#روز_نگاشت - 1378 #بخوان_و_بخوان_و_بخوان * شنبه – 15 خرداد 1378 – 20 صفر 1420– 5 ژوئن 1999 • در آغازین ساعات امروز که اربعین امام سیدالشهداء علیه السلام است، مطالعه ی کتابِ «فضائل و آثار نماز شب»، اثر آقای عباس عزیزی را که از نشرِ قم و چاپ پنجمِ کتاب در سال 1377 است را به پایان رساندم. کتاب در ١60 صفحه و احادیث و داستان های بسیار ارزنده ای دارد؛ در انتهای کتاب هم ادعیه و آداب خوب و جامعی جهت اقامه ی نافله ی شب آورده است. امید که خداوند توفیق عمل به واجبات و مستحبات خصوصا عبادت شبانه را به همگی دوستداران امیرالمؤمنین علی علیه السلام مرحمت فرماید. https://www.aparat.com/sm.kheradmand

#تبری بر آن دو پدر زن پیمبر لعنت ! 🎈🎉 https://ble.ir/S_M_Kheradmand

#روز_نگاشت - 1403 #در_مسیر_کسب_معرفت * 20 تیر 1403 – 4 محرم 1446 – 10 جولای 2024 • شب در مجلس سخنرانی مسجد و حسینیه ی اعظم قلهک، با سخنرانی آقای سعادت خواه، شرکت کردیم؛ نکاتی که در این مجلس یادداشت کردم: • در ادامه توضیحات راجع به وجوب امر به معروف و نهی از منکر: اگر امر به معروف و نهی از منکر در شرایطی باشد که اصل دین مورد هجمه قرار بگیرد و فردی که در این مسیر می رود، جانش را از دست بدهد و اقدام او تأثیرگذار باشد باید وارد صحنه بشود، که این یک استثناء است، به نسبت آن مسائلی که فرد نباید در معرض آسیب مالی و جانی و آبروئی قرار گیرد. آقای سیستانی: اقدام عملی در نهی از منکر بدون اجازه ی مرجع جایز نیست. • ادامه ی بحث تاریخی: کتاب کامل ابن اثیر جلد ۲ صفحه ۱۷: ماجرای رفتن جناب هاشم و امیه نزد کاهن بزرگ در منطقه ی عصفان. اولین جرقه ی حضور بنی امیه در شام حضور خود امیه است در شام. • ابن ابی الحدید جلد ۱۵ صفحه ۲۲۹: از کتاب واقدی که قدیمی‌ترین کتاب تاریخ اسلام است نقل می‌کند که: یک روز عبدالله بن جعفر با یزید، بحث مفاخره‌ای داشتند. فرمود: ای یزید به سبب کدام یک از پدرانت می‌خواهی بر من مفاخره کنی؟ حرب که سرپناه نداشت! امیه که غلام خانگی بود در خانه عبد شمس! • در برخی منابع اهل سنت است که هنگام تولد جناب هاشم و هنگام تولد عبد شمس (با این فرضی که دوقلو باشند، تاریخ یعقوبی جلد ۱) که می‌گویند در یک قسمتی از بدن این دو یک پیوستگی بود که با تیغ جدا کردند. • در این منبع آمده است: «النزاع و التخاصم صفحه ۲۲» که از منابع قدیمی تاریخ است؛ امیه آنقدر خارج از نزاکت بود که در جاهلیت کارهایی کرده بود که حتی در دوره هم کسی نمی‌کرد. فرزندش اباعمر را به تزویج همسرش درآورد. از این ازدواج، ابا معیط به دنیا آمد. خیلی از دشمنان اهل بیت از نسل امیه‌اند. امیه یک پسر دیگر دارد به نام ابوالعاص، که دو پسر دارد به نام حَکَم و عَفّان. حَکم بن ابوالعاص پدر مروان است که خیلی پیامبر را اذیت می‌کرد؛ عثمان هم پسر عَفّان است. پسر دیگر امیه که نامش ابوعمر است. صاحب ابومعیط شد. ابو معیط پدر عُقبه است و عقبه پدر ولید است. مقدمه‌ی شورش بر علیه عثمان همین گندکاری‌های اطرافیانش مانند ولید بود. حکم صادر کرد که ولید را حد بزنند و هیچ کس جرأت نکرد. امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند و حد زدند. عُقبه همان است که امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ بدر او را کشتند. امیه یک پسر دیگر هم دارد که خیلی در تاریخ مهم نیست. • جناب ابوطالب رئیس قریش بود. پیامبر ۱۲ سال مکه بودند ولی با وجود نداشتن قدرت و حکومت، دشمنان نتوانستند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آسیبی برسانند و این به خاطر وجود جناب ابوطالب علیه السلام بود. پیامبر پس از وفات جناب ابوطالب بود که هجرت فرمود. حضرت ابوطالب در شعب ابیطالب بارها پسرانش را در جای پیامبر می‌خوابانید. لیلة المبیت تنها نوبتی نبود که امیرالمؤمنین علیه السلام جای پیامبر خوابیدند. ابوطالب در اعلی درجه‌ی ایمان بودند. کسی که ابوطالب را مؤمن نمی‌داند شیعه نیست. • ابوسفیان و معاویه اذیت‌ها و دشمنی‌های متعددی داشتند بعد از اسلام آوردن ظاهریشان. https://ble.ir/S_M_Kheradmand

#بخوان_و_بخوان_و_بخوان لذت حضور در جمع کتاب ها! حیف که امکان خرید و فرصت خواندن همه ی آن ها و البته خوردن بعضی از آن ها نیست! .... https://t.me/Kheradmand_S_M

#روز_نگاشت - 1403 #در_مسیر_کسب_معرفت * 21 تیر 1403 – 5 محرم 1446 – 11 جولای 2024 • در مسجد و حسینیه ی اعظم قلهک، پس از اقامه ی نماز آقای سعادتخواه سخنرانی کردند که نکاتی از آن را یاداشت کردم: ا با وجود شرایط امر به معروف و نهی از منکر، مراتب امر به معروف و نهی از منکر نیز مورد بحث قرار می‌گیرد: الف: قلبی که بد آمدن از گناه و ترک واجب. ب: تذکر لسانی. ج: اقدام عملی که یعنی فرد فعلی انجام دهد که طرف را از ترک واجب باز دارد. زمانی اقدام عملی جایز است که: ۱- مطمئن باشم تأثیر می‌گذارد. ۲- بدانیم مفسده ی بزرگتری نداشته باشد. ۳- اقدام عملی منجر به زخم و حرج و دیه و قطع عضو نشود. ۴- مرحله‌ی اقدام عملی بدون اذن از مرجع تقلید جایز نیست. م نکته دیگر درباره ی امر به معروف آن است که این واجب، واجب کفایی است. گاهی گناهی انجام می‌شود که بودن ما و خندیدن ما نوعی تشویق است. کسی که در خانواده ی خود به عنوان یک آدم موجّهِ نمازخوانِ اهل بیتی شناخته می‌شود، شرکتش در مجلسی که محفلِ گناه است یک گناه بزرگتر است. • در بحث تحلیل تاریخ گفتیم که ریاست قریش رسید به جناب ابوطالب و بعد از ایشان ابوسفیان خودش را بزرگ قریش معرفی کرد. ابوسفیان کیست؟! دشمن اول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در همه ی جنگ‌ها! تا سال ۸ هجری می‌جنگید و در فتح مکه هم در مکه ماند و جنگید و اسیر شد. حتی ادعای اسلام آوردن او در سال هشتم هم به درد نمی‌خورد! او حتی بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دوره ی به اصطلاح مسلمانی اش آنقدر سخن زشت راجع به پیامبر دارد که معلوم می‌شود چقدر با رسول خدا دشمن است. • ابن عباس می‌گوید: به خدا قسم ابوسفیان بعد از اعلام اسلام آوردنش هم یک لحظه در قلبش ایمان نیاورد. یک روز ما در مجلسی بودیم زمان عثمان، که ابوسفیان نابینا شده بود و امیرالمؤمنین علیه السلام هم بودند. اذان گفتند و وقتی مؤذن به نام شریف پیامبر رسید، ابوسفیان گفت: در مجلس ما غریبه‌ای هست؟! یک نفر گفت نه. خطاب به نام شریف خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم گفت: ای بزرگ بنی هاشم! موفق شدی که اسمت بالای همه ی اسم‌ها قرار بگیرد! امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ابوسفیان، این دستور خداست که قرآن می‌فرماید: وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ. (قصص الانبیا راوندی صفحه ۲۹۳). • نقل دیگر در خصومت ابوسفیان مربوط است به زمان خلافت عثمان که بعد از شورای شش نفره وارد بر عثمان شد و گفت: غریبه‌ای نیست؟! گفتند: نه؛ گفت: این حکومت جهانی پیامبر را (همان سلطنت جاهلیت) را احیا کن. همه ی منصب‌ها را به بنی امیه بده! ای گروه بنی امیه کمی صبر کردید بعد از قبیله ی تیم (قبیله ی ابوبکر) و عدی (قبیله ی عمر) خلافت به شما رسید پس نگذارید دیگر از دستتان برود. ما مِن جَنّةٍ و لا نار و لاالحساب و لاالقیامه ما من عذاب و لا بعثٍ .... عثمان جمعش کرد و گفت من خلیفه مسلمین هستم! ابوسفیان رفت سر قبر جناب حمزه و با لگد به قبر ایشان زد و گفت: یادت هست با هم سر یک چیزی می‌جنگیدیم آن افتاده دست بچه‌های من. • شما ببینید ابوسفیانِ خبیث قبل از اسلام ظاهریش چگونه دشمنی‌اش را نسبت به پیامبر ابراز می‌کرده است که این بعد از اسلام آوردنش است!!! • آیه ۳۲ انفال از قول قریش: وَ إِذْ قالُوا اللهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ. همین ابوسفیان و دار و دسته ی او عوض این که شاکر باشند چنین می‌گویند و واقعاً چقدر این‌ها احمق بودند. در ذیل این آیه آمده: معاویه زمانی می‌خواست به یک مرد یمنی کنایه ای بگوید؛ گفت: شما یمنی‌ها چقدر نادان هستید. اینقدر نادان بودید که خدا یک زن را بر شما سیطره داد (ملکه‌ی سبا). مرد یمنی گفت: نادان‌تر و دیوانه‌تر از ما شما قریش هستید. چون وقتی خدا پیامبر را از شما مبعوث کرد، شماها عوض این که دور این پیامبر را بگیرید چنین دعایی کردید. (آیه ۳۲ سوره انفال). https://ble.ir/S_M_Kheradmand

#کشکول_مجتبی - بخش «امثال و حکم و اشعار» آغاز سخن بسم الله الرّحمن الرّحیم والصلوه والسلام علی رسول الله خاتم النبین وافضل المرسلین محمد ابن عبدالله روحی له الفداه و علی ابن عمّه و وصّیله امیرالمومنین علی ابن ابیطالب ابو الائمهّ وعلی فاطمه الزهراء بنت رسول الله اُم الائمه صدیقه طاهره، وعلی الائمه المعصومین و هداۀ المهدین سیما خاتمهم حجۀ ابن الحسن ابا صالح المهدی القائم المنتظر علیهم صلواه الله اجمعین، ولعنته الله علی قاتلهم وظالمهم وغاصبی حقوقهم اجمعین. وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (سوره ی حشر،21)؛ و این امثال را برای مردم بیان می کنیم تا شاید تدبر و تفکر کنند. این بنده ی کمترین – سیدمجتبی- بنابر ذوقی که برای جمع آوری امثال و حکم و اشعار منتخب داشتم این مجموعه را به تحریر در آوردم، تا خوش ذوقان و طالبان آن، یک جا همه را در اختیار گیرند؛ به ترتیب حروف الفبا، ضرب المثل ها و اشعار یک بیتی و رباعی هایی را آوردم که به راحتی مورد استفاده قرار گیرد؛ بعضی داستان ضرب المثل های زیبا را هم بر آن افزودم. چون بنابر اختصار بوده خیلی دیگر داستان برای ضرب المثل ها بود که ذکر نشد. ظمناً از باب «اُنظر الی ما قال ولاتنظر الی من قال» مقدار قلیلی اشعار، با نام شاعران غیرخوشنام یا بداعتقاد هم ثبت شد، که شعر زیبا بوده و نقل آن هم مفید به نظر رسیده است؛ امید آن که پروردگار جهان از لغزش هایم در گذرد. والسلام علی من اتبع الهدی. این مجموعه پس از پنج سال مطالعه و تلاش و تحقیق به تمام رسید؛ 1-در چند مورد از ضرب المثل ها چند بیت، شعرِ مناسب دیدم که بیان شده است. 2-در چند مورد خاص تغییر کوچکی در متن ضرب المثل به جهت ادب در کلام ایجاد شده است. 4- اغلب اشعار نام شاعر برده شده لکن آن ها که بدون اسم است یا معلوم نبوده یا غفلت شده و آن ها خیلی کم است. در ره گذر زمان دویدم مظلوم تر از علی ندیدم 15 شعبان 1435 هجری قمری (1393ه.ش) 1175 سال از غیبت (صغری) امام عصر علیه السلام. برگرفته از کتاب منتشر نشده ی «#کشکول_مجتبی». به اهتمام مرحوم سیدمجتبی خردمند بخش #امثال_و_حکم_و_اشعار http://sm-kheradmand.com

#کشکول_مجتبی - بخش «امثال و حکم و اشعار» - بخش اول آ آدمِ گرسنه خوابِ نان و حلوا می بیند آدمِ خوش معامله شریک مال مردم است آدمِ دروغگو کم حافظه می شود آدمِ گنهکار از سیمایش پیدا است آدم اول بایستی یک سون بخودش بعد یک جوالدوز به دیگری بزند آدمِ گرسنه، دین و ایمان درستی ندارد (مگر با تقوی باشد) آدم که شب زیاد خورد، خواب آشفته می بیند آدم به امید، زنده است آدمی را آدمیت لازم است چوب سندل بو ندارد، هیزم است آدمیت ز سیدان دور است آدم از خاک و سید از نور است آب رود نیل، غُرت من است خواب اصحاف کهف، چُرت من است آب کم جو تشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست آب به آسیاب دشمن مریز! آب درکوزه و ماتشنه لبان می گردیم یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم آب برای من ندارد، نان که برای تو دارد آب که یک جا بماند می گندد آب که از سر گذشت، چه یک نی، چه صد نی آب را گل آلوده نموده تا ماهی بگیرد آب از سرچشمه گِل است آب نمی بیند وگرنه شناگر قابلی است! آب نطلبیده، مراد است آب از دهانش راه افتاد آب باریکی داشتن بِه بُوَد آب از دستش نمی چکد! آب زیر پوستش افتاده آب پاکی روی دستش ریخت آب به آب شد آب از آب تکان نخورد آب که صدا کنه، میهمان می آید آب که سربالا رود، قورباغه آواز می خواند آب رفته به جوی باز نمی گردد آب عقب چاله می گردد آب زیرکاه شده آب که آمد تیممّ باطله آب از آسیاب افتاد آب خوش از گلویش پائین نمی ره آب مان در یک جوی نمی رود آب ریختن تو هاون، سفت نشد آب ریختن تو یخچال یخ نزد آبی از او گرم نمی شود آبی که رود خانه می رود، چه خودی بخورد، چه بیگانه آبی که برای من نجوشد خواهم سر سگ در آن بجوشد برگرفته از کتاب منتشر نشده ی «#کشکول_مجتبی». به اهتمام مرحوم سیدمجتبی خردمند بخش #امثال_و_حکم_و_اشعار http://sm-kheradmand.com