خاطرات_شهدا🌷
💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام
🍃🌹پنج #شهید را که مطمئن بودیم #گمنام اند، انتخاب کردیم.😔😔
پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ #مدرک هویتی به دست نیامده بود. 😭😭😭
🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک #شهیدگمنام که سر در بدن نداشت😭😭😭😭😭😭
، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در #روز_تاسوعا تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم.😭😭😭
🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های #تفحص است؛😔😔😔
شهدا یکی یکی #کفن می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. 😭😭😭😭
🍃🌹✍😭سخت دلمان هوایی شده بود، #معجزه شد😭😭😭
، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد:
« #حسین پزنده، اعزامی از اصفهان».
🍃🌹✍😭😭شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز #عاشورا در اصفهان تشییع شود
و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد. 😭😭😭😭
🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد #عباس بوده است.