eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.7هزار دنبال‌کننده
45 عکس
55 ویدیو
63 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🔰 🔰 ؛ زند وکیلی .. روز اول که میخندیدی ✅✅✅ شب شوقه شبه میلاده توی حنجره پراز فریاده اومده کریم طاها امشب دل عاشقم حسن اباده دلم حیرونه،لبم خندونه طپش طپش دلم حسن حسن میخونه 🔰مدد آقا جان حسن یامولا شبه عشقه شبه امیده نورٍ یاسٍ علوی تابیده چقد آروم گرفته وقتی روی دستای علی خوابیده شب مهتابه،دلا بی تابه شب ولادته،گل پسراربابه 🔰مدد آقا جان حسن یامولا مجتبایی قلب زارم خیلی من آقا دوسِت دارم سر نا قابلم رو زیر قدمای نوکرات میزارم ‌ شور وآوازم،به تو می نازم یه روز برا شما،آقا حرم میسازم 🔰مدد آقا جان حسن یامولا تو کریم دو دنیا هستی همه بنده تو مولا هستی به دو دنیا تو آقایی و پسر ارشد زهرا هستی کرم از دستات می‌ریزه آقا تویی تو عالمین کریم آل طاها 🔰مدد آقا جان حسن یامولا ( ) () @sabkemoharram
🔸سرود میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام 🎙سبک اخبار سراسری می رسه مژده از تو آسمونا سبط اکبر حسن آمده دنیا کوچهٔ بنی هاشم شده بن بست ملائک اومدن برا تماشا گل گلها رسید، عزیز طاها رسید پسر ارشد، علی و زهرا رسید لا اله الا الله ، یا کریم آل الله دل آرام حیدر عشق پیمبر داداش زینب و عزیز مادر قدری از قدرتش حضرت قاسم مربیّ رزم علی اکبر ماه عالمینه ، به شیعه نور عینه مرجع تقلید ، اباالفضل و حسینه لا اله الا الله ، یا کریم آل الله میون کریما کریم ترینه بهش شیعه میگه ماه مدینه هرکی داره به سر شور گدایی سر سفره ی این آقا بشینه خدا آفریده ، گل یاس و سپیده فتنه های جمل ، با قدرتش خوابیده لا اله الا الله ، یا کریم آل الله _ ✍محمدمهدی روحی @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمزمه مناجات با خدا در ماه رمضان و گریز به روضه امام حسین بهار دل شده خزون دردام و از چشام بخون نشسته ام یه بار دیگه پا سفره ی ماه رمضون خدا خدا خدا خدا... تو گیر و دار زندگی عادی شده برام خطا با این همه رو سیاهی بازم به من گفتی بیا خدا خدا خدا خدا... ای خالق بنده نواز میخوام که از تو دور نشم خیلی داره دیر میشه ها یه کاری کن عوض بشم خدا خدا خدا خدا... ببین دارم داد میزنم گناه من و بیچاره کرد تو صحرای هوای نفس دل من و آواره کرد خدا خدا خدا خدا... ای که تویی به هر زمان قرار قلب بی قرار گناهای این بنده ات و رو حساب جهلش بذار خدا خدا خدا خدا... به زیر بار معصیت قد کمون اومدم خدا به محضرت یه بار دیگه پشیمون اومدم خدا خدا خدا خدا خدا... ببین پاسفره ی دعا اشکای این سینه زن و میگه میون گریه هاش ببخش من و،ببخش من و خدا خدا خدا خدا... ای خالق آلاله ها ببر من و یه شب حرم از در خونه ی حسین کجا رو دارم که برم حسین حسین حسین حسین... آی عاشقا مثل شما این همه ی حرف منه فقط امید ما همین گریه و سینه زدنه مرثیه خونی کارمه مثل تموم عالمین میون گریه هی میگم حسین حسین حسین حسین... آقا شنیدم که یه روز خون به دل شما شده میون گودال بلا سر از تنت جدا شده آقا شنیدم سرت و به روی نیزه ها زدن با کعب نی حرومی ها بر تن بچه ها زدن بین زمین و آسمون با اشک جاری از دو عین یه مادری ناله میزد غریب مادر یا حسین... غریب مادر یا حسین... ✍امیر عباسی @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب قدر است و شب مناجات آمده ام با کوهی از حاجات گویم ای معبود عالَمین یا رب یا رب بحقّ الحسین یا رب یا رب بحقّ الحسین... شرمنده ام از گناه و غفلت آمده ام به امیدِ رحمت مرا بنده اَت کن ای خدا قسم به شهید کربلا یا رب یا رب بحقّ الحسین... حقّ آن لحظه که غوغا گردید سر حسین از تن جدا گردید زینب آمد با اشکِ دیده بوسید آن رگهای بریده یا رب یا رب بحقّ الحسین. سبک: @sabkemoharram
▪️ نوحه سحر نوزدهم ▪️ اثر حاج مجتبی صمدی شهاب مرو مسجد ای بابا دلشوره دارم بمان پیشم تا سحر با تو بیدارم دل آشوبم ای بابا چرا امشب ای تنها شده ذکرت یا زهرا یا مظلوم یا حیدر پر از خون شد مسجد کوفه واویلا شده فرق حیدر چون پهلوی زهرا زهم وا شد ابرویش پر از خون شد گیسویش بیاید زهرا سویش یا مظلوم یا حیدر دم فزت و رب الکعبه می آید علی صورت بر چادر ، خاکی می ساید دلش تنگ دلدار است بریده از آزار است غمش داغ مسمار است یا مظلوم یا حیدر خداوندا امشب از حق خود بگذر ببین پایین افتاده از خجلت این سر ز شرم تو دارم تب به اشک چشم زینب مرا عفوم کن یا رب @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو قدم رفت ولی پیکر اومیسوزد زتَرَک خوردن سَرَ ،دُختراومیسوزد تیغ تا رفت فرو ،رفت میانِ اَبرو تیغ وشمشیرچنین با سر اومیسوزد به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت دید از ضربه‌یِ در همسر اومیسوزد آمدعباس ولی گریه کنان درپی او بارها تا بِرِسَد مَحضَرَ اومیسوزد پیش ِ زینب رویِ پا بود ولی باز افتاد زینبش دیدکه بال وپر اومیسوزد دیدناگه به زمین خوردنِ بابایش را گریه میکرد...خودش آخر اومیسوزد رویِ تَل تا لبِ گودال دویده زینب کربلا بینِ همه خواهر اومیسوزد نیزه‌ای آمدو او را چقدرهول نمود نیزه کمتر بزنیدچون سَرَ اومیسوزد پیش چشم خواهری بود سَنان می‌خندید روی گودال چنین مادر اومیسوزد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه بیستم ماه رمضان بستری شدن حضرت علی علیه‌السلام و وصیت سبک حسین جان به یاد..... بمیرم بمیرم داره می‌چکه خون و خونابه از زخمِ بابا دوباره شده تازه تویِ دلا داغِ زهرا بمیرم بمیرم بمیرم دوباره تویِ خونهَ‌مون بسترِ روضه بازه بازم حرفِ غسل و کفن حرفِ تشییع‌جنازه بمیرم سرت مثلِ بال و پرِ مادرم شد یاحیدر علی روضه‌خونِ غمِ تو حرم شد با مادر وصیت نکن جون به‌لب میشم ازغم یاحیدر شدم سینه‌زنِ غمایِ محرّم با مادر یاحیدر یاحیدر علی جان علی جان علی جان علی جان علی جان علی جان علی‌جان ۳ بمیرم بمیرم گذاشتی تو دستِ حسینو تو دستِ علم‌گیر تو از کربلا گفتی و زخمایِ تیر و شمشیر بمیرم بمیرم بمیرم نگو زینبت زنده می‌مونه تا که ببینه نشسته با خنجرِ کُند ظالمی رویِ سینه بمیرم تنِ بی‌کفن سمِّ مَرکب واویلا پایِ سر سیلی خورده زینب واویلا به گودال میرن چند سواره واویلا به غارت میره گوشُ‌وواره واویلا ثارالله ثارالله حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۳
▪️ نوحه سحر نوزدهم ▪️ اثر حاج مجتبی صمدی شهاب مرو مسجد ای بابا دلشوره دارم بمان پیشم تا سحر با تو بیدارم دل آشوبم ای بابا چرا امشب ای تنها شده ذکرت یا زهرا یا مظلوم یا حیدر پر از خون شد مسجد کوفه واویلا شده فرق حیدر چون پهلوی زهرا زهم وا شد ابرویش پر از خون شد گیسویش بیاید زهرا سویش یا مظلوم یا حیدر دم فزت و رب الکعبه می آید علی صورت بر چادر ، خاکی می ساید دلش تنگ دلدار است بریده از آزار است غمش داغ مسمار است یا مظلوم یا حیدر خداوندا امشب از حق خود بگذر ببین پایین افتاده از خجلت این سر ز شرم تو دارم تب به اشک چشم زینب مرا عفوم کن یا رب @sabkemoharram
▪️ زمینه/ شور بیست و یکم رمضان▪️ دل یتیم کوفه شد به غم اسیر ۳ همه آوردن روی دست کاسه شیر۳ زخم علی بی دواست و مرهم دل زینب شده خونه غم علی به زینب میگه بابا جون شیر منو بدید ابن ملجم علی علی علی غریبه رشته عمر مرتضی زهم گسست ۳ وقت سحر شد و علی چشمامو بست۳ اشک از چش زینب روونه تشییع علی میشه شبونه تو خاطره ها زنده شد باز یاد کوچه و تازیونه علی علی علی غریبه همه میگن در این سحر علی علی ۳ زینب میگه نرو پدر علی علی۳ امشب علیه غریب و بی یار نفس کشید برا آخرین بار علی دیگه راحت شد امشب از خاطره درب و دیوار علی علی علی غریبه @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 منـادی زد نــدا اهــل زمـین را علـی گـــویـد اذان آخــریـن را علی میرفت تاکه لحظه ای بعد ز خون دل کند رنگین جبین را 🏴🏴🏴 شبی از آسمانم ماه می رفت یتیمان را ز سینه آه می رفت چه حالی داشت وقتی دیدزینب علی با پای لرزان راه می رفت 🏴🏴🏴 پدرجان ازچه حال زار داری؟ رخ زرد و دو چشـم تـار داری چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن چو مادر دست بر دیوار داری؟ 🏴🏴🏴 تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را علی ازخون دل شسته جبین را بگــردی در زمیــن و کهکــشانها نیــابـی چــون امیـرالمـومنـین را 🏴🏴🏴 فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش نمــوده نــذر بـابـای غـریب اش نمی داند علـی حـاجت روا شد جوابش کرده مولا راطبیب اش 🏴🏴🏴 فلـک دیــدی امیـرالمـومنـین را زخونهای دلش شسته جبین را یتیمی با فغان و ناله می گفت چـــرا کشـتید امـــام نــازنیــن را؟ 🏴🏴🏴 عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت بــه محـراب عبـادت زد زمینت تمام خون دلهایی که خوردی بـه یکباره روان شد بر جبینت 🏴🏴🏴 حسین تــاب غـم و هجـران نـدارد و زینــب نـــالــه اش پـــایـان نـــدارد طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت مــریـض تــان دگــر درمـــان نـدارد 🏴🏴🏴 درد و غم هی عدد تا نشد سقف سرت سنگ لحد در گــــرفتـــاری و دلتنــگـی بـگـــو یـــا علــی ابـــن ابیـــطالــب مــــدد 🏴🏴🏴 ز قلب خسته خیزد نـاله و درد فقـیری در خــرابـه نـاله می کرد کجـایی نـاشناس کیسه بردوش کســــی نــــان یتیـــمان را نیـــاورد 🏴🏴🏴 بنال ای دل که دردم ماندنی شد کتـاب غصـه هـایـم خـوانـدنی شد چــه دشــوار اسـت رنـج نـا امیدی مـــریـض زینــب آخــر رفتـنی شــد 🏴🏴🏴 شبی بــاد خــزان زد بــر گـل یــاس زهـم پاشیده شـدکـانون احساس حسین یک نــالـه زد داد از یتیـمی ولـی آتش بجــان زد اشـک عبـاس 🏴🏴🏴 چـــرا بـــابـــا جبیـــنی زرد داری؟ درون سیـنه آهـی سرد داری چرا لب می گزی بابای خوبم؟ الهـی مـن بمــیرم درد داری... 🏴🏴🏴 امیــرمـــؤمنــان از خـــانـه مـی رفـت چـه مظلـومانه ازکـاشـانه می رفت دل شـب مثـل زهـــرا همسـرخــود بــه روی شـانـه مخفیانه می رفت 🏴🏴🏴 اگـر چــه تــا بــه کــوفــه ره درازه بیــاییـد کـه خـداهم چـاره سازه پــــی یــــاری فــــرزنــــدان حیــــدر رویـم امشب بـه تشـییع جنـازه 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» ‍