🌷
هوالحی الذی لایموت
شب جمعه،شب رحمت،
شب زیارتی قرین به اربعین شهادت حضرت اباعبداللّه الحسين علیه السلام، شب دعا و ذکر و یاد عزیزان رفته تاملکوت.
به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، "شهدای قیام های عاشورایی و مؤمنین و مؤمنات،شعرا،علمای مکتب تشیع،اندیشمندان،خادمان و پیشکسوت خدمت به مردم، مداحان و ستایشگران آل اللّه، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم فلسطین غزه و همچنین روح معظم والدین و مرحوم فقیدسعیدرزمنده جنگ تحمیلی "جناب استواریکم محموعلی شیری" و یاسمین دخت گرامی ام واموات محترم و معزز اعضای گروه(رحمت الله علیهم اجمعین)،«فاتحه»ای با صلوات بر محمدوآل محمد،عنایت کنید:اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم واهلک عدوهم من الجن وانس، من الاولین والآخرین،آمین یا رب العالمین
اجرکم عنداللّه کثیرا🌷
#یاحسین 🏴
#فاتحه
#شب_جمعه
@saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
🌷🖋️📚
🌷🌴📜
أربعين :
یعنی وصول به کمال در چهلمین روز از «چله نشینی»! اربعین روز کمال برای «عارفان» است!
روز کمال «جناب جابر بن عبدالله انصاری» (رضوان اللّه تعالی علیه) تادرس «معرفت اللّه و معرفت رسول اللّه و معرفت مکتب ولی اللّه» را با «زیارت اربعین» به پایان برساند 📜📚🌷🌴
#سعا #استاد_سعا
#saapoem
@saapoem
ارغوان داغ (اربعین)
ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش
ارغوان داغ، تو زد در بهار سینه جوش
رفتم از دل تا بپرسم، قصهی اندوه چیست؟!
این که در من شعلهها افروخته، از داغ کیست؟!
عشق و عقل آیینهسان، فانوس دل افروختند
اشک و مژگان، هر دو با هم در تماشا سوختند
وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست
این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست
ای فدای لحظههای سرخ یادت زندگی
زندگی بی یادتو ،می افتد از تابندگی !
با تو هر قومی، بلندآوازه از بیداری است
بی تو، نام زندگی، محکوم ذلتواری است
اربعین تا اربعین ،صدقافله مهمان توست
معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست
اربعین تا اربعین ،صد پیر با جابر قرین
با تو می گیرد به یاد اربعینت ، اربعین🌷🌴
#سیدعلی_اصغر_موسوی
#saapoem
#ashura
#whoishussain
#karbala
#arbaeen
#arbaein
#iran
زائران اربعین
غسل کرده، با«*عطیه» پای در میدان گذاشت
پای جای پای شیران دلیرستان گذاشت!
گرچه از اندوه بسیارش، به تن جانی نداشت
جان به عشق تربت مولای انس و جان گذاشت
رفت ازهوش و عطیه سربه زانویش گرفت
کربلا راعشق این صحنه به خود حیران گذاشت
پیرمردی کز پیمبر«ص» قصهٔ «طف» راشنید
عمر خود را در مسیر عترت و قرآن گذاشت
کیست «*جابر»؟ آنکه لوح آسمانی را چو دید
پابه عرش معرفت از دولت ایمان گذاشت!
سِرّحق بشنیده اززهرای اطهر«س»،حفظ کرد
با امام باقر «ع» آن را در ميان، پنهان گذاشت
دیگران را ادّعا در شهرت عرفانی است
کیست جابر؟ آنکه نقطه بر خَطِ عرفان گذاشت
سال ها در خدمت مولا علی«ع»جنگیده بود
از غنائم، معرفت را فرض بر سامان گذاشت
کیست جابر؟ آنکه«زائر»شدبه روز«اربعین»
با عطیه، غسل کرد و پای بر میدان گذاشت
ديد «مصباح الهدی»را برفراز «نی» مگر؟
پای در دریای مِهر«نوح کشتی بان» گذاشت
چشم هایش گرچه نابینا،مشامش پاک بود
سر به روی تربت و دل در کف جانان گذاشت
نغمه های «ياحسين» اش، یادگاری مانده است
با «زیارت نامه» هم، تاثیر بر دوران گذاشت
از«سعا»بر همت جانانهٔ جابر درود
زائران اربعین را، رسم بی پایان گذاشت...
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۷۹-۱۴۰۰
۱۴۴۰ قمری
*جابربن عبداللّه انصاری «ره»
*عطیه بن سعد بن جناده عوفی «ره» :
از رجال تفسیر قرآن و حدیث
#شعر_آیینی
#سعا
@saapoem
#saapoem
مؤسسه فرهنگی هنری سعا انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران:
ارغوان داغ (اربعین) 🌺🌹
ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ تو، زد در بهار سینه جوش
رفتم از آهم بپرسم، قصۀ اندوه چیست؟! اینکه در دل شعله ها افروخته، از داغ کیست؟
عشق و عقل آیینه سان، فانوس دل افروختند اشک و مژگان، هر دو با هم از تماشا سوختند
وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست!
ای فدای لحظه های سرخ یادت زندگی زندگی، از نام تو بگرفته این تابندگی!
اربعین تا اربعین، صد قافله مهمان توست معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست
🌻"اربعین" تا اربعین، صد پیر با "جابر" قرین با تو می گیرد به یاد اربعینت، اربعین 🌻
با تو می گیرد عزا همراه فرزندان، خلیل(ع) با تو می گیرد عزا همراه خاتم، جبرئیل (ع)
با تو می گیرد عزا، معصومۀ خلقت، بتول(س) با تو می گیرد عزا هم، عترت آل رسول(ص)
با تو می گیرد عزا، در اربعینت مرتضی (ع) با تو می گیرد عزا، تا جلوۀ روز جزا
خیمه برپا کرده با یادت، غمین بانو، رباب(س) می کند همراه زینب، هم دل عالم کباب
در شهودی آشکارا، جلوه گر از مشرقین آسمان پر می شود از بانگ ذکر "یاحسین!"
یا حسین و یا حسین آهنگ دلها می شود سینه سینه این نوا تا ناکجاها می رود ...
ای مسیر کاروانت تا ابد، آیینه پوش نغمۀ تنهایی ات می آید از میدان به گوش ...
* با تو هر قومی، بلندآوازه از بیداری است بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت واری است!
شوق و ذوق اکبر و قاسم از انفاس تو بود جلوۀ آیینه هاشان، عشق و احساس تو بود
آنکه در شطّ فرات، از دست، خالی کرد آب! مهر تو در سینه اش بود از ازل، با بوتراب(ع)
حضرت عباس(ع) را غیرت از آیین تو بود هر چه بود آنجا، فقط آیینۀ دین تو بود
آنکه در میدان، به نام نامی ات تعظیم کرد از شهادت در ره اندیشه ات، کی بیم کرد؟!
جرعه ای از جام صبرت، حضرت زینب(س) چشید لحظه ای حتی از او درماندگی دشمن ندید !
هفت ایوان فلک هم، در ردیف پله است است! تا ردیف شعرِ من :"هیهاتَ مِنا الذّله" است
ذلت از اصحاب عاشورا بود همواره دور تا کند نور ولایت از دل کعبه ظهور💐✅
*ازکتاب در دست چاپ{حسین (علیه السلام) عاشقترین یحیای هستی }
مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی (سعا) 1395/قم
https://telegram.me/saapoem
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا» :
انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران:
ارغوان داغ (اربعین) 🌺
ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ تو، زد در بهار سینه جوش
رفتم از آهم بپرسم، قصۀ اندوه چیست؟! اینکه در دل شعله ها افروخته، از داغ کیست؟
عشق و عقل آیینه سان، فانوس دل افروختند اشک و مژگان، هر دو با هم از تماشا سوختند
وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست!
ای فدای لحظه های سرخ یادت زندگی زندگی، از نام تو بگرفته این تابندگی!
اربعین تا اربعین، صد قافله مهمان توست معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست
🌻"اربعین" تا اربعین، صد پیر با "جابر" قرین با تو می گیرد به یاد اربعینت، اربعین 🌻
با تو می گیرد عزا همراه فرزندان، خلیل(ع) با تو می گیرد عزا همراه خاتم، جبرئیل (ع)
با تو می گیرد عزا، معصومۀ خلقت، بتول(س) با تو می گیرد عزا هم، عترت آل رسول(ص)
با تو می گیرد عزا، در اربعینت مرتضی (ع) با تو می گیرد عزا، تا جلوۀ روز جزا
خیمه برپا کرده با یادت، غمین بانو، رباب(س) می کند همراه زینب، هم دل عالم کباب
در شهودی آشکارا، جلوه گر از مشرقین آسمان پرمی شود از بانگ ذکر"یاحسین!"
یاحسین و یاحسین آهنگ دلها می شود سینه سینه این نوا تا ناکجاها می رود ...
ای مسیر کاروانت تا ابد،آیینه پوش نغمۀ تنهایی ات می آید ازمیدان به گوش ...
* با تو هر قومی، بلندآوازه از بیداری است بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت واری است!
شوق و ذوق اکبر و قاسم از انفاس تو بود جلوۀ آیینه هاشان، عشق و احساس تو بود
آنکه در شطّ فرات، از دست، خالی کرد آب! مهر تو در سینه اش بود از ازل، با بوتراب
حضرت عباس(ع) را غیرت از آیین تو بود هر چه بود آنجا، فقط آیینۀ دین تو بود
آنکه در میدان، به نام نامی ات تعظیم کرد از شهادت در ره اندیشه ات، کی بیم کرد؟!
جرعه ای از جام صبرت، حضرت زینب(س) چشید لحظه ای حتی از او درماندگی دشمن ندید !
هفت ایوان فلک هم در ردیف پله است
تا ردیف شعرِ من :"هیهاتَ منِا الّذِله" است!
ذلت از اصحاب عاشورا بود همواره دور
تا کند نور ولایت ازدل کعبه ظهور 💐
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ١٣٩۵
@saapoem
زائران اربعین
غسل کرده، با«*عطیه» پای در میدان گذاشت
پای جای پای شیران دلیرستان گذاشت!
گرچه از اندوه بسیارش، به تن جانی نداشت
جان به عشق تربت مولای انس و جان گذاشت
رفت ازهوش و عطیه سربه زانویش گرفت
کربلا راعشق این صحنه به خود حیران گذاشت
پیرمردی کز پیمبر«ص» قصهٔ «طف» راشنید
عمر خود را در مسیر عترت و قرآن گذاشت
کیست «*جابر»؟ آنکه لوح آسمانی را چو دید
پابه عرش معرفت از دولت ایمان گذاشت!
سِرّحق بشنیده اززهرای اطهر«س»،حفظ کرد
با امام باقر «ع» آن را در ميان، پنهان گذاشت
دیگران را ادّعا در شهرت عرفانی است
کیست جابر؟ آنکه نقطه بر خَطِ عرفان گذاشت
سال ها در خدمت مولا علی«ع»جنگیده بود
از غنائم، معرفت را فرض بر سامان گذاشت
کیست جابر؟ آنکه«زائر»شدبه روز«اربعین»
با عطیه، غسل کرد و پای بر میدان گذاشت
ديد «مصباح الهدی»را برفراز «نی» مگر؟
پای در دریای مِهر«نوح کشتی بان» گذاشت
چشم هایش گرچه نابینا،مشامش پاک بود
سر به روی تربت و دل در کف جانان گذاشت
نغمه های «ياحسين» اش، یادگاری مانده است
با «زیارت نامه» هم، تاثیر بر دوران گذاشت
از«سعا»بر همت جانانهٔ جابر درود
زائران اربعین را، رسم بی پایان گذاشت...
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۷۹-۱۴۰۰
۱۴۴۰ قمری
*جابربن عبداللّه انصاری «ره»
*عطیه بن سعد بن جناده عوفی «ره» :
از رجال تفسیر قرآن و حدیث
#شعر_آیینی
#سعا
@saapoem
#saapoem
مولا جان! هر گاه عطر نامت بر خیالم می وزد، دل به لحظه های عاشورایی ات می دهم و سرشار از یادت،رو به روی گلدسته های دعا می ایستم و سلام می دهم؛
" السلام علیک یا اباعبدالله (ع) ".
سلام بر تو و غریبانه هایت؛ سلام بر تو و زخم هایت؛ سلام بر تو و گل های گلستانت که حتی بین تمام لاله ها، برترین است.
سلام بر تو و غم هایی که در خاطر ما، مثل جاده های انتظار، به طول آسمان و به عرض زمین است.
مولا جان، یا اباعبدلله (ع)! تمام مرثیه ها را کنار هم می چینم و غزل های ناتمام، با تصاویر اشک ها، به پایان می رسند، ولی انگار تازه باید به شروعی دوباره بیندیشم!
نمی دانم از کجا شروع کنم؛ از حضور اشک یا سقوط مشک؟ از پرواز علی اصغر (ع) یا عروج قاسم (ع)؟ از نگاه علی اکبر (ع) یا حسرت تماشای پدر؟ از افسوس زینب (ع) یا وداع سکینه (ع)؟ از فرار اسب یا زین واژگون؟ از گودال قتلگاه یا تلّ زینبیه؟
از چه بگویم ... از کجا بگویم!
- باز هم اربعین آمد؛ باز هم عطر یاد تو مشام سیب های سرخ را از بوی بهشت آکنده ساخت.
باز هم چشمان خورشید، به خون نشست و از شفق دیدگانش لاله بارید.
باز هم، آسمان بی تابی حضرت جبریل (ع) را به تماشا نشست.
باز هم اربعین آمد تا "شاعر"، مرثیه ی نگاهش را به لهجه ی اشک بسراید:
دیدنی تر زآسمان ،اما
آه ازاین فرصت تماشایی
کاروان خسته باز می آید
سمت این غربت تماشایی
قسمتی از تمام تصویر است
لحظه های غریب عاشورا
سینه سینه همیشه می نالد
نی نوای غریب عاشورا
*
مولاجان! تویی چلچراغ هدایت در آسمان باور ما، تا کسی مسیر سعادت را گم نکند.
باز هم اربعین آمد تا در قنوت خویش، اشک ها را به تماشا بنشینم و نبض نمازم را با یاد تو هم آهنگ سازم.
مولای مهربانی ها! چگونه می توانم از یاد ببرم نماز تو را؛ نمازی که به خون نشست، نمازی را که وضویش با خون، سجاده اش با خاک و مصلایش به وسعت کربلا بود.
اگر نبود شکوه شهادتت، زندگی واژه ای متروک در قاموس روزگار می شد. اگر نبود فریاد "هیهات منّا الذلة" ات، مردمان ذلت و خواری را افتخاری برای خویش می شمرند! ....سال ها گذشته است اما چه کسی می تواند بگوید خون حسین (ع) از جوشش افتاده ؟! نگاهی آراسته به وجدان می باید انسان های مغرض را؛ تا ببینند این خیل عظیم عاشوراییان را ، که هر ساله تنها در کشور بی سامان عراق ، در راه زیارت حضرت سید الشهدا ابا عبدالله الحسین (ع)چه تعداد شهید می دهد؛تا چه رسد به قیام های مرتبط با مکتب جهانی عاشورا ؟!
اربعین و عاشورا تنها دو روز از روز های سال و دو کلمه از کلمات عربی- فارسی است ؛ اما ذات این کلمات با نام مردی سترگ عجین شده اند. مردی که در عرصه حیات بشری زنده ترین مرد است و آرمانش پویا ترین آرمان !
کدامین تمدن توانسته به اندازه تمدن عارفانه – عاشقانه ی عاشورا این مقدار ماندگاری داشته باشد ؟!
کدامین فرمانروا توانسته در طول تاریخ به اندازه امام حسین (ع) بر دل وجان آدمی این مقدار حکومت کند ؟!
کدامین رهبر در جامعه توانسته در جهان این مقدار فدایی داشته باشد؟!
فدایت شوم پسر فاطمه(س) !
کیستی ای جان ؟! که این گونه جانانه دوستت داریم .
سلام و درودمان بر تو ! تویی، که تمام هستی بدون نام تو صفایی ندارد .
صل الله علیک یا ابا عبدالله !
****
نویسنده : سید علی اصغرموسوی
تکثیر بارعایت " امانت " بلامانع است .1383/قم/سیدعلی اصغرموسوی/#سیدعلی_اصغر_موسوی /#saapoem