صالحین تنها مسیر
#رمان_هاد پارت ۱۳ اگر از بقیه بپرسید حتماًبهتون می گن. بعد نگاهی به سرتا سر کلاس انداخت. کالس نسب
#رمان_هاد
پارت ۱۴
- تو می خوای انصراف بدی یا امتحان ارشد؟ خونه بزرگ دردسرش همینه ها
شروین لبخند تلخی زد، سرش را به طرف ماشین کناری شان چرخاند و گفت:
- من اگه توی اتاقم بمیرم مگه از بوی گند جسدم بفهمن مردم
بعد رو به بچه کوچکی که صورتش را به شیشه اتومبیل چسبانده بود و دماغش پهن شده بود نیشخندی
زد.پسرک هم که آب دهانش کار اسپری شیشه پاک کن را می کرد نیشش به خنده باز شد.
سعید با لحن تئاتری گفت:
- آه! پسرک بیچاره. تو یک موجود فراموش شده ای. ننگ بر این زندگی بی رحم. بودن یا نبودن. مسئله
این است
شروین که داشت به مسخره بازی های سعید می خندید یهو داد زد:
- اَه، لعنتی، یادم رفت
- چی؟
- برگ انصراف. یادم رفت بیارمش
سعید گفت:
- فکر نمی کنم راحت باشه
و بعد سری به نشانه تاسف برای کسی که باید رنج انجام این کار را گردن بگیرد تکان داد
- باید یه سری امضا بگیرم. یه کم دوندگی داره
- حوصله دوندگی رو داری؟
شروین موذیانه گفت:
- من ندارم. تو که داری
- ما رو بی خیال. همینم مونده برم جلوی اساتید گردن کج کنم امضا بگیرم
- پیش اساتید نباید بری
- خیلی فرق نداره. همین حالا بگم رو من اصلاً حساب نکن
سعید که داشت دنبال جای پارک می گشت غرولند کنان گفت:
- اه! این خیابون قدس هم که همش پره ...
- خب برو خیابون اونوری ... پور سینا ...معمولا خلوته
سعید که بالاخره جای پارک پیدا کرده بود ماشین را پارک کرد و پیاده شد و وقتی دید شروین هنوز
نشسته در حالیکه سعی می کرد صدایش را زنانه کند گفت:
مسافرین محترم اینجا آخر خط می باشد. لطفا کمربند های خود را باز کرده، تکانی به خود بدهید، پیاده
شوید و به کلاس خود بروید و الا دیرتان شده استاد با اردنگی از شما استقبال خواهد نمود
- تو برو
- می خوای جایی بری؟
- همین جا منتظرت می مونم
- هرجور راحتی
سعید رفت. شروین نوار موسیقی را عوض کرد. صندلی را عقب داد. عینکش را درآورد. دست هایش
را به سینه زد، سرش را به پشتی صندلی تکیه داد و به شاخه های درخت بالای سرش خیره شد. ساعتی
گذشت. به مردمی که از کوچه می گذشتند نگاه می کرد. آدم های جورواجور. یک نفر از کنار ماشین رد
شد. بارانی به تن داشت که یقه اش را بالا کشیده بود. سر تا پا سفید.
- توی این هوا؟
ابرویش را بالا برد و به مرد خیره شد. مرد پیچید توی خیابان و از تیر رس نگاه شروین دور شد.
موبایلش را درآورد و مشغول بازی شد. کمی که گذشت حوصله اش سر رفت. از ماشین پیاده شد تا کمی
قدم بزند. صدایی توجهش را جلب کرد.
- آقا فال می خواین؟
شروین به پسر کوچکی که کنارش ایستاده بود و جعبه فال را در دست داشت نگاهی کرد. پرنده کوچک
سبز و زرد بالای سر کاغذها منتظر بود. شروین نگاهی به ردیف کاغذهای فال که رنگ های مختلفی داشتند انداخت.
- یه دونه آقا،2000 تومن. یدونه فال بگیرید
نگاه ملتمسانه پسرک باعث شد تا شروین سرش را به عالمت تائید تکان دهد.
- باشه. یدونه بگیر
پسرک سریع پرنده را بالای کاغذ ها گرفت و پرنده کاغذی را بیرون کشید. شروین برگه را گرفت و
پنج هزار تومانی را به پسرک داد.
- بقیش مال خودت
لب های پسر به خنده باز شد و با عجله به آن طرف خیابان دوید تا از عابری دیگر که درحال گذر بود
تقاضای فال کند. شروین نگاهی به کاغذ سبز رنگ فال انداخت. بازش کرد:
از غم ناله و هجر مکن فریاد که دوش زده ام فالی و فریاد رسی می آید....
- آره جون خودت. خوش خیال
کاغذ را ول کرد توی باد. رفت دم مغازه ای که همان نزدیکی بود.
- دو تا نخ سیگار
ادامه دارد...
✍ میم - مشکات
♦️رهبر انقلاب به بسیجیان ۷توصیه کردند
امروز رهبر انقلاب خطاب به بسیجیان:
🔹۱- بسیج در همه میادین دفاع سخت، نیمهسخت و نرم آمادهبهکار باشد و در همه محلههای کشور در مقابل حوادث گوناگون راهبرد و تاکتیک آماده داشته باشد.
🔹۲- در هیچ زمینهای غافلگیر نشوید و سعی کنید در همه محلهها حضور داشته باشید. از تجربه کمیتههای انقلاب اسلامی در سال ۶۰ استفاده کنید که در هرحادثهای که رخ میداد حضور داشتند.
🔹۳- در جنگ نرم عکسالعملی رفتار نکنید البته باید پاسخ دشمن را داد اما همیشه مانند شطرنجبازی ماهر یک قدم از دشمن جلو باشید و کنشی عمل کنید.
🔹۴- ارتباطات خود را با مساجد تقویت کنید چرا که بسیج متولد مساجد است.
🔹۵- با مجموعههای همسو با اهداف بسیج در دانشگاهها و خارج از آن، همافزایی و همکاری کنید.
🔹۶- بسیج در عین گستردگی چابک باشد و اسیر پابندهای رایج اداری نشود.
🔹۷- اطلاع دادن خدمات بسیج به مردم
خدا میدونه با این کلیپ چقدر گریه کردم.....😭
چقدر ولایت غریب و مظلوم شده...
🔷 در میان صدها مسئول نالایق قرار گرفتن و خودشون رو سپر بلای مردم کردند و حتی از خود حزب الهی ها طعنه شنیدند
اما الان از مردم تشکر میکنند....
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | رهبر انقلاب با اشاره به حوادث اخیر:
👈 توطئه بسیار خطرناکی توسط مردم نابود شد
✊ پیروزی ملت ایران تضمین شده است. ۹۸/۹/۶
🏷 #دیدار_بسیج
💻 @Khamenei_ir
#خدای_مهربانم
همیشه برای شنیدن حرفهایمان
وقت داری همیشه در دسترسے
بدون خاموشے
من به مهربانیت دلخوشم
خـودت هوای ما را داشته باش
#خدایا_دوستت_دارم
#التماس_دعا_برای_ظهور
شبتان نورانی✨✨
#سلام_امام_زمانم
💖💞
مولای من❣
صبح یعنی
تپشِ قلبِ زمان ،
درهوسِ دیدنِ تــو
کہ بیایی و زمین،
گلشنِ اسرار شود...
سلام آرزویِ زمین و زمان❣
🌸 اللهــم عجــل لولیـک الفــرج