eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.9هزار دنبال‌کننده
47 عکس
56 ویدیو
64 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ (ورود اهل بیت ع به شام) اسیران رسیده دروازه ی ساعات در شام غم خون دل عمه ی سادات آه و واویلا امان از شام ویران۲ دم دروازه کرده مردم ازدحام آذین شده بهر اسیران همه شام آه و واویلا امان از شام ویران۲ به جای عرض تسلیت مردم شام بر آن ها زخم زبان زدند با دشنام آه و واویلا امان از شام ویران۲ به گردن ساجدین غل و زنجیر است به دست شامیان عمه اش اسیر است آه و واویلا امان از شام ویران۲ آن ها را زدند بی جرم و بی بهانه گاهی کعب نی و گاهی تازیانه آه و واویلا امان از شام ویران۲ روز اهل حرم گردیده همچون شام سنگ می زدند بر سر و روی شان از بام آه و واویلا امان از شام ویران۲
۱۳ (ورود اهل بیت ع به شام) کاروانی در،شام غم آمد ام کلثوم با،قد خم آمد وای امان از شام۴ دم دروازه،ازدحام کردند بر اسیران ظلم مدام کردند وای امان از شام۴ شامیان کردند،ستم و بیداد خون شده قلب،حضرت سجاد وای امان از شام۴ از سوی دشمن،ظلم افزون شد زینب دلخسته دلش خون شد وای امان از شام۴‎ بر روی محمل،ام کلثوم است بر روی نیزه،سر مظلوم است وای امان از شام۴‎ دم دروازه،صف زدند مردم جلوی زینب،کف زدند مردم وای امان از شام۴‎ همگی خسته،دست شان بسته دیده اند آزار،دل بشکسته وای امان از شام۴‎ از ستم گل ها،همه پژمردند بس ستم دیدند،خون دل خوردند وای امان از شام۴‎ حرم عترت،روزشان شد شام می زدند با سنگ،از لب هر بام وای امان از شام۴‎ آتش کین در،شام زبانه زد بر تن طفلان،تازیانه زد وای امان از شام۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهل حرم مولا(با عمه ی ساداتند)۲ وارد شده آن ها از(دروازه ی ساعاتند)۲ بر دیدار اسیران مردم شام جلوی دروازه کرده ازدحام امان از شهر شام آه و واویلا۲ در بین اسیران بود(سرها همه روی نی)۲ هر کوچه ی شهر شام(با خون جگر شد طی)۲ یتیمان حسین با دست بسته خونجگر گردیده قلب شکسته امان از شهر شام آه و واویلا۲ از این همه ظلم و کین(خون شد جگر زینب)۲ سوزد دل طفلان با(سوز و شرر زینب)۲ اهل حرم سوزد زین همه بیداد خون گردیده دل حضرت سجاد امان از شهر شام آه و واویلا۲ در بین همه مردم(شد غربت شان معلوم)۲ خون گریه کنند زین غم(هم زینب و هم کلثوم)۲ در شام غم بی جرم و بی بهانه بر طفلان می زدند با تازیانه امان از شهر شام آه و واویلا۲ زن های حرم گریان(از این همه غم محزون)۲ از این همه ظلم شام(دل ها همه گشته خون)۲ روز اسیران گردیده چنان شام سنگ می زدند بر آن ها از لب بام امان از شهر شام آه و واویلا۲
۱۰ اهل حریم طاها،در شام غم رسیدند از دست مردم شام،جز رنج و غم ندیدند امان ز مردم شام۴ آمده مردم شام،دروازه ازدحام است سنگ ستم ز هر بام،به جای احترام است امان ز مردم شام۴ رو به روی اسیران،کف می زنند دمادم زینب و ام کلثوم،ریزند سرشک نم نم امان ز مردم شام۴ در پیش چشم زن ها،سرها همه روی نی با دیده های گریان،هر کوچه را کنند طی امان ز مردم شام۴ مردم کوفه و شام،لبریز کینه بودند بر خاندان عصمت،ظلم و ستم نمودند امان ز مردم شام۴ شام بهر آل عصمت،بدتر ز کربلا بود مجری هر بلایی،یزید بی حیا بود امان ز مردم شام۴ پژمرده گشته بودند،گل های بی قرینه بودند در پی هم،گریان چنان سکینه امان ز مردم شام۴ دشمن به شام ویران،آتش کینه افروخت از این همه مصیبت،هر دل به سینه می سوخت امان ز مردم شام۴ در شهر شام ویران،شد روزشان چنان شام بر سر و روی آن ها،سنگ می زدند ز هر بام امان ز مردم شام۴
۲۰ در شام غم اهل حرم با دل بشکسته همه از این ظلم و ستم خسته دست یتیمان همه شد بسته چه کرده دشمن در شام خراب بهر آل الله این بوده عذاب خون دل زینب و اهل حرم بردند آن ها را در بزم شراب ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ در شام غم بس که همه پلید و نامردند خون دل سجاد و حرم کردند در مجلس یزید آوردند در تشت زر سر بریده بود رنگ طفلان او پریده بود با دیدن سر پدر به تشت قامت سکینه خمیده بود ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ در شام غم به تشت زر سر حسین باشد این سر نور هر دو عین باشد اهل حرم به شور و شین باشد خون شد دل زینب از این ستم با چشم گریان دیده این الم سجاد و کلثوم و سکینه اش می سوزد همراه اهل حرم ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ در شام غم حسین دم می زند از محبوب یزید بر لبش زند با چوب یوسف فاطمه شده مضروب در تشت زر گل یاسمنش چوب کین می خورد بر دهنش سوزانده یزید دون جگرش زینب با گریه گوید مزنش ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴