eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.8هزار دنبال‌کننده
47 عکس
56 ویدیو
64 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک: ای ساقی لب تشنگان ای نازنین طفل رباب، ای کودک اطهر جانم علی اصغر هستی گل فاطمه و، از نسل پیغمبر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب، ای کودک اطهر جانم علی اصغر... ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان تا که دهی جولان گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای آخرین سرباز من،ای همه هست من بر روی دست من با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره شد حنجرت پاره با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم بابا روی دستم شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم شعله برافروزم منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب جانم بود بر لب آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم بر تو عزادارم در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ✍حاج رضا یعقوبیان @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📄| شعر روضه حضرت (ع) تَرَكِ روى لبت آيه قرآنِ رباب مثلِ قرصِ قمرى زينتِ دامانِ رباب چه كنم ؟ تا كه کمى تر بشود لبهايت مى چكد روى لبت اشكِ دو چشمان رباب سينه ام شير ندارد پسرم چنگ نزن آه ، بازى مكن اينقدر تو با جانِ رباب بر ضريح لب خشكيده ءتو جا انداخت لبِ عطشانِ حسين و لبِ عطشانِ رباب پا برهنه پسرم خيمه به خيمه گشتم قطره اى آب نبود ، اى گل ريحان رباب رفتي و پشت تو "يا رادَّ يوسف" خواندم كاش سيراب بيايى تو به كنعان رباب پدر تو به سپاهى سَرِ تو رو زده است تا خجالت نكشد از دل سوزان رباب تير خوردى وسط خيمه زمين خوردم من بعد از اين گريه شود روزى چشمان رباب عاقبت بر جگرم حرمله زهرش را ريخت واى بر حالِ دلِ بى سر و سامان رباب اين زمين خوردن من دست خودم نيست على سَرِ تو خورده زمين زانوى لرزان رباب سَرِ هر كوچه به لالايى من خنديدند كودكى نيست دگر بر روى دستانِ رباب @sabkemoharram
ای هق هق تو زمزمهٔ آب آب آب جز اشک چَشم خویش ندارد رباب آب این سوی دشت یک سره در پیچ و تاب، طفل آن سوی دشت یک سره در پیچ و تاب،آب
شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد روضه‌ی امشب ما پیر شدن هم دارد مثل ارباب کنار تن مجروح علی مستمع در شب هشتم کمری خم دارد روضه‌ی دفن حسین است و به تنهایی خود داغ، اندازه‌ی یک ماه محرم دارد روضه می‌خوانم از آن سرو رشید مجروح که تنش روی عبا چند قلم کم دارد آسمان، غم زده‌ی روضه و خون می‌بارد پای این روضه اگر مُرد کسی، حق دارد روضه خوانِ شب هشتم بدنش می‌لرزد مثل ارباب در این روضه تنش می‌لرزد پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا نیمه‌ی سیب رسول است و مسیحای حسین رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین پسری غرق به خون، نقش زمین در صحراست کمر روضه خم از واژه‌ی ارباً ارباست از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که... ریخته روی زمین قامت مجروحی که... می‌چکد خون ز گلو، چشم و دهان، دست و سرش جای یک بوسه نمانده‌ست برای پدرش دشت را چشم پدر پُر ز علی می‌بیند گل پرپر شده را روی عبا می‌چیند لشکری کرد اشاره پدر پیرش را خنده‌ها کُشت دوباره پدر پیرش را گیسوان پسرش روی زمین پا خورده دید یک تیغ میان کمرش تا خورده نیزه‌ای از وسط سینه‌ی او رد شده است خون نشسته به گلو، راه نفس سد شده است حسین کردی (ع) @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی - تاسوعا - سبک صادقِ آل مصطفی... افتاده مشکِ کاروان بر خاکِ صحرا ذکرِ لبِ صاحب زمان آه و واویلا شکسته از غم کمرم بعد از تو هستم تنهاترین شاهِ جهان آه و واویلا واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴) چه بر سرِ تو آمده آب آورِ من افتاده آخرین امیدِ دخترِ من ستونِ خیمه یِ تو را می کشم یعنی... آماده یِ اسارت باش ای خواهرِ من واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴) تیرِ ستم دیده هایت دَریده عبّاس بوسیده ام دو بازوی بریده عبّاس چشمِ حرامیان شده خیره بر خیمه دخترِ دردانه یِ من ترسیده عبّاس واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴) پهلو زدی بر نیزه ها غوغا به پا شد آتش رسید و خیمه ها ماتم سرا شد چنگی رسید و لاله یِ گوشی دریده معجر کشیدن عادتِ دشمنِ ما شد واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴) @sabkemoharram
زمزمه،نوحه وشور شب تاسوعا برادرم خواندی،تا که شنیدم من،بسویت ای عباس،زود دویدم من چوآمدم آنجا،دل حسین خون شد،دودست تو ازتن،جدا چو دیدم من وای ابوفاضل،وای ابوفاضل، وای ابوفاضل، وای ابوفاضل ۲ _____________________ تنت به خاک وخون،سه شعبه را دیدم،تیر زچشم تو،برون کشیدم من چونکه ترا دیدم،چو سرو افتاده،ناله زدم از دل،کمر خمیدم من وای ابو فاضل.... ___________________ وای علمدارم،بی تو علم افتاد،عدو کند خنده،هلهله وفریاد سکینه می گوید،آب نمی خواهم،بگو عمو آید،کند دلم را شاد وای ابوفاضل.... _____________________ نگاه تو می کرد، دل حرم آرام، قوت دل بودی برمن وبر ارحام ناله زند بهرت،زینب محزونت،به فکر فردا و اسارتِ در شام وای ابو فاضل.... شعر:اسماعیل تقوایی @sabkemoharram