eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
562 دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
16.6هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ : 🌷این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنید که پدر شده باز هم لحظه‌ای در حضورش در و منطقه عملیاتی شک نکرد. 🌷این بار آخری که اعزام می‌شد همسرش بود. وقت اعزامِ مرتضی هنوز جنسیت بچه مشخص نشده بود، بعد گفتند که بچه دختر است اما مرتضی در سوریه که بود یک بار که رفته بود حرم حضرت (س) برای زیارت، را باز کرده بود و به ما گفت : 🌷من آیه‌ای را دیدم که اول و آخر آیه اسم بود و بقیه کلمه ها مقابلم محو می‌شدند. همانجا به او الهام شد😇 که خداوند یک به او داده و اسمش هم علی است. در سونوگرافی مجدد دکتر گفت که بچه پسر است😍 🔻همسرشهید : علی من بایدلباس جهاد بپوشه، اسلحه به دست بگیره؛ رجز درکوچه های مدینه سر بده✊ کوچولو تنها فرزند شهید مرتضی حسین پور چهارماه بعد از پدر به دنیا آمد. 🌷 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ● مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی برای او دوره خودسازی بود‌.در عملیات آبی خاکی شمال کشور در هوای به شدت گرم ناگزیر می شود چند بار یک عملیات را تکرار کنند. ●وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش اکبرشهریاری که بهمن ۹۲ درحوالی حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید سقا شده،وخود بدون نوشیدن جرعه ای آب به پادگان باز می گردند. ● مرتضی درجریان عملیات حلب نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی برای شناسایی موقعیت تروریست های تکفیری خطر می کرد و آخرشب باز می گشت. ●یک شب زمستانی وقتی از شناسایی بازگشت به شدت گرسنه بود پرسید غذاهست گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد دولقمه ازآن را خورد وخدا شکر کرد و خوابید. ●از مال دنیا هرچه داشت انفاق می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو یتیم و یک بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، کمک خرجی آنان را هم پرداخت می‌کرد. ● او یک بار زندگی اش را در واقع حراج کرد تا بتواند شش خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را سرپناه بدهد! از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!» 📚کتاب فرمانده نابغه 🌷 ولادت : ۱۳۶۴/۶/۳۰ شلمان ، لنگرود ، گیلان شهادت : ۱۳۹۶/۵/۱۶ دیرالزور ، سوریه ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ... اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا می‌کرد ، می دیدم که بعد از نمـاز از خدا طلب شهادت می‌کند... نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمی‌شد، دیگر تحمل نکردم ، یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهیــد می شی! حتی جلوی نماز اول‌وقت او را می‌گرفتم! اما چیزی نمی‌گفت .... دیگر هم نماز شب نخواند ! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندیــد و گفت : کاری‌و که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان هم راضی تره ... بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمی‌کرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا ، ولی براش دعا نمی‌کنم! چون خودِ خدا باید عاشقم بشه تا به شهـــادت برسم ... گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون می‌شناسه؟! ✍ به روایت همسر شهید ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🕊 🌷روز شهادت علی آقا شنيديم يكی از رزمنده‌های افغانی تيپ فاطميون مجروح شده است. بنده خدا جايی افتاده بود كه امكان دسترسی به آنجا سخت بود، اما علی يك آرپي جی بر می دارد و به دو نفر ديگر از دوستانش می گويد من دشمن را مشغول می‌كنم شما مجروح را بياوريد. می‌رود و آرپی جی را هم شليك می‌كند، اما موقع برگشت مورد اصابت قرار مي‌گيرد و به شهادت مي‌رسد. ۱۶ مرداد ۹۵ كه شهيد شد پيكرش را دو روز بعد به جهرم آوردند. ✍راوی:همرزم شهید 🌹🕊 ......🕊🌹 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شاید تاریخ طنین آخرین جملات او را هرگز از یاد نمی‌برد، آن هنگام که در بحبوحه آتش‌باران کنسولگری ایران در مزار شریف، برای انتشار خبر سقوط شهر در واژه‌های کلامش در حیرت مانده که می‌گوید: «هفدهم مردادماه سال77؛ اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری: مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می‌شوند، به من بگویید که چه وظیفه‌ای...» ناگهان ارتباط تلفنی قطع می‌شود.💔 آخرین پیام و مکالمه شهید محمود صارمی با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) نشان از همت و تعهد والای این شهید گران‌قدر در انتشار اخبار و اکمال وظیفه خود دارد.✅ شهید خبرنگار محمود صارمی🌹 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢 سال ۱۳۴۲ در چالوس متولد شد. همزمانی دوران جوانی‌اش با جنگ تحمیلی باعث شد در جبهه‌های نبرد حضور پیدا کند و به سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا بپیوندد. او در این دوران در عملیات‌های متعددی از جمله عملیات والفجر۸ و والفجر۲ شرکت کرد. حمله تکفیری‌ها به سوریه باعث شد تا بار دیگر این رزمنده کهنه کار تخریبچی عزم رفتن به جبهه‌های جهاد را کند، از این رو از طریق تیپ۴۵ جوادالائمه در سمت معاون هماهنگ کننده تیپ۴۵ و تخریبچی حرفه‌ای به سوریه رفت. او در طی سال‌ها جنگِ سوریه بارها برای نبرد با تروریست‌های تکفیری و دفاع از حرم عمه سادات به این ڪشور رفت و از دی‌ماه سال ۱۳۹۵ چندین بار به به جبهه‌های سوریه اعزام شد. او سرانجام در مرداد سال ۹۶ پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در حین پاکسازی مقری که شهید محسن حججی در آن به شهادت رسیده بود ، نزدیک مرز سوریه و عراق به درجه شهادت رسید . پیکر مطهر این شهیدِ اهل مازندران و ساکن گرگان پس از تشییع در زادگاهش؛ در شهر گرگان به خاک سپرده شد. ...🕊🕊🌸 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ می‌گفت : بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ۱۹ مرداد؛ سال‌روز شهادت سیدالاسرا شهید حسین لشکری ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🖤🖤🖤
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ 🍃✨🌷🕊🌷✨🍃 💢 در سال 1331 در روستای ضیاء آباد شهرستان قزوین به دنیا آمد. دوره تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به قزوین رفت. در سال 1350 پس از اخذ دیپلم برای انجام خدمت سربازی به لشکر 77 خراسان اعزام شد. در دوره سربازے در رزمایش مشترڪ نیروی زمینی و نیروی هوایے شرڪت داشت و باخلبانان حاضر در رزمایش آشنا شد و این سبب علاقه او به حرفه خلبانی شد ، پس از پایان دوره سربازے در آزمون دانشڪده خلبـانے شرڪت ڪرد و با موفقیت به استخدام نیروے هوایی درآمد. در سال 1354 پس از گذراندن مقدمات آموزش پـرواز در ایران، برای تڪمیل دوره خلبـانی به آمریڪا اعزام شد و با درجه ستـوان دومے به ایران بازگشت و به عـنوان خلبـان هواپیـماے شڪاری اف - 5 مشغول به خدمت شد. با آغاز جنگ تحمیلے به خیل مدافعان ڪشور پیوست و پس از انجام 12 ماموریت هواپیماے وی مورد اصابت موشڪ دشمن قرار گرفت و مجبور بہ ترڪ هواپیـما شد ڪہ نهایـتاً در خاڪ دشمـن به اسـارت نیـروی بعث عـراق درآمـد. وی سه ماه اول دوران اسارت در سلول انفرادے بود و پس از آن بہ مدت 8 سال دور از چشم صلیب سرخ جهانے نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه 598 وی را از سایر دوستان جدا نمودند و قسمت دوم دوران اسارت 16سال بطول انجامید. پس از 16 سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفے شد و دو سال بعد در روز 17 فروردین سال 1377 به ایـران بازگشـت. و در دیداری صمیمانه با فرماندهے ڪل قوا و تجدید بیعت با معظم له مفتخر به لقب "سیـدالاسـرای ایران " ازسوی رهبر معظم انقلاب گردید. این خلبان سرافراز وجانباز 70 درصد سرانجام در روز نوزدهم مرداد سال 1388 براثر عارضه‌هاے ناشی از دوران اسـارت در سال‌های جنگ تحمیلے به فیـض شهــادت رسید. 🕊 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ |💔| 🍃🌼 تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۹/۱۳ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۰۵/۲۱ محل شهادت: اسلام‌آبادغرب وضعیت تأهل: متأهل محل مزارشهید: بهشت‌زهرا(س) 👇🌹🍃 ✍...جنگ راتخصص نمی‌گرداند.جنگ را تخصص پیروز نکرده است؛حتی یک‌دهم نیز سهم نداشته است؛البته سهم دارد;ولی نه در جایی که ایمان مبارزین و مکتب اسلام است. :🍃🌹 ••🍁فرمانده تیپ ذوالفقارلشکر۲۷ محمدرسول‌الله. ••نقش موثردردرتشکیل تیپ۲۷محمدرسول‌الله به همراه حاج احمدمتوسلیان. ‌••اسارت به دست گروهک کومله. ••🍂شهیدحاج‌ابراهیم‌همت:«من خواب ديدم كه توبه شهادت ميرسی،شهادتت هم طوری است كه اول اسيرت ميكنن وبعدازاينكه آزاروشكنجه‌ات دادن وتو خواسته های اونهارو برآورده نكردی،تورو تيرباران ميكنن وبه شهادت ميرسی.» من قصه فراق تو را خاک کردم، حاصل چه شد؟ جوانه زدی و بیشتر شدی!! 📎پ ن :فرمانده دلاورتیپ ذوالفقارلشکر۲۷محمد رسول اللهﷺ 🌷 ●شهادت: ۲۱مرداد۶۲ اسلام آباد غرب به دست کوموله ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ من قصه فراق تو را خاک کردم، حاصل چه شد؟ جوانه زدی و بیشتر شدی!! 📎پ ن :فرمانده دلاورتیپ ذوالفقارلشکر۲۷محمد رسول اللهﷺ 🌷 ●شهادت: ۲۱مرداد۶۲ اسلام آباد غرب به دست کوموله ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ من قصه فراق تو را خاک کردم، حاصل چه شد؟ جوانه زدی و بیشتر
شش ماه پس از آغاز نهضتِ «حضرت روح الله»، به تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۴۲ شمسی، در «تهران» متولد شد و در گهواره بود که آن حضرت، از کشور تبعید شد.   ●۱۵ سال بعد «محسن»، از «میدانِ آزادی» تا بهشت زهرای تهران، به دنبال مقتدایش دوید و از آن روز تا ۴ سال، اوقات کمی پیش آمد که مجالی برای استراحت بیابد. با شروع تحرکات تجزیه طلبانِ ضد انقلاب در مناطق کردنشین، «محسن» درس و تحصیل را رها کرده و پس از گذرانیدن آموزش نظامی در به«مریوان» اعزام شد. ●او که برگِ ماموریتی سه ماهه در دست داشت، در «مریوان» به جمع هم رزمانِ  پیوست و پس از مدتی به عضویت رسمی «سپاه پاسداران» درآمد و در رکابِ آن سردارِ خیبرشکن، ماندگار شد.  ●مدتی بعد «حاج احمد»، چند قبضه خمپاره اندازِ «سپاهِ مریوان» را به ، و «محسن نورانی» سپرد و این گونه بود که هسته ی نخستینِ «واحد توپ خانه و ادوات» در نیروهای تحت امرِ «حاج احمد متوسلیان» ایجاد شد.  ●هنگامی که پا گرفت، این واحد، به یگانِ توپ خانه ی تیپِ مذکور ارتقاء یافت و پس از ارتقاء تیپ به لشکر به فرماندهی ، «علی رضا ناهیدی» ماموریت یافت که یک تیپِ توپ خانه و ادوات، با نام «ذوالفقار» را تاسیس کند. ماموریت انجام  و «محسن نورانی» هم جانشین فرماندهی «تیپ ذوالفقار» شد. ●پس از شهادت «علی رضا ناهیدی» در اسفند ۱۳۶۱ شمسی، «حاج همت»، فرماندهی «تیپ ذوالفقار» را به «محسن نورانی» سپرد.  کم تر از شش ماه بعد، «محسن نورانی» در منطقه ی «اسلام آباد غرب» در کمین تروریست های ضدانقلاب افتاد و بال در بال ملائک گشود. 🌷 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ۲۷ مرداد سالروز شهادت صاحبِ عکس ماندگار دفاع‌مقدس #شهید
💢 اول فروردین ماه 1346 در کاشان به دنیا آمد. پدرش ڪفاش و مادرش خانه دار بود ، دوران نوجوانی اش با اوج مبارزات انقلاب مصادف بود او با توزیع اعلامیه ها و عکس امام خمینی (ره) همراه مردم در مبارزات شرکت می کرد. دل باخته‌ی امام خمینی بود و این‌ گونه به سرعت مسیر رشد و تعالی را طی و لحظه به لحظه به کمال مقربتر می‌شد. اهل قرائت و تلاوت قرآن بود. از هر فرصتی برای حفظ سوره های قرآن استفاده می‌ڪرد. به هنر علاقمند بود و هنر خوشنویسی و نقاشی را فرا گرفت ، موضوع اکثر نقاشی‌هایش تصویر امام بود ، خط هم که می‌نوشت همه‌اش شعارهای انقلابی و جملات معنوی بود. با شروع جنگ تحمیلی قصد عزیمت به جبهه ڪرد وقتی اجازه‌ی مادر را کسب کرد ، بلافاصله رفت شیرینی خرید ، برگشت و ‌گفت : «شیرینی اجازه جبهه ‌است» از سپاه عازم جبهه شد . علاوه بر سلاح ، قلم نیز به دست می‌گرفت و به خطاطی و نقاشی در جبهه‌ها می‌پرداخت. تابلوهای زیبایی نوشته و در جاده های مناطق عملیاتی نصب می‌ڪرد. ابتکارات زیادی داشت از جمله : ترسیم تصویر امام روی تانکرهای نفتِ جزیره لاوان و نوشتن عبارت زیبای سقای دشت کربلا روی تانکر های آب... عضو واحد تبلیغات تیپ المهدی بود و بیشترین فعالیت های فرهنگی وی در هنگام عملیات های فتح المبین و رمضان انجام شد. در عملیات الی بیت المقدس عکسی از وی در حالی ڪہ اسلحه‌ای با عکس امام بر روزنه دید آن ، در دست داشت ، با سربند یا قمر بنی هاشم بر پیشانی ، چفیه ای بر گردن و دستی بر چانه و حالت تفکر از وی ثبت شد . عکسی که کمتر ڪسی آن را ندیده است و بیانگر این معناست جوانان مومن و متـدین بسیجی، با تعقل و تفکر و براساس ارزش ها و اندیشه های ناب اسلامی ، جهاد در راه خدا را در سایه توسل به ائمه اطهار و معصومین علیهم‌السلام و پیروی از ولایت فقیه انتخاب کردند. امیرحسین در جبهه های مختلفی جنگید .... در عملیات رمضان بار دیگر سلاح به دست گرفت و به مصاف تانک‌های دشمن رفت و سرانجام در 27 مرداد 1361 در شرق بصره به خون تپید و به فیض شهادت رسید. مفقودالجسد بود تا اینکه در پی تفحص و شناسایی پیکر مطهرش سوم خردادماه 1380 در کاشان تشییع و در گلزار شهدای دارالسلام به خاک سپرده شد. ......🕊 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•