eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
56 ویدیو
63 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمزمه زبانحال زینب (س)_فاطمیه▪️ مادرم تو بستر افتاده خدایا به خودش میپیچه از درد نیمه شبها شبیه پیرزنها قدش خمیده ولی باسختی می ایسته پیش بابا امروز کنارش اومدم بکشه دستی به سرم شونه یهو افتاد زمین از توی دست مادرم سوخت جیگرم ۲ نگاش چقدر پُر شرره انگار شبای آخره که توی خونه مادره وای مادرم ۶ ناله های مادرم چه دلخراشه الهی روزهای آخرش نباشه روی سجادش پُر از گُلای سُرخِ وقتی سُرفه میکنه لاله باهاشه از درد پهلو شب و روز مادر من خواب نداره از غریبی تو خونمون طبیبی پا نمیگذاره همش مصیبت میباره دستش که بالا نمیاد حالش دیگه جا نمیاد خوشی به ماها نمیاد وای مادرم۶ دورهء بی کَسی ما سر نمیشه شبای غمزدگی سحر نمیشه فهمیدم اون روزیکه سرش به در خورد دیگه مادر واسه من مادر نمیشه دستمال میبنده به سرش کاشکی بمیرم من براش هم واسه درد هم واسهء اینه که سوخته گیسوهاش الهی من بشم فداش لاغر شده خیلی زیاد چهرش به سنّش نمیاد رفت عمر مادرم به باد مجتبی صمدی شهاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض حال به ساحت مقدس حضرت امام زمان (عج) و گریز به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله) سبک : تا مشکتو تو آب زدی... شدم اسیر موی تو بیا عزیز فاطمه نظر کنم به روی تو بیا عزیز فاطمه گل رویت کی شود آقاجان نصیبم بیا بشنو ناله های ام من یجیبم گل زهرا بردی از دل صبرو قرارم به جز تو من دلبر و دلداری ندارم کجایی حبیبم غمت شد نصیبم عزیز جان فاطمه امیر دلربا بیا برعاشقان کرم کنی برات کربلا بیا بیا مولا جان بیا تا دورت بگردم عزیز جانم تویی تو درمان دردم زهجرانت روز و شب آقا دلغمینم از آن میترسم بمیرم رویت نبینم کجایی حبیبم غمت شد نصیبم بقیع گلشنین بوگون آلوبدی فرقه دغل هایاندان ایلسون ظهور اَوَل آقا بقیعه گل آلوب دشمندن اورا بیر قاره علم ویر آنون زهرایه گوزل بیر صحن و حرم ویر آنوندان ایله سوال ای دردیم دواسی ساغالمیش یا نه آنا مسمارین یاراسی کجایی حبیبم غمت شد نصیبم  شاعر : حاج افشین بابک اردبیلی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اشکای دونه دونه میریزه هی رو گونه به یاد مادری که این روزا نیمه جونه ...... ای وای من ،چن وقته افتاده تو بستر ای وای من ،دستمالی رو بسته روی سر ای وای من ، چقد شده نحیف و لاغر ای وای من ، خوابیدنش شده نشسته ای وای من ،بازو و پهلوشم شکسته ای وای من ، ازین زمونه شده خسته ...... جوان ننه جوان ننه ای یار قد کمان ننه •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• بند2⃣ ارام جونه حیدر ای هم زبونه حیدر زهرا ببین بریده غصه امونه حیدر ..... زار میزنم عزیرم بالای سره تو زار میزنم به حاله زارو مضطره تو زار میزنم می بینم چشمای تره تو زار میزنم. می بینم خونه پهلوی تو زار میزنم. می بینم زخمه ابروی تو زار میزنم. می بینم درده بازوی تو ..... جوان نن ،جوان ننه ای یار قد کمان ننه شعرای آیینی سیدناصر اسماعیل نسب رضا نصابی حضرت زهرا (س) زمینه @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(_س) یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی آب و گِل ما را چون، با عشق تو بِسرشتند آن مهر ولایت را ، اندر دل ما کشتند بر بارگَهِ قدسی ، القاب تو بنوشتند محتاج تو در محشر از خوب هم از زشتند " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " صد آسیه و حوا ، خدمتگر درگاهت عقل بشری عاجز ، از منزلت و جاهت در قهر خدا سوزد ، کُنِین به یک آهت روشن دو جهان گشته ، از چهره چون ماهت " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " تو عصمت کُبرایی ‌، صدّیقه و زهرایی هم باعث ایجادِ ، آن عرش مُعلایی تو همسر مولایی ، در مرتبه والایی " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " یا دخت رسول الله ، ما بار گنه داریم مستأصل و گریانیم ، پرونده سیه داریم کن مرحمتی زیرا ، ما دیده به ره داریم از جمله گدایان ، امید به شَه داریم " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " @sabkemoharram
▪️نوحه فاطمیه : اثر حاج مجتبی صمدی شهاب قرار دل ببین که بیقرارم چگونه سر به نعش تو گذارم مرو که بی تو در این سیل غمها شوم خانه نشین ای خانه دارم ببین که شد اشکم جاری ندارم جز تو غمخواری امان از درد بی یاری خدارحمی کند بر این دل زارم بدون تو در این دنیا گرفتارم فاطمه 3 جان ..... دو دستم را سپردی دست غمها به زانویم رساندی دست من را غمت پشت مرا طوری زمین زد که شاید برنخیزم دیگر از جا من آن خیبر گیرم امّا که چشمانم گشته دریا که افتادم حالا از پا زد از ریشه فراق تو توانم را بمان جان علی با من مرو زهرا فاطمه 3 جان ..... زخم واکن دوباره پلک دیده ببین حیران شدم رنگم پریده الهی بشکند دست سیاهی که اینگونه زده بر تو کشیده امان از داغ پنهانت غم و درد بی پایانت شده خون مرده چشمانت همان روزی که افتادی منم مردم خدا داند که من هم بر زمین خوردم ...... بستر: الا ای بستری بیمار حیدر در این بی یاوری غمخوار حیدر قیام تو به پیشم با تن زخم شده یا فاطمه آزار حیدر الا ای یار بیمارم توهستی تنها دلدارم من از رویت خجلت دارم الهی که شفایت را بگیری تو الهی که بمیرم من نمیری تو .... زبستر خیز و و از دل رفع غم کن تنور خانه را خیز و علم کن برای دلخوشی کن خانه داری کمی از زحمت این خسته کم کن دلم خواهد خیزی از جا به کوری چشم اعدا کمک حالم باشی زهرا از این پهلو به آن پهلو مشو زهرا دعا کن تا جدا گردی از این غمها @sabkemoharram
زمزمه وشور شهادت حضرت زهرا(س) یاس کبودم.. زهرا، نبود تو نبودم زهرا به سوگت ای گل خوشبویم، سرود غم سرودم زهرا مرگ تو ای همراهم، نگشته باورم ای زهرا دمی گشا دو چشم خود را، شکسته حیدرم ای زهرا حبیبه دوعالم زهرا، حبیبه دوعالم زهرا، حبیبه دوعالم زهرا، حبیبه دوعالم زهرا۲ _____________________________ بمانده مرتضایت تنها، شده اسیر سیل غمها بدون تو عزیز حیدر، صفا نمانده در این دنیا گشته پریشان حیدر، تو بوده ای مرا همسنگر همیشه حامی ام بودی و، امید من پس از پیغمبر حبیبه دو عالم زهرا.... ____________________________ یار جوانمرگ من، بسوزم از جوانی تو نمی رود زیادم جانا، همیشه مهربانی تو شمع شبستان من،گل همیشه خندان من به رفتنت زدنیا زهرا، زدی بهم تو بنیان من حبیبه دو عالم زهرا.... _____________________________ زینب تو ای مادر، نموده چادر تو برسر به دست کوچکش می گیرد، غبار غم زروی حیدر جای تو خالی باشد، کنار سفره ما زهرا امان ما بریده گریه، به یادت ای عزیزدلها حبیبه دوعالم... شعر:اسماعیل تقوایی
مادر مادر، افتادى ميون بستر مادر مادر، بى تو چه غريب حيدر داغ دلبر، اى دل اى دل خزون باغ، اى واى اى واى شعله ى در، اى دل اى دل ميخ داغ، اى واى اى واى اى هماى آسمونى پر شكسته، نيمه جونى با همين قد كمونى تو چراغ خونمونى مادرم مرو يا زهرا ... مادر مادر، ياس ارغوان و نيلى مادر مادر، با رخت چه كرده سيلى اشك نم نم، اى دل اى دل قلب غمگين، اى واى اى واى كوچه ى غم، اى دل اى دل دست سنگين،اى واى اى واى پر زدن برا تو زوده سيلى حق تو نبوده زينبت برات بميره زير چشم تو كبوده مادرم مرو يازهرا ... مادر مادر، از بعد تو غم مى بينم مادر مادر،گودال و دارم مى بينم! آه و شيون، اى دل اى دل تيغ و خنجر، اى واى اى واى بوسه ى من، اى دل اى دل زير حنجر، اى واى اى واى دوختى كهنه پيرهن رو غم گرفته قلب من رو مي پوشونه بوريايى جسم شاه بى كفن رو! ياحسين غريب مادر اجرای سبک:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمه بی تو خانه خرابم کن تماشا دوچشم پرآبم میروی از برم ای جوانم میدهی باغم خود عذابم آه.ای پناهم رفتی آه.تکیه گاهم رفتی آه.ای سپاهم رفتی آه.فاطمه یازهرا میکنی ترکم ای دلبر من همسرم یار و همسنگر من با روی نیلی و زخم پهلو میروی ای گل پرپر من آه.ارغوانی رفتی آه.قدکمانی رفتی آه.درجوانی رفتی آه.فاطمه یازهرا فاطمه حیدر تو غریب است این دل خسته ام بی شکیب است لحظه ای کن نظاره به حالم بر لبم ذکر ام یجیب است آه.یار بیمار من آه.ای طرفدار من آه.گریه شد کار من آه.فاطمه یازهرا حضرت زهرا (س) @sabkemoharram
🔘🔘🔘40🔘🔘🔘 بند1⃣ کبوده روی مادر ورم رو گونه ش داره دید دو چشماش تاره پنهونی هی می باره جوری زده نامرد که افتاده رد دستاش سیاه شده بدجور جاش میزد یواشتر ای کاش دو دوستی محکم کوبید یهو به روی مادر محکم زمین خورد با سر مادرمون شد پرپر یه جوری محکم زد که چشمای مادر کور شد(تار ) سیاه شد و بی نور شد صورتشم رنجور شد وای مادرم..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ بی هوا زد بی وجدان سوره ی کوثر افتاد هستی حیدر افتاد دخت پیمبر افتاد دستای اون سنگین بود خدا خودش میدونه که مادرم حیرونه گم کرده راه خونه کبوده روی مادر سیلی اون جوندار بود کارهمون کفتار بود که در پی آزار بود اصن یه جوری زد که چشاش به رنگ خون شد حسن براش گریون شد حتی خدا محزون شد وای مادرم..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ مادرمون مجروحه شکسته دستو بازوش در افتاده محکم روش خون میچکه ازپهلوش مادرمون مجروحه روز غمم امروزه میکشه آتیش زوزه در با مادر میسوزه مادرمون مجروحه اینقده که درد داره شب تا سحر بیداره زخمی یک مسماره مادرمون مجروحه دستمالی بسته روسر میگه با چشمای تره خداحافظ ای حیدر وای مادرم..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ عَجّل وفاتی میگه ازین زمونه سیره دیگه داره میمیره از پیش حیدر میره عَجّل وفاتی میگه گوشه ی بستر مادر نداره حیدر باور شده روزای آخر نرو نرو ای زهرا(س) آروم نداره حیدر نرو قراره حیدره که خون نباره حیدر نرو نرو ای زهرا دنیا بی تو زندونه صفا نداره خونه زینبه تو دلخونه وای مادرم وای مادر... @sabkemoharram
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 من و مادر و کوچه و اضطراب دل آشوبه و بغض و رنج و عذاب کسی آمد از نسل ابلیس ِ پست جسورانه با کینهٔ بی حساب سرِ مادرم داد زد پیش من حیا داشت مادر؛ ندادَش جواب غضب کرد و شد دستِ نحسش بلند شد عالم به روی سر من خراب بمیرم که زد سیلیِ بیهوا به مادر! به آیینهٔ در حجاب نوک پای خود ایستادم ولی گذشت از سرم دست او با شتاب چنان خورد که گوشواره شکست گرفت از دو چشمم همین صحنه خواب فدک غصب شد پاره شد برگهٔ قباله به دستانِ مردی خراب دلم خون شد از خندهٔ ممتدش از آن دست سنگین، از آن آب و تاب پس از گوشواره غرورم شکست پس از آن غمی شد برایم نقاب مرا میزد ایکاش تا مادرم... نمیشد از این داغِ پنهانی آب!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا