eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
29 دنبال‌کننده
581 عکس
224 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
خون بهای دست‌هات🌷🏴 دست از تو بر ندارد آشنای دستهات آرزو دارم، نمایم جان فدای دستهات وه چه زیبا، عاشقانه، نقد جان کردی نثار قیمت هستی اگرشد،خون بهای دست‌هایت! می نشیند درمصلای نگاهم، اشک من سوگواری می‌کند،امشب برای دست‌هات دل، نمی گویم چه حالی دارد اکنون، آه،آه! لُجّه ای خون گشته ازغم، درهوای دست‌هات کاش می‌شد،درکنارت زنده بودم،کاش، کاش! من دلم را هدیه می‌کردم، به جای دست‌هات ** آتشی در سینه ام شدشعله ور،طاقت کجاست! تا نویسم قطعه شعری،در رثای دست هات🌷🏴 مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ١٣٧۴ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute "" "" "" "
تکثیر احساس 🌷 نذر قمر بنی‌هاشم(ع)🏴 نمی گویم که این فرصت، تو را، تدبیر خواهد شد درنگت ساده می‌گوید، که رفتن دیر خواهد شد نگاه از آینه بردار، کاین چشمان افسونگر گرفتار خزان عشق، در تقدیر خواهد شد! نگاه از آینه بردار، بغض مشک را بنگر! که با خون گلویت هم‌زمان تبخیر خواهد شد نگاه از آینه بردار، ای آیینه‌ی غیرت عطش کامان عصمت را، خطردرگیر خواهد شد! تو آن سروی که با آزادگی نخجیر می‌گیری! شکار قامت شیر اوژنت، شمشیر خواهد شد بخوان "تَبّت یَدا"، آن که تو را آزرده می‌خواهد که پیش از آتش دوزخ، خودش تحقیر خواهد شد! هلا، ای نور یاسین در شط خون، دلربایی کن که این "شق‌القمر"، این بار عالمگیر خواهد شد! سحر نزدیک و تو شمع شبستانِ غریبانی مپرس از گیسوانی که به داغت، پیر خواهد شد؟! همه دیدند می‌بوسید، دستان تو را مولا (ع) که یعنی با همین دست: آسمان، تسخیر خواهد شد! صدایت می‌زنند از آسمان، بشتاب، پر بگشا که عشق این باربا احساس تو، تکثیرخواهدشد 🌷🏴 مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - تاسوعای حسینی ١٣٨۶ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute "" "" "" ""
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۲۶۵ بعضی به إشتباه تصوّر می‌کنند که کلمهٔ ( تاسُوعاء ) از ریشهٔ ( تِسْع ) بمعنای ( نُه = ۹ ) گرفته شده است. اشتباه است. اگر چنین بود اولاً برای سایر أعداد هم باید کلمه‌ای بر این وزن می‌داشتیم. مثلاً برای ( هفتم ) هم کلمهٔ ( سابُوعاء ) می‌بود. ولی نیست. نیز باید برای نُهمین روز از ماه های دیگر هم کلمهٔ ( تاسُوعاء ) گفته می‌شد. ولی کسی به نُهم از مثلاً ماه رجب ( تاسُوعاء ) نگفته است. در اینکه کلمهٔ ( تاسُوعاء ) به چه معناست بین صاحبنظران لغت إختلاف است. بعضی این کلمه را از ریشهٔ ( إِتِّساع ) بمعنای ( وُسعت ) دانسته‌اند. بعضی می‌گویند این کلمه یک إسم خاصّ است برای نُهم محرّم ٱلْحَرام. هرچه که باشد این روز تعلق دارد به وجود محترم حضرت مولانا جناب قمر منیر بني هاشم. ( سَلامُ ٱللهِ عَلَیْهِ ) بیش از سی لقب برای آن عالیجناب در نظر دارم که بعض آن ألقاب معهود أذهان همگان هست. سعی دارم چند لقب از ألقاب آن عالیجناب را که شاید کمتر شنیده و گفته شده، عرض کنم: ۱— أَبُو ٱلْقِرْبَة: کلمهٔ ( أَب ) لزوماً بمعنای ( پدر ) نیست. این لفظ فراوان در معنای ( صاحب و دارنده ) کاربرد دارد. کلمهٔ ( قِرْبَة ) بمعنای ( مشک ) است. ( أَبُو ٱلْقِرْبَة ) یعنی ( صاحب مشک ) ۲— أَبُو ٱلْهَیْجاء: کلمهٔ ( هَیْجاء ) بمعنای ( کُوران جنگ ) است. یعنی ( جنگ آور ) یعنی کسی که در اوج جنگ به قلب لشکر دشمن حمله می‌کند و پیروز مندانه برمی‌گردد. ۳— أَبُو ٱلْفَرَج: ( فَرَج ) بمعنای ( گشایش ) است. این لفظ یعنی ( صاحب گشایش ). چرا؟ چون هرکس به نوعی از گرفتاری مبتلا می‌شد و غم و غصهٔ خود را بر آن عالیجناب گوشزد می‌کرد، با گوشه چشمی اندوه او را می زدود. ۴— کَبْشُ ٱلْکَتیبَة: امروزه کلمهٔ ( کَتیبة ) بمعنای ( گُردان ) است. یعنی آن بزرگوار تمام خصوصیات فرماندهی لشکر را از شجاعت و سماحت و تمام خوبیها را در وجود خود داشت. ۵— حامي ٱلظُّعَیْنَة: ریشهٔ ( ظَعْن ) بمعنای ( کوچ کردن ) است و ( ظُعَیْنَة ) زنان و دخترانی هستند که در کجاوه و هودَج نشسته اند. بدیهی است که به حمایت نیاز دارند. حامی آنها کسی نبود جز قمر منیر بني هاشم ( عَلَیْهِ ٱلسَّلامُ ) ۶— أَلْعَبْد ٱلصّالِح: که از أَنبیاء عظام ( عَلَیْهِمُ ٱلسَّلامُ ) به جناب یَحْییٰ ( عَلَیْهِ وَ عَلیٰ نَبِیِّنا وَ آلِهِ ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) و از حضرات معصومین ( علیهم‌السلام ) به حضرت مولانا جناب إمام مُوسَی بن جعفر ( عَلَیْهِمَا ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) و از امامزادگان واجب ٱلتَّعظیم به جناب أبا الفضل ٱلعَبّاس ( عَلَیْهِ أَفْضَلُ ٱلصَّلوٰةِ وَ ٱلسَّلامِ ) إختصاص داده شده است. ۷— أَبُو ٱلْأَدَب: هرگز حضرت مولانا جناب إمام سیّد ٱلشُّهَداء ( عَلَیْهِ ٱلسَّلامُ ) را به ( برادر ) صدا نزد. همیشه می‌فرمود: سَیِّدي ، مَوْلايَ، جز در یک موضَع. آنجا که با دستان قطع شده از صدر زین به زمین افتاد. فرمود: یا أَخايَ أَخاکَ آنکه را بود مَهر مادر آب دیده می‌دوخت تشنه لب بر آب کربلا بود و جنگ و سوز عطش بود آنجا به جان برابر آب چنگ می‌زد رباب بر دل ریش چه کسی می‌دهد به أصغر آب دید تا کودکان تشنه حسین گفت از سوز جان، برادر آب ای بهین آبیار گلشن عشق بهر این غنچه ها بیاور آب امّا نتیجه چه شد؟ إجازه بفرمایید بگویم. تیرها سوی او روانه شدند گاه در چشم رفت و گَه در آب تا تهی مشک شد ز تیر ستم گشت از شرم پور حیدر آب أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَمَرَ ٱلْعَشیرَةِ یا أَبَا ٱلْفَصْلِ ٱلْعَبّاسُ خدایا. به مقام جناب قمر بني هاشم قَسم. أَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ ٱلْفَرَجَ إلتماس دعاء نُهم محرّم ٱلْحَرام ۱۴۴۶ أَلحقیر: مُحَمَّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
سلام علیکم و رحمة اللّه عظم اللّه اجورنا و اجورکم مسالهٌ یا شیخ!! برای نقل "حدیث" راوی نیاز به" اجازه" دارد یانه؟! در باب روضه، مقتل، بیان وقایع عاشورا، و حتی مداحی یا مرثیه سرایی، در قدیم (نه خیلی قدیم ماقبل ۵٠ سال گذشته) معمولا از بزرگان اجازه می گرفتند تا حدیث صحیح و موثق یا روضه صحیح و حقیقی خوانده شود. امروز چنان به" آنارشیسم مذهبی "دچار شده ایم که کنار مضجع شریف معصومین و امام زادگان عظیم الشأن علیهم السلام، روضه "مکشوف"، "شعر مشکوک" و مداحی و مرثیه سرایی" مذموم" انجام می دهیم و با رنگ "قرمزجیغ" مجالس عزای امام حسین علیه السلام می آراییم!! چرا؟ چون همه در این ملک "بزرگ"اند!!! بزرگ می خواهند چه کار؟! صداوسیما "میلی" شده بزرگترین "بدعت" گزار مجالس دینی!!! به قول جناب دکتر :" به کجا چنین شتابان؟!"! چه کسی این همه نابسامانی را در آینده نزدیک سامان خواهد داد؟! به راستی، چه کسی امروز جرأت انتقاد دارد که این شعر یا روضه مطابق سنن اهل بیت علیهم السلام هست یانه؟! 🌷🏴🖋️📚 سیدعلی اصغرموسوی قم ـ شب عاشورا ١۴٠٣ 🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکیبا مرد عاشورا شکیبا مرد میدان‌ها، دل دائم شکیبت را میان شعر می‌جویم نه اندوه غریبت را اگر چه صبح عاشورا به چشمان می‌نهم مولا بهشتانه شمیم تربت ِطِیب طبیبت را - و می‌گریم :"بُکاءَ الفاقِدین"هردوچشمی را که داردداغ‌ها بردل، رخ از خون خضیبت را - ولی همواره می‌بالم به قد و قامت نامی که ده‌هاقرن افکنده به خواری،صد رقیبت را! تمام خیر در ظاهر، تمام خیر در باطن جهان در ترجمه عاجز، مواعید نصیبت را! نمانده از تمام شرّ به گیتی هیچ عنوانی بنازم قدرتِ پنهانیِ "امن یجیب"ات را چه مصداقی ازاین بهترکه درمیدان نشان دادی: به نوزادان علی اصغر، به پیران هم حبیبت را! 🌷 برای عشق حق بردی به قربانگاه جان خود بنازم در میان داغ‌ها، صبر عجیبت را! خدا هم در کنار پرچم خونرنگ عاشورا نشان داده به عالم دائما، نام نجیبت را حسین و هم حسن هردو، دل و جان"سعا" هستند مکن شرمندهٔ احسان در این ساعت، ادیبت را🖋️📚 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۶تیرماه ١۴٠٣ ظهر عاشورا ١۴۴۶ @saapoem 🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴شام غریبان🌷 ای بغض هایت گشته در نای گلو، گم امشب عزادار تو ام، در شهر تو، قم با شمع ها نجواکنان یاد تو هستم مثل حرم، هم جمکران، یاد تو هستم وقتی که با یاد تو نجوا می کند، دل اندوه خود را در تو پیدا می کند، دل اندوه دل، نی ناله های نی نوایی ست آکنده از خون گریه های کربلایی ست دل، گرد غم از غربت آیینه دارد غم شعله از خاکستری دیرینه دارد امشب اگر سوزی نهان بر جان نشسته تار مرا، پود مرا، از هم گسسته از داغ تو، بانو، شرار افتاده بر دل آتش به سینه می برم، منزل به منزل! داغ تو را من در سکوت هر ستاره با بغض دل ها می شمارم، پاره پاره شام غریبان لحظه ای که گریه کردی یاد تو مانده در نگاه هر ستاره! تو دردهایت را فروخوردی به گریه من درد خود می سازم از یاد تو چاره یادآور گهوارۀ خالی، غم تو ست لالا بگو امشب بخوابد گاهواره! همراه بابا، چشم در چشم قشنگ¬اش گاهی پیاده، گاه می رفتی سواره! غمنامه هایی را که می خواندی به بابا هر بار می خوانم به یاد تو، دوباره گویی مسیر کاروان را بسته ناله می آید از زنجیر دل، اندوه واره دارم هوای جان فشاندن در غم تو ای خفته دردامان شب، ای ماه پاره🏴🌷 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۹۰
شیعهٔ مخلص انقلابی شیعهٔ مولا علی هستیم، اما در سخن کارمان حرافی و تعریف شاز از ما و من انقلابی و مسلمان، کارمند کار کن! در عمل، اما برادرهای دینی خوار کن!! پیرو اصل ولایت، لحیه دار، قم پسند! درنهان، اما به لب درحل مشکل، پوزخند!! حافظ خون شهیدان، در سرودوشعرجنگ! در ادای حق " عُسر"همقطاران، مانده لنگ!! کار یک ماهه به چندین سال در رفع و رجوع! خلع ید گرداننده آن را در همان بدو شروع!! ... الغرض، ما نیک مردان از ملائک برتریم! هرکه با ما کار دارد، آبرویش می‌بریم !!! ارزش ما را ولایت شدمحک، با کار نیست! هرچه می آید سر مردم بیاید، عار نیست!! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ۲۷ تیرماه ١۴٠٣ ١١محرم الحرام ١۴۴۶
شیعهٔ مخلص انقلابی شیعهٔ مولا علی هستیم، اما در سخن کارمان حرافی و تعریف شاز از ما و من انقلابی و مسلمان، کارمند کار کن! در عمل، اما برادرهای دینی خوار کن!! پیرو اصل ولایت، لحیه دار قم پسند! درنهان، اما به لب درحل مشکل، پوزخند!! حافظ خون شهیدان، در سرودوشعرجنگ! در ادای حق " عُسر"همقطاران، مانده لنگ!! کار یک ماهه به چندین سال در رفع و رجوع! خلع ید گردانده آن را در همان بدو شروع!! ... الغرض، ما نیک مردان از ملائک برتریم! هرکه با ما کار دارد، آبرویش می‌بریم !!! ارزش ما را ولایت شدمحک، با کار نیست! هرچه می آید سر مردم، بیاید عار نیست!! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ۲۷ تیرماه ١۴٠٣ ١١محرم الحرام ١۴۴۶
🌴بقیع ای خفته ی در پناه تاریخ ، بقیع آیینه نمای آه تاریخ ، بقیع مصداق تمام غصه هامان هستی مظلومترین نگاه تاریخ ،بقیع !🌴 @saapoem
🌴🌷شهود امامت ( نذر امام سجاد علیه السلام) سلسله ی عشق برد سوی حریم بقا آن که اسیرش شدند، صف به صف آیینه ها سلسله ی عشق برد، ناله کنان، نام او تا به رکوع آورد قامت قدر و قضا سلسله واشد ز هم، قصه جدا شد ز هم گشت عیان راز عشق، در سفر کربلا وه چه سلوکی شگفت، از حرم آغاز شد تا حرم دیگری، جلوه کند «إنَّما» نام اسارت مبر، در سفر سالکان کشف حقیقت مکن، ای به خطا مبتلا ! جوهر هستی اگر، تاب تناقض نداشت قید معمّا بزن، عِرض و عَرَض کن رها هست «امامت» شهود، جلوه گر هست و بود سنگ شنیدی چه گفت، در حرم کبریا[1]؟ [1] . اشاره به واقعه حجرالاسود و شهادت به امامت امام زین العابدین(ع). مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی ۳۰ آذر۱۳۹۰-قم 🌴🌷📚 السلام @saapoem
🏴حضرت امام ابالحسن علي بن الحسين(ع) 🖋️سیدعلی اصغرموسوی بقيع، فقط يادگار غربت امام مجتبي(ع) نيست، كه غريبستان داغ‌هاي نينوايي چهارمين حجت خداوند در زمين است؛ غريبستان فرزندي از فرزندان حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، همان خورشيد پرفروغ عبادت و هدايت، همان هم‌نام مولايي كه مجموع صفات الهي بوده و هست؛ اصل و فرع تمام اوصاف حسنه! «علي» همانند نيايَش؛ در شجاعت و غيرت، در متانت و كمال، در عبادت و تسبيح، در كرامت و جود! او ادامه انبيا و تبلور انديشه‌هاي الهي در عصر خويش بود: اشراق آدم(ع) در نگاه؛ صداقت نوح(ع) در زبان؛ ايمان ابراهيم(ع) در دل؛ شهود موسي(ع) در بيان؛ قدرت عيسي(ع) در نفس؛ نور محمد صلی الله علیه و آله در جبين؛ بلاغت علي(ع) در بيان؛ صداقت زهرا(س) در زبان؛ كرامت حسن(ع) در نفس و شهامت حسين(ع) در دل، صفاتي‌اند كه از او «زين العابدين» ساخته بود. غربت‌نواز دل غريبان؛ آرامش دل يتيمان؛ خلوت‌فروز سينه بي‌پناهان و فروغ ديده دردمندان بود. خورشيدي از منظومه كوثر بود كه انوار الهي‌اش از مدينه تا شرق و غرب عالم سايه خواهد افكند و درماندگان طريق سعادت را به رستگاري رهنمون شد. امامي كه از عاشورا سخن‌ها داشت و در يك روز، تنها يك روزتمام، غم‌هاي عالم را تجربه كرد. از دارالاماره كوفه تا دارالخلافه شام، ذره ذره جسم و جانش در فشار غم‌ها و زنجير‌ها و از آن بدتر با رفتار ناشايست امت نادان، آزرده شد، ولي تمام آن مصائب نتوانست سيد عابدان و امام ستايشگران را به زانو در آورد. در شام تيره‌روز ستمگران، همچون خورشيد بر منبر جد خويش رفت و خود را چنين معرفي كرد: «ايها الناس! منم فرزند مكه و منا، منم فرزند زمزم و صفا، منم فرزند فاطمه زهرا(س)، منم فرزند دخت نبي مصطفي صلی الله علیه و آله ، منم فرزند خديجه كبري(س)، منم فرزند امام مقتول به تيغ اهل جفا»، منم فرزند شهيد لب تشنه كربلا، منم فرزند آن‌كه شما مردمان، او را با لب تشنه به شهادت رسانديد... . شهر شام؛ شهر فرومرده در جهل اموي را، تلنگر دستي «الهي» نياز بود تا پرده از چهره رياكاران و رفتار فريب‌كارانه آنها باز گيرد. خطبه‌هاي امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س)، شرافت نبوي و صداقت علوي، نجابت وجودي اهل بيت(ع) را به شاميان معرفي كرد و قصرنشينان ميمون‌باز اموي دوباره مثل روز بدر به خفت و خواري مبتلا شدند. آي مدينه، به خود ببال كه عرش به خاك گرانبهاي تو رشك مي‌برد. كسي را كه آغوش گرفته‌اي، زيبا ستايشگر حضرت حق، سيد عابدان و امام عبادت كنندگان، فخر عالم امكان، افتخار تمام اولياءالله است. صلوات و درود خداوند بر تو باد اي صاحب صحيفه عشق، اي آيينه مكارم اخلاق، ترجمان نور؛ حضرت علي بن الحسين(ع)! مولا جان، يا ابالحسن، سلامت باد! سلامت باد هر لحظه‌اي كه با ياد خدا به سر مي‌بريم! سلامت باد در ذكر و تشهد، در ركوع و سجود، در قنوت و سلام! سلامت باد در برگ برگ صحيفه‌هاي عشق، در توسل و كميل، در «ياسين» و «كوثر»، در عطر لحظه لحظه «قدر» و «الرحمن»؛ در تك‌تك دعاهاي اوقات! سلامت باد در لحظه لحظه‌اي كه نفس مي‌كشيم و در سايه شما اهل‌بيت(ع)، سرافرازترين مردمان زمينيم؛ سرافراز از پاكي جسم و جان، زلالي روح و روان! مولا جان، علي بن الحسين(ع)، سلام و درود خداوند بر لحظه‌اي كه خاك مدينه، بوسه بر قدمت زد و بر لحظه‌اي كه تربت «بقيع» تن شريفت را در آغوش گرفت! درود خداوند بر لحظه‌اي كه ديگر بار، مبعوث خواهي شد و در آستان قرب الهي، ما شرمندگان آستان آسماني‌ات را شفاعت خواهي كرد! مکتب شعر دینی درایران 🖋️📚 قم -١٣٨۴
هوالعلیم «مصحف خونین» پیرایۀ اندیشه، عادت به مضامین است فقدانیِ ادراکات، نیرنگیِ تزیین است دائم پی شب بودن، انکار سحرگاهان- در غالب خودخواهی، تلبیس به تمکین است یک ذره ستم دردین، هیهات،که مذموم، نه توهین به شریعت در گمراهی آیین است! ای «فاسد بالفطره» تاکی«اموی» بودن؟ قاموس ستمکاری بر قامتت آذین است! در مکتب «عاشورا»، آیینه‌ترین واژه: «حق»است که حق دینِ هردیدۀ حق‌بین است درمکتب«عاشورا»:«عشق» است که می‌داند «عقل» از پی تدریس جاویدترین«دین»است! در مکتب «عاشورا»: عاشق: پیِ عشق حق عاقل: پیِ حکمت، دل: در فرصتِ تمرین است «اسلام»بدون«حق»،اسلام«پیمبر(ص)»نیست اسلام ابوسفیان، پرچینیِ پروین است! دین،باغ«سیاست»نیست محصول بَری آسان! فردینیِ«آمون» نیست! میثاقیِ «آمین» است فرزند«علی(ع)»جنگید با پست‌ترین سالوس! آنان که به دل‌هاشان، دشنام‌ترین کین است درباطن مفسدشان: دیوانِ شَمَن‌آیین در ظاهر مصلح‌شان: «ابلیسِ» پرندین است! انگیزۀ دین‌داری، مفتون تکبّر نیست! مرهونِ صداقت در اخلاصِ فرامین است ** ای نام تو مستغنی، از وصف در این چامه یادت همه‌دم جاری،در«مُصحف»خونین است درسی که «سعا»آموخت از«مکتب عاشورا»: «دوری ز مَظالم» در دنیای غلط‌ چین است مکتب شعر امامیه سیدعلی‌اصغر موسوی قم – ۳مرداد ۱۴۰۲ ۷محرم ۱۴۴۵ @saapoem t.me/saapoem https://eitaa.com/saa_institute
صحیفهٔ حکمت📚💐 قلمش ترجمان حکمت شد،لفظ«مایسطرون»قرآن را تادهد بعدشرح عاشورا،درس تازه نژادانسان را شدبهانه«صحیفه»اش دردست،تابه رمز کلام پردازد آشکاراهرآنچه مکتوم است،حکمت بی بدیل قرآن را بعدازآن اتفاق خونین درکربلا، هم کسی نمی دانست دین اسلام درکجاگفته:حق بوددرحیات،انسان را ! درصحیفه شرافت انسان،ارتباطی به معرفت دارد منقبض،ذره وار، تاهرکس واشکافددلایلِ آن را مثل یک آینه که هرشخصی به نُمودی درآن خوشایند است! بادعامی توان شکوفا کرد،منزلت های درس عرفان را گرچه اسلام وهم مسلمانی،همه جا ظاهراً،هویدا بود ! هرطرف عده ای دغل سیما،واسطه کرده آل سفیان را -- با نماز وحدیث و هم فتوا، مثل اهل سقیفه بی پروا خرج بازار حرف خود می کرد،حق شرع و شروط ایمان را در چنان روزگار پویا شد،حکمت و علت «دعا» هایش روزگاری که داشت می بلعید،کام شمشیر نسل انسان را ! جان فدای امام حق ،سجاد،گرچه غربت نصیب دوران است زنده کرده صحیفه اش دائم،حال و روزخراب دوران را افتخار«سعا» همین بس،چون شاعری از تبار آیینه است چامه اش غرق نورمی سازد،خاطر ِمردمِ سخندان را🖋📜 مکتب شعر امامیه مکتب شعر دینی در ایران سید علی اصغر موسوی قم- ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ 🌷🏴🖋️📚 https://eitaa.com/saa_institute
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری در ترکیه 🖋️شعر از سید بزرگوار بشیر حسینی میانجی کانال ادبی فرهنگی سید بشیر https://eitaa.com/sbh110