#نوحه_زنجیرزنی_علی_اصغر_ع
#سبک_ارباب_غریب_من
#آبی_نبود_در_این
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
ابی نبود در این (خیمه و دراین صحرا(3)
کمتر تو تلظی کن (ای تشنه لب بابا(3)
ای طفل گریان و عطشان بابا
لالایی لا لا یی. لا لا یی لا لا یی بابا
ای اصغر ای اصغر عزیزبابا
_____________
✅بنددوم
ای اصغر بی شیرم. (خشکی زده لبهایت(3)
بنگر زغمت بابا (از زندگی ام سیرم(3))
ای نور دو دیده علی اصغر. (ع)
حنجرت دریده علی اصغر (ع)
ای علی اصغر عزیز بابا
_____
✅بندسوم
ای غنچه نشکفته
شش ماهه عطشانم ۳
لعل لب خشک تو
آتش زده بر جانم ۳
می سوزد از آه تو قلب مادر
ای آرام جانم لالایی اصغر
لالایی ۲ علی اصغر
__________
✅بندچهارم
دیدم که شدی سیراب
با تیر عدو مادر ۳
بر دست پدر گشتی
مانند گلی پرپر۳
در حرم از غمت غوغا به پا شد
پیش چشمم سرت از تن جدا شد
لالایی ۲ علی اصغر
#زنجیرزنی
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
زمزمه شب هفتم
بابا رو حلال کن ای گل بهارم
مث حلق تو گره خورده به کارم
حتی من از دشمنات منت کشیدم
ولی هیشکی آب نداد برات بیارم
من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت
تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت
از رو تنت پرید سرت
تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند
این همه جا کجا زدند
((لای لای علی لای لای علی ))
کاش نمی آوردمت میون لشگر
تا نشی رو دست من لا له ی پرپر
تیر پهلوون کش زدن به حلقت
کاش می مردی از عطش رو دست مادر
سرگردونم چیکار کنم شده چه خاکی به سرم
با بی قراری مادرت منتظره دم حرم
وای پسرم وای پسرم
نبود ببینه که عموت هم نمیاد زخم گلوت
حیروون شدم قسم به موت
…
مادرت آرزو داشت تو پا بگیری
واسه مادر بشی عصای پیری
توی میدونا مث عموت بجنگی
هظ کنن همه بگن چه بچه شیری
تا مادرت نیومده میرم یه گوشه عزیزم
تا که نشی نیزه نشین رو قنداقت خاک میریزم
از درد و غصه لبریزم
مثل من آخرش بابا میری رو نیزه ها بالا
میوفتی بین کوچه ها
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
زمزمه شب هفتم
بابا رو حلال کن ای گل بهارم
مث حلق تو گره خورده به کارم
حتی من از دشمنات منت کشیدم
ولی هیشکی آب نداد برات بیارم
من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت
تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت
از رو تنت پرید سرت
تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند
این همه جا کجا زدند
((لای لای علی لای لای علی ))
کاش نمی آوردمت میون لشگر
تا نشی رو دست من لا له ی پرپر
تیر پهلوون کش زدن به حلقت
کاش می مردی از عطش رو دست مادر
سرگردونم چیکار کنم شده چه خاکی به سرم
با بی قراری مادرت منتظره دم حرم
وای پسرم وای پسرم
نبود ببینه که عموت هم نمیاد زخم گلوت
حیروون شدم قسم به موت
…
مادرت آرزو داشت تو پا بگیری
واسه مادر بشی عصای پیری
توی میدونا مث عموت بجنگی
هظ کنن همه بگن چه بچه شیری
تا مادرت نیومده میرم یه گوشه عزیزم
تا که نشی نیزه نشین رو قنداقت خاک میریزم
از درد و غصه لبریزم
مثل من آخرش بابا میری رو نیزه ها بالا
میوفتی بین کوچه ها
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram