eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
30 دنبال‌کننده
580 عکس
223 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
پیاده دیروز "شاه" امروز!! "پیاده آمده بودی "! کنون سواره شدی؟! بدون کار رسیده، هزار کاره شدی! نبود پشت لبت مو، شبیه مغبچگان! دوانده مور به صورت چه خوش قواره شدی!! "زبان" بلد که نبودی! به لطف "حداد"ان ! سخن نگفته به چشمک، پراز اشاره شدی شبیه جغد به ویرانه های شعر وطن میان مصرع خالی چه استعاره شدی!! مواظب نخ خود باش بر فراز درخت!! وزیده بادی و دیدی که : پاره پاره شدی!!! "سعا "شبیه تو هرگز سخن نخواهد گفت! تو ننگ قوم پریشان دل هَزاره شدی! نمک شناس نه ای، ای نی فرو در آب! ننال از سر دردی که باش چاره شدی!! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ مرداد ١۴٠٣ @saapoem84 @saapoem 📜📚📲
هوالعلیم مثلی جاودانی هست که می گوید : " آزموده را آزمودن، خطاست"! سال هاست که خطا پشت خطا مرتکب می شویم(البته ما بردگان که نه ارباب ها) و سِمت و میز و صندلی وزارت در دستگاه شطرنجی طوایف اُلیگارش هر چهارسال یا هشت سال با همان افراد و همان بضاعت، جابجامی شود!!! "فرهنگ و هنر و ادبیات" که سال هاست در این مملکت ملوّن به دیانت مرده و فراموش شده است، اما انصاف هم خوب چیزی است! عالیجناب اگر بیل زن خوبی بودند که باغستان فرهنگ و هنر در ٨ سال وزارت ایشان نمی خشکید؟! قحط الرجال بودن مملکت را قبول داریم و بزرگی صندلی وزارت المفاخر را که باید با سایز کت و شلوار معظم له تناسب داشته باشد، اما خوب باید "حرف تازه" ای هم برای رنگ کردن جماعت "عوام الفرهنگ" درکار باشد؟!! عجیب نیست این چرخهٔ میدانی دوار بیهوده؟!! عجیب نیست؟! اللهم أجعل عواقب امورنا خیرا بحق القرآن و اهل البیت علیهم السلام، آمین یارب العالمین 📜💐📚🙏
خورشید شرمناک تر از همیشه طلوع کرده است. گوشه چشمی به دروازه "شام" می اندازد؛ چقدر پستی این قوم گسترده است؟! پانصد هزار مترسک دهل نواز و مطرب دف نواز، با امیران "زر و زور و تزویر"! اینان به استقبال کدامین فتح الفتوح آمده اند؟! افسوس که مردم شام "رومی" اند! دینشان، شرافتشان، تخت و بخت و "خلافت" شان رومی است؛ در ازدحام چشم های پلید "زر پرست". در انبوه نظاره گران، قرآن خونین، قرآن مجسم رفته بر روی نی؛ چه زیبا آیه های عشق را تلاوت می کند ! "کاروان کربلا" وارد شام می شود ؛ شهری که در و دیوارش، بوی کفتار، بوی یزید، بوی مروان، بوی عفونت دهان های آلوده به شراب می دهد. شهری که "خلیفه" اش، سگ و شراب و میمون را به "مشاوره" بر می گزیند و "خلیفه گاهش" محل خودنمایی فرزندان "حرام" است و مردمان کوچه و بازارش، حتی به اندازه "نوک بینی شان" از "اسلام" اطلاع ندارند! چه جای شگفتی است؟ اگر "چوب خیزران" جرأت زیاده روی و دراز دستی کند! اگر حریم حرمت رسول خدا (ص) را اوباش شامی، "غنیمت جنگی" می پندارند! اگر اهالی غیرت و شرف و آزادگی را تنها به بهانه "اعتراض" به عملکرد آن ها، گردن می زنند! اگر حتی به غربت غریبانگی و وسعت اندوه حضرت رقیه (س) رحم نمی کنند! یکی باید برخیزد و پرده ی رنگارنگ فریب را از چهره این "بت" فرومایه جاهل، فروکشد! یکی باید باشد و بگوید: «چه امر عجیب و عظیمی است که نجیب زادگانی که لشکر خداوندند، به دست "طلقاء" که لشکر شیطان اند کشته شوند؟! ای یزید! اگر امروز ما را "غنیمت" خود دانستی، زود باشد که این غنیمت، موجب "غرامت" تو گردد. در هنگامی که نیابی، مگر آن چه را که از پیش فرستاده ای»[1] یکی باید برخیزد و خود را چنین معرفی کند: «ایها الناس! منم فرزند مکه و منا، منم فرزند زمزم و صفا! منم فرزند فاطمه ی زهرا (س)، منم فرزند دخت نبی مصطفا(ص)، منم فرزند خدیجه کبری(س)، منم فرزند امام مقتول به تیغ اهل جفا»، منم فرزند "شهید لب تشنه" کربلا.[2] گویی شهرشام ؛ شهر فرومرده در جهل اموی را، تلنگر دستی "الهی" نیاز بود؛ تا پرده از چهره ریایی و فریب کارانه اش باز گیرد . با خطبه های حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) شرافت نبوی و صداقت علوی نجابت وجودی اهل بیت (ع) را به شامیان معرفی کرد. " و قصر نشینان میمون باز اموی" دوباره مثل روز "بدر" به خفت و خواری مبتلا شدند...سال ها گذشته است اما چه کسی می تواند بگوید خون حسین (ع) از جوشش افتاده ؟! نگاهی آراسته به وجدان می باید انسان های مغرض را؛ تا ببینند این خیل عظیم عاشوراییان را ، که هر ساله تنها در کشور بی سامان عراق ، در راه زیارت حضرت سید الشهدا ابا عبدالله الحسین (ع)چه تعداد شهید می دهد؛تا چه رسد به قیام های مرتبط با مکتب جهانی عاشورا ؟! ...سال ها گذشته است اما چه کسی می تواند بگوید خون حسین (ع) از جوشش افتاده ؟! نگاهی آراسته به وجدان می باید انسان های مغرض را؛ تا ببینند این خیل عظیم عاشوراییان را ، که هر ساله تنها در کشور بی سامان عراق ، در راه زیارت حضرت سید الشهدا ابا عبدالله الحسین (ع)چه تعداد شهید می دهد؛تا چه رسد به قیام های مرتبط با مکتب جهانی عاشورا ؟! اربعین و عاشورا تنها دو روز از روز های سال و دو کلمه از کلمات عربی- فارسی است ؛ اما ذات این کلمات با نام مردی سترگ عجین شده اند. مردی که در عرصه حیات بشری زنده ترین مرد است و آرمانش پویا ترین آرمان ! کدامین تمدن توانسته به اندازه تمدن عارفانه – عاشقانه ی عاشورا این مقدار ماندگاری داشته باشد ؟! کدامین فرمانروا توانسته در طول تاریخ به اندازه امام حسین (ع) بر دل وجان آدمی این مقدار حکومت کند ؟! کدامین رهبر در جامعه توانسته در جهان این مقدار فدایی داشته باشد؟! فدایت شوم پسر فاطمه(س) ! کیستی ای جان ؟! که این گونه جانانه دوستت داریم . سلام و درودمان بر تو ! تویی، که تمام هستی بدون نام تو صفایی ندارد . صل الله علیک یا ابا عبدالله ! ** نویسنده : سید علی اصغرموسوی تکثیر بارعایت " امانت " بلامانع است —---------------------------------------------------------------------------------------------— [1] بخش از خطبه ی حضرت زینب (س) [2] همان 1382قم- /
🖋️اربعین تداوم عاشورا اجتماعی که عشق می سازد، در مسیرش رکود عادت نیست «اربعین»یک تکامل دینی، اربعین تابع سیاست نیست! این سلوک از جهات عرفانی، انقلاب "جهاد با نفس" ست! عاشقان "حسین" را هرگز، در سر اندیشه ریاست نیست ای که با هیزم «سیاست» نیز، می پزی ذهن خام مردم را "اربعین"جابجا نخواهد شد، غیر از این در قلم صراحت نیست! این مسیر از سلوک حق برپاست،اجتماعش به عشق حق پویاست بر زبان و دلش همان گویاست، که به جز نیّت عبادت نیست! تجربه دارم از جوانی خود، سال هایی که "جنگ" برپا بود: می کند در مسیر خود را گم، هر که را جرأت و جسارت نیست! اجتماع عظیم مردم را، صرف فهم ضعیف خود نکنید! این تداوم به لطف«عاشورا»ست،«کارنُوال»عموم ملّت نیست! از زمان ابوالبشر تا حال، این ارادت به هر زبان جاری ست عشق آزادمرد دوران ها، در پی گفتمان عادت نیست از زوایای مختلف هر روز، می شود بحث "کربلا" جاری که چرا در مسیر تاریخش، خط پایان در این عبارت نیست؟ "آرمان سترگ آزادی" ترجمان قیام عاشوراست تا ابد جاری است با"هیهات"درپی اش ذلت اسارت نیست جان فدایت حسین، مولا جان، آیت"عشق" و "عقل" و "آزادی" درمیان قوافی این شعر، واژه ای بهتر از «شهادت»نیست چون شهادت رهین نامت شد،درکتاب حیاتِ تحسین گر از ازل تا ابد«رسالت»را، وارثی چون تو در«امامت»نیست مکتب ات آرمان «مهدی»درانبساط عدالت و تقواست آستانت نماد حق خواهی ،هرکجا صحبت عدالت نیست! دست ها خالی اندو دل هاتنگ،مردمان جان پناه می خواهند در چنین روزگار،وقتی که خبراز امتدادرأفت نیست! مهرخود ازدلم دریغ مدار،ای که هستم به عشق تو زنده! گرچه اینک"سعا" به لطف گناه، لایق التفات حضرت نیست. مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۵شهریور۱۴۰۲ اربعین، صفر۱۴۴۵
🌷🌴📜 أربعين : یعنی وصول به کمال در چهلمین روز از «چله نشینی»! اربعین روز کمال برای «عارفان» است! روز کمال «جناب جابر بن عبدالله انصاری» (رضوان اللّه تعالی علیه) تادرس «معرفت اللّه و معرفت رسول اللّه و معرفت مکتب ولی اللّه» را با «زیارت اربعین» به پایان برساند 📜📚🌷🌴 @saapoem ارغوان داغ (اربعین) ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ، تو زد در بهار سینه جوش رفتم از دل تا بپرسم، قصه‌ی اندوه چیست؟! این که در من شعله‌ها افروخته، از داغ کیست؟! عشق و عقل آیینه‌سان، فانوس دل افروختند اشک و مژگان، هر دو با هم در تماشا سوختند وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست ای فدای لحظه‌های سرخ یادت زندگی زندگی بی یادتو ،می افتد از تابندگی ! با تو هر قومی، بلند‌آوازه از بیداری است بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت‌واری است اربعین تا اربعین ،صدقافله مهمان توست معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست اربعین تا اربعین ،صد پیر با جابر قرین با تو می گیرد به یاد اربعینت ، اربعین🌷🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خاطره مرحوم قیصر امین‌پور از ابداع و ذوق شعری استاد شهریار
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۲۹۲ سلام ألف — مِتُّمْ = اولین حرف با میم کسره دار ب — مُتُّمْ= اولین حرف با میم ضمه دار هر دو کلمه بمعنای ( مُردید ) باشد. از نظر لغوی بین این دو کلمه تفاوتی نیست. از نظر صرفی هم هر دو وجه جائز دانسته شده است. امّا سؤال اینجاست که در کلام وحي در جایی آمده ( مِتُّمْ ) و در جای دیگر آمده ( مُتُّمْ ) چرا؟ و این سؤالی است که نه صرف به یافتن جواب قادر است و نه لغت. فقط باید به سیاق آیات شریفه مراجعه کرد. البته عرض کنم که إستنباط و إستخراج مفهوم به هر طریق ( چه سیاق چه لغت و صرف و نحو و بلاغت ) کارِ هر کسی نیست. متخصص می‌خواهد. علماء علم صرف حرکات را به سه گروه تقسیم کرده‌اند: ۱— فتحه که آن را أَخَفّ ٱلحرکات و سبک‌ترین حرکت می‌دانند و علماء تجوید هم در قراءت حروف قلقله ( قطبجد ) معتقدند که قلقله میل به فتحه دارد. چرا چون فتحه سبک‌ترین حرکت است ۲— کسره که آن را بینابین می‌دانند ۳— ضمه که به قول علماء أَثْقَل ٱلْحرکات و سنگین‌ترین حرکت است. حال با این مقدمه به سراغ آیات شریفهٔ قرآن کریم برویم. ألف— أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذا مِتُّمْ وَ کُنْتُمْ عِظاماً أَنَّکُمْ مُخْرَجُونَ ( مُؤْمِنُون ۳۵ ) کلام کفّار است که گفتند آیا این شخصی که إدعای پیامبری دارد شما را وعده می‌دهد به اینکه وقتی مُردید و به استخوانهای پوسیده تبدیل شدید بیرون آورده خواهید شد. ب— وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ في سَبیلِ ٱللّٰهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ ٱللّٰهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ ( آل عمران ۱۵۷ ) و حتماً و به خدا قسم، اگر کشته شوید و یا بمیرید شما را مغفرت و آمرزش و رحمت از جانب خداوند خواهد بود که از آنچه مردم جمع می‌کنند بهتر است. وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَی ٱللّٰهِ تُحْشَرُونَ ( آل عمران ۱۵۸ ) و حتماً به خدا قسم، اگر کشته شوید یا بمیرید به سوی خداوند متعال محشور می‌شوید. امّا توضیح: ( مرگ ) حقّ است و به قول معروف شتری است که به باب منزل همگان جای می‌گیرد. البته که وقوع سَکَرات مرگ و سختیِ جان کندن بر هیچ کس مخفی نیست. لذا کلمه ای بصورت ( مَتُّمْ ) یعنی با ( میم فتحه دار ) اصلاً نداریم چون مرگ به هر صورت که واقع شود سبک و آسان نیست در نتیجه فتحه که سبک‌ترین حرکت است در این کلمه راه ندارد. می‌ماند دو کلمهٔ ( مِتُّمْ ) یعنی با ( میم کسره دار ) و ( مُتُّمْ ) یعنی با ( میم ضمّه دار ): تصوّر کنیم وقوع مرگ بر آن کس که در اثر کهولت سنّ در فراش خود خوابیده و فرزندان و همسایگان و أقارب در کنار او هستند دشوارتر است یا آن کس که در ولایت غربت و تنها و در أثر حملهٔ دشمن کشته می‌شود؟ مسلّماً صورت دوم دشوارتر و سنگین تر است. در نتیجه ضمّه که سنگین‌ترین حرکت است برای مفهوم سنگین‌تر آمده که بیانگر سختی و دشواریِ کشته شدن در میدان جنگ، باشد. سیاق آیاتی که از نظر گذشت و حاوی کلمهٔ ( مُتُّمْ ) است گویای وقوع مرگ در مسیر جنگ و یا کشته شدن در کوران جنگ است. ولی سیاق آیهٔ ۳۵ مؤمنون گویای مردن در فراش است که مرگ بر او واقع شده و در قبر خوابیده و استخوانش پوسیده است. لذا ( مِتُّمْ ) با ( میم کسره دار ) آمده تا گویای سبک تر بودن مرگ بر چنین شخصی باشد. اینکه چرا در ۱۵۷ آل عمران ابتداء ( قُتِلْتُمْ ) و بعد ( مُتُّمْ ) آمده ولی در ۱۵۸ آل عمران ابتداء فرموده ( مُتُّمْ ) و بعد فرموده ( قُتِلتُمْ ) به امید خداوند متعال إِنْ شاءَ ٱللّٰهُ در مقال دیگر سخن آورده شود. إلتماس دعاء هشتم صَفَر ٱلْمُظَفَّر ۱۴۴۶ ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ https://eitaa.com/joinchat/3980395085C2705350eb2
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۲۹۳ سلام ألف— وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ في سَبیلِ ٱللّٰهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ ٱللّٰهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ ( آل عمران ۱۵۷ ) ب— وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَی ٱللّٰهِ تُحْشَرُونَ ( آل عمران ۱۵۸ ) ترجمهٔ هر دو آیهٔ شریفه در شمارهٔ ۲۹۲ گفته شد که به تکرار نیاز نیست. سؤال اینجاست که در آیهٔ ( ألف ) کلمهٔ ( قُتِلْتُمْ ) مقدّم و کلمهٔ ( مُتُّمْ ) مؤخّر آمده در حالیکه در آیهٔ ( ب ) بر عکس، کلمهٔ ( مُتُّمْ ) مقدّم و کلمهٔ ( قُتِلْتُمْ ) مؤخّر شده است. چرا؟ با اینکه دأب و عادت بنده نقل تاریخ نیست ولی برای توضیح این مسأله باید یاد داشته باشیم وقتی قرار شد جنگ أُحُد برقرار شود جمعی از منافقین گفتند اگر در جنگ شرکت کنید کشته می‌شوید و ارزشمندترین موجودیِ خود را که جان باشد از دست می‌دهید و این کار هیچ ارزشی برای شما ندارد. یکی از منافقین بنام عبد الله أُبَيّ سیصد نفر از لشکریان إسلام را با همین شایعات، از حضور در جبههٔ حقّ برگرداند. مشکل اینجاست که اینها از مقام شهید خبر ندارند. غافلند که شهداء راه خدا اگرچه ( مَوْتیٰ ) هستند ولی ( أَمْوات ) نیستند. فرق است بین دو لفظ ( مَوْتیٰ ) و ( أَمْوات ). آیهٔ مورد بحث میفرماید: مغفرت و رحمت خداوند متعال شامل کسانی است که در راه خدا کشته می‌شوند و یا أفراد صالح بوده و از دنیا رفته اند. یعنی آیهٔ ( ألف ) در مقام إبطال کلام باطل منافقین است. یعنی شهادت در راه معبود عالی‌ترین مقامی است که نصیب هر کسی نمی‌شود. لذا ابتداء سخن از شهادت و کشته شدن در کوران جنگ یا در مسیر رفتن به جهاد و سپس مردن در فراش را بیان فرموده است. آیهٔ ( ب ) گویای حقیقتی دیگر است. اینکه ( مرگ ) برای همگان واقع می‌شود و فرار از جنگ باعث فزونیِ عمر و تعویق مرگ نیست. یعنی آیهٔ ( ب ) بصورت کلّي تکلیف همه را روشن کرده و لذا ابتداء مردن و سپس شهید شدن را می‌فرماید و اینکه همگان محشور و در مقابل ترازوی عدالت إلهي حاضر می‌شوند. نتیجهٔ عملکرد منافقین در اینجا ختم نشد. جمع کردن غنائم بعد از پیروزی مسلمین، منجرّ شد به حملهٔ مجدّد دشمن و شکست ظاهریِ جبههٔ حقّ علیه باطل و دین علیه کفر. لَقَدْ صَدَقَکُمُ ٱللّٰهُ وَعْدَهُ بتحقیق که خداوند متعال وعدهٔ خود را به شما محقّق کرد. إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ آنگاه که آنها را به شدّت و به سرعت می کشتید. شدّت و سرعت قتل را قرآن مجید به ( حِسّ ) تعبیر فرموده است. حَتّیٰ إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ في ٱلْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَریٰکُمْ ما تُحِبُّونَ ( آل عمران ۱۵۲ ) تا وقتی که شما فَشَل شدید و در این موضوع ( یعنی موضوع جمع آوری غنائم ) نزاع کردید و از أمر مقام محترم فرماندهی یعنی دستور حضرت مولانا جناب خاتم الانبیاء ( عَلَیْهِ وَ عَلیٰ آلِهِ ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) سرپیچی و نافرمانی کردید. پس از اینکه خداوند متعال به شما چیزهایی را نشان داد که دوست داشتید. عدّه ای از شما دنیا طلب بودید و عدّه ای از شما آخرت طلب بودید: مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ ٱلدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ ٱلْآخِرَةَ ( آل عمران ۱۵۳ ) در همین جنگ أُحُد بود که جناب حَمْزهٔ سیّد ٱلشُّهَداء ( عَلَیْهِ ٱلسَّلامُ ) به شهادت رسید و هِند ملعونهٔ جگرخوار چنین جسارتی را مرتکب شد. بله. مال دنیا برای کسانیکه سست ایمان هستند دوست داشتنی است. بزرگی را گفتند: مال دنیا به چه می‌ماند؟ گفت: به آب دریا که شور است. هرچه از آن نوشیده شود به تشنگی می‌افزاید. گاهی حُبّ دنیا، گاهی نفوذ نفاق، گاهی وسوسهٔ شیطان، باعث شکست آدمی می‌شود. می‌رسد زمانی که چشم باز می‌کنیم می‌بینیم یک عمر تلاش و زحمت از میسره به میمنه و مال دنیا را جمع کرده ایم برای چه کس؟ برای وارث. چه چیز نصیب خودمان شده؟ وِزر و وبال و گناه و معصیت. حضرت مولانا جناب إمام سیّد ٱلسّاجِدین ( سَلامُ ٱللهِ عَلَیْهِ ) اینگونه دست به دعاء برمی‌دارد: خدایا. حُبّ دنیا را از دلهای ما خارج کن. أَخْرِجْ حُبَّ ٱلدُّنْیا مِنْ قُلُوبِنا. ( آمینَ ) عارفی را گفتند: چه می‌کنی؟ گفت: کلاه بر سر دنیا می‌گذارم. گفتند: چطور ممکن است؟ گفت: نان دنیا می‌خورم ولی برای آخرتم کار می‌کنم. راه بسیار بعید و دشوار است. باید توشه برداشت. کلام سوزناک حضرت مولانا جناب إمام أمیر ٱلمؤمنین ( سَلامُ ٱللهِ عَلَیْهِ ) در این باره این است: آهٍ مِنْ قِلَّةِ ٱلزّادِ وَ طُولِ ٱلطَّریقِ وَ بُعْدِ ٱلسَّفَرِ وَ عَظیمِ ٱلْمَوْرِدِ ( نهج‌البلاغه، حکمت ۷۴ ) إلتماس دعاء نُهم صَفَر ٱلْمُظَفَّر ۱۴۴۶ ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ https://eitaa.com/joinchat/3980395085C2705350eb2
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۲۹۴ سلام ألف— ذُوقُوا عَذابَ ٱلنّارِ ٱلَّذي کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ( سجده ۲۰ ) ب— ذُوقُوا عَذابَ ٱلنّارِ ٱلَّتي کُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ ( سَبَأ ۴۲ ) ترجمهٔ فارسیِ دو آیه حدوداً یکسان است: بچشید عذاب آتش را که آن را تکذیب می‌کردید. سؤال اینجاست که در آیهٔ ( ألف ) آمده ( أَلَّذي ) و ( بِهِ ) ولی در آیهٔ ( ب ) آمده ( أَلَّتي ) و ( بِها ). چرا؟ عرض کنم که ( أَلَّذي ) را بگوییم ( موصول مذکّر ) و ( بِهِ ) را بگوییم ( ضمیر مذکّر ). نیز ( أَلَّتي ) را بگوییم ( موصول مؤنّث ) و ( بِها ) را بگوییم ( ضمیر مؤنّث ) از طرف دیگر کلمهٔ ( عَذاب ) را مذکّر در نظر بگیریم و کلمهٔ ( أَلنّار ) را مؤنّث فرض کنیم. حال اینگونه نتیجه می‌شود که ( أَلَّذي ) و ( بِهِ ) که مذکّر هستند به ( عَذاب ) برمی گردند. و ( أَلَّتي ) و ( بِها ) که مؤنّث هستند به ( أَلنّار ) برمی گردند. با این مقدمه به سراغ سیاق و معنا و مفهوم دو آیهٔ فوق الذّکر می‌رویم. ألف— وَ أَمَّا ٱلَّذینَ فَسَقُوا فَمَأْویٰهُمُ ٱلنّارُ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها أُعیدُوا فیها وَ قیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ ٱلنّارِ ٱلَّذي کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ و امّا فاسقین که جایگاهشان آتش است و هر زمان بخواهند از آن خارج شوند به آن برگردانده می‌شوند و به آنها گفته می‌شود بچشید عذاب آتش را که به آن تکذیب می‌کردید. سخن از ( فاسقین ) است. چه بسا کسی ایمان به توحید و نبوت و معاد و عدالت إلهي و إمامت و ولایت حضرات معصومین ( عَلَیْهِمْ جَمیعاً سَلامُ ٱللهِ ) داشته باشد ولی اهل عمل به أحکام نباشد. أهل تقوا نباشد. و یا بر عکس أهل گناه و معصیت باشد. چنین کسی ( فاسق ) است. أصل ( نار جهنم ) را قبول دارد. ولی باور ندارد که ( عذاب ) او را هم خواهد گرفت. فکر می‌کند همان إعتقاد ضمنی که هیچ عمل صالح پشتیبانِ آن نیست، کفایت می‌کند. از این دست أفراد کم نداریم. به ظاهر معتقد است، شیعهٔ إِثْنا عَشَری است، ولی در طول سال شیطان به هر طرف بخواهد او را می‌برد و او هم هرگونه که بخواهد عمل می‌کند و می‌پندارد با یک بار قرآن مجید بر سر گذاشتن در شب قدر یا یک نذورات دادن در شب‌های خاصّ، می‌تواند جبران ما فات کند. ترک واجب کردن و سنّت به جا آوردن است. هیهات. ( بگذریم ) یعنی چنین شخصی وجود ( نار ) را تکذیب نکرده بلکه وجود ( عذاب ) را که دامن‌گیر او می‌شود تکذیب کرده است. لذا فرموده ( ألَّذي ) و فرموده ( بِهِ ) که به ( عَذاب ) برگردد تا هشدار باشد برای ( فاسقین ) که همان ( نار ) که وجودش را قبول دارید ولی دامنگیر شدنِ عذابش را باور ندارید، دامن شما را هم می‌گیرد. ب— فَٱلْیَوْمَ لا یَمْلِکُ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرّاً وَ نَقُولُ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ ٱلنّارِ ٱلَّتي کُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ ( سَبَأ ۴۲ ) پس در چنین روزی ( قیامت ) گروهی از شما برای گروه دیگر توانِ نفع و ضرر ندارید و به آنانکه ظلم کردند می‌گوییم بچشید عذاب آتش را که به آن تکذیب می‌کردید. سخن از ( ظُلم ) است. کسانی بودند که إدعای خدایی داشتند. هرگز حکایات فرعون و نمرود و شدّاد و دیگر ظالمین فراموش نمی‌شود. قبل از یزید بوده یزیدان بیشمار دل بعدِ او ز دست یزیدان فغان زده است. آن کس که ظالم است، أصلاً وجود خداوند را، وجود أنبیاء را، وجود کُتُب سماویّه را، وجود قیامت را، وجود جهنم را، قبول ندارد. لذا فرموده ( أَلَّتي ) و فرموده ( بِها ) که به ( نار ) برگردد. همان ( نار ) که اینان منکر وجود آن هستند. إلتماس دعاء دهم صَفَر ٱلْمُظَفَّر ۱۴۴۶ ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ https://eitaa.com/joinchat/3980395085C2705350eb2
🌷 هوالحی الذی لایموت شب جمعه،شب رحمت، شب زیارتی حضرت اباعبداللّه الحسين علیه السلام، شب دعا و ذکر و یاد عزیزان رفته تاملکوت. به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، "شهدای قیام های عاشورایی و مؤمنین و مؤمنات،شعرا،علمای مکتب تشیع،اندیشمندان،خادمان و پیشکسوت خدمت به مردم، مداحان و ستایشگران آل اللّه، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم فلسطین غزه و همچنین روح معظم والدین و یاسمین دخت گرامی ام واموات محترم و معزز اعضای گروه(رحمت الله علیهم اجمعین)،«فاتحه»ای با صلوات بر محمدوآل محمد،عنایت کنید:اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم واهلک عدوهم من الجن وانس، من الاولین والآخرین،آمین یا رب العالمین اجرکم عنداللّه کثیرا🌷 🏴 @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🖋️📚
🌹اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّ أَمْرِكَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ [وَ احْفُفْهُ ] بِمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِيَ إِلَى كِتَابِكَ وَ الْقَائِمَ بِدِينِكَ اسْتَخْلِفْهُ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ مَكِّنْ لَهُ دِينَهُ الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنا يَعْبُدُكَ لا يُشْرِكُ بِكَ شَيْئا. اللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْراً عَزِيزاً وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسِيراً وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانا نَصِيرا اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ حَتَّى لا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ .💐 https://telegram.me/ValAsr255
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !💐 « پروردگارا، ما جمیع ‌مسلمانان‌، با تضرّع ‌و ابتهال‌ بدرگاه‌ تو، از سویدای ‌دل‌خواهانیم ‌که‌: دوره ‌ای‌پسندیده‌ پیش ‌آوری‌که ‌در آن ‌دوران‌، اسلام‌ و یاورانش ‌را سربلند فرموده‌ نفاق ‌و پیروانش‌ را ذلیل ‌و خوار گردانی‌! و ما را در آن دولت ، از زمرۀ خوانندگان مردم بسوى اطاعت تو ، و از راهبران بسوى راه خود قرار دهى !و بدان وسیله بزرگوارى دنیا و آخرت را نصیب ما گرداندى💐🌴 @saapoem
مجموعه "هنر اصیل اسلامی" 📜💐💚📲