eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
353 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
12هزار ویدیو
43 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐۸ بهمن ماه سالروز شهادت مدافع حرم  "سید فاضل موسوی امین" گرامی باد 💐عشق است ، بہ راهِ عاشقے سردادن جان وتـنِ خود ، براے دلبر دادن❤️ 🌷آمالِ تمام نوڪران ، این باشد سر را ،بہ رهِ دخترِ حیدر دادن🕊 🌹 (مهدی)_موسوی_امین 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 💐وقتی این پست به شهید عبدالله اسکندری پیشنهادشد،خیلی طول کشید تا همسرم این مسئولیت رابپذیرد اماوقتی که قبول کرد،خیلی تلاش کرد تاخدایی ناکرده دراین مسئولیت کوتاهی نداشته باشد.خوب به خاطر دارم،تا ساعت۱۱الی ۱۲شب سر کار بودند.یکبار به ایشان گفتم:آقا اگرشما یک مقدار ازکارتان کم کنید واستراحت کنید،بهتراست.روح سالم وجسم سالم خیلی بهترکار میکند. اماایشان باهمان مهربانی ولبخند همیشگیشان گفتند:این مسئولیت زمان محدودی به من واگذارشده است،فرصت من برای استراحت خیلی کم است.نمی خواهم شرمنده شهدا باشم.میخواهم در روزحساب وکتاب جوابگوی کسی نباشم.شایددرطول یکی دوساعت اگر خداوندیاری کند،بتوانم گره ازکار کسی بازکنم. 🌷دیدارباخانواده شهدایشان هر پنجشنبه بود که من هم دراین دیدارها شرکت میکردم.ایشان من راهمسرشهید معرفی میکردند وووقتی از ایشان میپرسیدم که چرا؟درپاسخ من می گفتند:شما همسرشهید آینده هستید. ✍به نقل از:همسر شهید 🥀 ....🕊🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ من شنیدم . . . سر عشاق بہ دامان شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد هزاران جان شیرین هم اگر بود پرستـو بودم و وقت سفـر بود سـرم را داده‌ام ... الحمـدلله که مرگ بی‌شهادت دردسر بود ◽️تاریخ ولادت :۱۳۶۵/۰۴/۱۶ ◽️محل ولادت : تهران ◽️تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۸/۱۸ ◽️محل شهادت: دیرالزور_سوریه ◽️رجعت پیکر: ۱۳۹۶/۰۹/۰۵ دوست دارم در منتهای بی‌کسی باشم. در منتهای گمنامی دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانه‌روز بماند. دوست دارم بدنم از زخم‌های جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند، همه این ها را دوست دارم زیرا نمی‌خواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور می‌کنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم. دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشاره‌ای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم. ان‌شاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت ام‌ابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!» ...🌸🎉🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ من شنیدم . . . سر عشاق بہ دامان شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد هزاران جان شیرین هم اگر بود پرستـو بودم و وقت سفـر بود سـرم را داده‌ام ... الحمـدلله که مرگ بی‌شهادت دردسر بود ◽️تاریخ ولادت :۱۳۶۵/۰۴/۱۶ ◽️محل ولادت : تهران ◽️تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۸/۱۸ ◽️محل شهادت: دیرالزور_سوریه ◽️رجعت پیکر: ۱۳۹۶/۰۹/۰۵ دوست دارم در منتهای بی‌کسی باشم. در منتهای گمنامی دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانه‌روز بماند. دوست دارم بدنم از زخم‌های جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند، همه این ها را دوست دارم زیرا نمی‌خواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور می‌کنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم. دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشاره‌ای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم. ان‌شاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت ام‌ابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!» .....🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💐عشق است ، بہ راهِ عاشقے سردادن جان وتـنِ خود ، براے دلبر دادن❤️ 🌷آمالِ تمام نوڪران ، این باشد سر را ،بہ رهِ دخترِ حیدر دادن🕊 🌹 (مهدی)_موسوی_امین 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💐عشق است ، بہ راهِ عاشقے سردادن جان وتـنِ خود ، براے دلبر
🥀🕊 🌴عملیاتی صورت می‌گیرد و نیروها در جریان آن عملیات مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند،سید فاضل جزء نیروهایی که باید در آن عملیات شرکت می‌کردند نبود، منتها شرایط به گونه‌ای می‌شود که نیروهای درگیر تحت محاصره قرار می‌گیرند،نیروهای پشتیبانی هم نمی‌توانند خود را به آنها برسانند،سید فاضل که صدای کمک خواستن نیروهای در محاصره را می‌شنود طاقت نمی‌آورد و به همراه راننده ماشین به سمت آنها حرکت می‌کنند،با کمک تعدادی نیروهای دیگر محاصره را می‌شکنند و موفق به عقب‌نشینی می‌شوند،در مسیر برگشت سید فاضل در ماشین فرمانده عملیات که مجروح شده بود می‌نشیند،به علت شکسته شدن پل مجبور می‌شوند مسیر را دور بزنند و به دلیل سرعت زیادی که داشتند آمبولانس و ماشین سیدفاضل چپ می‌کنند، بعد از دو روز که نیروها به منطقه برمی‌گردند. 💐می‌بینند که داعشی‌ها افراد داخل ماشین‌ها را بیرون آورده و هر دو ماشین را آتش زده‌اند، از طریق پهبادها متوجه می‌شوند که داعش دو پیکر شهید را از ماشین خارج کرده‌اند.خبر مفقود شدن سید فاضل را بهمن ماه و خبر قطعی شهادت ایشان را در ماه اسفند به ما دادند.خبر شهادت را به ما دادند؛اما خبری از پیکر شهید نبود.تا اینکه بعد از ۵ ماه پیکر بی سر شهيد به وطن بازگشت ✍راوی:پدر شهید 🌹 (مهدی)_موسوی_امین 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #و_فَدَيناهُ_بِذِبحٍ_عظيم عشـق است . . . که دل به راه دل
آقارضا اسماعیلی داستان جالبی دارد. آقارضا یک جوان افغانستانی ساکن مشهد بود. یک جوان ورزشکار ونائب‌قهرمان وزن ۵۵کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی بود . اوحدودأ ۱۹ سال داشت ودر دانشگاه فردوسی مشهد مشغول تحصیل بود. گذشت و گذشت و گذشت تا سوریه شلوغ شد. اوایل بی‌تفاوت بود، هنوز خبری نبود، اما کم‌کم‌ توجهش جلب شد. تا اینکه یک روز شنید حرم خانم زینب(س) را در دمشق تهدید کرده‌اند. گفتند خرابش می‌کنیم و جسارت می‌کنیم و تا نزدیکی‌هایش هم رسیده‌اند. نمی‌دانم شاید سر ساختمان بود، شاید هم باشگاه، شاید هم پیش همسر تازه‌عروسش… اما طاقت نیاورد. بلند شد و رفت. چه کار می‌کرد؟ می‌نشست و نگاه می‌کرد؟ هر روز خبرش را می‌شنید که حرم عقیله بنی‌هاشم را تهدید می‌کنند و دم نمی‌زد که سوریه به ما چه مربوط؟ آقارضا رفت به رزم. اما یک عادت داشت بدون این سربند «یا علی ابن‌ ابیطالب» به رزم نمی‌رفت.عشقش همین یک سربند بود و با همین سربند هم اسیرش کردند. آن روز قرار بود مجتبی بیاید سمت‌شان. مجتبی رفیق چندین و چند ساله‌اش بود. قرار بود بیاید به محلی که آنها منتظرش بودند. آمد اما آنها را پیدا نکرد، رد شد و رفت. رفت تو دل دشمن و زدندنش. آقارضا طاقت نیاورد. ناسلامتی رفیقش بود. زد به دل دشمن. با همان سربند اسیرش کردند. دشمنان اهل بیت(ع). و اتفاق دوباره تکرار شد؛ «ذبحوا ‌الحسین(ع) من قفاها» 🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•