eitaa logo
صالحین تنها مسیر
222 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
6.8هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
جان آقام (عج) بخوان دعای فرج رادعااثردارد دعاکبوترعشق است وبال وپردارد 🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى ❤️برای سلامتی آقا❤️ بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 💖دعای فرج💖 بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
قسمت(۱۷۷) #دختربسیجی آیدا _هه! رابطه ی ما که جوریه که سعید یا به خونه نمیاد! یا اینکه تازه وقتی 
قسمت(۱۷۸) _چقدر خوبه که هستی آرام! تا حالا با کسی اینجوری دردودل نکرده بودم الان  احساس سبکی میکنم! حتما همین فردا از یه مشاوره وقت می گیرم، البته فکر  نکنم مشاوره ای بهتر از تو پیدا کنم.  _من هر چی که میدونم از مامانم یاد گرفتم، هر وقت کوچکترین فرصتی گیر  میاره انقدر برام میگه که کلافه ام میکنه! همین دیشب یه مقدار گوجه و  بادمجون بهم داد و گفت باید باهاشون شام درست کنم، می گه زن خونه باید  بتونه با کمترین امکانات شام بپزه.  _واقعا! اونوقت تو چی درست کردی؟  _همهشون رو خورد کردم و ریختم توی قابلمه و قابلمه رو گذاشتم روی شعله ی  ملایم و رفتم توی اتاقم و به آراد زنگ زدم و مشغول حرف زدن باهاش شدم و  نفهمیدم چطوری یک ساعت گذشت که امیرحسین صدام زد و گفت :آبجی بیا  شامت آماده شده .  آیدا چشمت روز بد نبینه این بادمجون  بیچاره انقدر سوخته بودن که اصلا نمی  شد فهمید اینا چی بودن حالا بماند که این امیرحسین چقدر مسخره ام کرد و بهم خندید!  از حرفش دوتایی زدن زیر خنده و من هم که خنده ام گرفته بود برای اینکه متوجه ی بیدار بودنم نشن پتو رو روی سرم کشیدم و توی دلم خندیدم.  واقعا چقدر خوب بود که آرام بود!  او می دونست کی و کجا چجور رفتار کنه!  یه وقتایی مثل مادر دلسوز بود و یه وقتایی مثل یه دختر بچه شیطون و لجباز!  چقدر خوب بود که آرام بود و با بودنش گرما می بخشید به زندگیمون! از فردای اون روز دیگه آیدا رو ندیدم و فقط از مامان شنیدم که با تعجب می گفت نمی دونم چی شده که آیدا و سعید با هم خوب شدن و دیگه دعوا ندارن.  ولی من متعجب نبودم چون می دونستم چی شده.  حرفای آرام کار خودشون رو کرده و به زندگی آیدا سر و سامون داده بودن.  حرفایی که گر چه من از نصفه شنیده بودم ولی عجیب به مزاغم خوش اومده بودن و برای چندمین بار خودم رو به خاطر انتخابم تحسین کرده بودم.  آیدا رو از اون روز ندیدم تا اینکه یه روز طبق معمول دیرتر از همه از خواب بیدار  شدم و با صدای جیغ و داد و خنده ای که از توی حیاط شنیده میشد به طبقه ی  پایین رفتم و به مامان که جلوی پنجره وایستاده بود و با لبخند به حیاط نگاه میکرد سلام کردم و پرسیدم:اون بیرون چه خبره؟  مامان بدون اینکه نگاهش رو از حیاط بگیره گفت :خودت بیا و ببین چه خبره!  با این حرف مامان به سمت پنجره کشونده شدم و در کمال ناباوری آرام و آیدا و آوا  رو دیدم که به سمت هم گوله برفی پرت می کنن و بلند بلند میخندن.  از مامان پر سیدم :آرام کی اومده؟  _آیدا صبح اول وقت رفته دنبالش .  با اشاره به آیدا گفتم :باز هم مأموریت جدید!
قسمت(۱۷۹) _این دفعه واقعا سعید توی ماموریته! جالب اینجاست که سعید دیروز به  ماموریت رفته و آیدا دیشب رو تنها خونه مونده و الان اومده اینجا!  آیدا گفت سعید هم بعدازظهر که برگرده میاد اینجا.  بابا هم بهمون نزدیک شد و کنارمون وایستاد که بهش سلام کردم و به آرام چشم دوختم که تند تند به آیدا و آوا گوله برفی میزد و آوا و آیدا هم چندین گوله برفی آماد ه ی پرتاپ رو به دست گرفته بودن و بدجنسانه و با لبخند به آرام نگاه کردن.  بابا با خنده گفت : تو که نمیخوای بزاری نقشه شون رو عملی کنن.  با این حرف بابا خیلی سریع کاپشنم رو از روی چوب لباسی برداشتم و پوشیدم و  از خونه بیرون زدم.  آیدا و آوا گوله برفی های توی دستشون رو بالا گرفته و آماد ه ی پرتاب بودن که  سریع خودم رو به آرام رسوندم و او رو کاملا توی بغلم گرفتم که گوله ها ی برفی به  پشتم خوردن و روی زمین افتادن.  آوا سرم داد کشید : آراد! برو کنار تو نمی دونی این آرام از صبح چقدر بهمون  گوله برفی زده.  به صورت قرمز شده از سرمای آرام نگاه کردم که خندید و لباسم رو چنگ زد و  گفت :تو رو خدا به حرفش گوش نکن اونا الان به خون من تشنه ان.  آیدا:  آراد چقدر تو زن ذلیلی َ یا بیا کنار یا این گلوله توی سرت فرود میاد از آرام فاصله گرفتم و گفتم : این نامردیه! شما دو نفرین و آرام یک نفر.  _هیچ هم اینطور نیست هر کس از خودش دفاع می کنه.  _خب اگه اینجوریه هر کی می تونه از خودش دفاع کنه!  با گفتن این حرف یه گوله برف از روی زمین برداشتم و به سمت او که نزدیکم بود  پرت کردم که جیغ کشید و به سمتم گوله برفی انداخت.  با این کار من همه با گوله ه ای برفی به جون هم افتادیم و حسابی سر و صدا به راه انداختیم و مدتی از بازیمون گذشت که مامان آیدا رو  صدا زد و گفت :آیدا بیا گوشیت خودش رو کشت!  آیدا از همون فاصله داد زد : کیه ؟  مامان_سعیده این سومین باره که زنگ می زنه.  با این حرف مامان آیدا به سمت خونه دوید و آوا هم در حالی که با نفسش  دستاش رو گرم می کرد گفت سردم شده و دیگه نمی تونم بازی کنم و او هم به  دنبال آیدا وارد خونه شد.  به لپای گل انداخته ی آرام نگاه کردم و خواستم بگم که ما هم بریم تو! که آقا مراد  باغبونمون که برای حرص کردن درختا اومده بود از داخل آلاچیق داد زد :خانم!  آتیشی که خواسته بودین آماده است.
قسمت(۱۸۰) آرام دستکشاش رو در آورد و به چشمام ملتمسانه نگاه کرد و گفت :میشه بریم و خودمون رو کنار آتیش گرم کنیم؟!  دستش رو گرفتم و بدون هیچ حرفی به سمت آلاچیق رفتیم و  کنار آتیشی که توی ظرف خالی هفده کیلویی روغن می سوخت روبه روی هم  وایستادیم و دستامون رو روی آتیش نگه داشتیم.  دستای قرمزش رو توی دستام که به خاطر گرمای آتیش مورمور میشدن گرفتم که  بینی قرمزش رو بالا کشید و گفت : مثلا ما فقط اومده بودیم آدم برفی درست  کنیم و عکس بگیریم!  _نگفته بودی قراره بیای اینجا؟ _قرار نبود بیام این آیدا من رو از زیر لحاف گرمم به زور کشید بیرون!  _یعنی دوست نداشتی بیای ؟  _دوست که داشتم بیام! ولی نه اینجوری که مجبور بشم کله ی سحر از خواب و  لحاف گرم و نرمم دل بکنم و خوابالو بیام.  _حالا چی شده که آیدا انقدر سحر خیز شده؟!  _این سیوال من و مامان جون و آوا هم هست و تو هم اگه جوابی براش پیدا کردی  بهمون بگو! به گوشاش که از کلاه بیرون زده و قرمز بودن نگاه کردم و دو طرف کلاهش رو گرفتم  و کمی پایین کشیدمش و با اخم گفتم :آرام زیر کلاه هیچی سرت نیست؟  جوابی نداد و فقط با لبخند به چهره ی اخموم نگاهم کرد که آیدا دوربین توی  دستش رو توی هوا تکون داد و از جلوی در خونه صدامون زد : آهای کفتر ای عاشق  بیاین عکس بگیریم.  آرام با صدای بلند جوابش رو داد : ولی ما که هنوز آدم برفی درست نکردیم؟!  آوا که فقط گردی صورتش از داخل کلاه خز دار کاپشنش دیده می شد به سمتمون  اومد و گفت :خب آلان درست میکنیم.  آرام به من نگاه کرد و با ذوق گفت:  بریم آدم برفی درست کنیم ؟!  به ذوق کردنش لبخند زدم و گفتم : بریم!  مامان وبابا هم در حالی که لباس گرم پوشیده بودن به حیاط اومدن که آوا با تعجب رو بهشون پرسید : شما هم میخواین آدم برفی درست کنین؟  بابا خندید و جوابش رو داد :نه! ما کنار آتیش می شینیم و شما رو نگاه میکنیم.  بابا با گفتن این حرف دست مامان رو گرفت و با هم به سمت آلاچیق اومدن و در همین حال صدای در زدن کسی که به در حیاط می کوبید بلند شد و من برای باز کردن  در به سمتش رفتم که آیدا با دو خودش رو بهم رسوند و گفت :من باز میکنم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 صبر را معنا و مفهومی بنام زینب است احترام عشق هم از احترام زینب است گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است بعد زهرا رتبهٔ برتر مقام زینب است 🥀 (س)🏴 🥀 آجرک الله یا صاحب الزمان🖤
🔸سلام آقای جهان 🔸اگر سلام کردن به شما نبود 🔸آفتاب هر روز صبح به چه امیدی سر در آسمان می‌کشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴  السَّلامُ علیکِ یا عَمَّةَ وَلِیِ اللهِ المُکَرَّم السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ .... السَّلامُ علیکِ یا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُها لِلحُسَینِ المَظلوم فِی مَوارِدِ عَدیدةٍ وَ تَحَمَّلَت المَصائِبَ المُحرِقَةَ لِلقُلوبِ مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدیدَةِ السَّلامُ علیکِ یا مَن حَفِظَتِ الإِمامَ فِی یَومِ عاشُوراءَ فی القَتلا وَ بَذَلَت نَفسَها فی نَجاةِ زَین العابِدین فِی مَجلِسِ أَشقَی الأَشقِیاءِ...   درود بر تو باد ای عمّه ولیّ گرامی خدا، درود بر تو باد ای مادر مصیبتها ای زینب و بر تو باد رحمت و برکات خدا... سلام بر تو ای آنکه آشکار شد دوستی او با حسین مظلوم (علیه السلام) در موارد متعدد و بیشمار و بر دوش کشید و تحمل کرده مصیبتهای آتش زننده ی قلبها به همراه تحمل کردنهای بسیار سخت، درود بر توباد ای کسی که سر کشی می کرد به امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا در گودی قتلگاه و فداکرد جانش را در نجات امام زین العابدین(علیه السلام) در مجلس (یزید) بدبخت ترین بد بختها... «فرازی از زیارتنامه ی حضرت زینب عقیله ی بنی هاشم علیها السلام» ▪️▪️▪️ ▪️سالروز وفات شهادت گونه حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران تسلیت باد. ▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️ 🔴 خدا را به حق عمه ام حضرت زینب سلام الله علیها قسم دهید 🔵 شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند: 🌕 در ایامی كه در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود: ⚫️ به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه ام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند. أَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج بِحَقِّ الزّینَب الْکُبری سلام الله علیها ▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ یا سلام الله علیها ؟ ✍یادداشتی از دکتر ، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام، پیرامون استفاده از کلمه برای حضرت زینب(س):👇🏿 🔹سالروز شهادت جانگداز بزرگ بانوی اسلام، وجود مقدس کبری (س) بر امام عصر ارواحنا فداه و نایب آن حضرت رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی و همه شیعیان جهان تسلیت باد. 🔹 روح مطهر حضرت زینب کبری (س) در نیمه سال ۶۲ به ملکوت اعلی و ساحت مقدس الهی پیوست. آن وجود مقدس که تمام صحنه‌های سخت جانسوز کربلا را تحمل کرده بود و بعد از واقعه جانگداز کربلا مأموریت و مسئولیت پیام رسانی قیام امام حسین علیه‌السلام را بر عهده گرفته بود، پس از گذشت حدود یک سال و نیم از حادثه کربلا و سفر سخت و جانکاه و تبعات آن به شهادت رسید. 🔹اینجانب عرض می‌کنم که باید آن وجود مقدس را دانست. چرا که آن حضرت فاجعه دردناک و آن واقعه جانسوز از هر جهت می‌باشند. آن حضرت وظیفه خود را در انتقال پیام قیام حضرت سیدالشهدا (ع) به خوبی ایفا فرمود و به حق گفته شده است که: کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. 🔹عرض ادب و احترام می‌کنیم به ساحت مقدس کبری (س) دختر شایسته و بی‌بدیل حضرت فاطمه زهرا و امیرمومنان علیهماالسلام... 🏴✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1474460153.mp3
2.54M
🔖منبر کوتاه🔖 💠بصیرت سلام الله علیها (س)
6378da67b140a4e86d1c852d_888973451667405939.mp3
590K
یکی از اعمال نیمه ماه رجب که روز نیمه ماه است خواندن چهار رکعت نماز است{دو تا نماز دو رکعتی} مثل نماز صبح به نیت نیمه ماه رجب (بعد از حمد، یک سوره می خوانیم (هر سوره ای که دوست داشتیم می توانیم بخوانیم)وقتی این چهار رکعت نماز را خواندیم و تمام شد این دعا را بخوانیم{دعا همراه با فایل صوتی} ✨اللّٰهُمَّ يَا مُذِلَّ كُلِّ جَبَّار، وَيَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ، أَنْتَ كَهْفِى حِينَ تُعْيِينِى الْمَذاهِبُ، وَأَنْتَ بارِئُ خَلْقِى رَحْمَةً بِى، وَقَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقِى غَنِيّاً، وَلَوْلا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكِينَ، وَأَنْتَ مُؤَيِّدِى بِالنَّصْرِ عَلَىٰ أَعْدائِى، وَلَوْلا نَصْرُكَ إِيَّاىَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ، يَا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها، وَمُنْشِئَ الْبَرَكَةِ مِنْ مَواضِعِها، يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَالرِّفْعَةِ فَأَوْلِياؤُهُ بِعِزِّهِ يَتَعَزَّزُونَ، وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَىٰ أَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ، أَسْأَلُك بِكَيْنُونِيَّتِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ كِبْرِيائِكَ، وَأَسْأَلُك بِكِبْرِيائِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِكَ، وَأَسْأَلُك بِعِزَّتِكَ الَّتِى اسْتَوَيْتَ بِها عَلَىٰ عَرْشِكَ فَخَلَقْتَ بِها جَمِيعَ خَلْقِكَ فَهُمْ لَكَ مُذْعِنُونَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ✨ ❇️روایت است: هر صاحب اندوهی این دعا را بخواند حق‌تعالی او را از اندوه و غم رهایی بخشد
Samavati-Dua-Umme-Dawood.mp3
36.85M
📝 قرائت دعای ام داوود 🎤 حاج مهدی 📌به نیت ظهور گل نرگس اعمال ام داوود انجام میدیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💠 🔻اعمال نیمه ماه رجب🔻 🔷 امروز دوشنبه روز نیمه‌ی رجب هست و روز مبارکی است و در آن چند عمل مستحب است: 1⃣غسل کردن ❇️این غسل کفایت از وضو نمیکند و باید برای نمار وضو هم گرفت 2⃣خواندن زیارت آقا امام حسین علیه السلام ❇️از ابن ابی نصر روایت شده که گفت:از حضرت رضا(علیه‌السلام) پرسیدم، امام حسین(علیه‌السلام) را در کدام ماه زیارت کنیم؟ فرمود: در نیمه رجب و تمام ماه شعبان ❇️زیارت مخصوص آقا امام حسین علیه السلام در نیمه رجب در مفاتیح بخش زیارات هم آمده 3⃣ادامه‌ی خواندن نماز سلمان که کیفیت خواندن آن بیان شد 4⃣خواندن چهار رکعت نماز همراه با دعا که در ادامه بیان خواهد شد 5⃣به جا آوردن عمل اُمّ داود که مهم‌ترین اعمال این روز است و برای برآمدن حاجات و برطرف شدن سختی‌ها و دفع ستم ستمکاران بسیار موثّر است 📚منبع:مفاتیح الجنان ‌‌❇️نشر این پیام صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ❤️ السَّلامُ عَلَیک یا امَّ الْمَصآئِبِ یا زَینَبُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ❤️ 💢 ⚠️ لطفاً با حال معنوی مناسب ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌ هر دم از این باغ بری می برسد... 🌀 بعد از عفو مدبرانه و حکیمانه و عاقلانه مقام معظم رهبری که شامل حال بسیاری از اغتشاش گران اخیر شد ، عده ای به اسم انقلابی که باز هم برای بار چندم بعد از حوادث بنزین و بعد از وقایع واکسن و... توان و قدرت تحلیل این حرکت رهبری را نداشتند ، زبان کنایه و نقد خود را باز کردند و مستقیم و غیرمستقیم به این تدبیر رهبری و رئیس محترم قوه قضائیه ایراد گرفتند !!!! 👈 وقتی کسی مبانی خود را قوی نکرده باشد و رهبری را خوب کار نکرده باشد ، باید هم چنین حرفهای غلطی بزند ، باید هم مثل همان جماعت ضد واکسن بگوید رهبری را تحت تاثیر قرار دادند ، به رهبری اطلاعات غلط دادند ، رهبری مجبور شد و... 🔰 بارها عرض کردیم تا کسی را خوب کار نکند و خوب یاد نگیرد ، از درک و فهم بسیاری از تصمیمات رهبری عاجز است . 👈 رهبری معظم همان کاری را کردند که بهترین کار در شرایط کنونی بود ، 👈 در زمانی که رسانه های دشمن مدام نظام را به سخت گیری و زندانی کردن های بی دلیل جوانان متهم می کردند ، این حرکت مدبرانه رهبری نشان داد نظام اهل بخشش است ، نظام اهل عفو جوانان فریب خورده است ، نظام بین آنهایی که با سرویس های اطلاعاتی دشمن در ارتباط بوده و بین آنهایی که هیجانی شدند و گول خوردند ، فرق قائل است. 👈 این تصمیم رهبری برای همدلی بیشتر جامعه بسیار عالی و مدبرانه بود. ⬅️ آن افرادی هم که می گویند شاید این افراد آزاد شده از عقیده خود برنگردند و دوباره این کارها را تکرار کنند ، باید به عرض آنها برسانیم اگر تاریخ تحلیلی زمان فتح مکه را می خواندید و بخشش بزرگان قریش که در جنگ احد جلوی پیامبر (ص) ایستادند و تا مرز به شهادت رساندن ایشان پیش رفتند را می دانستید ، درک این تصمیم رهبری برای شما راحت بود. ⬅️ پیامبر (ص) خیلی راحت می توانست ابوسفیان و همسرش هند را به جرم شهادت رساندن عمویش حمزه قصاص کند ، اما نکرد ، افراد مهم دیگر را هم بخشید. 👈👈 پیامبر (ص) می دانست آنها ممکن است بعدا غلط کاری دیگری کنند اما ملاک را حال فعلی افراد گرفت و بخشش را لازم دید و اعدام نکرد.👉👉 👌 عزیزان انقلابی ⬅️ خواهش می کنیم کمی تاریخ تحلیلی اسلام بخوانید ، خواهش می کنیم رفتار حضرت امیر بعد از جنگ جمل و صفین با یارانی که با ایشان مخالفت کردند را بخوانید ، خواهش می کنیم کمی منظومه فکری رهبری را بخوانید ، به جای گشت زدن های مجازی بیخود برویم سمت مطالعه عمیق. ✅ در اینجا تشکر ویژه هم از حاج اقا اژه ای می کنیم که رهبری را تکمیل کردند و گفتند برای این افراد به شرط عدم تکرار ، سوء سابقه ای درج نمی کنیم تا بعدا دچار مشکل نشوند ، احسنت به این تدبیر اقای 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جز زیبایی چیزی ندیدم❤️☘️ ..بهمن جلالی نوکنده
‍ *خلاصه داستان عجیب ام داوود* ام داوود، خانمی بود که در زمان امام صادق _علیه‌السلام_ زندگی می‌کرد و پسری به نام داوود داشت. روزی ماموران حاکم، داوود را دستگیر کردند و به زندان انداختند. ام داوود به محضر امام صادق _علیه‌السلام_ رفت و کمک خواست. امام صادق _علیه‌السلام_ هم این دعا را به او آموخت و فرمود: «این دعا، درهای آسمان را باز می‌کند و فورا به اجابت می‌رسد». ام داوود دستور امام را عملی کرد و همان شب، خواب پیامبر _صلی‌الله‌علیه‌وآله_ را دید که به او مژده اجابت داد. از قضا همان شب، حاکم ظالم، خواب امیرالمومنین _علیه‌السلام_ را دید که فرمود: «اگر داوود را آزاد نکنی تو او را به آتش خواهم انداخت». حاکم هم همان شب، داوود را از زندان آزاد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا