eitaa logo
مؤسسه فرهنگی سعا
29 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
323 ویدیو
32 فایل
هوالجمیل،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
مضمون زلال نذر حضرت علی اصغر علیه السلام می نشیند گاه بغضی در دل آیینه، آب هر چه می پرسی، سکوت است و نگاهی بی جواب! اشک ها، همواره مضمون زلال معنی اند مثل شبنم لا به لای خاطرات یک کتاب یک کتاب از جنس لاله، واژه واژه دردمند واژگانی آشناتر از سکوت بوتراب(ع) یک کتاب از خاطرات زخمی ظهری بلند جان گرفته در فضای شعله خوی اضطراب ** اندک اندک، پیش می آمد، به پشت خیمه گاه ـ اشک ریزان، با نگاهی منقبض از التهاب کودکی بر روی دستش بود، آرام و قشنگ بی نهایت، خوب رو، مثل شهادت، مثل آب! حلقه زد چندین تبسم، بر لبان خشک او تا نگاهش مثل گُل چرخید سمت آفتاب سیدعلی اصغرموسوی (سعا) قم، 1382 @saapoem
نکته: وهن! وهن در دین و آیین دینداری یعنی :در مکان های اعتقادی «شب» هرچه توانستی «برق» مصرف کنی و «روز» از ساعت «۱۱تا ۱۳یک بعد ازظهر» در دمای «۴۳» درجه برق منازل را برای صرفه جویی قطع کنی!!! بدون توجه به عوارض زجرآورش برای بیماران، پیران، کودکان!!! «وهن در دین و مذهب» یعنی :تداوم جهالت و تخریب نصوص دینی با رفتارهای چندگانه و سلیقه ای که هنوز در کشور نتوانسته نهادینه شود!!! .... و هرگز نخواهد شد!!! هرگز... 🏴🌷🌴
✔️حرف اول، لفظ آخر آسمان را گرفت در مشتش، حرف ِاول به لفظِ آخر زد مثل پروازِ نرم پروانه، پَر و پَر، سوی لامکان پَر زد از بزرگانِ کوی جانان بود، گرچه در گاهواره می آسود! چند ماهی به خاطر لبخند، کودکانه سری به مادر زد با تبسم دل از پدر می بُرد، وقتی آرام، آب را می خورد عاقبت، غرق خون، گلابینه، پیش چشمش، چو لاله پرپر زد! حرمله(لعن)ازمیان انگشتان، نه فقط دید نای اصغر(ع) را عالَمی را دَریدحَنجرِ عشق، که شرر بر جهان اکبر زد! دست ِاحساس را علی اصغر(ع)، می فشارد به هر غزل وقتی هر مُژه سینه‌زن شده با دل، می تواند به کربلا سر زد افتخارم همین که در نامم، می درخشد بزرگی نامش! سرنوشتم چقدر عالی بود، مُهر بر نامِ پاک «اصغر» زد ✅ مکتب شعرامامیه سید علی اصغر موسوی عاشورای 1441- 1398 @saapoem
🌴🏴🌷 هوالحی یا رحمان و یا رحیم شب جمعه،شب رحمت،شب عزاداری ، شب ٨ ماه محرم، شب زیارتی حضرت علی اکبر و اباعبداللّه الحسين علیه السلام، شب دعا و ذکر و یاد عزیزان رفته تاملکوت. به یاداموات بزرگوارمان ذوی الحقوق ،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، "شهدای قیام های عاشورایی و شهدای اخیر جنگ علیه کفار و روح مؤمنین و مؤمنات،شعرا،علمای مکتب تشیع،اندیشمندان و دانشمندان،خادمان و پیشکسوتان خدمت به مردم، مداحان و ستایشگران آل اللّه، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم کشورهای اسلامی و همچنین روح معظم والدین و یاسمین دخت گرامی ام، اموات نسبی و سببی دیگرم،همولایتی ها و هموطنان واموات محترم و معزز اعضای گروه(رحمت الله علیهم اجمعین)،«فاتحه»ای با صلوات بر محمدوآل محمد،عنایت کنید:اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم واهلک عدوهم من الجن وانس، من الاولین والآخرین،آمین یا رب العالمین اجرکم عنداللّه کثیرا🌷🌴🏴🙏 @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🖋️📚
لحظه ی پرواز به: حضرت علی اکبر(ع)🌹 پا مي‏ گذاري در ركاب و دل اسيرت مي‏ شود حتي اسير لحظه ‏هاي دلپذيرت مي‏ شود گفتي كه از زيبايي‏ ات، ديگر ببندم چشم را چون مانع از پروازهاي ناگزيرت مي‏شود! عطر شهادت مي‏ دمد چون از نگاهت، خوبِ من! دل مثل يك آيينه، آگاه از ضميرت مي‏شود امّا چگونه مي‏ توانم دل بگيرم از تو، آه‏ ! وقتي گرفتار نگاهِ سر به زيرت مي‏شود؟ حالا كه مي‏ خوانند نامت را، عزيزم، زود باش‏! آماده شو، هنگام پرواز است: ديرت مي‏شود💐 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۸۲ 🌴🌴🌴 . به نیت ارادت به حضرت علی اکبرعلیه‌السلام🌷🌴 علی الدنیا بعدکِ العفاء یا فؤادی،روحی،عزیزتی🌹. جهت شادی روح تمام جوانان رفته به ملکوت اعلی الهی و شهدای جوان و نوجوان کربلا و عاشورای حسینی و «یاسمن دخت معصومه» ام ،بالنبی وآله، الفاتحة مع الصلواة🌷🌴🏴 @saapoem.
آیینۀ محرم🌷🌴🏴 نعره زد عشق که الگوی شرف را کشتند پسر شیر خدا، شاه نجف را کشتند! آن‌که در عشق، به سودای دلش ایمان داشت داد در راه خدا، هر چه سر و سامان داشت آن‌که در آینه‌اش، جلوۀ حق جاری بود مثل خورشید، پر از پرتو دلداری بود وسعت حکمت آیینۀ او: مشتاقی! لذّت مشرب مشتاقی او: در ساقی! قامت دولت آزادگی‌اش، تا خورشید: که نسنجید سلیمان مرا، با خورشید! دست تقدیر بگو، رسم طریقت بنگر! اوج سودای حقیقت به شریعت بنگر کشتی عقل به تدبیر، اگر می‌نازد کشتی عشق، به سودای خطر می‌نازد! صحبت عشق در این مسئله شیدایی نیست عقل محض است که مشغول خودآرایی نیست! پنجه در پنجۀ افلاک چرا نندازد وقتی از خاک زمین، عرش خدا می‌سازد؟! جلوه در کربِ ‌بلا کرده که گوید: برخیز! با شیاطین زمان، مثل سلیمان، بستیز! هر چه پررنگ شود جنگ، مهیاتر شو در پی دولت حق، از همه سر، بی سر شو! سر و سامان چه کنی، برده و نوکر باشی؟ کور و کر، باربرِ قوم ستمگر باشی نهضت سرخ حسینی، هدفش بیداری ست بر تن کفر، فقط ضربۀ آخر، کاری ست شیعه در آینه تا اینکه محرّم دارد! چه غم از فتنۀ افکار مرخّم دارد؟! مکتب شعر امامیه مکتب شعر دینی در ایران سید علی اصغر موسوی قم - دی 1391 🌷🌴🏴
رنگ خون‌ پرداز🌷🏴 ای سحرسوزِ نگاهِ شمع ِمستان الست ساغر عشق تو را، خورشید چون یازید دست؟! شعله‌خو، آتش‌فزا، مجمر‌فروز کهکشان شد یگانه جلوه‌پرداز دل هفت آسمان عشق تو با ارغوان یک شمه از پرواز گفت ترک لذّت از تولد، رنگ خون‌پرداز گفت! غم به دنبال کسی می‌گشت تا همچون شرار یک نفس بیرون جهد از لا‌به‌لای سنگ و خار دید در بازار، این دل را، که بی‌آیینه است گرد و خاکی، بی‌تعلّق، گم درون سینه است! حسرت دنیا چنان بی‌ترجمانش کرده است بر نبود و بود هستی، بدگمانش کرده است گفت: آیا می‌شناسی جوهر عشق از کجاست؟! گفتش: آری، جان هستی، از شهید کربلاست! گفت: پس، از چه چنین حیران‌نشین سینه‌ای؟ فارغ از شوق تماشاخانۀ آیینه‌ای! باز شو، ای ارغوان داغ در جوش بهار! تا ببینی رسم رستاخیز، همدوش بهار تن بشو با آب دریای محبت، ای عزیز! تا روی در بارگاه عشق مولایت، تمیز هر که با «حُبُ الحُسین» آید به بازار سخن می‌برد رونق از اشعار بلند اهل فن! شعر دینی، حکمت آیینه‌پردازانِ هُوست با کلام‌الله حق در هر شهودی رو‌به‌روست شعر دینی محضر حق را همیشه حضرت است ترجمان مکتب قرآن و آل عترت(ع) است ... .. دل که گرد خاطرش را، پیش‌تر گفتم چه بود! از تن‌آسانی و خوابش، مختصر گفتم چه بود با نوای «یا حسین» از خواب سنگینش پرید! شور عشقِ شعر دینی را به جان و دل خرید من فدای آن قلم، وقتی غزل‌خوان می‌شود ـ با نوای «یاحسین» از غصه پژمان می‌شود! می‌نویسد از مسیر کاروانِ ارغوان می‌نویسد از شرار ارغوانِ کاروان می‌نویسد از شهید غنچه‌های «یا جمیل» می‌نویسد از شهود «عطر سیب» و «یا قتیل»! می‌نویسد: «یا حسین(ع) عاشق‌ترین یحیای عشق» «نیزه» یا «تشت طلا»، قرآن بخوان از نای عشق! از حریم عشق حق در محضر جانان بگو! از عبور کاروانی تا ابد، گریان بگو: ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه‌پوش ارغوان داغ تو زد در بهار سینه جوش چشم‌ها از حیرت آیینه بودن، تر شدند سینه‌ها آکنده از غم‌شعلۀ مجمر شدند آسمان زنجیر عشقت را به پای ناله بست رنگ ماتم بر سکوت آتشین لاله بست ابرها از شرم گریه، بغض کوهستان شدند اشک‌ها از حرمت نامت، ولی باران شدند شعله در دل، سر به زانو، آسمان از غم نهاد بعد سوگت نام خود را تکیۀ ماتم نهاد! چشم سرخ هر ستاره با غروبت، غم گرفت مویه‌گر بر خیمه‌گاهت تکیه زد، ماتم گرفت روی نیزه تا سرت را «حضرت جبریل»(ع) دید! از نگاهش گونه گونه «ارغوان داغ» چید .. ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه‌پوش نغمه تنهایی‌ات می‌آید از میدان به گوش ... .. مهدی آل محمد(عج)، ترجمان خون توست ارغوانی در «بهار» مکتب گلگون توست! ناخدای کشتیِ آکنده از اُوراد نور پس دعا کن تا رسد از آسمان پیک ظهور! مکتب شعر امامیه مکتب شعر دینی در ایران قم - ١٣٩۵ 🌷🌴🏴
🌷🏴اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا [إِمَامِنَا] وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا،وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ🌷🏴
🌴🌷 اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ حَتَّى لا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا [إِمَامِنَا] وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا،وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. 🌷🌴📜
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !💐 « پروردگارا، ما جمیع ‌مسلمانان‌، با تضرّع ‌و ابتهال‌ بدرگاه‌ تو، از سویدای ‌دل‌خواهانیم ‌که‌: دوره ‌ای‌پسندیده‌ پیش ‌آوری‌که ‌در آن ‌دوران‌، اسلام‌ و یاورانش ‌را سربلند فرموده‌ نفاق ‌و پیروانش‌ را ذلیل ‌و خوار گردانی‌! و ما را در آن دولت ، از زمرۀ خوانندگان مردم بسوى اطاعت تو ، و از راهبران بسوى راه خود قرار دهى !و بدان وسیله بزرگوارى دنیا و آخرت را نصیب ما گرداندى💐🌴 @saapoem
عشق حق🌷 ["گه دلم در پیش تو، گه پیش اوست رو که در یک دل نمی گنجد دو دوست!"] {عمان سامانی} عشق گاهی رد پایش در بلا معلوم نیست خصلتش تقدیریاتخفیف هرمعدوم نیست عارضش خوانی، نخوانی،درکنارعقل ودین اختیاری درشکوه جبری اش معلوم نیست! در قیام کربلا، همواره نامش بر زبان: عشق وعشق...،امانفوذش برکسی مفهوم نیست نو قلم‌ها دائماً در شعر جاری می‌کنند حرف عشقی را که حتی درجهان مرسوم نیست! مبدا و مقصد برای عاشقان پیرایه است "عشق حق"جزدرقیام حضرت قیوم نیست ... روز عاشورا پسر را دید دراوج شکوه آمده ازسمت میدان خسته ومصدوم نیست هردو چون یک تن، درآغوش هم وغرق نگاه مغتنم وقتی که جز برداغ دل مختوم نیست! روی زیبای" علی" تنها ملاک دل نبود قدّ و بالا، از صفای دلبری محروم نیست با خودش فرمود: دریک دل نمی‌گنجددو دوست! این سخن درذات عشق اولیا، مکتوم نیست اذن میدان داده، در قاب تماشا گریه کرد گرچه هرجنگاور دشمن شکن، مظلوم نیست پرچم خونرنگ ثارُاللهی‌ اما در جهان جزبه حکم عشق حق،دربزم خون،محکوم نیست! در" شهادت"مستتر گردیده تنها"عشق دوست" ترجمان عصمتش جز دردل" معصوم" ‌نیست عاشق از سودای عشق حق نمی‌بازد وجود! دل ببازد، سر ببازد، عاقبت مغموم نیست تجربه کرده "سعا" چون تلخی اندوه را! مویه درداغ جوان،هرگز مرا مذموم نیست🌷 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم- ٢۴تیر ١۴٠٣ ٨محرم ١۴۴۶ @saapoem