📄| شعر روضه حضرت #على_اصغر (ع)
تَرَكِ روى لبت آيه قرآنِ رباب
مثلِ قرصِ قمرى زينتِ دامانِ رباب
چه كنم ؟ تا كه کمى تر بشود لبهايت
مى چكد روى لبت اشكِ دو چشمان رباب
سينه ام شير ندارد پسرم چنگ نزن
آه ، بازى مكن اينقدر تو با جانِ رباب
بر ضريح لب خشكيده ءتو جا انداخت
لبِ عطشانِ حسين و لبِ عطشانِ رباب
پا برهنه پسرم خيمه به خيمه گشتم
قطره اى آب نبود ، اى گل ريحان رباب
رفتي و پشت تو "يا رادَّ يوسف" خواندم
كاش سيراب بيايى تو به كنعان رباب
پدر تو به سپاهى سَرِ تو رو زده است
تا خجالت نكشد از دل سوزان رباب
تير خوردى وسط خيمه زمين خوردم من
بعد از اين گريه شود روزى چشمان رباب
عاقبت بر جگرم حرمله زهرش را ريخت
واى بر حالِ دلِ بى سر و سامان رباب
اين زمين خوردن من دست خودم نيست على
سَرِ تو خورده زمين زانوى لرزان رباب
سَرِ هر كوچه به لالايى من خنديدند
كودكى نيست دگر بر روى دستانِ رباب
#قاسم_نعمتی
@sabkemoharram
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد
روضهی امشب ما پیر شدن هم دارد
مثل ارباب کنار تن مجروح علی
مستمع در شب هشتم کمری خم دارد
روضهی دفن حسین است و به تنهایی خود
داغ، اندازهی یک ماه محرم دارد
روضه میخوانم از آن سرو رشید مجروح
که تنش روی عبا چند قلم کم دارد
آسمان، غم زدهی روضه و خون میبارد
پای این روضه اگر مُرد کسی، حق دارد
روضه خوانِ شب هشتم بدنش میلرزد
مثل ارباب در این روضه تنش میلرزد
پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا
تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را
جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا
امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا
نیمهی سیب رسول است و مسیحای حسین
رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین
پسری غرق به خون، نقش زمین در صحراست
کمر روضه خم از واژهی ارباً ارباست
از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که...
ریخته روی زمین قامت مجروحی که...
میچکد خون ز گلو، چشم و دهان، دست و سرش
جای یک بوسه نماندهست برای پدرش
دشت را چشم پدر پُر ز علی میبیند
گل پرپر شده را روی عبا میچیند
لشکری کرد اشاره پدر پیرش را
خندهها کُشت دوباره پدر پیرش را
گیسوان پسرش روی زمین پا خورده
دید یک تیغ میان کمرش تا خورده
نیزهای از وسط سینهی او رد شده است
خون نشسته به گلو، راه نفس سد شده است
حسین کردی
#شب_هشتم_محرم
#علی_اکبر(ع)
@sabkemoharram
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بفرمایید یک دقیقه روضه
#علی_اصغر ع
😭😭😭😭😭😭😭
به نفس استاد
#کربلایی_سعید_صادقی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
183.2K
#نوحه_مسجدی
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نام مداح حذف نشود❌️
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه مسجدی - تاسوعا - سبک صادقِ آل مصطفی...
افتاده مشکِ کاروان بر خاکِ صحرا
ذکرِ لبِ صاحب زمان آه و واویلا
شکسته از غم کمرم بعد از تو هستم
تنهاترین شاهِ جهان آه و واویلا
واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴)
چه بر سرِ تو آمده آب آورِ من
افتاده آخرین امیدِ دخترِ من
ستونِ خیمه یِ تو را می کشم یعنی...
آماده یِ اسارت باش ای خواهرِ من
واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴)
تیرِ ستم دیده هایت دَریده عبّاس
بوسیده ام دو بازوی بریده عبّاس
چشمِ حرامیان شده خیره بر خیمه
دخترِ دردانه یِ من ترسیده عبّاس
واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴)
پهلو زدی بر نیزه ها غوغا به پا شد
آتش رسید و خیمه ها ماتم سرا شد
چنگی رسید و لاله یِ گوشی دریده
معجر کشیدن عادتِ دشمنِ ما شد
واویلتا واویلتا یا ابوفاضل (۴)
#محرم
#تاسوعا
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#نوحه_مسجدی #علقمه #کربلا
@sabkemoharram
زمزمه،نوحه وشور شب تاسوعا
برادرم خواندی،تا که شنیدم من،بسویت ای عباس،زود دویدم من
چوآمدم آنجا،دل حسین خون شد،دودست تو ازتن،جدا چو دیدم من
وای ابوفاضل،وای ابوفاضل، وای ابوفاضل، وای ابوفاضل ۲
_____________________
تنت به خاک وخون،سه شعبه را دیدم،تیر زچشم تو،برون کشیدم من
چونکه ترا دیدم،چو سرو افتاده،ناله زدم از دل،کمر خمیدم من
وای ابو فاضل....
___________________
وای علمدارم،بی تو علم افتاد،عدو کند خنده،هلهله وفریاد
سکینه می گوید،آب نمی خواهم،بگو عمو آید،کند دلم را شاد
وای ابوفاضل....
_____________________
نگاه تو می کرد، دل حرم آرام، قوت دل بودی برمن وبر ارحام
ناله زند بهرت،زینب محزونت،به فکر فردا و اسارتِ در شام
وای ابو فاضل....
شعر:اسماعیل تقوایی
@sabkemoharram
#شب_نهم_محرم
#حضرتابالفضل_عزاداری
#تاسوعا
#دم #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه تاسوعا
🎙سبک: همه جا کربلا
گل ام البنین،بر حسینی معین
جان تو کربلا،شد فدایی دین
ابوفاضل مدد۲
کربلا همره،نور عین بوده ای
تا دم آخرت،با حسین بوده ای
ابوفاضل مدد۲
کربلا ساقی،تشنه کامان شدی
بهر لب تشنگان،دیده گریان شدی
ابوفاضل مدد۲
گوش جانت شنید،ناله ی کودکان
بهر طفلان شده،دیده ات درفشان
ابوفاضل مدد۲
رفتی سوی فرات،تا که آب آوری
بر گلان حسین،با شتاب آوری
ابوفاضل مدد۲
بین ره وای من،دست تو شد جدا
با عمودی ز کین،فرق تو شد دوتا
ابوفاضل مدد۲
تیر زد دشمنت،پاره شد مشک تو
از برای حسین،شد روان اشک تو
ابوفاضل مدد۲
تا زدی تو صدا،اخا ادرک اخا
شد روان سوی تو،شه کرب و بلا
ابوفاضل مدد۲
تا گل فاطمه،در کنارت رسید
پیکرت را بدید،قامت او خمید
ابوفاضل مدد۲
✍حاج رضا یعقوبیان
@sabkemoharram