eitaa logo
خسارات سازش
80 دنبال‌کننده
263 عکس
71 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ این کانال با محتوای تبیین در بخش‌های: اقتصادی و سیاسی طراحی گردیده است. منظور از سیاست سازش همان تنش‌زدایی و تعامل با جهان (آمریکا و رژیم نامشروع صهیونیست) است که توسط مبلغان جریان فکری سرمایه داری جهانی در ایران و کشورهای جهان سوم تبلیغ می شود. رویکرد کانال می باشد. لطفا مطالب متناسب را به کانال ارسال فرمایید: @Analyst 🇬🇧 دوستانتان را به کانال دعوت کنید: 🇺🇸 @Saazesh
🇬🇧 به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🇬🇧 به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
بعد از سیاست با کدخدا، شاهد مخاصمه آمریکا و کشورهای عربی با ایران هستیم؛ در حالیکه ادعا میشد بعد از مذاکره و سازش را از کشور دور شده است! 🇬🇧 به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🔴 هزینه سازش یاسرعرفات مبارز پیر و پاتال با صهیونیست ها چه بود؟ او را ترور بیولوژیک کردند! هزینه سازش، کشتن شد! 🇬🇧 به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🇬🇧 به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
☸ تجربه سازش تجربه سازش، تنها محدود به کشورهای غیرغربی یا ضعیف نیست و غرب نیز در مقاطعی آن را تجربه کرده است. برای مثال، غربی ها بعد از به قدت رسیدن هیتلر در ، با سازش ها و مماشات فراوانی که در برابر وی نشان دادند، باعث جری تر شدن وی و تجربه تلخ جنگ جهانی دوم شدند. مهم ترین بخش این سیاست سازش کارانه در برابر هیتلر مربوط به پذیرش جدا شدن منطقه سودتنلاند جمهوری چک و واگذاری آن به آلمان است که به سیاست و یا معروف شده است. کارشناسان معتقدند که سیاست مماشات با هیتلر عامل مهمی در تهاجمی تر شدن هیتلر و آغاز جنگ جهانی دوم بود. اما اگر بخواهیم نتایج عقب نشینی در برابر غربی ها را به خوبی درک کنیم، بهتر است رابطه آمریکا با دولت های دست نشانده خود را نیز بررسی کنیم. آمریکا در رابطه با خود نیز به دنبال تأمین منافع خود است و حمایت از آن حاکمان را تا آنجا به پیش می برد که تأمین شود. این حاکمان هرچقدر در برابر آمریکا کردند، به همان میزان توسط این کشور شدند. رابطه آمریکا با عربستان و ایرانِ دوران پهلوی، نمونه بارز این نوع رابطه است. 🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
☸ خسارات سازش عربستان سعودی از ابتدای تأسیس خود تاکنون برای تأمین امنیت، وابسته به آمریکا بوده است. این نوع رابطه را معمولاً در عرف سیاسی رابطه حامی – پیرو (patron-client) می نامند که کشور ضعیف تر به منظور حفظ امنیت خود وابسته به یک کشور قدرتمند می شود. البته شرط این نوع رابطه، داشتن مزیت برای کشور قدرتمند و یا به اصطلاح، کشور حامی، از طرف کشور ضعیف تر است. اگر بخواهیم به زبان ساده این نوع رابطه را توضیح بدهیم، کشور ضعیف تر برای تأمین امنیت کشور خود، که معمولاً از مقبولیت داخلی نیز برخوردار نیست و حاکمان آن به وسیله جنگ داخلی و با پشتیبانی کشورهای دیگر به سلطه می رسند، به یک کشور قدرتمند باج و خراج می دهد. واضح است که مهم ترین مزیت عربستان برای آمریکا مسئله تأمین انرژی است. عربستان همواره تأمین کننده اصلی انرژی آمریکا بوده است و در مواقع ضروری با کم وزیاد کردن مصنوعی قیمت ها به این کشور خدمت کرده است. البته این پایان کار نیست و دلارهایی که آمریکا بابت خرید نفت به عربستان می پردازد، به وسیله فروش اسلحه به این کشورها باز پس می گیرد. عربستان سعودی ازیک طرف بزرگ ترین صادرکننده نفت به آمریکا و از طرفی دیگر بزرگ ترین واردکننده سلاح از این کشور است. وزارت خارجه آمریکا در ابتدای سال جاری میلادی در صفحه مربوط به معرفی عربستان سعودی این طور نوشته است: «عربستان سعودی بزرگ ترین خریدار سلاح از آمریکاست و در حال نیز حدود ۱۰۰ میلیارد دلار قرارداد فروش اسلحه بین این دو کشور وجود دارد. علاوه بر این، آمریکا با وزارت دفاع عربستان در حوزه مشاوره و آموزش امنیتی همکاری داشته است. از دهه ۵۰ میلادی نیز سپاه مهندسی ارتش آمریکا نقش مهمی را در ساخت وسازهای نظامی و غیرنظامی در عربستان داشته است.»[1] البته این رقم ۱۰۰ میلیارد دلاری مربوط به قبل از قراردادهای۴۰۰ میلیارد دلاری اخیر[2] است. عربستان در هشت سال ریاست جمهوری قبلی آمریکا نیز چیزی حدود ۱۱۵ میلیارد دلار اسلحه از آمریکا خریده بود.[3] کشوری که خود دچار مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری گسترده است و نیز در سال گذشته ۹۰ میلیارد دلار کسری بودجه داشت،[4] اکنون برای جلب نظر آمریکا چنین قراردادهایی را امضا می کند. مسئولان آمریکایی نیز بی توجه به مشکلات اقتصادی عربستان، به فکر حل مشکلات اقتصادی خودشان هستند و بیکاری گسترده در عربستان برایشان اهمیتی ندارد. مطمئناً اگر وضع حاکمان سعودی به همین منوال ادامه پیدا کند، در آینده مجبور خواهند شدند که برای کسب رضایت غربی باج های سنگین تری را پرداخت کنند. [1] https://www.state.gov/r/pa/ei/bgn/۳۵۸۴.htm [2] https://www.bloomberg.com/news/articles/۲۰۱۷-۰۵-۲۲/guide-to-۴۰۰-billion-in-saudi-u-s-deals-black-hawks-to-oil 3] https://www.vox.com/۲۰۱۷/۵/۲۰/۱۵۶۲۶۶۳۸/trump-saudi-arabia-arms-deal [4] http://www.tradearabia.com/news/REAL۳۱۷۳۰۱.html 🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
☸ خسارات سازش ایرانِ دوران ایرانِ دوران پهلوی، شباهت زیادی با عربستانِ کنونی داشت. کشوری سرشار از منابع نفتی، دارای ارتشی به ظاهر قدرتمند و حاضر در درگیری های منطقه ای و البته بزرگ ترین واردکننده سلاح از آمریکا.[5] دوران پهلوی، به هر میزان تولید و قیمت نفت افزایش می یافت، به همان میزان واردات سلاح از آمریکا افزوده می شد؛ آمریکا ازیک طرف با واردات نفت از ایران، انرژی موردنیاز خود را تأمین می کرد و از طرفی دیگر با فروش سلاح به ایران دلارهای خود را پس می گرفت، اما انباری از اسلحه برای خود در خاورمیانه ایجاد می کرد. در آرشیو سایت وزارت خارجه آمریکا آمده است که «مسئولان آمریکایی بهترین روش برای کنترل شاه را همان برنامه نظامی می دانند؛ اگر شاه مطمئن شود که آمریکا به امنیت ایران توجه دارد، مشاوران نظامی بهتر می توانند به وی در مورد مسائل اولویت دار مشورت دهند.»[6] افزایش درآمدهای نفتی ایران در دهه ۷۰ میلادی (۵۰ شمسی) هم زمان با افزایش سرسام آور واردات اسلحه از آمریکا صورت گرفت؛ امیرعباس هویدا، از نخست وزیران دوران محمدرضا شاه، در صفحه ۹۸ کتاب خود بانام سقوط شاه این طور می نویسد: «در یک فاصله زمانی، ۲۰ ساله، از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۱، کل خرید تسلیحاتی ایران از آمریکا به یک میلیارد دلار هم نرسید. ولی بین سال های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ یعنی فقط در عرض ۸ سال آخر سلطنت شاه، میزان خرید سلاح از آمریکا آن قدر سریع افزایش پیدا کرد که به رقم نجومی ۱۹ میلیارد دلار بالغ شد». این خریدها هم زمان با اوضاع به هم ریخته اقتصادی آمریکا در دوران بعد از جنگ ویتنام است که توانست به اقتصاد آمریکا جانی دوباره ببخشد.» عقب نشینی های سیاسی محمدرضا شاه به اینجا ختم نمی شود و موارد متعددی ازاین دست در طول دوران پهلوی قابل مشاهده است. مسئله صرف نظر کردن ایران از حاکمیت بر بحرین از جمله این عقب نشینی های سیاسی این دوران است؛ در کتاب سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی آمده است که در مذاکراتی پنهانی میان ایران، انگلستان و آمریکا، ایران در مورد مسئله بحرین کوتاه می آید و عقب نشینی سیاسی کند[7] و نتیجه چیزی نمی شود جز جدایی بحرین از ایران. در کنار این دو تجربه، مستندات بسیاری در مورد هزینه های سنگین سازش با دشمنان در طول تاریخ بشری نیز مشاهده می شود. این مستندات نشان دهنده این موضوع است که راهِ رسیدن به منافع و اهداف را باید در جای دیگری غیر از سازش یافت کرد. تاریخ نشان داده است که یک قدم عقب نشینی در برابر دشمن برابر است با صدها قدم پیش روی دشمن، که مذاکرات صلح فلسطین و ماجرای لیبی، نمونه های خوبی اند برای اثبات این مدعا [5] http://nationalinterest.org/commentary/how-the-shah-entangled-america-۸۸۲۱ [6] https://2001-2009.state.gov/r/pa/ho/frus/nixon/e۴/۷۲۱۰۸.htm [7] عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، نشر البرز، چاپ سوم ۱۳۷۵، ص۳۶۳ 🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
☸ خسارات سازش و ۳۰ساله‌فلسطین مذاکرات سازمان آزادی بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات از درس آموزترین تجربه های مسلمانان در دهه های اخیر است. سازمان آزادی بخش فلسطین که در سال ۱۹۶۴ با هدف آزادسازی فلسطین از طریق درگیری مسلحانه تشکیل شده بود و هدف نخست خود را نابودسازی رژیم صهیونیستی عنوان می کرد، پس از چند دهه مقاومت، پای میز مذاکره با رژیم صهیونیستی می نشیند و درنهایت بدون دست یافتن به اهداف خود، این رژیم را به رسمیت می شناسد. این مذاکرات، با اجلاس مادرید در سال ۱۹۹۱ آغاز و نهایتاً به توافق نامه اسلو منتهی می شود. یاسر عرفات در مذاکرات سازش به دنبال اهدافی همچون پایان دادن به شهرک سازی ها و آزادی اسرای فلسطینی بود که باوجود دادن امتیازات فراوان به رژیم صهیونیستی، به هیچ کدام از آن اهداف نرسید. به جز به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و چشم پوشی از ۷۸ درصد خاک فلسطین که بزرگ ترین موفقیت صهیونیست ها در این مذاکرات به شمار می رفت، امتیازات دیگری از طرف این افراد به رژیم صهیونیستی اعطا شد؛ در این مذاکرات مبارزات نظامی سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) به عنوان اَعمال تروریستی شناخته و توافق شد که این اعمال متوقف و بندهایی از اساس نامه ی این سازمان از جمله مبارزه مسلحانه با رژیم صهیونیستی و نابودی این رژیم حذف شود؛ در این مذاکرات، باوجود به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ساف، طرف فلسطینی نتوانست دولت مستقل فلسطینی را تشکیل دهد و تنها به یک تشکیلات خودگردانِ بدون ارتش در کرانه باختری رضایت داد و مسئولیت امنیت آن را هم به اسرائیلی ها واگذار کرد. در این توافق نامه در مورد وضعیت بیت المقدس، پناهندگان فلسطینی و شهرک نشینان مستقر در کرانه باختری سخنی به میان نیامد.[8] بر اساس اسناد جدیدی که منتشر شده است، روحیه سازش میان مسئولان سازمان آزادی بخش فلسطین در دوران اوج موفقیت های این سازمان یعنی به رسمیت شناخته شدن این سازمان از طرف سازمان ملل و اتحادیه عرب نیز وجود داشته است و این مسئولان در آن زمان نیز عقب نشینی های زیادی را پذیرفته بودند.[9] همین روحیه باعث درهم شکسته شدن مقاومت ۳۰ ساله این سازمان و نابودی تلاش ها برای رسیدن به آرمان تشکیل دولت مستقل فلسطین از سوی ساف شد. [8] https://pulpit.alwatanvoice.com/articles/۲۰۱۵/۰۵/۲۵/۳۶۷۲۱۶.html [9] https://goo.gl/FMNVhp 🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
☸ خسارات مذاکرات سازشکارانه هسته ای معمر قذافی از همان روزی که در سال ۱۹۶۹ توانست کنترل لیبی را به دست بگیرد، به دنبال دست یابی به فناوری هسته ای بود و همواره در اختیار داشتن انحصاری بمب اتم توسط رژیم صهیونیستی در منطقه را محکوم می کرد. با توجه به اِعمال محدودیت های فراوان از سوی کشورهای غربی، تلاش های قذافی برای دستیابی به این فناوری ۳۰ سال به طول می انجامد و پس از کش وقوس های فراوان در اکتبر ۲۰۰۰ میلادی اولین سانتریفیوژ لیبی با موفقیت آزمایش می شود.۱1 [10]کشورهای غربی با اِعمال تحریم گسترده ضد لیبی درنهایت موفق شدند لیبی را در سال ۲۰۰۳ به پای میز مذاکره بکشانند. پس از ۹ ماه مذاکره پنهانی میان لیبی، انگلیس و آمریکا، قذافی اعلام کرد که برنامه هسته ای، شیمیایی و موشک های بالستیک خود را در ازای رفع تحریم ها تعطیل می کند. این کشور همچنین متعهد به اجرای کامل پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) شد و پذیرفت که به بازرسان اجازه بررسی تمامی این برنامه ها را بدهد.[11] در ۳۰ آوریل ۲۰۰۳، لیبی (تحت فشارهای خارجی) مسئولیت حادثه لاکربی را بر عهده می گیرد و متعهد می شود که ۲.۷ میلیارد دلار غرامت به خانواده ۲۷۰ قربانی این حادثه پرداخت کند. این اما پایان کار نبود و در ۸ ژانویه ۲۰۰۴ نیز لیبی متعهد می شود که ۱۷۰ میلیون دلار غرامت به بازماندگان قربانیان حادثه بمب گذاری خطوط هوایی فرانسه پرداخت کند.[12] با اجرای کامل تعهدات لیبی، همگی منتظر برداشته شدن تحریم های غرب ضد لیبی بودند. اما سفیر آمریکا در سازمان اعلام کرد که اگرچه آمریکا مانع برداشته شدن تحریم های سازمان ملل ضد لیبی نمی شود، اما تحریم های آمریکا ضد لیبی به خاطر نقض حقوق بشر در این کشور و نقش لیبی در منازعات منطقه ای در آفریقا سر جای خود باقی خواهد ماند.[13] لیبی که به امید برداشته شدن تحریم ها با غربی ها سازش کرده بود، نه تنها به هدف خود نرسید، بلکه چند میلیارد دلار غرامت پرداخت کرد و برنامه هسته ای و بالستیکی خود را نیز از بین برد. چندین سال بعد، نه نامی از معمر قذافی باقی بود، نه دیگر لیبی کشوری بود امن و پایدار برای مردمان خود. [10] http://www.pircenter.org/kosdata/page_doc/p۱۸۱۳_۲.pdf [11] http://www.nuclearfiles.org/menu/key-issues/nuclear-weapons/issues/proliferation/libya/۲۰۰۴-۰۴-۲۲_disarming-libya-wmd_RS۲۱۸۲۳_fas_org.pdf [12] http://edition.cnn.com/۲۰۰۴/WORLD/africa/۰۲/۱۰/libya.sanctions.facts/index.html?iref=allsearch [13] https://www.theguardian.com/uk/۲۰۰۳/sep/۱۲/lockerbie.libya 🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
🔯 برای مشاهده مطالب بیشتر در این‌باره به کانال بپیوندید: 🇺🇸 @Saazesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تا حالا متن سرود ملی انگلیس رو خوندید؟ هیچ چیزی در ستایش و تعریف از میهن و مردمشون نداره❗️ همش تعریف و تمجید از ملکه و دعای خیر برای ملکه است 😂 🔵 آشنایی با در کانال تخصصی ما:👇 🔴 @Saazesh
آثار دو راهبرد مقاومت و سازش بر اقتصاد .pdf
327.1K
محاسبه دقیق برخی از خسارات راهبرد سازش به کانال تخصصی بپیوندید: @Saazesh
🔴🔵⚪️ ؛ کدام‌یک به منتهی می‌شود؟ 🔆 بخش اول 🔺این روزها مقاومت یا سازش و مذاکره در رسانه‌ها زیاد به‌ چشم می‌خورد و باید به این پرسش پاسخ داد که نتیجه کدام‌یک از این دو رویکرد، ممکن است به بینجامد؟ سیاست و راهبرد جمهوری اسلامی در این روزها مقاومت در برابر ظاهرسازی آمریکایی‌ها درباره‌ی است و دوگانه "مقاومت یا مذاکره" در تحلیل‌ها زیاد به چشم می‌خورد و شنیده می‌شود. در واقع برخی با القای دوگانه مذاکره یا جنگ، چنین وانمود می‌کنند که اگر به مذاکره روی نیاوریم و از طریق مذاکره مهمی به طرف مقابل واگذار نشود، ممکن است کشور در معرض حمله نظامی قرار بگیرد. مسئله‌ای که هرچند وقوع آن بسیار دور از ذهن است اما موضوعی است که برخی برای سیاست مقاومت مطرح می‌کنند. 🔺مذاکره به شکلی که این روزها مطرح می‌شود، بر سر مسائلی مانند توان یا قدرت است که همگی جزو مولفه‌های قدرت و توان بازدارندگی محسوب می‌شود. هرگونه مذاکره و چانه‌زنی بر سر این مولفه‌ها، موجب از دست دادن بخشی از توان کشور می‌شود و قاعدتاً دشمن هم برای گرفتن امتیازات بیشتر و خلع سلاح کردن ایران به فشار برای مذاکره ادامه می‌دهد تا جایی بتواند ما را کاملاً از پای دربیاورد. در واقع این مذاکره ظاهراً نوعی و امتیازدادن برای جلوگیری از هرگونه ستیز احتمالی است اما در حقیقت مهمترین کارکردش آن است که ایران را از ابزارهای بازدارندگی در مقابل تهاجم نظامی تهی و او را بسیار بیشتر در معرض قرار می‌دهد و این مسئله یک حکم عقلی است. 🔺اما غیر از حکم عقلی، این که مذاکرات اینچنینی در واقع راه را برای حمله نظامی می‌کند و نه اینکه تهدید سخت را کند، به نیز اثبات شده است و با نگاهی به تجربه سایر کشورها می‌توان به این سوال پاسخ داد که مقاومت به جنگ می‌انجامد یا مذاکره؟ و پیش گرفتن کدام سیاست می‌تواند کشور را بیشتر مصون نگهدارد؟ ⚛ تحلیل علمی در کانال تخصصی ما: 🔯 @Saazesh
🔴⚪️ طعمه راهبرد با آمریکا شد 🔆 بخش دوم یکی دیگر از کشورهایی که پس از سالها همکاری با آمریکا نهایتاً کارش به حمله نظامی انجامید، عراق بود. بعد از جنگ خلیج فارس و صدور قطعنامه ۹۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۹۵ و به دنبال تحریم‌های سازمان ملل ضدعراق برنامه "نفت در برابر غذا" در این کشور به اجرا درآمد. در سال ۱۹۹۸ به همکاری با آمریکا پرداخت و اجازه داد در برخی از مراکز حساس این کشور دوربین نظارتی گذاشته شود، اجازه بازدید از ۸ سایت نظامی متعلق به ریاست‌جمهوری را صادر کرد. با وجود تمام این اقدامات، بازرسان سازمان ملل اعلام کردند عراق با آنها همکاری لازم را ندارد! در سال ۲۰۰۲ باز هم صدام به بازرسان اجازه داد به عراق بازگردند اما نهایتاً علی‌رغم همکاری‌های حکومت عراق، جورج بوش در سال ۲۰۰۳ به بهانه از بین بردن سلاح‌های کشتار جمعی به این کشور حمله کرد. نتیجه از دست دادن مقاومت و تسلیم در برابر خواسته‌های کشورهای غربی موجب شد تا دو کشور منطقه دستخوش تحولات گسترده و طولانی شود. هم‌اکنون عراق نیز به‌رغم روی کارآمدن یک حکومت مردمی، شاهد بحران‌های متعدد از جمله حضور گروهک‌های تکفیری و تروریستی در این کشور در سال‌های اخیر بود و وعده آمریکا برای ایجاد امنیت در این کشور نه تنها محقق نشد بلکه مشکلات عدیده‌ای را پیش آورد. ✅در نیز تجربه مقاومت یا مذاکره پیش چشم بسیاری قرار دارد. برای مثال در موضوع ، بعد از توافق برجام، بخشی از توان هسته‌ای ما به حالت تعلیق درآمد یا کاهش یافت اما انتظاری که برای گشایش اقتصادی داشتیم صورت نگرفته و امروز با خروج آمریکا از برجام و تعلل اروپایی‌ها در اجرای تعهداتشان، جمهوری اسلامی برخی از تعهدات خود در برجام را به حالت تعلیق درآورد. با اینحال در موضوع ، ایران به هیچ وجه راضی به مذاکره یا کاهش قدرت بازدارندگی دفاعی خود نشد و هرچند در این راه متحمل تحریم‌هایی هم شد، اما نتیجه آن کسب قدرت بالای نظامی و توان موشکی است که موجب شده تا کشورهای متخاصم جرات حمله نظام به ایران را نکنند. یا در مسائل منطقه و حمله داعش به سوریه و عراق، مقاومت موجب شد تا بعد از چند سال حکومت داعش از خاک سوریه از بین برود و عراق نیز از گروه‌های تکفیری و تروریست خالی شود. هرچند عده‌ای تلاش دارند تا مقاومت را مترادف با جنگ‌طلبی تفسیر کنند، اما تجربه سایر کشورها و همچنین مقاومت ایران در عرصه‌های مختلف نشان می‌دهد این سیاست نه تنها عامل جنگ نیست بلکه سازش با دشمنان موجب پیش‌روی و زیاده‌خواهی می‌شود. با توجه به تجربه‌ای که از مذاکره بر سر توان هسته‌ای به‌دست آوردیم، اگر در آینده نیز ایران بخواهد مجدداً مذاکره‌ای انجام دهد باید براساس راهبرد مقاومت و از موضع قدرت برای گرفتن امتیازات اساسی از طرف مقابل باشد. ⚛ تحلیل علمی در کانال تخصصی ما: 🔯 @Saazesh
🔴⚪️ با به رسید 🔆 بخش سوم از جمله کشورهایی که تصور می‌کرد مشکلات داخلی و اقتصادی خود را از طریق مذاکره با آمریکا می‌تواند برطرف کند، لیبی بود. معمر قذافی مانند بسیاری از رهبران دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، به مخالفت با سیاست‌های آمریکا و اسرائیل پرداخت و از جنبش‌های آزادی‌بخش در جهان اسلام، فلسطین و حتی ایرلند حمایت کرد. مجموعه اقدامات لیبی موجب شده بود تا آمریکا در سال ۱۹۸۱ گذرنامه‌های لیبیایی‌هایی که عازم ایالات متحده بودند باطل کند و یک سال بعد (۱۹۸۲) تحریم‌های نفتی آمریکا آغاز شد. در ۹ ژانویه ۱۹۸۶ دولت نیز این کشور را مورد تحریم کامل قرار داد و هرگونه مبادله با لیبی تحریم و اموال لیبی در آمریکا نیز مصادره شد. همچنین متهم کردن لیبی در ماجرای ساقط شدن هواپیمای خطوط هوایی «پان آمریکن» بر فراز «لاکربی» اسکاتلند و همچنین هواپیمای خطوط هوایی "یو تی ای" با شماره پرواز ۷۷۲ به مقصد پاریس در سال ۱۹۸۹، بهانه خوبی بود تا سه قطعنامه تحریمی ۷۳۱، ۷۴۸ و ۸۸۳ بر ضد این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شود. این قطعنامه‌ها علاوه بر اینکه از لیبی می‌خواست تا عاملان این دو انفجار را به دادگاه بین‌المللی تحویل دهند، تحریم‌های اقتصادی را نیز بر علیه لیبی به اجرا می‌گذاشت. تنش‌های صورت گرفته میان لیبی و غرب و تحریم‌ها و درگیری‌های نظامی آمریکا علیه این کشور، موجب شد تا قذافی به بهانه "اقتصاد مرفه"، پای میز مذاکره بر سر توان هسته‌ای و موشکی خود بنشیند چراکه در دوران وی، لیبی با قدرت مسیر هسته‌ای شدن و بالابردن توان بازدارندگی و موشکی را در پیش گرفته بود. فشارهای اقتصادی و بین‌المللی علیه لیبی موجب شد تا رفته رفته این کشور مذاکرات پشت پرده‌ای را با آمریکا برای رفع تحریم‌ها شروع کند. مذاکراتی که بعد از مدتی علنی شد و پای وزیر خارجه آمریکا را به طرابلس باز کرد و آمریکایی‌ها و غربی‌ها نوید "اقتصاد مرفه" را به قذافی می‌دادند. در سال ۲۰۰۳، وزیر خارجه لیبی از آمادگی کشورش برای توقف کامل برنامه‌های اتمی خود و همچنین امضای پروتکل‌های مربوطه خبر می‌دهد و از ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۳ جمع کردن برنامه هسته‌ای لیبی با حضور البرداعی و کارشناسان آژانس آغاز شد. سال ۲۰۰۴ حذف و از بین بردن سلاح‌های لیبی هم انجام گرفت و برد موشک‌های این کشور به ۲۰۰ کیلومتر محدود شد. از بین رفتن صنعت هسته‌ای لیبی نه تنها اقتصاد مرفه برای آنها را به ارمغان نیاورد بلکه شخصیت انقلابی قذافی را نیز از بین برد. او در مصاحبه‌ای در ماه‌های پایانی قدرتش به ایران و کره شمالی پیشنهاد کرد که برنامه هسته‌ای خود را کنار نگذارند و از آمریکا به خاطر ندادن پاداش مناسب به لیبی بخاطر برچیدن فعالیت هسته‌ای انتقاد کرد. با آغاز انقلاب‌ها در کشورهای عربی، لیبی دستخوش تحولات شد و قذافی که از مدت‌ها قبل روحیه خود را باخته و توان مقابله نداشت، مورد حمله کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا شد. با آغاز درگیری‌ها در ژانویه سال ۲۰۱۱ آمریکا سفارت خود را در طرابلس بست و خواستار مقابله سخت با دولت لیبی شد. در نهایت با صدور قطعنامه ۱۹۷۳، عملیات "طلوع اودیسه" برای اسقاط معمر قذافی آغاز و نهایتاً در مارس ۲۰۱۱، دولت قذافی ساقط و خودش در شهر مصراته به‌دست مخالفان بطرز فجیعی کشته شد. هم‌اکنون لیبی کشوری چند پاره است که یک بخش آن در دست دولت مستقر، بخشی در اختیار داعش و قسمت‌هایی نیز تحت سلطه قبایل حامی قذافی است و جنگ داخلی و ناامنی در لیبی همچنان ادامه دارد. ⚛ تحلیل علمی در کانال تخصصی ما: 🔯 @Saazesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دلال رابطه با آمریکا هم توان تیم مذاکره کننده دولت روحانی را به تمسخر می گیرد منطق برجام را چه کسی جز صادق زیباکلام تأیید کرد؟ آنچه در جنگ محتمل بود را با دست خودمان بر سر نیروگاههایمان آوردند!! 🔴کانال تخصصی ارزیابی 🔴 @Saazesh