#رسـم_خـوبان
مادر شهید مدافع حرم حسين مشتاقی خطاب به داعش:🔰
چشمت #كور شود، ما باز هم پسر داريم..
بچه هايم را باجان و #دل برای جنگ ميفرستم✌️
و داعش 👹بداند به دست بچه های ايران و #مازندران نابود خواهد شد
#شهید_حسین_مشتاقی🌷
#سالروز_ولادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
خودش را مانند #سربازها کرده بود....همه دوستش داشتند😍
روزی موی سرش را از ته زد. دوستانش گفتند‼️ "چرا خودت را مثل سربازها کرده ای؟" پاسخ داد "وقتی از #سربازهای یگانم میخواهم موی سرشان را کوتاه کنند، نمیتوانم قبل از اینکه #خودم چنین نباشم از آنها بخواهم که موی سرشان را #ماشین کنند."
"فرماندهٔ توپخانهٔ قرارگاه نجف"
#شهید_محمدتقی_جراح🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
در یکی از #سرکشی هایی که به جبهه جنوب داشت خمپاره ای به سمتش #شلیک می شود و روی زمین می خوابد. گویا نقطه اصابت خیلی نزدیک بود طوری که علی #احساس می کند دارد شهید می شود و تعریف می کرد و می گفت "تقی بسیار احساس #خوبی داشتم اصلا نه به دنیا نه به زن و بچه فکر نمی کردم و خوشحال بودم که علایق مادی #مانعی برای بازگرداندنش به دنیا نبود" تا اینکه کسی #صدایش می کند و او می فهمد که هنوز در عالم ناسوت است و فقط چندتا #ترکش را نوش جان کرده"
#شهید_سیدعلی_محسنی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
عباس خيلي #محكم بود و ايمانش قوي بود. با لباس #سپاه بيرون ميرفت و من ميگفتم الان خطرناك است و #منافقين سپاهيها را ميكشند. او هم در جواب لبخند ميزد و ميگفت آنها با من كار ندارند؛ ميدانند #صدام نتوانست با من كاري كند و آنقدر تير خوردم كه نمردم. با همان تيپ جبهه و لباسهاي #خاكي به خانه ميآمد و وقتي ميديد مادرم پرده خانه را عوض كرده ميگفت مامان #تجملاتي شدهاي! اصلاً در يك حال و #هواي ديگر بود و اين ظواهري دنيوي به چشمش نميآمد.
📎فرمانده گردان میثم تمار لشگر ۲۷ محمدرسول الله
#شهید_عباس_شعف🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
بهروز میگفت :من میرم جناح #راست،😇 شما برید جناح چپ ،وقتی #بررسی میکردیم، میدیدم جناح چپ سنگرهاش و جانپناهش بیشتر بود ،ما رو میفرستاد اونجا و خودش میرفت جناح راست رو #پوشش میداد 👌میگفت، من اگر طوری بشم، خودم هستم. ولی #شما اگر طوریتون بشه فردا جواب خانوادهتون رو نمیتونم بدم😔
📎خالق تابلــوی معروف" به خرمشهر خوش آمدید...جمعیت ۳۶ میلیـون نفر "
#شهید_بهروز_مرادی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
اكثر اوقات روزه مستحبي مي گرفت ودر مراسم دعاي #كميل و زيارت عاشورا شركت مي كرد. در ميدان هاي رزم #هميشه با لباس هاي منظم در حالي كه فانسقه اش را محكم به كمر بسته و كلاهي پلنگي به سر داشت و همچنين كلتي به #كمرش بسته بود ظاهر مي شد و به رزمندگان محكم
بودن و منظم بودن را آموزش مي داد. هميشه در مأموريت هاي خطرناك از جمله درميدان هاي مين حضور فعال داشت، او تنها كسي بود كه در #ارتفاع استراتژيك
"گامو" كه تا پايان جنگ فتح نشد #عمليات كرد و به مواضع خصم نفوذ كرد و از موانع آن عبور نموده و همراه دو #تيم عملياتي تا فاصله 10 متري دشمن رفته بود و حتي صحبت كردن نيروهاي دشمن را شنيده بود. علي بسطامي هميشه نقطه #آرامش همراهانش در سخت ترين لحظه هاي رزم بود و اقتدار و هيبت و #تجربه هاي او هميشه به مثابه ستون خيمه براي رفقا و همراهانش بود.
#سردارشهید_علی_بسطامی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
دو ماه 🗓دیگه داشت خدمت پایانش# تموم بشه ، اومد اینجا مرخصی ، هفت،هشت روز موند.☺️ گفت : میخوام برم دیگه #مرخصی آخر منه . از ما خداحافظی👋 کرد تا جلو در حیاط رفت ، هی پشت سرش را نگاه کرد ،هی رفت پشت سرش را نگاه کرد 😢، گفتم دوستت را برای چی می خوای بابا ، گفتش می خوام برم تموم #شهرستان شازند را بگردم ، خیابون به خیابون 🛣، کوچه به کوچه ، بعد اومد اینجا دوباره #خداحافظی کرد ،مادرش آمد آب بپاشه پشت سرش ، گفت آب نپاش ‼️، رفت دیگه هم #برنگشت.. تا به ما اطلاع دادن پسرشما تو سقز و بانه به #شهادت رسیده .😔
#شهید_حسن_نجفی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
«بعد از #شهادت پسرم فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا هم بود. همان اولین روزهای شهادتش مقابل در ایستاده بودم که دیدم یک #پیرزن آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد.😞 بدون اینکه بداند پدر شهید هستم با حالت #خاصی از من پرسید این جوان کی شهید شد⁉️ پرسیدم #علی را از کجا میشناسی؟ پیرزن شروع کرد به گریه کردن😭 و گفت: زمستان دو سال پیش ما #بخاری نداشتیم و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمیدانم شهید از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری برایمان #خرید و به خانه مان آورد.»
✍ به روایت پدر شهید
#شهید_علی_امرایی🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
یکی از لودرهـا . . .
که راننده تازهکاری روی آن کار میکرد ،
در منطقه و حین عملیات خراب شده بود
و راننده غرق در روغن و گِل و خاک ،
داشت آن را تعمیر می کرد ...
در حین سرکشی ...
به همراه حاج مرتضی به لودر رسیدیم
حاجی وضعیت او را که مشاهده کرد،
برای کمک به طرف او رفت...
به کمک هم لودر را خیلی زود تعمیر کردند
راننده پس از تمام شدن کار ،
و ضمنِ تشکر از حاجی ، گفت:
« اگر فرمـانده منطقه اینجا بود ،
به من کمک نمیکرد ، ولی شما
لطف کردی و کمک کردی !»
حاجی گفت :
«از خدا بخواه تا فرمانده منطقه را آدم کنه!»
و بعد به سمت خودروی خود رفت....
من که این اوضاع را دیدم ، خودم را
کنارِ راننده لودر رساندم و آهسته گفتم :
« بابا این بنده خدا حـاج مرتضـی ،
فرمانده منطقه است، نباید اینجور میگفتی!»
راننده به طرف حاجی دوید و گفت :
«تا من را نبخشی ، نمیذارم بری.»
حاجی پیشانیاش را بوسید و
با لبخند گفت : « تو را می بخشم ،
به شرطی که از خدا بخوای من را آدم کنه.»
📚 سیره شهدایدفاعمقدس(۲۴) ص۲۳۹
#سـردار_جهادگــــر
#شهید_حاج_مرتضی_شادلو
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
عاشق كتاب و مطالعه بود ،
با ارزش ترین هدایا را
برای دوستانش می خرید!
همیشه میگفت : اگه جنگ نبود
حتماً می رفتم دانشگاه و
تحصیلاتم را ادامه می دادم ...
زمانی ڪه دوستانش
ازدواج میكردند و یا بچهدار میشدند
یك دوره تفسیرالمیزان كه در ۳۰ جلد بود
برای آنها میخرید ! هنگامی كه آنها را
ڪادو میكرد و روی هم می گذاشت ،
خودش پشت ڪتاب ها دیده نمی شد ...
حاج حسین ؛
كتاب را وسیله تهذیب میدانست
و عقیده داشت كه نصیب هركس شود،
به صرفه خواهـد بود ...
#شهید_سردار_حاجحسین_اسکندرلو
#فرماندهگردانحضرتعلیاصغر
#لشڪر۱۰_سیدالشهداء
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
فرستادنم #اطراف اهواز،🏘 گشتی بزنم و چند جا رو ببینم. به دکتر #رهنمون گفتم:« تو هم میآیی؟»گفت: «آره. خیلی دوست💞 دارم اطراف اهواز رو ببینم..راه افتادیم. از #شهر که رفتیم بیرون، رهنمون به راننده🚙 گفت نگه دارد. پرسیدم: «چه کار میخواهی بکنی؟ گفت: #هیچی. برمیگردم. شما میخواهید بروید مأموریت😊. من که نمیروم #مأموریت میروم تفریح. ماشین هم دولتی ⛔️است..#پیاده شد، ماشین گرفت برگشت.👌
#شهیددکتر_محمدعلی_رهنمون🌷
#سالروز_ولادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
🔷اسم اصلي ايشان در شناسنامه محمد غلام نژاد بود . يكسال قبل از اينكه به شهادت برسد فاميلي اش را تغيير داد ، جز من كسي از اين موضوع اطلاع نداشت. در واقع يك رازي بود بين من و شهيد ، از آنجائيكه علاقه و ارادت زیادی به شهيد سيد محمد منتظر قائم ،فرمانده سپاه يزد و شهيد واقعه طبس داشت. تصميم گرفت اين كار را انجام دهد.
مي گفت : خيلي به اين فاميلي علاقه مندم . دوست دارم فاميلي ام را محمد منتظر قائم بذارم.
🔶احترام زيادي براي خانواده،مخصوصاً پدرش قائل بود. به ايشان گفتم : چطور مي خواهيد اين موضوع را به خانواده وپدرتان اطلاع دهيد؟ گفت: بالاخره يك روزي خودشان متوجه خواهند شد! بعد از شهادت روزي كه به پدر شهيد گفتند : محمد منتظر قائم شهيد شد، تعجب كرد !
#شهید_محمد_منتظرقائم🌷
#سالروز_ولادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
🔹 وقتی شنیدم فرمانده پاسگاه شده از او خواستم برایم از ماموریت و کارهایش بگوید . موقعی که خواست خداحافظی کند گفت :
🔹«باباجون می دونی پَست ترین فرمانده کیه ؟»از این سوال فهمیدم که جای راحتی خدمت نمی کند . کنجکاو پرسیدم : «کیه ؟»سرش را پایین انداخت : «پست ترین فرمانده کسیِ که سربازش کشته بشه و خودش سالم برگرده عقب !» .
🔹سجاد قبل از این که فرمانده پاسگاه شود فرمانده نفس اش شده بود و این نشانه خوبی برای یک مومن بود .
#شهید_سجاد_تختی🌷
#سالروز_شهادت
شهادت : ارومیه ، پاسگاه مارمیشو ، درگیری با اشرار
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
به من می گفت: مامان برام #دعا کن که سال تحویل امام رضا(ع) باشم، شکر خدا نصیبش شد😍 وقتی برگشت خیلی مهربونتر، باوقارتر و نورانی تر شده بود. هر چی نگاهش می کردم، #سیر نمی شدم؛ یک زیبایی خاصی داشت🍃 اصلاً به فکرم هم نمی رسید که این مسافری که تازه از زیارت آقا امام رضا (ع) آمده، #شهادتش را آقا امضا کرده و دوباره راهی سفرِ 😔
#شهیده_ترور_راضیه_کشاورز🌷
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
اولین بار که میخواست بره آینه قرآن گرفتم براش. قرآن رو بوسید و باز کرد،
ترجمه آیه رو برام خوند، ولی بار آخری که میخواست بره وقتی قرآن رو باز کرد،
آیه رو ترجمه نکرد، گفتم سعید چرا ترجمه نمیکنی؟!رو به من کرد و گفت :
اگه ترجمه آیه رو بهتون بگم ناراحت نمیشین؟! گفتم: نه..!گفت: آیه شهادت اومده و من به آرزوم میرسم...
#شهید_سعید_بیاضیزاده🌷
#سالروز_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
🌺🌱روح الله یک هفته قبل از شهادت با مادرش تماس گرفت که پنجشنبه به تبریز بر میگردد. به دوستانش هم گفته بود یکشنبه شب، به سمت تهران حرکت می کند تا دوشنبه در تهران باشد و پنجشنبه به تبریز بیاید.
🌺🌱 قضای روزگار هم این بود که یکشنبه شهید شود، پیکرش را دوشنبه به تهران منتقل کنند و پس از چند روز پیکر مطهر پنجشنبه به تبریز آورده می شود تا روح الله بدقول نباشد.
#شهید_روحالله_نوزاد🌷
#سالروز_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
🌺🍃ارادت عجیبی به حضرت زهرا(س) داشت. می گفت دوست دارم خدا به من سه دختر بدهد و در اسم هر سه از نام فاطمه استفاده کنم. دخترمان را خیلی دوست داشت. بغلش میکرد، بو میکرد و همه اش می گفت که تو فاطمه من هستی.
🌺🍃تا جایی که می توانست اهل کمک به بقیه بود. خیلی وقتها از خودش و از ما میزدند تا به بقیه کمک کند. با اینکه خیلی صبور بود ولی با ناراحتی و مریضی فاطمه زینب بعضی وقت ها گریه میکرد.
🌺🍃یک مرتبه فاطمه زینب تب کرد از شب تا صبح خیلی مواظب بود که تبش بالا نرود. اگر حشره ای پای بچه را میگزید جای آن را بوس میکرد و میگفت: بابا ببخشید اینها نمی فهمند که تو فاطمه ی منی همیشه کف پای بچه را بوس میکرد و روی چشمانش میگذاشت.
#شهید_موسی_جمشیدیان🌷
#سالروز_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسـم_خـوبان
‼️تقریبا تمام حقوق ماهانه خود را صرف دستگیری از فقرا و محرومان میکرد. محل امرار معاش شهید سیرتنیا، شالیکاری سالانهاش بود اما از همین محل بسیاری از کسانی که به بیماری صعبالعلاج مبتلا بودند و برای درمان ناگزیر به فروش زمین میشدند را دستگیری میکرد تا تنها منبع گذران زندگیشان را از دست ندهند.
‼️بعضا حتی به نام خود وام میگرفت، قرض میکرد و خرج درمان در بهترین بیمارستان تهران را برایش فراهم میکرد، در خانه استیجاری خود میزبان فرد در دوره نقاهت بود و در نهایت او را راهی گیلان میکرد.
#شهید_سیداسماعیل_سیرتنیا🌷
#سالروز_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
🍀در خواستگاری از شغلش گفت و از سختی هایی که ممکن است به جهت شغلش داشته باشیم، و مهمترین چیزی که گفت این بود که دوست دارم همسر آینده من راضی و راز دار باشد، اگر گاهی نان شب نداشتیم بخوریم، کسی نباید بفهمد و اگر برایمان مائده آسمانی از آسمان آمد هم کسی نباید بداند و باید به آن چیزهایی که داریم راضی باشیم و همیشه شکر گذار...
🍀بعد از صحبتهایش فهمیدم که معرفتش خیلی بیشتر از آن چیزی هست که همیشه از خدا میخواستم. مهریه ام ۱۱۴ سکه و یک جلد قرآن کریم بود. روح الله خوش اخلاق و شوخ طبع بودند، دائم الوضو و دائم الذکر بودند، شبها قبل از خواب سوره واقعه میخواندند و صبح ها دعای عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی میدادند، عاشق و مطیع امر رهبری بودند.
🍀یکی از چیزهایی که خیلی بدش میآمد غیبت کردن بود، روی چشم و هم چشمی و سنتهای غلط حساس بود، اگر مهمانی میرفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت میشد و میگفتند: با یک نوع غذا هم سیر میشدیم. وقتی چیزی میخرید توجه میکرد که فروشنده فرد مومن و حلال خور باشد، از فروشنده بیحجاب خرید نمیکرد، هر چند ارزانتر هم میفروخت، در مورد خمس خیلی دقت داشت، تاریخ خمسی مشخص داشت ؛ وقتی به کسی قرض میداد سعی میکرد کسی متوجه نشود، حتی من.
🍀زندگی نامه شهدا را میخواند و دوست داشت خودش و زندگیش را شبیه شهدا بکند، هر وقت شهیدی می آوردند، دوست داشت باهم و همراه محمد رسول در مراسمات شرکت کنیم، و به شوخی میگفتند: دفعه بعدی دیگه نوبت من هست که بروم.
#شهید_روحالله_صحرایی🌷
#سالروز_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_
«باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا(عج) باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با فدا شدن محقق نمی شود حقیقتاً.»
#رسـم_خـوبان
‼️بسیار پرکار و تلاشگر بود . تا دیر وقت کار می کرد و گاهی چندین روز به خانه نمی آمد. حتی با اصرار های او در محل کارش تصویب شد که جمعه ها هم سر کار بیاید.
‼️یک بار درحضور حاج قاسم سلیمانی شروع کرد به صحبت کردن برای بچه های گروه ، گفته بود : من اینطوری فهمیده ام که خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پر کار هستند و شهدای ما غالبا همین طور بوده اند .
‼️حاج قاسم هم گفته بود : بله همین طور است .
یک بار وقتی بعد از شهادتش به سر کارش رفتم دیدم روی کمدش این جمله از آقا را نصب کرده : در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته اید همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است.
✍ به روایت برادر شهید
#شهید_محمودرضا_بیضائی🌷
#سالروز_ولادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
🍁همیشه میگفت: هر چی میخواید از شهدا بگیرید.
ازشون بخواید براتون دعــا ڪنن. من خودم خیلی چیزها از شهــدا گرفتم...
#شهید_محمود_نریمانی🌷
#سالروز_ولادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
‼️بیشتر وقتها من و سّید اصغر، برای گشت امر به معروف و نهی از منکر میرفتیم. در کارش حساس و دقیق بود. یک بار با هم، با ماشین در شهر دور میزدیم. حرف میزدیم و میخندیدیم. ناگهان سّید اصغر با ناراحتی به راننده گفت:«بایست!». پرسیدم:«چیزی شده؟».
‼️گفت:«آن طرف رو نگاه کن، عده ای برای دفاع از ناموس و کشورشون توی جبهه میجنگن و شهید میشن، یک عده هم با بیحجابی به خون شهیدان، بی احترامی میکنن. میخوام برم تذکر بدم!»
#شهید_سیدعلیاصغر_جوادی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۳/۱۱/۳ سمنان
شهادت : ۱۳۶۴/۱۱۲۱ اروندرود ، امالرصاص ، عملیات والفجر۸
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#رسم_خوبان
💠براي آموزش نظامي به مشهد رفت. هفته اي يك بار براي ديدن او به مشهد مي رفتيم.جنگ شروع شده بود. وقتي علي اكبر را ديدم، گفت: بابا جنگ شروع شده است. خدا كند از همين جا ما را به منطقه ببرند. گفتم:” بابا، تو چه ميگويي؟ ميخواهي به جنگ بروي؟ تو را ميکشند؟ بعد از مدتي كه آموزش او تمام شد. گفتند علي اكبر عصر از پنجراه عازم جبهه است.
💠تا اين مطلب را شنيدم شروع به گريه كردم و گفتم:” بيخود مي خواهد برود جبهه، او را مي كشند.” بالاخره عصر به ديدن او رفتم، ديدم كه تمام نيروها هر كدام تفنگي گل زده بر دوش دارند. علي اكبر را ديدم گفتم:”كجا مي روي؟” گفت: بابا، مي خواهم به منطقه بروم.
💠گفتم:” من در غياب تو چه كار كنم؟” گفت:” خدا ما را براي اين كار خلق كرده است. آيا درست است كه خواهران و برادران ما را بكشند، زن باردار را به درخت ببندند و شكمش را پاره كنند و ما با خيال راحت اينجا باشيم؟ شما دعا كنيد كه ما را به جبهه ببرند تا شهيد شويم. شما غصه هيچ چيز را نخوريد و بالاخره رفت. بعد از يكي، دو ماه آمد و مجدداً بعد از دو هفته ديدم كه دوباره آمادة رفتن به جبهه است. گفتم:” علي اكبر باز كجا ميروي؟!” گفت:” پدر اسم من پاسدار است بايد بروم.”
✍به روایت پدربزرگوارشهید
📎فرمانده گردان لشگر۵ نصر
#سردارشهید_علیاکبر_بشنیچی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۰/۲/۲ نیشابور ، خراسانرضوی
شهادت : ۱۳۶۲/۱/۲۵ فکه
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
#رسم_خوبان
یکی از آرزو های آقا مهدی این بود که به دیدار امام بره... تو منطقه طرخی به عنوان دیدار با امام برگزار شد ؛ هر گردان سهمیه داشت از گردان ماهم اقا مهدی انتخاب شد...
بعد از شنیدن این خبر از خوشحالی شروع کرد به گریه رفت داخل چادرش بعدش امد گفت میخواهم به جای خودم ابو سراج رو بفرستم خیلی تعجب کردم ابوسراج یکی از مجاهدین عراقی بود که به ما کمک میکرد وکلی هم زخمت میکشید...
گفت : آخه ما به هر حال مرخصی میریم خانواده مون رو میبینیم ولی این بنده خدا کسیو نداره اگه اون بره هم روحیه میگیره هم حال و هواش عوض میشه...
وقتی به ابو سراج گفتیم کلی خوشحال شد وگفت : این یکی از آرزوھای من بود ؛کلی از اقا مهدی تشکر کرد..
📎قائممقام گردانزرهی لشگر ۵ نصر
#سردارشهید_محمدمهدی_حمیدی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۶/۱/۳ نیشابور ، خراسانرضوی
شهادت : ۱۳۶۶/۲/۳ بانه ، عملیات کربلای۱۰
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
#رسم_خوبان 🌼
هر گز از مبارزه دست برندارید و تا مظلوم در جهان هست، بجنگید خوشا آنانکه زندگی و مرگشان به خاطر الله است.
#شهید_خلیل_ابراهیم_زاده_گنجی
🌺شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌺
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝