eitaa logo
شعر و سبک مداحی
106 دنبال‌کننده
53 عکس
54 ویدیو
13 فایل
این کانال جهت استفاده ذاکران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ایجاد شده است. ان شاالله تلاش خواهد شد جهت محتوای کانال از آثار شاعران منطقه ۱۸(منطقه حضرت زهرا سلام الله علیها) استفاده شود. ارتباط با ادمین @Abalkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه شب چهارم(ابناء الزینب(س)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول لب تر کنی مردونه میشم برات یک لشگر برا امامم میدم جونم و مثل مادر بچه های من نذر یه تار موی اصغر قرعه عشقت خورده بنام بنت الحیدر تو رگاشونه عشقت جاری اومدن محضرت با زاری تا کنن داییشون و یاری میخام که گلام براه تو پرپر شن غصه ندارم به پای تو بی سر شن بزار کنن داداش مادر شهید خطابم نده دیگه عذابم ببین چشم پر آبم ............................... بند دوم میدونی واسه زینب که سر به زیری سخته من و ببینن طفلام میرم اسیری سخته میخام نبینن دست زینبتو میبندن میخام نبینن که به اشکای من میخندن روی لبهام ببین افسوسه تو چشام موج اقیانوسه غصه بچه هام ناموسه طاقت ندارن به من بشه جسارت زنده باشن و حرم بره به غارت میخام که چشماشون نبینن حال و روزم به نیزه چشم می دوزم تو خیمه ها میسوزم ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب پنجم (حضرت عبدالله بن الحسن (ع)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول داره میبینه از دور دور عمو جنجاله خودش کنار خیمه س دلش توی گوداله تو دست عمه س دستاش ولی پر از آشوبه عمو زمین افتاد و عمه به سر میکوبه نیزه رو میزنن به پهلوش میباره بارون خون از روش غرق خاکستر و خاکه موش نمونده کسی تو خیمه واسه یاری بایدکه کنه عموش و تنها یاری پریشون و زاره با عمه و غصه هاش با گریه بچه هاش میخواد کنه جون فداش .......................... بند دوم روی زمین غرق خون یه پیکری افتاده جای برادر اومد پیشش برادر زاده بادل خون خونا رو میگیره از دور لب حسینه تو آغوشش ولی نگاش به زینب تشنه بود و عموش تشنه تر میزنن به تنش یک لشکر نیزه و سنگ و تیغ و خنجر میگه که پاشو بریم به خیمه باهم زخماتو عمو بریم بزارم مرهم پاشو بریم خیمه منتظرن دخترات رمق نمونده برات جونم الهی فدات ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب ششم (حضرت قاسم بن الحسن (ع)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول از بچگی نگذاشته،یه لحظه شم*،من مضطر روی سرم سایش بود همیشه مثل اکبر من حس نکردم اصلا یتیمی و این سالا عموم همیشه بوده برام شبیه بابا خورده حالا گره به کارم کارمو به عمو میسپارم از عموجون توقع دارم اجازه بده تا که مثه اکبر شم جونمو بدم تو راه دین پرپر شم میشه نگاهم باز کنی مثه قدیما این گره مو کنی وا قسم میدم به زهرا ..................... بند دوم تو غربتش این بسکه زره نبود اندازش عبا نبودش تا که برگردونن جنازش مثل حسن چشمای شبیه زهرا داره پشت سرش خیمه با یاد حسن میباره مثل شیر جمل میجگنه واسه باباش چقد دلتنگه رو سرش بارونی از سنگه میریزه عسل از سر و پای زخماش بالای سرش اومده انگار باباش با خاک صحرا شد قاسم همه تنش حل حسین گرفته ش بغل لباش پره از عسل *یک لحظه بشوم ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب هفتم (حضرت علی اصغر (ع)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول رو لب خشکت دیدم یه دنیا زجر و مادر می زنی تو گهواره از تشنگی تو پرپر کاش لااقل یک قطره آب بشه سهم لبهات داری میری به میدون دست خدابه همرات نیمه جون میری از آغوشم گریه هات میمونه تو گوشم جای تو خالیه رو دوشم توی بغل بابا برو آهسته مادر به توئه خیلی علی وابسته میترسم از اینکه آب و ندن به لبهات ندن جواب به بابات خونی بشه سرا پات ........................... بند دوم با تیر سمی دادن جواب به لبهای تو کاش میزدن به بابات سه شعبه رو جای تو با چه رویی برگردم با این گلوی پاره منتظر تو هستن مادرت و گهواره از همه دنیا بابا سیرم تشنه جون دادی و دلگیرم دست و پا میزدی میمیرم خون گلوته که پاچیده روی لب چشمای رباب و کاش بگیره زینب قنداقه ی خونیت صبر و قرارمو برد شمشیر انگار بهت خورد بابات کنار تو مرد ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
159.2K
سبک زمینه شماره ۲ ده شب 👇👇👇👇👇👇👇👇
زمینه شب اول (حضرت مسلم ع) زمینه سبک شماره ۲ بند اول اشک چشامو ببین بغض سنگین میون صدامو میریزم به رات قطره گریه هامو اشک چشامو شرمندگیمو بخون از نگاهم تو آشفتگیمو بهم ریخته کوفه همه زندگیمو شرمندگیمو پیاده همه کوچه ها رو گذاشتم زیر پا نکرده در خونه شو هیچکسی روی من وا نداره کسی تو کوفه وفا شده ذکر من حسین جان میا ....................... بند دوم دستامو بستن نیا کوفیا عهداشونو شکستن نبودی ببینی رو سینم نشستن دستامو بستن غرق عذابم با شمشیر و نیزه دادن پیچ و تابم فقط آقا جون فکر طفل ربابم غرق عذابم اینا واسه گهواره اصغرت نقشه دارن میخان داغ بچه هاتو روی سینت بزارن نیار با خودت جونه به لبو نیار با خودت حسین زینبو ...‌‌‌‌.................... بند سوم بالای دارم گره افتاده از خجالت به کارم واسه خانوادت فقط بیقرارم بالای دارم فکر گلاتم به فکر تو وغربت بچه هاتم خجالت زده از همه دختراتم فکر گلاتم الهی نبینن تو رو زیر شمشیر تیزی الهی نشه قسمت هیچ عزیزی کنیزی به زینب فقط جسارت نشه نصیب گلات اسارت نشه ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب دوم (ورودیه) زمینه سبک شماره ۲ بند اول دل تو دلا نیست برا آه کشیدن توی سینه جا نیست کسی نیست تو محمل که غرق عزا نیست دل تو دلا نیست گریونه چشما به کرب وبلا پا گذاشته مسیحا شده چشمای کربلایها دریا گریونه چشما رسید کاروونی پر از اشتیاق و علاقه غمی که به شعله کشیده دلا رو فراقه تو محمل همه دارن اضطراب نگاه همه س به سمت رباب .......................‌.‌‌ بند دوم با آه و افسوس رسید آسمون رو زمین واسه پابوس فقط فکر و ذکر ابالفضله ناموس با آه و افسوس با چشمای تر زدن زانو همراه سردار لشگر میاد پایین از محملش دخت حیدر با چشمای تر الهی نشه خار شدن قسمت هیچ عزیزی نشه قسمت هیچ عزیزی تو دنیا کنیزی شکسته نشه تو محمل سری نشه گم خدایا هیچ دختری ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب سوم(حضرت رقیه(س)) زمینه سبک شماره ۲ بند اول بابامو میخام بیا عمه بالا بگیر دست دعام بگیر خاک و خاکستر و از رو موهام بابامو میخام پیراهنمو بپوشون کبودیای گردنمو گل لاله های روی دامنمو پیراهنمو نمیخام ببینه بابام بغض سخت گلومو یعنی میاره همراهش تو خرابه عمومو نگیر اشکای چشای ترم الهی باشه شب آخرم ........................... بند دوم چه دیر اومدی حالا که شده دخترت پیر اومدی حالا که به دستامه زنجیر اومدی چه دیر اومدی حالم رو ببین شده دخترت بابا خرابه نشین هرجا افتادی من هم افتادم زمین حالم رو ببین نپرس از موهایی که داشتم نمیپرسم از موت نمیپرسم انگشترت کو نگو کو النگوت نپرس که دلم پره از گله من و خیلی خیلی زد حرمله ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب چهارم(ابناء الزینب (س)) زمینه سبک شماره ۲ بند اول آیینه هامو برای خدا کن قبول هدیه هامو میخام قربون تو کنم بچه هامو آیینه هامو بی تو میمیرم نیاد اون روزی که عزاتو بگیرم نباشی اگه بی تو از دنیا سیرم بی تو میمیرم نمیشه ببرن جای تو سر از پیکر من الهی بره روی نیزه بجا تو سر من جلو فاطمه نریز آبروم نزن دست رد حسین جان به روم ....................... بند دوم در به در تو الهی نبینم چشای تر تو ببین اومده لشگر خواهر تو در به در تو دارم هواتو نبینم تو غربت حسین گریه هاتو کنم بچه هامو فدا بچه هاتو دارم هواتو امیری حسین و نعم الامیر رو لباشون الهی بریزه به راهت خون دست و پاشون بیا زینب و تو کن رو سفید میادش به زینب ام الشهید ...................... بند سوم دست دعامو سپردم به دست خدا بچه هامو نمیخام ببینن دیگه گریه هامو دست دعامو میشه جسارت میره خلخخال و گوشواره ها به غارت میشه قسمت تک تک تون اسارت میشه جسارت تو آتیش نسوزه الهی که پای رقیم زیاد داشته باش بعد من تو هوای رقیم توو گریه نزار که هق هق کنه میترسم که بعد من دق کنه ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب پنجم(حضرت عبدالله بن الحسن (ع)) زمینه سبک شماره ۲ بند اول با بغض گلو یه گوشه داره میشمره زخم عمو اینقدر داره زخم به تنش که نگو با بغض گلو میخاد که بره ولی میبینه خورده کارش به گره غریبونه بدون شمشیر و زره میخاد که بره آتیش میزنه تنهایی عمو سر تا پاشو میخاد تا که زنده کنه خاطرات باباشو پره دلهره پره تب شده پریشون عمه زینب شده ........................ بند دوم با حالی عجیب روی لبهاشه آیه امن یجیب دوباره مسیح ومیکشن به صلیب با حالی عجیب داره میبینه که آیات الهی روی زمینه با چکمه داره شمر رو سینه میشینه داره میبینه رسید تا بگیره با دستاش جلو تیر و خنجر برادر زاده قتلگاه اومده جا برادر یتیم حسن پر از خواهشه غم خیمه ها اونو میکشه ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب ششم(حضرت قاسم بن الحسن (ع)) زمینه سبک شماره ۲ بند اول خونه جگرش غم عالم و آدم آواره سرش شده مثل غریبیای پدرش خونه جگرش درگیر غمه به فکر غم و غصه های حرمه چشای حسنیش پره اشک و نمه درگیر غمه گرفته تو خیمه یه بغض عجیبی گلوشو نمیخاد که تنها بزاره تو غمها عموشو به سمت عمو فقط چشماشه یتیم حسن پره خواهشه ....................... بند دوم پا تا سر حسن زده انگاری باز دل لشگر حسن ذکر قاسمشه دم آخر حسن پاتا سر حسن غم موج میزنه زره جنگش از جنس پیراهنه زیر سم اسبا گل یاسمنه غم موج میزنه عسل داره میریزه از زخمای خورده تازش حسین تنهایی داره میره به تشییع جنازش پای لشگری ازش رد شده با قد علمدار هم قد شده ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi
زمینه شب هفتم(حضرت علی اصغر (ع)) زمینه سبک شماره ۲ بند اول دردت به جونم بخواب لاله ی سرخ شیرین زبونم تا یه کم واسه تو لالایی بخونم دردت به جونم لبهات کویره بمیرم تو خیمه آخه قحط شیره یه کاری کن عباس علیم داره میره لبهات کویره ببین که عمو رفته میدون برات آب بیاره نترس آخه قول ابالفضل نشد توش نداره با قلب شکسته بازی نکن روی دست من تلذی نکن ............................. بند دوم خاکم به سر شد بمیرم که سهم تو تیر سه پر شد ببین یه کمی آب چقدر درد سر شد خاکم به سر شد حلق تو چاکه تنت روی دستم سرت روی خاکه اگه مادر این و ببینه هلاکه حلق تو چاکه دعا کن که بابا نباشم بدون تو زنده ببین حرمله داره به اشک چشمام میخنده نشد عقده ی دلم وا بشه نشد قامت تو رعنا بشه ......................‌‌... بند سوم قحطیه آبه تو کرب و بلا تشنه طفل ربابه دم العطش روی لب بی جوابه قحطیه آبه میسوزه لبها شده تشنگی سهم اولاد زهرا شده پاره تو علقمه مشک سقا میسوزه لبها عطش برده از چهره شیرخواره رنگ و روشو میخونه لالایی سکینه که کشتن عموشو لب خشک اون بهم میخوره به کار ربابه خورده گره ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi