📣می دانید چرا مشکل #حجاب، #قوه_قضاییه و #اقتصاد و... در کشور ما حل نمی شود؟
👈🏻 یک دلیلش اینه که بسیاری از مسولین تصمیم گیر، برنامه ریز و #قانون_گذار ما با وجود متدین بودن اما درک درستی از #اسلام و احکام اسلامی ندارند.
نه از فلسفه احکام و حدود و تعزیرات چیزی سرشون می شه و نه از مبانی اسلامی در خصوص اقتصاد و سیاست.
👈🏻دومین دلیل هم اینه که بسیاری از مسولین ما در یک #تعارض_منافع گرفتار شدن یعنی در هر موضوعی چه در موضوع اقتصاد و #فرهنگ و حجاب خودشان و یا خانواده شان درگیر این موضوعات هستند لذا تصمیمی نمی گیرند و یا برنامه و قانونی را تصویب نمی کنند که لبه تیز آن به سمت خودشان برگردد.
👈🏻 اما چاره این مشکل به دستان خود مردم متدین هست چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخابات مجلس.
👈🏻 #تهدید انتخابات مجلس این دوره اینه که اگر وضعیت به همین منوال پیش برود به دلیل #سرخوردگی های متعددی که به وجود آمده #ریزش بسیاری در انتخابات خواهیم داشت
🔹یکسری به خاطر سرخوردگی از مسائل اقتصادی در انتخابات شرکت نمی کنند.
🔹یکسری به خاطر سرخوردگی های سیاسی در انتخابات شرکت نمی کنند مخصوصا طرفداران جریان #مهسا و اونهایی که سرسپرده رسانه های بیگانه هستند.
🔹یکسری به خاطر سرخوردگی های فرهنگی شرکت نمی کنند به خصوص اونهایی که به وضوح عقب نشینی و کوتاهی های #نظام در قبال حجاب رو به چشم خودشون دیدند و نسبت به مسیر حرکت انقلاب مایوس شدند.
🔴 اما #فرصت مناسب این است که افراد ناب انقلابی که در هر شرایطی پای این انقلاب هستند نمایندگان ناب انقلابی انتخاب کنند تا انشاءالله گره ها باز شود.
#حجاب
🕌 #رمان #دمشق_شهرعشق
🕌 #قسمت_دوم
به صفحه گوشی نگاه کردم،..
سایت العربیه باز بود و ردیف اخبار سوریه که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :
_با این میخوای انقلاب کنی؟
و نقشه ای دیگر به سرش افتاده بود
که با لبخندی مرموز پاسخ داد :
_میخوام با دلستر انقلاب کنم!
نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی مقدمه پرسید:
_دلستر میخوری؟
میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال #زندگی_مشترک، هنوز رمزگشایی از جمالتش برایم دشوار بود که به جای جواب، شیطنت کردم :
_اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!
دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند
_مجبوری بخوری!
اسم انقلاب ، هیاهوی #سال٨٨ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم با دلخوری از اینهمه مبارزه بی نتیجه، نجوا کردم :
_هرچی ما سال ٨٨ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه ها را روی میز
نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :
_نازنین جان! انقلاب با بچه بازی فرق داره!
خیره نگاهش کردم و او
به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد
_ما سال ٨٨ بچه بازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟
و من بابت همان چند ماه، مدال دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم
که صدایم سینه سپر کرد :
_ما با همون کارها خیلی به #نظام ضربه زدیم!
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و..
💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
📔📒📕📗📘📘📙