eitaa logo
🇸🇩 زندگی مهدوی 🇸🇩
428 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
92 فایل
🌹وقت تولدم که مؤذن مرا گرفت 🌹درگوش من به جای اذان گفت یاحسین 🌹درمکتب تو غیر دو واژه نخوانده ام 🌹در ابتدا حسین و در انتها حسین 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ على عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ علی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ علی اَصْحابِ الْحُسین
مشاهده در ایتا
دانلود
«دِلِت را خدایـ❤️ـی کن» ♥️✨- أَسْتَغْفِرُ ٱللَّه ♥️✨‌- سُبْحَانَ اللهِ ♥️✨- الحَمْدُ لله ♥️✨- لَا إلَهَ إلَّا اللهُ ♥️✨- اللهُ أكْبَرُ ♥️✨- سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ ♥️✨- سُبْحَانَ اللهِ العَظِيمِ ♥️✨- لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إلَّا بِالله ♥️✨- أسْتَغْفِرُ اللهَ وَأتُوبُ إلَيْهِ ♥️✨- أللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ‌ ♥️✨- لَا إلَهَ إلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِين .
«صلوات خاصه امام حسن عسکری(علیه السلام)» "اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ، الصَّادِقِ الْوَفِيِّ، النُّورِ الْمُضِيءِ، خازِنِ عِلْمِكَ، وَالْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ، وَوَلِيِّ أَمْرِكَ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُداةِ الرَّاشِدِينَ، وَالْحُجَّةِ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ وَأَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ." ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ عظم الله أجورنا و أجوركم kaafe_arabi
﷽❣ سلام امام زمانم ❣﷽ عاقبت نور تو پهنای جهان میگیرد جسم بی جان زمین از تو توان میگیرد سالها قلب من از دوریتان مرده ولی خبری از تو بیاید ضربان میگیرد . 🍃💚🍃💚🍃💚
🕌 🕌 نمیدید در همین اولین قدم نزدیک بود عشقش قربانی شود.. و به هر قیمتی تنها را میخواست که دیگر از چشمانش . درد از شانه تا ستون فقراتم میدوید، بدنم از گرسنگی ضعف میرفت..و دلم میخواست فقط به خانه برگردم.. که دوباره صورت روشن آن جوان از میان پرده پیدا شد. مشخص بود تمام راه را دویده که پیشانی سفیدش از قطرات عرق پر شده و نبض نفسهایش به تندی میزد... با یک دست پرده را کنار گرفت تا زنی جوان وارد شود.. و خودش همچنان اطراف را میپائید مبادا کسی سر برسد... زن پیراهنی سرمه‌ای پوشیده و شالی سفید به سرش بود،کیفش را کنارم روی زمین نشاند و با مهربانی شروع کرد _من سمیه هستم، زنداداش مصطفی. اومدم شما رو ببرم خونه مون. سپس زیپ کیفش را باز کرد و با شیطنتی شیرین به رویم خندید _یه دست لباس شبیه لباس خودم براتون اوردم که مثل من بشید! من و سعد هنوز گیج موقعیت بودیم، جوان پرده را تا من باشم و او میدید توان تکان خوردن ندارم که خودش شالم را از سرم باز کرد و با _✨بسم الله.. شال سفیدی به سرم پیچید. دستم را گرفت تا بلندم کند..و هنوز روی پایم نایستاده، چشمم سیاهی رفت و سعد از پشت کمرم را گرفت تا زمین نخورم... از درد و حالت تهوع لحظه ای نمیتوانستم سر پا بمانم و زن بیچاره هر لحظه با صلوات و ذکر یاالله پیراهن سرمه‌ای رنگی مثل پیراهن خودش تنم کرد تا هر دو هم شویم. از پرده که بیرون رفتیم، مصطفی جلو افتاد... 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجهم
🕌 🕌 مصطفی جلو افتاد تا در پناه قامت بلند و چهارشانه اش به ما نیفتد.. و من در آغوش سعد پاهایم را روی زمین میکشیدم... و تازه میدیدم گوشه و کنار مسجد انبار اسلحه شده است... یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی.. و گوشه ای دیگر جعبه های گلوله.. نمیدانستم اینهمه ساز و برگ جنگی از کجا جمع شده و مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند.. که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد _سریعتر بیاید! تا رسیدن به خانه، در کوچه های سرد و ساکت شهری که آشوب از در و دیوارش میپاشید،.. هزار بار جان کندم و درهر قدم میدیدم مصطفی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد... به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده.. و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بی هوشی روی همان بستر سپید افتادم. در خنکای شب فروردین ماه،... از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک میدید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمیرفت.. و همین حال خرابم خون مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد _شما اینجا چیکار میکنید؟ شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به به این شهر آمده ایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید _چرا نرفتید بیمارستان؟ صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه میخواست مهمانداری کند که برای اعتراض برادر شوهرش بهانه تراشید _اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه! و سعد از اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد _دکتر تو مسجد بود... و مصطفی... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🕌 🕌 و مصطفی منتظر همین اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست _کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴٨ساعت تو مسجد درست کرد؟ برادرش اهل درعا بود.. و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیه اش را از پشتی گرفت.. و سر به شکایت گذاشت _دو هفته پیش عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده! و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد _البته قبلش وهابی ها خودشون رو از مرز اردن رسونده بودن درعا و اسلحه ها رو تو 🔥مسجد عُمری🔥 تحویل گرفتن! سپس از روی تأسف سری تکان داد.. و از حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد _دو ماه پیش که اعتراضات تو سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود! از چشمان وحشت‌زده سعد میفهمیدم از در این خانه شده که مدام در جایش میجنبید.. و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود _اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو دمشق و حمص و حلب تظاهرات میکنن، ولی نه دارن نه شهر رو به میکشن! و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد.. که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد _میدونی کی به زنت شلیک کرده؟ سعد نگاهش بین جمع میچرخید،.. دلش میخواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم..که صدایش در گلو گم شد _نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس... 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقدمه و قسمت اول 💐👆
زیارت‌جامعه‌کبیره۩علی‌فانی.mp3
14.05M
📖 زیارت جامعه کبیره 🎙 با نوای علی فانی ‏🔴 بهترین دعایی که در آن القاب و صفات ائمه اطهار علیهم السلام ذکر شده است دعای جامعه کبیره می باشد. 💚امروز میخوانیم جامعه کبیره را و هدیه میکنیم به امام حسن عسکری علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌پرده‌ای از افراطی‌گری ظفرقندی ⏪دکتر ظفرقندی که متاسفانه نه سابقه خوبی در فتنه‌های اخیر دارد و نه در جلسات مختلف پیش از رای اعتماد از این سابقه منفی ابراز پشیمانی کرده است با قدرت تمام در حال انتصاب عناصر بعضاً دارای سابقه نامطلوب و یا حذف عناصر ارزشی و انقلابی توانا از بدنه وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است. ▪️یکی از شگفت انگیزترین نمونه‌ها که ناشی از عجله افراطی دکتر ظفرقندی برای حذف عناصر انقلابی و مورد بغض جریان فتنه ززآ از بدنه وزارت بهداشت است؛ حذف عجولانه دکتر شیروژن از معاونت فرهنگی دانشجویی این وزارت است. ▪️در حالی که اختتامیه سی و هشتمین جشنواره ملی قرآن عترت دانشجویان امسال با میزبانی معاونت دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در روز ۲۱ شهریور در تبریز برگزار می شد، دکتر ظفرقندی حتی یک روز صبر نکرد که این جشنواره که حتی امضای دکتر شیروژن پای الواح تقدیر بود به پایان برسد و بعد معاون را تغییر دهد و دقیقاً روز قبل این جشنواره معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت را تغییر داد و زمام را به یکی از همفکران خود سپرد. ⏪باید به دوستان مجلس آفرین گفت که برخی از عناصر خرشان از پل گذشته، به ریش پرپشت آنها می‌خندند...ساده لوحی ...خوش باوری 👤 مهدی‌یار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲الهی! ضعیفان را پناهی؛ قاصدان را بر سر راهی؛ مومنان را گواهی؛ چه عزیز است آنکس که تو خواهی... 🤲الهی! هر که تو را شناسد؛ کار او باریک و هر که تو را نشناسد؛ راه او تاریک... 🤲الهی! توانایی ده که در راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم... 🤲الهی! بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم؛ خواست خواستِ توست؛ من چه خواهم!! 👤خواجه عبدالله انصاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثال حکیمانه امام خمینی در تفاوت بین ادراک عقل با ادراک ایمان این معانی را که انسان ادراک کرده به عقلش، باید با مجاهدات به قلبش برساند که قلبش آگاه بشود.
47.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اخراج اتباع افغانستانی از ایران درست است؟ مسلمان تی وی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرقد مطهر امامین العسکرین حرم مطهر امام حسن عسکری 💫👇 الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم📿 =صَــــدَقِه جاریِه📲 ┄┄┅┅┅❅⏰❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینجا خانۀ پدری امام زمان(عج) است 💫👇 الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم📿 =صَــــدَقِه جاریِه📲 ┄┄┅┅┅❅⏰❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یابن الحسن ، صاحب عصر و زمان ... ! 💫👇 الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم📿 =صَــــدَقِه جاریِه📲 ┄┄┅┅┅❅⏰❅┅┅┅┄┄