای آشنایی با خصوصیات آن جامعه هستند؛ زیرا با اقشار خاص یا گزینش شده ای مواجه نیستند. تقریبا همه افراد شهر را مخاطب خود میدانند و روش صحیح با افراد مختلف را بلدند. 🛂 اما بعضی مشاغل، فرد را فقط با گروه های خاصی از جامعه مواجه می‌کند. پلیس و قاضی بیشتر با مجرمین و خلافکارها مواجهند و روان شناسان با افسردگان. ایشان به اقتضای شغلشان با همه فرهنگ و افراد و خصوصیات جامعه خود آشنا نیستند. صحبت های این افراد، ما را بیشتر با هویت بخشی از جامعه آشنا میکند. 🚪 قدم اول ایجاد و تربیت هویت اجتماعی، زمینه سازی برای مواجهه متربی با اقشار مختلف جامعه است. محدود کردن متربی در و مواجهه با گروه های گزینش شده از افراد جامعه، هویت اجتماعی را تضعیف میکند. برخی رفتارها هم هستند که به اسم رفتار تربیتی، از همین طریق، متربیان را با هویت اجتماعی خود بیگانه میکنند. بسیاری از مدارس غیر انتفاعی اسلامی هستند که متربی را در محیط‌های محدود و تلاشی برای مواجه کردن او با حقایق و سلایق مختلف جامعه خود نمیکنند. با این رفتار، هویت های اجتماعی را تضعیف و متربیان را با هویت اجتماعی خود ناآشنا می‌کنند. 🔀 بعضی رفتارها و بسترهای اجتماعی هم آگاهانه و برای تخریب هویت اجتماعی افراد جامعه، مردم را صنف‌صنف و دسته دسته می‌کند تا هر فرد، فقط در جمع هم فکران و هم سلیقه های خود و با افراد و اقشار مختلف جامعه بیگانه شود و روش صحیح تعامل با دیگران -که هویت اجتماعی خود او هستند- را نیاموزد. 🎳 بارزترین نمونه این کنش، رفتار است که با تکیه بر ، مخاطبین و متربیان خود را به گونه ای در جمع همفکران و هم‌سلیقگان خود غرق می‌کند تا کم‌کم چگونگی معاشرت و مدارای با افکار و سلایق مخالف را فراموش کنند. این سیاست، به سرعت جامعه را بستر شکل‌گیری انواع و مستعد بروز اختلافات سنگین اجتماعی و تضعیف هویت‌های اجتماعی می‌کند. سهم در شکل‌گیری دوقطبی‌ها و اختلافاتی که الآن در جامعه مشاهده می‌کنیم، بهترین شاهد برای اثبات این ادعاست. ↔️ آری! برای مضمحل کردن هویت اجتماعی یک جامعه و پاشیدن آن از درون، راحت‌ترین کار این است که با چنین کارهایی، دوقطبی‌های اجتماعی را تشدید، و با پیدا کردن شدیدترین کلونی‌ها، دو قطب مخالف را به جان هم بیندازی. 🧕 اگرچه مهمترین مسئله و مشکل امروز جامعه ما نیست، اما یکی از قوی‌ترین کانون‌های شکل‌گیری یک دوقطبی فراگیر در جامعه ما بود که طراحان را به این نتیجه رساند، که بهترین محور برای ایجاد اختلافات اجتماعی در جامعه امروز ما، همین مسئله باشد. اگر موضوع حجاب هم نبود، شبکه‌های اجتماعی، می‌توانست بر موضوعات ساده دیگری مثل واکسن، سفر اربعین، برجام و ... متمرکز شده و بعد از شکل‌گیری هسته‌های اولیه دو قطبی‌ها، طرفداران دو قطب (یا دست کم یکی از قطب‌ها) را در نظر خود به جزمیتی برساند که طرف مقابل را عاری از هرگونه عقلانیت و هرگونه پایگاه مردمی و اجتماعی تصور کند و با شوریدن بر آنها، جامعه را به اغتشاش و ناامنی بکشاند. ✅ راهکار اساسی برای مقابله تربیتی با این آسیب، هویت اجتماعی در افراد جامعه و القا و تشدید هویت اجتماعی به متربیان است. «نهاد تربیت» موظف به ایجاد زمینه هایی است که متربیان را از کلونی‌های ساختگی خارج و با اقشار مختلف جامعه و هویت اجتماعی اش مواجه کند. بعد از دریافت و شناخت این هویت است که میتوان راه تلاش برای تکامل این هویت و روش مدارا و مواجهه با افراد مختلف را به متربی آموخت. @s_h_taba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۶۰۰ سال پیش، با یک اتفاق، در حرکت تربیتی فرهنگ شیعه اختلالی پدیدار شد. ↔️ با ورود به حوزه‌های علمیه شیعه توسط سید حیدر آملی، یک و اختلاف بین علما ایجاد شد که حوزه‌های علمیه را به دو قطب موافق و مخالف عرفان تقسیم کرد. این دوقطبی، هنوز هم با اسم‌های مختلفی مثل «توحیدی-ولایی»، «عرفانی-توسلی»، «اخلاقی-هیئتی» ادامه دارد. ⛔️ از همان روزهای اول، فقها عمدتا مخالف ورود این مهمان ناخوانده به حوزه‌های علمیه بودند. 🕐 در ابتدا علمای بزرگی مثل ، با نقد این جریان (مثل ابراز ارادت و ترویج و توجیه کلمات منصور حلاج)، به نقد این عمل سید آملی پرداختند. 🕑 در قدم بعدی، منتقدین عرفان بیشتر به نقد عرفان نظری مثل پرداختند و اونها رو بر خلاف عقاید و کلام شیعه دونستند. 🕒 با ترویج در اوایل قاجار، مرحوم (آل‌آقا؛ پسر استاد کل؛ وحید بهبهانی) بیشتر به نقد رفتار و دراویش به خاطر بی توجهی به احکام تمرکز کرد و معصوم علیشاه رو به همین اتهام محکوم به اعدام کرد. 👈 اتهام بی‌توجهی به احکام، همواره یکی از مهم‌ترین موانع ترویج عرفان در حوزه‌های علمیه بوده است. به همین خاطر، مرحوم با ترویج عرفان در بین طلاب فقه خوانده و ملتزم به احکام، عرفان را از یکی از مهم‌ترین و سنگین‌ترین اتهامات تبرئه کرد. حالا جمعیت قابل توجهی از عرفای شیعه، نه تنها ملتزم به احکام، بلکه فقیه و مجتهد بودند. با این حال ... ... متن کامل در: https://eitaa.com/s_h_taba/38
1⃣ از 2⃣ ۶۰۰ سال پیش، با یک اتفاق، در حرکت تربیتی فرهنگ شیعه اختلالی پدیدار شد. ↔️ با ورود به حوزه‌های علمیه شیعه توسط سید حیدر آملی، یک و اختلاف بین علما ایجاد شد که حوزه‌های علمیه را به دو قطب موافق و مخالف عرفان تقسیم کرد. این دوقطبی، هنوز هم با اسم‌های مختلفی مثل «توحیدی-ولایی»، «عرفانی-توسلی» و «اخلاقی-هیئتی» ادامه دارد. ⛔️ از همان روزهای اول، فقها عمدتا مخالف ورود این مهمان ناخوانده به حوزه‌های علمیه بودند. 🕐 در ابتدا علمای بزرگی مثل ، با نقد این جریان (مثل ابراز ارادت و ترویج و توجیه کلمات حلاج)، به نقد این عمل سید آملی پرداختند. 🕑 عده‌ای از منتقدین عرفان بیشتر به نقد عرفان نظری مثل پرداختند و اونها رو بر خلاف عقاید و کلام شیعه دونستند. 🕒 با ترویج در اوایل قاجار، مرحوم (آل‌آقا؛ پسر استاد کل؛ وحید بهبهانی) بیشتر به نقد رفتار و دراویش به خاطر بی توجهی به احکام تمرکز کرد و معصوم علیشاه رو به همین اتهام محکوم به اعدام کرد. 👈 اتهام بی‌توجهی به احکام، همواره یکی از مهم‌ترین موانع ترویج عرفان در حوزه‌های علمیه بوده است. به همین خاطر، مرحوم با ترویج عرفان در بین طلاب فقه خوانده و ملتزم به احکام، عرفان را از یکی از مهم‌ترین و سنگین‌ترین اتهامات تبرئه کرد. حالا جمعیت قابل توجهی از عرفای شیعه، نه تنها ملتزم به احکام، بلکه فقیه و مجتهد بودند. با این حال، جریان غالب فقها، هنوز هم مکتب تربیتی-عرفانی جدید رو به همون اشکالات و مبتلا می‌دونستند و دوباره با محوریت دادن به اشکالات گرایشی، مثل ترویج و ، به مخالفت با عرفان ادامه دادند. انگار عرفان هنوز نتوانسته بود دل فقها را به دست آورده و نگرانی اونها رو رفع کند. 🤔 این در حالی بود که درست در همان زمان، فقها با اقبال به مکتب تربیتی و معنوی یعنی مکتب تربیتی و شاگردانش (مانند و )، نشان دادند که مشکلی با ندارند. پس چه مرامی از عرفان بود که فقها رو تا این حد مکدر ساخته بود؟ ادامه مطلب در 2⃣ (https://eitaa.com/s_h_taba/39)