#امیرالمومنین #شب_قدر بند اول قدم‌به قدم میره مسجد امیر غریب قلبش خونه دلش به خدا تنگ‌زهراست اگر که نگاهش گریونه سپر بود زهرا پشت در بود زینب خون جگر بود وای از دل مولا حزین بود غرق خون روی زمین بود سهم فاطمه همین بود وای از دل مولا مولای غریبه بمیرم جلو فاطمه دستاشو بستن مولای غریبه با غلاف زدن و غرورش رو شکستن مولا مولا‌ ..... بند دوم به سجده غریبونه افتاد علی که پناه عالم بود از فزتُ ی رو لب فهمیدم این ضربه به زخماش مرهم بود غریبه اونکه نعم الحبیبه وقت امن یجیبه وای از دل مولا شکسته خون روی نگاشو بسته افتاده امام خسته وای از دل مولا مولای غریبه وقت رفتنشم فکر اشک یتیماس مولای غریبه فکر کرب و بلا فکر زینب تنهاس ...... بند سوم قدم به قدم میره میدون حسین علی بی لشکر شد میافته میون یک گودال غریبه و جسمش پرپر شد به سر خورد نیزه و تیر و سپر خورد خواهرش خون جگر خورد وای از دل زینب جدا شد سری روی نی رها شد سهم زینبش دعا شد وای از دل زینب زینب چه غریبه مثل فاطمسو دست و بازو کبوده زینب چه غریبه بمیرم که چه تنها تو آتیش و دوده @sabksher

#امیرالمومنین #شور_حیدری بند اول صاحب لوایی شاه لافتایی خیلی دلربایی حیدر نبا عظیمی راه مستقیمی لطف تو قدیمی حیدر محشر دو عالم شور بی نظیری من غلام و نعم الامیری امیری معرکه به دستت چون یل دلیری من‌غلام و نعم الامیری امیری یعسوب دین امام مسلمین حیدر قاتل قاسطین و مارقین حیدر تو بین این همه لقب بازم مولا میخونمت امیرمومنین حیدر ...... بند دوم مظهر وفایی راه اوصیایی جلوه ی خدایی حیدر دشمنت فراری تا با ذوالفقاری شیره بی قراری حیدر تا قسیم ناری میدونم مجیری من غلام و نعم الامیری امیری نوکر تو هستم دستمو میگیری من غلام و نعم الامیری امیری داده به ما روزی بی حساب حیدر کیست علی سوال بی جواب حیدر علت ما علی و ما همه از او برا همین میگن ابوتراب حیدر سبک:کعبه الرزایا کربلایی حسن عطایی @sabksher

#امیرالمومنین #شور_حیدری بند اول ای شور کبریا ای ذکر اولیا یا امیرالمومنین ای شاه لافتا حک شده بر روی سینه مولا علی مدد ذکر حق چه دلنشینه مولا علی مدد از نجف تا کربلا با ذکر حیدر میروم دم بگیرم تا مدینه مولا علی مدد حبل المتینی حیدر یا حیدر اسلوب دینی حیدر یا حیدر مولا خودم رو به تو من میسپارم که بهترینی حیدر یا حیدر .... بند دوم در دست ذوالفقار دشمن همه فرار شیر میدان اینچنین آمده پی شکار چرخشای حیدری طوفان برپا میکند ذوالفقار ابروانش کار خود را میکند پا بکوبد بر زمین یک لشکری جان میدهد اینچنین حیدر قیامت را مهیا میکند ای شیر لشکر حیدر یا حیدر مولای خیبر حیدر یا حیدر وقتی که دستمال دور پیشونی بسته میگه پیامبر حیدر یا حیدر ...... بند سوم غوغای محشری ساقی کوثری روز جزا به دست داری تو داوری یک جهان می افته مولا بر دخیل پای تو هم بهشت و هم‌جهنم میدهد دستای تو شد امید من قسیم النار و الجنه تویی چونکه در آخر ببینم آن قد و بالای تو تو بی نظیری حیدر یا حیدر نعم الامیری حیدر یا حیدر روزی که مردم همه در التهابند دستو میگیری حیدر یا حیدر @sabksher