۸ فروردین ۱۴۰۳
#امیرالمومنین
#زمینه
#شور
بند اول
شاه بی نظیری
بهترین امیری
میدونم تو آقا به خدا
دستمو میگیری
ذکر یاعلی شد
فخر هر اذونم
لطف مادرم بود اگه من یا علی میخونم
شاه بی قرینه
نوکریه تو ای امیر من خیلی دلنشینه
افتخارم اینه
وقتی یاعلی روی لب دارم فاطمه میبینه
مولای من
تو هوای تو نفس کشیدم
سخته دوری
بی حرم آقا نفس بریدم
این رویامه
ببینم شبی حرم رسیدم
مولای من بطلب آقا
......
بند دوم
شاه بی شکیبی
خیلی تو غریبی
بعد فاطمه از آروم دل
آقا بی نصیبی
دیده بودی آقا
دستاتو که بستن
پشت در گل یاس تو رو با لگد شکستن
خسته از زمونه
بعد فاطمه ای غریب من قامتت کمونه
قاتل تو آقا
میخ در شده وقتی داره از فاطمه نشونه
مولای من
بمیرم آقا چیا کشیدی
خیلی سخته
جای سیلی رو یاستو دیدی
ای شاه من
درد عالمه اینکه خمیدی
@sabksher
۸ فروردین ۱۴۰۳
۸ فروردین ۱۴۰۳
۸ فروردین ۱۴۰۳
#امیرالمومنین
#شعر
به جای سر، به پهلو میزند همواره مرهم را
شکسته تیغ فرقش... نه! شکسته پشت عالم را
ندیدش استخوانی را که عمری در گلو دارد
ندید آن تیغ در چشمش، نشاند آن ضرب محکم را
((علی وجه خداوند است و بخشش جزء اوصافش
و میبخشد اگر زنده بماند، ابن ملجم را))
چه کرده با دلش دنیا که میگوید به فرزندش
شبانه دفن کن من را و پنهان دار قبرم را
هدایت ریخت ارکانش که حیدر چشم میبندد
زمانه در پی جهلش ندید آن مُهر خاتم را
زمانه بی علی گشت و جهان در حسرت رویش
و زینب ماند و چشمانی که ریزد آبزمزمرا
و زینبماند و چشمانی که میبینند در غربت
غروب ظهر عاشورای آن ماه محرم را...
@sabksher
۸ فروردین ۱۴۰۳
#غزل
#امیرالمومنین
خسته از انتظار آمدنش
آن یتیمی که بین راهش بود
بغض خود را گرفت،گریه نکرد
مادری که به در نگاهش بود۰۰۰
نان وخرمای کودکان یتیم
بین کیسه،همان حوالی در
منتظر مانده تا که بوسه زند
شانه ای را که تکیه گاهش بود
خبری توی شهر پیچیده
سمت مسجد شده هیاهویی
بین محراب،غرق خون مردی
که علی بودنش گناهش بود
و دوباره صدای تق تق در
پشت در،مرد زخمی از غم ها
میخ در یا که تیغ زهرآلود
کوفه امشب،شب سیاهش بود
از یتیمان و میخ در ناگاه
باز شعرم غم مدینه گرفت
غم کوچه غم غریبی شهر
غربتی که به در گواهش بود
@sabksher
۸ فروردین ۱۴۰۳
#زمینه
#امیرالمومنین
بند اول
تو قلب یتیم کوه درده
هی میگه بابام برمیگرده
پشت همه به بابا گرمه
دنیا بی بابا خیلی سرده
مولا دیگه رفت ما بی پدریم
با کاسه ی شیر ما پشت دریم
با حال حزین پیش حسنیم
با اذن حسین ما سینه زنیم
مولا مولا
.......
بند دوم
این غصه همش با حیدر بود
زهرا به خدا پشت در بود
درمون علی بعد از زهرا
این ضربه ی بر فرق سر بود
میپیچه صدا دنیامو نزن
افتاده زمین زهرامو نزن
میپیچه صدا این حرف حسن
من رو بزنو مادر رو نزن
مولا مولا
....
بند سوم
یاد کوچه ها بی تابش کرد
مولا رو همین غم آبش کرد
گریه،نیمه شب،اشک زهرا
هر نیمه ی شب بی خوابش کرد
از خاطره ها میلرزه حسن
بازم نیمه شب میپیچه کفن
از خاطره ها خون شد جگرش
چادر رو تکوند با چشم ترش
مولا مولا
......
بند چهارم
تو نیمه ی شب غوغا میشه
زینب چقدر تنها میشه
تو نیمه ی شب وقت رفتن
روضه دوباره برپا میشه
با درد حسین گریونه علی
از کرب و بلا میخونه علی
ای درد منو درمونم حسین
ای جون منو سامونم حسین
مولا مولا
@sabksher
۸ فروردین ۱۴۰۳
۸ فروردین ۱۴۰۳
۸ فروردین ۱۴۰۳
۸ فروردین ۱۴۰۳
۸ فروردین ۱۴۰۳
#زمینه
#امیرالمومنین
بند اول
نیمه شب مولا
با کوه غم ها
داره میره غریب خیلی تنگه دلش
برا دیدن زهرا
خیلی بی تابه
سمت محرابه
آخه دنیا براش بعد دیوار و در
دیگه مثل عذابه
مولای خسته دیده دستاشو بستن
غرورش رو شکستن
فاطمه به زمین خورد
مولای خسته دیده قد کمونو
میخ و لخته ی خون و
دیده یاسشو پژمرد
مولای خسته دیده آتیش و دود و
دست و بازو کبودو
قامتی که کمونه
مولای خسته دیده صورت نیلی
حسن و غم سیلی
دیده اشک شبونه
یا علی مولا
........
بند دوم
در سجده اما
شمشیری بالا
ًکه شکسته شده فرق شاه غریب
غرق خون شده مولا
چشماش بارونه
لبهاش بی جونه
زیر لبها ولی داره شاه غریب
آروم روضه میخونه
وای از عاشورا که حسین بی پناهه
تنها بین سپاهه
دخترش میره از حال
وای از عاشورا وقتی نیزه به پا شد
سر شاهی جدا شد
تنش مونده تو گودال
وای از عاشورا ای وای از دل پرتب
اسارت میره زینب
زینبی که کمونه
وای از عاشورا وای از حلقوم اصغر
تن پرپره اکبر
مولا روضه میخونه
ای حسین جانم
@sabksher
۸ فروردین ۱۴۰۳