#روز_نگاشت - 1379
#معلمان_دبستان
#روانشناسی_آموزشی
* یکشنبه – 19 تیر 1379 – 7 ربیع الثانی 1421 – 9 جولای 2000
• صبح رفتم مدرسه. سه شنبه (14 تیر) را مشهد مقدس بودم و نیامدم. از آقای سیدمرتضی نژادحسینیان درباره ی برنامه ی سه شنبه پرسیدم، گفتند صحبتهای خوبی بوده. آقای ترقی آخر صحبتهای گروه آموزشی دینی آمده و نشسته اند، حرفهایی شنیده و پیشنهاداتی داده اند.
• به نظر میرسد باید صحبت های اساسی ای درباره ی مباحث دینی با بخش مدیریت مدرسه داشت. مثلاً اینکه: کار دینی باید در حرکت با بچه ها و ارتباط با آن ها باشد. افراد فعال در زمینه ی مسائل دینی در دبستان چه کسانی هستند؟ چرا معلم قرآن سال آینده هنوز مشخص نیست؟ تکلیف آقای سیداحمد نژادحسینیان برای سال بعد چیست؟ به نظر میرسد باید مباحث دینی از تحت لوای مسائل آموزشی خارج شود. مثلاً در مدرسه ما آیا دینی باید آموزش داده شود؟ پس نمی تواند تحت لوای مسؤول آموزش یعنی آقای امیدمعظم باشد و ... .
• در جلسه ی گروه آموزش دینی همین بحث ها اشاره شد و مطرح نمودم که خلاصه کار این جوری فایده ندارد! کار باید عمیق باشد. در صحبت ها رسیدیم به آن جا که بحث کار دینی روی خانواده ها، بچه ها و معلمان را پیگیری کنیم. ایده ی آقای حقیقی و آقای سیداحمد نژادحسینیان روی حذف خانواده بود. البته من مطرح کردم که اگر خانواده مشکل دارد ما نباید عقبنشینی کنیم. بنا شد که فکر کنیم روی شیوه های جدید فعال سازی خانواده ها.
• صحبتهای آقای اکرمی (معلم پایه ی چهارم):
• فعال سازی دانش آموزان. فعالیت های بچهها با هدف رشد همه جانبه. مثالهایی از روش کار در درس مدنی. هدف این بخش اجتماعی شدن شخصیت دانش آموز است. گرچه کتاب مفاهیم اجتماعی هم بیان کرده است. مصادیق متعددی را برای یک واژه بیان کنیم تا دانش آموزان بتوانند تعریف را خودشان استنتاج کند. ما با کمک بچه ها کلمات کلیدی تعاریف را پیدا می کنیم و بعد از بچه ها می خواهیم مفهوم مورد نظر را بیان کنند. در این روش دانشآموز باید مباحث منطقی ریاضی و اصول ترکیب و جمله سازی ادبیات و مسائل انشا را مدنظر داشته باشد. تنیدگی دروس. تجربه ام این است که با این روش بچهها سوالات زیادی می کنند. پیشرفت کار آموزشی گسترش تعداد سرفصل ها نیست، عمیق کردن مطالب هر فصل است. البته این روش سرعت آموزشی و تدریس را کم می کند. سوالات زیادی برای بچه ها مطرح می شود که قطعاً باید اطلاعات معلم هم بیشتر شود. درباره جغرافی. مثلاً نقشه ای از کتاب داده بودیم که چهار یا پنج خط درباره ی آن بنویسند؛ هرچه می دانند. البته این نقشه به نظر من خلاصه ی کتاب جغرافی بود.
• نظرات مکتوب شده ی آقای امید (با تغییر برخی کلمات):
• دیدگاه اول ( انسان ممنوع الخطاست) ۱- اشتباه، امری غیر عادی است. نوشتن سابون وحشتناک و ناراحت کننده است. ۲- اشتباه، نشانه ی ضعف است. کسی که سابون نوشته ضعیف است. ۳- روش هایی برای کشف اشتباه طراحی میشود. نوشته ها با دقت بررسی و اشتباهات به وضوح مشخص می شود. ۴- روش هایی برای برخورد با اشتباه فراهم گردد. زیر سابون خط قرمز کشیده می شود. ۵- اعتماد به نفس کاهش مییابد. دانش آموز مورد نکوهش قرار میگیرد. ۶- به تدریج اشتباه افزایش و تعمیق می یابد. با ادامه روند فوق، اشتباهات و شکست های مکرر فزونی مییابد.
• دیدگاه دوم (انسان ممکن الخطاست) ۱- اشتباه امری طبیعی و معمولی می باشد. سابون در دوران آغاز یادگیری، یک اشتباه بامزه است. ۲- اشتباه لازمه ی پیشرفت است. روش هایی پیش بینی می شود که ضمن کاربرد، بیشتر صابون نوشته شود. ۳- روش هایی برای دریافت اشتباه وجود دارد. قبلا پیش بینی می شود که چه نوع اشتباهاتی بیشتر رخ خواهد داد. ۴- روش هایی برای رفع اشتباه در نظر گرفته میشود. علت های نوشتن سابون بررسی می گردد و به رخ دانش آموز کشیده نمی شود. ۵- اعتماد به نفس افزایش می یابد. اعتماد به نفس خدشه دار نمی شود. ۶- به تدریج اشتباه کاهش مییابد. فردی که روحیه سالم و بانشاط دارد، توانایی به یاد سپاری واژه های بیشتری را دارد.
https://eitaa.com/s_m_kheradmand
#بدان_و_بدان_و_بدان
#معلمان_دبستان
املای درست؛ گزاردن یا گذاردن؟
http://sm-kheradmand.com/Articles/Archive/lang/Fa