(حضرت زهرا س)
(۱آتش زدن درب خانه)
دل من امروز ز سینه پر زده سوی مدینه
یاد زهرای حزینه آن عزیز بی قرینه
بهشتم کوی تو،دو دستم سوی تو
مشام جان پر است،ز عطر و بوی تو
مدد یا فاطمه۴
تو گل باغ ولایی نور چشم مصطفایی
مظهر حی تعالی همنشین مرتضایی
گل پیغمبری،تو جان حیدری
کنار مرتضی،شفیع محشری
مدد یا فاطمه۴
گرچه پست و بی بهایم بر سر کویت گدایم
حق نموده از کرامت مهر و حبت را عطایم
تو بر من تکیه گاه،منم بر تو پناه
امید عالمین،نما بر من نگاه
مدد یا فاطمه۴
ای امید اهل عالم یاد تو هستم همیشه
بی ولایت فاطمه جان زندگی ممکن نمی شه
عزیز بی حرم،گدای این درم
خدا باشد گواه،تویی چون مادرم
مدد یا فاطمه۴
فاطمیه دل فتاده یاد زهرا پشت آن در
لگد و مسمار و سینه گریه ی سوزان حیدر
به پیش دیده اش،گلش پرپر شده
پر از رنج و محن،دل حیدر شده
مدد یا فاطمه۴
ز در بیت ولایت آتش کین زد زبانه
فاطمه را دشمن دین زد به دستش تازیانه
پس از غصب فدک،به زخمش زد نمک
به پیش مرتضی،به زهرا زد کتک
مدد یا فاطمه۴
بعد پیغمبر بمیرم مرتضی خانه نشین شد
ز جفای دشمن دین همسرش نقش زمین شد
ز او دشمن گسست،دو دستش را ببست
از این جور و ستم،دل زهرا شکست
مدد یا فاطمه۴
#حضرت_زهرا_س
سبک....ای صفای قلب زارم
@sabkemoharram
.
#زمینه
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهراس_
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهراس_
زهرای من
ای که تویی به مصطفی دختر
کنار قبر تو منم حیدر
داغ تو زد به جان من آذر
ای که بودی بر من یار و حبیب
بعد از تو من گردیده ام غریب
از داغ تو ای نور دیده ام
علی گردیده بی صبر و شکیب
یا زهرا یا زهرا یا فاطمه (۴)
زهرای من
دختر ختم مرسلین بودی
به مرتضی تو همنشین بودی
فدایی قرآن و دین بودی
جانت به راه دین فدا شده
خون از غم دل مرتضی شده
ای غریب مدینه بهر تو
خانه ی من بزم عزا شده
یا زهرا یا زهرا یا فاطمه
زهرای من
بی تو دگر ز زندگی سیرم
کرده غم هجران تو پیرم
بعد تو فاطمه زمینگیرم
کبوترم رفتی ز لانه ام
زندان من شد آشیانه ام
ای نور دیدگان مجتبی
رفتی غریبانه ز خانهام
یا زهرا یا زهرا یا فاطمه
زهرای من
ببین پریشان توام زهرا
بی سر و سامان توام زهرا
همیشه گریان توام زهرا
کسی مثل تو رنج و غم ندید
از ظلم و کینه گشته ای شهید
ای نور چشم زینب و حسین
رفتی و بی تو قامتم خمید
یا زهرا یا زهرا یا فاطمه
#نوحه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مشهد_مقدس
#فاطمیه
شاعر:
#حاج_رضا_یعقوبیان
@sabkemiharram
عزیزم
الهی بمیرم به چه وضعی اُفتاده حالت
توی بستری و شکسته شده هردو بالت
ای خانوم
عزیزم
حلال کن منو خونه ی اَمنی واست نداشتم
ببخشم اگه توی این زندگی کم گذاشتم
ای خانوم
چرا روتو از من میگیری زهرا جان
دعا میکنی که بمیری زهرا جان
ببین بچه ها بی قرارن این شبها
کجا بی علی آخه میری زهرا جان
____
عزیزم
نفسهات بُریده میدونم که پهلوت شکسته
تورو اون دوتا بد زدن دست و بازوت شکسته
ای خانوم
عزیزم
نمی تونی از جا بلندشی توون نیست توو پاهات
زمین میخوری دائما سوو نمونده توو چشمات
ای خانوم
تنت پیش چشمای من سوخت زهرا جان
جلوی حسین و حسن سوخت زهرا جان
کسی واسه یاری نیومد توو کوچه
که انگار نه انگار یه زن سوخت زهراجان
____
عزیزم
چرا مجتبی این روزا حال خوبی نداره
توی خواب و بیداری اِنقد همش بیقراره
ای خانوم
عزیزم
گمونم یه چیزایی دیده که حیدر ندیده
بگو چیشده ماجرا چیه رنگش پریده
ای خانوم
چی اومد سرت آخه زهرا توو کوچه
شکستن غرورم رو یکجا توو کوچه
هنوز یادمه پیش چشمام اُفتادی
تورو بد زدن نانجیبا توو کوچه
@sabkemoharram
هدایت شده از آموزش مداحی کربلایی سعید صادقی
🔴 آموزش اصول و فنون مداحی
🔴 آموزش صداسازی
✅️ موقع خوندن صداتون میگیره و به سرفه می افتید ؟
✅️ موقع خوندن نفس کم میارید ؟
وارد کانال آموزش #کربلایی_سعید_صادقی بشید و آموزشهارو مرور کنید 👇👇👇👇
@saeedsadeghi_maddah
ارائه اشعار،نوحه،مولودی های مناسبتی
به همراه فایل صوتی سبکها👇👇
@sabkemoharram
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بی بی سلام آمدم امشب عیادتت
باران شوم برای تو و داغ غربتت
بی بی سلام با غم حیدر چه می کنی
با گریه های هِجر پیمبر چه می کنی
بی بی سلام راهی بستر شدی چرا؟
بی بی سلام این همه لاغر شدی چرا؟
چیزی نمانده است دگر از وجود تو
رنگی نمانده است به روی کبود تو
سر درد داری و سر تو تیر می کشد
اصلا تکان نخور، پَرِ تو تیر می کشد
می ترسم اینکه پیرهنت لاله گون شود
می ترسم اینکه بستر تو غرق خون شود
پهلو شکسته، درد تو را آب کرده است
خیلی تو را شکسته و بی خواب کرده است
ای نور آشیانه چرا پیر گشته ای؟
آه ای جوان خانه چرا پیر گشته ای؟
جانم فدای پلکِ تَرِ نیمه جان تو
بی بی فدایِ روضه ی قدِّ کمان تو
بی بی سلام با غم زینب چه می کنی؟
با قصّه سه تا کفن امشب چه می کنی؟
انگار سوزِ آه تو در شور و شین شد
ذکر لبانِ خشک تو نام حسین شد
تو می روی ولی پسرت بی کفن شود
در قتلگاه، کشته ی صد پاره تن شود
پس با زبان پر گله زینب در آن میان
رو بر مدینه کرده و وا می کند زبان:
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست ...
#وحید محمدی
@sabkemoharram
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور فاطمیه و کربلا ( لطمه زنی ) سبک به سمت گودال از....
با پَر خونینت
پر زدی از خونهَ م
ببین پریشونم
فاطمه اِی جونم
چشماتو بستی و ...
بی تاب و حیرونم
مضطر و گریونم
فاطمه ای جونم
عروس نه ساله
شبا زدی ناله
پر از گل لاله
بسترتِه زهرا
رو صورتت جایِ ...
سیلی سنگینه
کسی که غمگینه
دخترته زهرا
بازویِ یاریِ ...
علی شده زخمی
تو کوچه یِ غمها
به تو نشد رحمی
پهلویِ خونیِ...
تنت شده روضه
با دیدن چادر
حسن چه می لرزه
قرار ما گودال
غروب عاشورا
وقتی می مونه تن
زیر سُـمِ اَسباٰ
قرار ما گودال
وقتی که با خنجر
بی حیا می کوبه
ضربه ها پشتِ سر
قرار ما گودال
پیش تن عریان
صَـلُّوا علیکَ یا....
ذبیحُ نِ العطشان
قرار ما گودال
غروب غارتها
به زینبت میشه
خیلی جسارتها
به سمت گودال از ...
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
#فاطمیه #لطمه_زنی #شور
#مدینه #شهادت
اجرای سبک
#کربلایی_سعید_صادقی
◾#زمزمه
#زمینه
#شور نوحه
◾روضهشهادتحضرتزهرا(س)
دستی به دیوار دستی به زانو
باید بگیرم من از علی رو
فضه کمک کن زهرا نیفتد
بشکسته چونکه بال پرستو
وای....وای....وای....وای(۲)
فضه کمک کن حالم خراب است
حیدر ز بهرم در اضطراب است
جان تو و جان زینبینم
این عمر کوتاه چون شمع آب است
وای...وای....وای....وای(۲)
گرد غریبی بر رخ نشستهست
بازو کبود و پهلو شکستهست
شرمنده از روی حیدرم من
چوندستحیدر از کینه بستهست
وای....وای....وای....وای(۲)
در بین آتش دیدم من آزار
شد کشته محسن زهرا عزادار
جلباب جای این معجرم بود
فضه تو من را تنها مگذار
وای....وای....وای....وای(۲)
#مرتضی_محمودپور
@sabkemoharram
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
@sabkemoharram
شب و روز شهادت حضرت زهرا (س)
خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم
تماشا کن اشک روانم ، یازهرا
ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم
مده با داغ خود عذابم ، یازهرا
الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی
همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی؟
خدا نگهدار ، ای همسر علی
ببین چه خاکی ، شد بر سر علی
نظر نما بر ، چشم تر علی
فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو
زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم
ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم
فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت
مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم
یا زهرا ، نگفتی چه شد بین دیوار و در
فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر
دلم گرفته ، حرفی نمی زنی
بدان که آخر ، تو قاتل منی
امان ز دست ، مسمار آهنی
فاطمه جانم زهرا مرو مرو
نگاهت دارد بوی هجران ، زبان دور لب ها نچرخان
رخت را با چادر مپوشان ، عزیزم
دهد فضه تا که تکانت ز هم وا گردد استخوانت
نشیند خون روی لبانت ، عزیزم
واویلا ، چرا رنگ و رویت چنین برگشته
مگو که دگر روز آخر گشته ، تنت خوب نگشته
رسیده وقت ، هجران ما دو تا
نما مدارا ، با حال بچه ها
نزن به پیشم ، اینگونه دست و پا
فاطمه جانم زهرا مرو مرو
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@sabkemoharram
#حضرت_ام_البنین__س__نوحه
یا صاحب الزّمان،دائم غمگینی
امشب عزادار امّ البنینی
با آه سینه
رفتی مدینه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
یا
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
مادر ابالفضل،گشته شهیده
از بس بین بقیع،ناله کشیده
بین روضه ها
افتاده از پا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
روی خاک بقیع،اشکش روان شد
آخر بین روضه ها نیمه جان شد
در زیر آفتاب
مانده چون ارباب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
شد از آهش دل هر رهگذر خون
گریان شد از سوزش،مروان ملعون
مانند زینب
گشته جان بر لب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
باغ یاسش پرپر شد در کربلا
هستی اش شد فدای خون خدا
گشته او تنها
با کوه غمها
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
دستان عباسش از تن جدا شد
تیر سه شعبه در چشمش رها شد
پاره شد مشکش
جاری شد اشکش
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
به یاد لبهای اصغر حزین شد
با ضربه ی عمود نقش زمین شد
افتاد با غربت
بر روی صورت
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
صدای ناله ای در گوشش پیچید
زنی قامت کمان،در مقتلش دید
بین علقمه
آمد فاطمه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
آمد سویش حسین با قامت خم
تیر از چشمش کشید با قلبی پرغم
دیگر شد تنها
بی یار و سقّا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
وقتی دست جدای او را بوسید
دشمن به ناله ی جانسوزش خندید
در بین دشمن
شد غرق محن
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حضرت ام البنین (س)
نوحه