eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
31 دنبال‌کننده
620 عکس
226 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکیبا مرد عاشورا شکیبا مرد میدان‌ها، دل دائم شکیبت را میان شعر می‌جویم نه اندوه غریبت را اگر چه صبح عاشورا به چشمان می‌نهم مولا بهشتانه شمیم تربت ِطِیب طبیبت را - و می‌گریم :"بُکاءَ الفاقِدین"هردوچشمی را که داردداغ‌ها بردل، رخ از خون خضیبت را - ولی همواره می‌بالم به قد و قامت نامی که ده‌هاقرن افکنده به خواری،صد رقیبت را! تمام خیر در ظاهر، تمام خیر در باطن جهان در ترجمه عاجز، مواعید نصیبت را! نمانده از تمام شرّ به گیتی هیچ عنوانی بنازم قدرتِ پنهانیِ "امن یجیب"ات را چه مصداقی ازاین بهترکه درمیدان نشان دادی: به نوزادان علی اصغر، به پیران هم حبیبت را! 🌷 برای عشق حق بردی به قربانگاه جان خود بنازم در میان داغ‌ها، صبر عجیبت را! خدا هم در کنار پرچم خونرنگ عاشورا نشان داده به عالم دائما، نام نجیبت را حسین و هم حسن هردو، دل و جان"سعا" هستند مکن شرمندهٔ احسان در این ساعت، ادیبت را🖋️📚 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۶تیرماه ١۴٠٣ ظهر عاشورا ١۴۴۶ @saapoem 🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴شام غریبان🌷 ای بغض هایت گشته در نای گلو، گم امشب عزادار تو ام، در شهر تو، قم با شمع ها نجواکنان یاد تو هستم مثل حرم، هم جمکران، یاد تو هستم وقتی که با یاد تو نجوا می کند، دل اندوه خود را در تو پیدا می کند، دل اندوه دل، نی ناله های نی نوایی ست آکنده از خون گریه های کربلایی ست دل، گرد غم از غربت آیینه دارد غم شعله از خاکستری دیرینه دارد امشب اگر سوزی نهان بر جان نشسته تار مرا، پود مرا، از هم گسسته از داغ تو، بانو، شرار افتاده بر دل آتش به سینه می برم، منزل به منزل! داغ تو را من در سکوت هر ستاره با بغض دل ها می شمارم، پاره پاره شام غریبان لحظه ای که گریه کردی یاد تو مانده در نگاه هر ستاره! تو دردهایت را فروخوردی به گریه من درد خود می سازم از یاد تو چاره یادآور گهوارۀ خالی، غم تو ست لالا بگو امشب بخوابد گاهواره! همراه بابا، چشم در چشم قشنگ¬اش گاهی پیاده، گاه می رفتی سواره! غمنامه هایی را که می خواندی به بابا هر بار می خوانم به یاد تو، دوباره گویی مسیر کاروان را بسته ناله می آید از زنجیر دل، اندوه واره دارم هوای جان فشاندن در غم تو ای خفته دردامان شب، ای ماه پاره🏴🌷 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۹۰
شیعهٔ مخلص انقلابی شیعهٔ مولا علی هستیم، اما در سخن کارمان حرافی و تعریف شاز از ما و من انقلابی و مسلمان، کارمند کار کن! در عمل، اما برادرهای دینی خوار کن!! پیرو اصل ولایت، لحیه دار، قم پسند! درنهان، اما به لب درحل مشکل، پوزخند!! حافظ خون شهیدان، در سرودوشعرجنگ! در ادای حق " عُسر"همقطاران، مانده لنگ!! کار یک ماهه به چندین سال در رفع و رجوع! خلع ید گرداننده آن را در همان بدو شروع!! ... الغرض، ما نیک مردان از ملائک برتریم! هرکه با ما کار دارد، آبرویش می‌بریم !!! ارزش ما را ولایت شدمحک، با کار نیست! هرچه می آید سر مردم بیاید، عار نیست!! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ۲۷ تیرماه ١۴٠٣ ١١محرم الحرام ١۴۴۶
شیعهٔ مخلص انقلابی شیعهٔ مولا علی هستیم، اما در سخن کارمان حرافی و تعریف شاز از ما و من انقلابی و مسلمان، کارمند کار کن! در عمل، اما برادرهای دینی خوار کن!! پیرو اصل ولایت، لحیه دار قم پسند! درنهان، اما به لب درحل مشکل، پوزخند!! حافظ خون شهیدان، در سرودوشعرجنگ! در ادای حق " عُسر"همقطاران، مانده لنگ!! کار یک ماهه به چندین سال در رفع و رجوع! خلع ید گردانده آن را در همان بدو شروع!! ... الغرض، ما نیک مردان از ملائک برتریم! هرکه با ما کار دارد، آبرویش می‌بریم !!! ارزش ما را ولایت شدمحک، با کار نیست! هرچه می آید سر مردم، بیاید عار نیست!! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ۲۷ تیرماه ١۴٠٣ ١١محرم الحرام ١۴۴۶
🌴بقیع ای خفته ی در پناه تاریخ ، بقیع آیینه نمای آه تاریخ ، بقیع مصداق تمام غصه هامان هستی مظلومترین نگاه تاریخ ،بقیع !🌴 @saapoem
🌴🌷شهود امامت ( نذر امام سجاد علیه السلام) سلسله ی عشق برد سوی حریم بقا آن که اسیرش شدند، صف به صف آیینه ها سلسله ی عشق برد، ناله کنان، نام او تا به رکوع آورد قامت قدر و قضا سلسله واشد ز هم، قصه جدا شد ز هم گشت عیان راز عشق، در سفر کربلا وه چه سلوکی شگفت، از حرم آغاز شد تا حرم دیگری، جلوه کند «إنَّما» نام اسارت مبر، در سفر سالکان کشف حقیقت مکن، ای به خطا مبتلا ! جوهر هستی اگر، تاب تناقض نداشت قید معمّا بزن، عِرض و عَرَض کن رها هست «امامت» شهود، جلوه گر هست و بود سنگ شنیدی چه گفت، در حرم کبریا[1]؟ [1] . اشاره به واقعه حجرالاسود و شهادت به امامت امام زین العابدین(ع). مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی ۳۰ آذر۱۳۹۰-قم 🌴🌷📚 السلام @saapoem
🏴حضرت امام ابالحسن علي بن الحسين(ع) 🖋️سیدعلی اصغرموسوی بقيع، فقط يادگار غربت امام مجتبي(ع) نيست، كه غريبستان داغ‌هاي نينوايي چهارمين حجت خداوند در زمين است؛ غريبستان فرزندي از فرزندان حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، همان خورشيد پرفروغ عبادت و هدايت، همان هم‌نام مولايي كه مجموع صفات الهي بوده و هست؛ اصل و فرع تمام اوصاف حسنه! «علي» همانند نيايَش؛ در شجاعت و غيرت، در متانت و كمال، در عبادت و تسبيح، در كرامت و جود! او ادامه انبيا و تبلور انديشه‌هاي الهي در عصر خويش بود: اشراق آدم(ع) در نگاه؛ صداقت نوح(ع) در زبان؛ ايمان ابراهيم(ع) در دل؛ شهود موسي(ع) در بيان؛ قدرت عيسي(ع) در نفس؛ نور محمد صلی الله علیه و آله در جبين؛ بلاغت علي(ع) در بيان؛ صداقت زهرا(س) در زبان؛ كرامت حسن(ع) در نفس و شهامت حسين(ع) در دل، صفاتي‌اند كه از او «زين العابدين» ساخته بود. غربت‌نواز دل غريبان؛ آرامش دل يتيمان؛ خلوت‌فروز سينه بي‌پناهان و فروغ ديده دردمندان بود. خورشيدي از منظومه كوثر بود كه انوار الهي‌اش از مدينه تا شرق و غرب عالم سايه خواهد افكند و درماندگان طريق سعادت را به رستگاري رهنمون شد. امامي كه از عاشورا سخن‌ها داشت و در يك روز، تنها يك روزتمام، غم‌هاي عالم را تجربه كرد. از دارالاماره كوفه تا دارالخلافه شام، ذره ذره جسم و جانش در فشار غم‌ها و زنجير‌ها و از آن بدتر با رفتار ناشايست امت نادان، آزرده شد، ولي تمام آن مصائب نتوانست سيد عابدان و امام ستايشگران را به زانو در آورد. در شام تيره‌روز ستمگران، همچون خورشيد بر منبر جد خويش رفت و خود را چنين معرفي كرد: «ايها الناس! منم فرزند مكه و منا، منم فرزند زمزم و صفا، منم فرزند فاطمه زهرا(س)، منم فرزند دخت نبي مصطفي صلی الله علیه و آله ، منم فرزند خديجه كبري(س)، منم فرزند امام مقتول به تيغ اهل جفا»، منم فرزند شهيد لب تشنه كربلا، منم فرزند آن‌كه شما مردمان، او را با لب تشنه به شهادت رسانديد... . شهر شام؛ شهر فرومرده در جهل اموي را، تلنگر دستي «الهي» نياز بود تا پرده از چهره رياكاران و رفتار فريب‌كارانه آنها باز گيرد. خطبه‌هاي امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س)، شرافت نبوي و صداقت علوي، نجابت وجودي اهل بيت(ع) را به شاميان معرفي كرد و قصرنشينان ميمون‌باز اموي دوباره مثل روز بدر به خفت و خواري مبتلا شدند. آي مدينه، به خود ببال كه عرش به خاك گرانبهاي تو رشك مي‌برد. كسي را كه آغوش گرفته‌اي، زيبا ستايشگر حضرت حق، سيد عابدان و امام عبادت كنندگان، فخر عالم امكان، افتخار تمام اولياءالله است. صلوات و درود خداوند بر تو باد اي صاحب صحيفه عشق، اي آيينه مكارم اخلاق، ترجمان نور؛ حضرت علي بن الحسين(ع)! مولا جان، يا ابالحسن، سلامت باد! سلامت باد هر لحظه‌اي كه با ياد خدا به سر مي‌بريم! سلامت باد در ذكر و تشهد، در ركوع و سجود، در قنوت و سلام! سلامت باد در برگ برگ صحيفه‌هاي عشق، در توسل و كميل، در «ياسين» و «كوثر»، در عطر لحظه لحظه «قدر» و «الرحمن»؛ در تك‌تك دعاهاي اوقات! سلامت باد در لحظه لحظه‌اي كه نفس مي‌كشيم و در سايه شما اهل‌بيت(ع)، سرافرازترين مردمان زمينيم؛ سرافراز از پاكي جسم و جان، زلالي روح و روان! مولا جان، علي بن الحسين(ع)، سلام و درود خداوند بر لحظه‌اي كه خاك مدينه، بوسه بر قدمت زد و بر لحظه‌اي كه تربت «بقيع» تن شريفت را در آغوش گرفت! درود خداوند بر لحظه‌اي كه ديگر بار، مبعوث خواهي شد و در آستان قرب الهي، ما شرمندگان آستان آسماني‌ات را شفاعت خواهي كرد! مکتب شعر دینی درایران 🖋️📚 قم -١٣٨۴