eitaa logo
صالحین تنها مسیر
220 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️میخوای اربعین بری کربلا؟ ▪️میخوای به موکب های اربعینی کمک کنی؟ ▪️میخوای به زیارت اولی ها و زوار اربعینی کمک کنی؟ ◾️ اینجوری نیت کن: 🏴 به نیابت از آقا امام زمان علیه السلام 🏴 به نیابت از نائب آقا امام زمان علیه السلام حضرت آقای خامنه ای 🏴 به نیابت از تمام انبیاء و امامان و اولیاء و اوصیاء در طول تاریخ 🏴 به نیابت از تمام علما و عرفا و اندیشمندان مسلمان 🏴 به نیابت از تمام مومنین و مومنات، مسلمین و مسلمات 🏴 به نیابت از تمام درگذشتگانِ مومن و مسلم 🏴 به نیابت از تمام شهداء اسلام 🏴 به نیابت از تمام کسانی که اگه از اقدامت اطلاع پیدا کنند میگویند التماس دعا 🏴 به نیابت از تمام مستضعفین، مظلومین، بیماران، گرفتاران 🏴 به نیابت از تمام کسانی که دلشون با امام حسین علیه السلام هست اما به دلائل و ملاحظاتی امکان سفر به کربلا رو در این ایام ندارن ◾️ در نهایت هم ثوابش رو هدیه به آقا امام زمان علیه السلام ✅ وقتی اینجوری نیت میکنی به همه این افراد ثواب عظیم رو هدیه داده ای و قطعا این افراد هم در دنیا و آخرت حواسشون به شما هست که بهشون این هدیه ارزشمند رو داده ای ✅ تصور کن با این اقدامت انبیاء و ائمه و اولیاء و اوصیاء و علما و عرفا و ... رو از یک طرف خوشحال کردی و از طرفی دیگه توجهشون رو به خودت جلب کردی👌
◾️ در مسیر سفر اربعین، به یاد همه باشید تا همه به یاد شما باشن... ▪️ اگه فقط خودت رو دیدی، یعنی جامِ وجودت خیلی کوچیکه، با یک ظرفِ کوچیک هم سرریز میشه؛ اما اگه خیلیا رو دیدی و در ثوابت شریکشون کردی و بهشون حسنه بخشیدی، یعنی دستِ بده داری، یعنی دل گنده هستی، یعنی ظرفیتت بزرگه، یعنی جامِ وجودت رو بزرگ کردی و فوز عظیم رو هم در خودت جذب میکنی...
🏴 اصلی ترین دعای اربعین همه ما باید باشه... به قرآن، ما که فقط از دور جنایت های اسرائیل رو میبینیم داغون شدیم و دیگه تحمل نداریم... مردم مظلوم غزه دارن چی میکشن که این جنایت ها رو با گوشت و پوست و استخونشون لمس میکنن😭 خدایا تمومش کن بساط جنایت این وحشی های ددمنش رو... 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️همیشه جمکران رفتن حضرت آقا برای دشمنان ما وحشتناک بوده، چون ایشان همواره برای گرفتن تصمیم های مهم و جلب عنایت امام زمان(عج)، آن دست قدرت الهی به این مسجد مشرف میشوند. مقام معظم رهبری دیشب به مسجد مقدس جمکران مشرف شدند‌. 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰روزمون رو با سلام به آقا امام حسن مجتبی شروع می کنیم 🌸 💠بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ سلام بر تو اى فرزند پیامبر (خدا) پروردگار جهانیان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ سلام بر تو اى فرزند امیرمؤ منان سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَهَ اللّهِ سلام بر تو اى حبیب خدا سلام بر تو اى برگزیده خاص خدا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ سلام بر تو اى امین (وحى ) خدا سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى نور خدا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ سلام بر تو اى راه (مستقیم ) خدا سلام بر تو اى بیان (کننده ) حکم خدا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ سلام بر تو اى یاور دین خدا سلام بر تو اى آقاى پاک (و منزه از هر عیب ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ سلام بر تو اى نیکوکردار وفادار سلام بر تو اى قیام کننده (به امر خدا) و امین اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ سلام بر تو اى داناى به تاءویل (قرآن ) سلام بر تو اى راهنماى راه یافته ...............
. ♨️ علت استعفای ظریف...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلیل استعفای ظریف اینه که جواب استعلامش منفی دراومده کسانی که خودشان، فرزندان یا همسرشان تابعیت مضاعف از کشور دیگر دارند، طبق قانونِ ممنوعیت انتصاب اشخاص در مشاغل حساس نمی‌توانند، معاون رئیس جمهور یا ... باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ به نفسهای تو بند است مرا هر نفسی سایه‌ات کم نشود از سرمان یا مهدی... سلام مولای مهربانم💚 🌿 🌺‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 🌴یه روز میاد بقیع آباد میشه... 🌴برات سینه زدن آزاد میشه... شهادت امام حسن (ع) تسلیت باد🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ امام حسن مجتبی (ع): لا يَنبغي لِمَن عَرَفَ عَظَمَةَ اللّه أن يَتَعاظَمَ، فإنّ رِفعَةَ الذينَ يَعلَمونَ عَظَمَةَ اللّه أن يَتَواضَعُوا ، و (عِزَّ) الذينَ يَعرِفُونَ ما جَلالُ اللّه أن يَتَذَلَّلُوا (لَهُ ) . سـزاوار نـيـست كـسى كـه بـزرگى خـدا را مى‌شناسد، خود بزرگ بين باشد؛ زيرا بلند مرتبگى كسانى كه عظمت خدا را مى‌دانند، در اين است كه افتادگى كنند و عزّت كسانى كه جلال و شكوه خدا را مى‌شناسند، در اين است كه اظهار ذلّت كنند. «بحارالانوار : ۷۸ / ۱۰۴ / ۳ » 🏴 شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی (ع) بر شما تسلیت باد 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻پاسخ به یک شبهه خطرناک🔻 ✍یکی از شبهات متداول در موضوع امر به معروف و نهی از منکر اینه : 🔹در فقه گفته شده که نهی از منکر با داشتن شروطی واجبه از جمله : ۱_احتمال تاثیر گذاری وجود داشته باشد ۲_خطر جانی یا مالی یا رفتن آبرو نداشته باشد. 🔹خب در موضوعی مثل و نسبت به مکشفه ها و مخصوصا کسانی که خود را می‌نامند هیچ کدام از این دو شرط صادق نیست در نتیجه نهی از منکر واجب نیست. 🔹پاسخ :با این حساب قیام حسین بن علی که به فرموده ی خودشون به منظور امر به معروف و نهی از منکر بود اشتباه بوده است چرا که هم احتمال تاثیر گذاری وجود نداشت و هم خطر جانی داشت.و امام از اول هم هر دو مورد رو میدونست. 🔹باید دانست که این دو شرط در مسائلی هستند که ریشه ی دین رو نمیزنن و در مسائلی که اصل دین رو هدف گرفتن این دو شرط غیر معتبر هستند و باید جان و مال و ابرو رو در کف دست گذاشت و دفاع کرد. 🔹به همین دلیل در مراجرای کربلا امام جان و مال و ابرو رو در کف دست گذاشت و قیام کرد حتی با تعداد نفرات اندک 🔹خب همونجور که مستحضر هستید یکی از پایه های اصلی دین، حجاب هست. ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
✍البته باید توجه داشت هر کس در سطح و حد خود وظیفه دارد و نباید درگیری های اجتماعی درست کرد که دشمن از آن سوء استفاده کنه بعضی وقتا با یک اخم بجا وظیفه ی خودمون رو انجام دادیم خیلی جاها که فقط راه رفتن افراد مذهبی با سر و شکل مذهبی گره های زیادی رو باز می‌کنه. 🔹خدا رو شاهد میگیرم خیلی جاها که میرم افراد مکشفه و حتی بد حجاب فقط با دیدن قیافه مذهبی خودشون رو جمع میکنن و روسری رو سر میکنن . 🔹هر کس در حد خودش وظیفه داره بعضی وقتا با صحبت کردن بعضی وقتا با یک اخم بعضی وقتا با غره چشم ...وظیفه ی مردمی که قانون دستشون و پشتشون نیست فعلا در همین حد هست خیلی از مسائل بر عهده قوای سه گانه هست که متاسفانه وظایفشون رو به درستی انجام نمیدن ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ 📡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر درد دل خلق طبیب است حسن خود گر چه ز درد غم نصیب است حسن مهدی به کنار تربتش گریه کند... تا خلق نگویند غریب است حسن   اگه هنوز نتونستی راهی کربُ‌بلا بشی همین امروز با توسل به کریم اهل بیت گره کارت رو باز کن.😭 تو که آخر گره رو وا میکنی امام حسن ع پس چرا امروز و فردا میکنی امام حسن ع شهادت مظلومانه سبط اکبر پیامبر اعظم، کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام رو محضر امام زمان عجل الله و تمام شیعیان تسلیت عرض میکنیم 🏴🏴 اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا معهم فی الدنیا و آلاخره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت شانزدهم اما نقشه دیگه ای به ذهنش رسید. اون شب رضایت داد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  هفدهم بعد امیررضا رو صدا کرد.امیررضا از اتاقش بیرون اومد و گفت: -جانم بابا؟ -بیا بشین. امیررضا نشست.حاج محمود به فاطمه گفت: -اون پسره همکلاسیته؟ -نه. -دانشگاه میاد؟ -گاهی میبینمش. حاج محمود به امیررضا گفت: _میتونی از این به بعد فاطمه رو هرجایی خواست بره،ببری و بیاری؟ امیررضا گفت:_بله،حتما. -هروقت کاری برات پیش اومد یا نتونستی قبلش به من بگو،خودم میرم. -چشم. فاطمه گفت: _ولی بابا اینجوری که شما و رضا از کار تون میفتین! امیررضا گفت: _من کاری مهمتر از مراقبت از آبجی کوچیکم ندارم. به شوخی گفت: _هنوزم بچه ای و باید مواظبت باشیم. پس کی میخوای بزرگ بشی نی نی کوچولو؟ -هروقت ظرف شستن یاد گرفتم،خان داداش زهره خانوم و حاج محمود هم لبخند زدن. حاج محمود به امیررضا گفت: _تو دانشگاه هم حواست بهش باشه ولی از دور.کسی متوجه نشه. -چشم بابا،حواسم هست. از فردای اون شب، فاطمه دانشگاه میرفت.برای اینکه خیلی وقت امیررضا رو نگیره،کلاس هایی که استادش به حضور و غیاب حساس نبود،غیرحضوری میخوند. باشگاه و جاهای مختلفی هم که قبلا میرفت، دیگه نمیرفت.امیررضا تو دانشگاه هم از دور مراقب بود. چندبار افشین رو دید که روی نیمکتی سر راه فاطمه می نشست و خیره نگاهش میکرد.اما فاطمه حتی نگاهش هم نمیکرد.امیررضا هم هربار بیشتر عصبانی میشد.افشین هم برای اینکه امیررضا رو عصبانی کنه،اینکارو میکرد. چند روز گذشت. امیررضا،فاطمه رو رسوند خونه و دنبال کارهاش رفت.به مغازه ای رفت.وقتی از مغازه بیرون اومد،افشین جلوش ایستاد. با لحن تمسخرآمیزی گفت: _تا کی میخوای راننده شخصی باشی؟ امیررضا عصبانی نگاهش میکرد.افشین گفت: _نگاه و اخمت خیلی شبیه خواهرته.ولی چشم هات شبیه نیست،چشم های خواهرت خیلی قشنگ تره. امیررضا که دنبال فرصت بود، چنان مشتی به افشین زد که افشین یه کم دور خودش چرخید.چند مشت دیگه هم زد و افشین بدون اینکه از خودش دفاع کنه،روی زمین افتاد.روی سینه ش نشست و مدام به سر و صورتش ضربه میزد. مردم جمع شدن و به سختی امیررضا رو جدا کردن. پلیس اومد.... ✍بانـــو مهدی یارمنتظرقائم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  هجدهم پلیس اومد و هردو رو به کلانتری بردن. افشین از امیررضا شکایت کرد. تو راهروی کلانتری نشسته بودن.با خونسردی گفت: -خواهرت هم بخاطر تو هر کاری میکنه؟ امیررضا تازه متوجه شد، که افشین از اول نقشه داشته عصبیش کنه تا باهاش درگیر بشه.عصبانی تر شد ولی سعی میکرد آرام باشه.اما افشین دست بردار نبود.گفت: _بهتره فاطمه هم... امیررضا بلند شد و با پا محکم تو دهان افشین زد.دهان افشین پر خون شد. -اسم خواهر منو به زبان کثیفت نیار. -داداش!!! امیررضا و افشین سرشون رو برگردوندن. فاطمه بود که با تعجب و نگرانی به امیررضا نگاه میکرد. امیررضا گفت: _تو اینجا چکار میکنی؟!! برو خونه. افشین گفت: _داداشت چقدر برات مهمه؟ اون که بخاطر تو هر کاری میکنه.تو هم بخاطرش... امیررضا نعره زد: _دهان تو ببند آشغال افسر پرونده از اتاق بیرون اومد و گفت: _چه خبره؟ به سربازی که مراقب امیررضا بود گفت: _بیارشون تو. امیررضا به فاطمه نگاه کرد و گفت: _جان رضا برو خونه. امیررضا و افشین رو بردن تو اتاق. فاطمه همونجا روی صندلی نشست.به زمین خیره شده بود و اشک میریخت. حالش خیلی بد بود.بهتر که شد،دربست گرفت و رفت خونه.تو راه با پدرش تماس گرفت و جریان رو تعریف کرد. -ببخشید بابا،شما بخاطر من خیلی اذیت میشین. -دخترم،اگه مطمئنی کارت درست بوده پس قوی باش.شاید امتحانه که تا کجا پای ایمان و عقایدت میمونی. -بابا،به رضا بگین من خونه م و پامو از خونه بیرون نمیذارم.خیالش راحت باشه. افشین کسی رو مامور کرده بود بعد از اینکه با امیررضا درگیر شد و راهی کلانتری شدن به فاطمه خبر بده. حاج محمود رسید. این بار امیررضا با افشین تو اتاق کلانتری بود.حاج محمود نگاه گذرایی به افشین کرد و سمت امیررضا رفت.افشین به رفتار حاج محمود با پسرش هم با دقت نگاه میکرد.امیررضا تا متوجه پدرش شد، ایستاد و با احترام سلام کرد. حاج محمود پسرش رو بغل کرد و آرام نزدیک گوشش گفت: _فاطمه گفت بهت بگم خونه ست و پاشو از خونه بیرون نمیذاره.خیالت راحت باشه. افشین نمیشنید حاج محمود به پسرش چی میگه ولی دید که امیررضا نفس راحتی کشید. حاج محمود از امیررضا جدا شد.... ✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  نوزدهم حاج محمود از امیررضا جدا شد.پیش مامور پلیس رفت و گفت: _جناب سروان ما چکار باید بکنیم؟ -یا از اون آقا رضایت بگیرین یا پسرتون امشب اینجا میمونه،فردا میره دادسرا. حاج محمود نگاهی به افشین کرد. سر و صورت افشین پر خون و کبودی بود.به امیررضا نگاه کرد و گفت: _پسرم،فردا تو دادسرا میبینمت. امیررضا لبخند زد و گفت: _نیاز نیست فردا هم به زحمت بیفتین. نتیجه شو بهتون خبر میدم. حاج محمود دوباره پسرش رو در آغوش گرفت،خداحافظی کردن و رفت. وقتی حاج محمود رفت، امیررضا با پوزخند به افشین نگاه کرد. افشین گیج شده بود.دلیل رفتار امیررضا و پدرش رو نمیفهمید. انتظار داشت فاطمه بخاطر برادرش عذرخواهی کنه که نکرد. انتظار داشت حاج محمود بخاطر پسرش التماسش کنه؛که نکرد. انتظار نداشت امیررضا با پیروزمندی نگاهش کنه؛که کرد. امیررضا تو بازداشتگاه موند و افشین راهی خونه شد. اون شب هیچکس نخوابید. فاطمه تا صبح دعا میکرد. حاج محمود و زهره خانوم نگران بودن. افشین برای اولین بار تو عمرش دوست داشت جای کس دیگه ای باشه.دوست داشت جای امیررضا باشه. امیررضا خانواده ای داشت که افشین همیشه آرزو داشت، داشته باشه.تصمیم گرفت رضایت بده و امیررضا زندان نره. نقشه دیگه ای داشت. از امیررضا و حاج محمود هم کینه داشت.میخواست امیررضا هم شاهد عذاب کشیدن خانواده ش باشه و عذاب بکشه. بازهم امیررضا، فاطمه رو میرساند دانشگاه و برمیگرداند.ولی افشین بخاطر کبودی های صورتش دانشگاه نمیرفت. سه هفته گذشت. امیررضا و فاطمه تو راه دانشگاه بودن. حاج محمود با امیررضا تماس گرفت. گفت: -کجایی؟ -فاطمه رو میرسونم دانشگاه. -تا کی کلاس داره؟ -امروز تا ظهر کلاس داره. -ظهر که بردیش خونه،بیا مغازه. -چیزی شده بابا؟ -چیز مهمی نیست.فاطمه رو نگران نکن. امیررضا مطمئن شد خبری شده. فاطمه سرکلاس بود که براش پیامک اومد.ولی توجه نکرد. بعد کلاس به پیامکش نگاه کرد. شماره ناشناس بود.نوشته بود... ✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  بیستم شماره ناشناس بود.نوشته بود: -پدرت چقدر برات مهمه؟ نگران شد. با امیررضا تماس گرفت.تو محوطه بود. سریع رفت پیشش.با نگرانی گفت: -بابا کجاست؟ امیررضا هم نگران شد: _مغازه..چی شده مگه؟! -بریم. -کلاست؟! -ولش کن،بریم. هردو سوار شدن.امیررضا پرسید: _چیشده؟! _نمیدونم.فقط تندتر برو. وقتی رسیدن، مغازه رو نشناختن. یه کم به اطراف نگاه کردن.همین مغازه بود. حاج محمود فروشگاه بزرگ لوازم خانگی داشت، ولی هیچ وسیله ای توش نبود. خالی خالی بود.فقط میزکار حاج محمود وسط فروشگاه بود که اونم خالی بود. امیررضا با پدرش تماس گرفت، خاموش بود.به مغازه کناری رفت.بعد احوالپرسی گفت: _مغازه ما چیشده؟! پدرم کجاست؟! -صبح که اومدیم دیدیم مغازه شما رو خالی کردن.یعنی جارو کردن.همه چیز بردن.فقط هم مغازه شما رو خالی کردن. از هیچکدوم دیگه،هیچی کم نشده.حاج نادری الان کلانتریه. -دوربین ها چیزی نشان ندادن؟! -نه،طرف حرفه ای بوده. -بابام حالش خوب بود؟ -آره،حاج محمود آروم بود.پلیس اومد، چند تا سوال پرسید،بعد باهم رفتن کلانتری. امیررضا تشکر و خداحافظی کرد و رفت پیش فاطمه.به فاطمه گفت: _تو از کجا فهمیدی؟ -هر بلایی سر ما میاره،بهم خبر میده..بابا حالش خوب بود؟ -آره،کلانتریه..تو رو میبرم خونه،بعد میرم پیش بابا. فاطمه چیزی نگفت، و امیررضا حرکت کرد.وقتی فاطمه رفت تو خونه و در بست،حرکت کرد. حاج محمود تو راهرو کلانتری نشسته بود.وقتی امیررضا رو دید با تعجب گفت: _تو اینجا چکار میکنی؟! مگه نگفتی فاطمه تا ظهر کلاس داره؟! تو دانشگاه ولش کردی؟! -نه بابا،بردمش خونه. -میدونست؟! -بله،پسره بهش گفته بود. -حالش خوب بود؟ -بله،نگران شما بود. حاج محمود از کلانتری با فاطمه تماس گرفت... ✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم» 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا