فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿
🎶 «ماه من»
🎙 حسین حقیقی
#ترنم_ترانه
/موسیقی 🎼🌹 🎵
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «تـــــــولد در تـــــوکیو»
⏪ بخش دوم:
بعدها یکی از دوستانم که اهل منطقه ی «مینامی ماچیدا» بود برایم گفت که توی مراکز خرید آن منطقه، مغازههایی هستند که جنسهای برند میآورند، اما با قیمتهای کمتر.
با کشف مرکز خرید گرندبری، بخش زیادی از هزینههایم کم شد، اما باز هم پولم به این همه هزینه نمیرسید.
برای من که پدرم پول زیادی نداشت، خریدن لباسهای برند چندان راحت نبود. اگر خودم کار نمیکردم و درآمد نداشتم نمیشد چنین وسایل لوکسی خرید.
اصلش من از یک خانواده ی متوسط از استان نیگاتا و شهر اوجیای ژاپن بودم.
استان نیگاتا، جایی است در شمال ژاپن و در یک منطقه ی سردسیر. فضای شغلی بیشتر مردم شهرمان کشاورزی است و طبیعت خوبی دارد.
از بالا که به نقشه اوجینا نگاه میکنی، انگار یک خرس قطبی میبینی که دارد با سری کمی خم، آرام آرام قدم میزند. شهر انگار در دشتی میانه ی یک جنگل بنا شده، با خانههایی کوچک.
معمولاً خانهها یک طبقه یا دو طبقهاند. با سقفهای شیروانی دار برای پاییز و زمستانهای پربارش. گاهی وقتها ارتفاع برف از یک متر هم بیشتر میشود. رودخانه ی شینانو هم هست که شهر را به دو قسمت تقسیم میکنند.
من فرزند اول خانواده بودم و پدرم تا قبل از به دنیا آمدن من، دامدار بود.
سه سال بعد از به دنیا آمدنم، عمویم پدر را تشویق کرده بود که برود توی یک مؤسسه ی تخصصی حقوق، درس بخواند و وکیل شود. به او اصرار میکرد وکالت شغل خوبی ست. بچهات هم به دنیا آمده و باید به فکر آینده او هم باشی. با کمی تلاش و درس خواندن راحت میتوانی در امتحان قبول شوی.
بلافاصله بعد از به دنیا آمدنم، پدر شروع کرده بود به درس خواندن. قبلاً در این زمینه کار نکرده بود، برای همین خیلی درس خواندن در رشته ی حقوق برایش سخت بود. تنها رفت توکیو، تا در یک آموزشگاه تخصصی برای امتحان، درس بخواند. همان جا تحصیل کرد و مدرک و پروانه ی وکالتش را گرفت. بعد از چند سال برگشت و توی شهرمان اوجیا، دفتر وکالت باز کرد.
پدرم از نسل ژاپنیهای قدیمی بود. اقتدار داشت. سفت و سخت بود. خیلی به بچههایش ابراز محبت نمیکرد. آن موقع این جور محبت کردنها را برای مرد مایه ی ننگ میدانستند. «دوستت دارم» و «عزیزم» گفتن و ابراز محبت بیش از حد برای یک مرد آبروریزی بود. مردهای آن نسل، اکثراً احساسشان را پنهان میکردند. پدرم چون در بچگی پدرش را از دست داده بود از دیگران خشکتر و محکمتر بود. اما با همه ی اینها رفتارش جوری نبود که از او بترسیم.
ژاپنیها به تربیت کودک خیلی اهمیت میدهند. خانوادهها از سن خیلی کم، مسئولیت پذیری را به کودکان آموزش میدهند. مثلاً در خانواده ی ما قبل از اینکه ورودی را تمیز نکرده بودم، نمیتوانستم صبحانه بخورم. از چهار پنج سالگی این مسئولیت من بود و باید انجامش میدادم.
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
http://eitaa.ir/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
28.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪴
با حال و هوای چامه و چکامه
به رنگ و طعم شعر و سرود
در پیشگاه امام
🌕 در شب میلاد امام حسن مجتبی (درود خدا بر او)
🌿 «زندگی زیباست»
🌴 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍁🍀
چند رباعی از «حامد طونی»
#شور_شیرین_شعر فارسی
┏━🦋━━•••━━━━┓
🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋
┗━━━━•••━━🦋━┛
هدایت شده از رو به راه... 👣
#خوشنویسی
هرگز نبست در دل من کینه ی کسی
آیینه هر چه دید فراموش می کند
🏡 خانه ی هنر
🏡 https://eitaa.com/rooberaah
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 «امام، همه چیز تمام»
🎤 «حجت الاسلام حامد کاشانی»
#نردبان 🪜
/دینی، اخلاقی
………………………………………
💐 @sad_dar_sad_ziba
یک کاغذ سفید را، هر اندازه هم که تمیز باشد، کسی قاب نمیگیرد؛
برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت.
«زندگی زیباست»
☘ @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ انتقاد ممنوع،
حتی برای شما دوست عزیز!
#نیشخند 🤭
ツ➣ @sad_dar_sad_ziba
▒
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
روزی فیل با سرعت از جنگل می گریخت!
دلیلش را پرسیدند.
گفت:
شیر دستور داده تا گردن همه زرافه ها را بزنند!
گفتند:
تو را چه به زرافه؟!
تو که فیل هستی، پس چرا نگرانی؟!
گفت:
بله من میدانم که فیل هستم. اما جناب شیر، الاغ را به پیگیری این دستور مأموریت داده است!
📎
وقتی مأموریت مهم را بر دوش افراد بیسواد و نادان میگذارند، نتیجه فاجعه بار خواهد بود!
#داستانَک
༻🌹 @sad_dar_sad_ziba 🌹༺
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
「🍃「🌹」🍃」
ذهن شما یک ابزار است!
بياموزيد كه اربابش باشيد،
نه برده اش.
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روان شناس
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنه ی زیبای خلق شده پس از بارندگی
/ مسیر راه آهن لرستان
#ایرانَما
/ نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ «تا آخرین نفس میگم یا حسن»
سرود میهمانان ده ها هزار نفری امام حسن مجتبی (درود خدا بر او) در ورزشگاه آزادی
🌺 «زندگی زیباست»
☘ @sad_dar_sad_ziba
🌙
ای دوست بدان به تو وفادارم من
مانند بهار، سبز و سرشارم من
در کوچه ی بی چراغ این آبادی
از عشق تو دست بر نمی دارم من
«روح الله یعقوبی پور»
🪷 «زندگی زیباست»
🌱 @sad_dar_sad_ziba
📖
مولا امیر المؤمنین علی (درود خدا بر او):
«كسى كه با توسل به گناه، پيروز شود پيروز نيست و كسى كه با ستم، غلبه كند (در واقع) مغلوب است.»
[حکمت ۳۲۷]
🌌 #راه_روشن
/ نهج البلاغه
@sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠 ☀️ 💠ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نرسد اگر به علی کسی، به کجا رسد؟!
🌴 «زندگی زیباست»
🍀 @sad_dar_sad_ziba
روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند؛
روز و شب دارد،
روشنی دارد، تاریکی دارد،
کم دارد، بیش دارد.
«زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
🍃🍂
🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ «مردان نامرئی»
#پویانمایی
اثری از امیرحسین جعفرینژادان
🎙 با روایت امین زندگانی
🍃 «زندگی زیباست»
🌿 @sad_dar_sad_ziba
🔴 مجازات نگاه بد در ایران باستان
در زمان انوشیروان ساسانی مجازات نگاه بد، تیرباران بود!
بنا به گواهی شاهنامه ی فردوسی، مجازات نگاه کردن به زنان، در دوره ی انوشیروان، آویختن به دار و تیر باران یا انداختن در سیاه چال بود:
«کسى کو کند در زن کس نگاه
چو خصمش بیاید به درگاه شاه
نبیند مگر چاه و دار بلند
که با دار، تیرست و با چاه، بند»
📚 بُنمایه (منبع):
شاهنامه فردوسی
چاپ مسکو، رویه ی ۱۱۰۱
#آینه_ی_عبرت
تاریخ، بدون دستکاری 🎥
………………………………………
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
🌱 @sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
「🍃「🌹」🍃」
🫧 شباهت حباب ها و انسان ها
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روان شناس
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌙
ای کاش که دستها به دامانی بود
بر این همه اضطراب، پایانی بود
اندازه ی یک طفل به مادر، ای کاش
ما را به خدای خویش ایمانی بود
«حامد طونی»
☘ #چکامه
«زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
╔🌸🍃═══════╗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 بخوان و عمل کن!
🎤 کریم منصوری (قاری قرآن)
در برنامه ی تلویزیونی محفل
#تلنگر 👌🏼
💢 @sad_dar_sad_ziba
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «تـــــــولد در تـــــوکیو»
⏪ بخش سوم:
چهار سال بعد از به دنیا آمدن من، برادرم به دنیا آمد و چهار سال بعدش هم خواهرم. یعنی وقتی من هشت سالم بود بیشتر کارهای رسیدگی به امور خواهر نوزادم به عهده ی من بود.
بعدها که خواهرم بزرگتر شد، وظیفهاش این بود که قبل از صبحانه به گلها آب بدهد وگرنه نمیتوانست سر سفره بنشیند. برادرم هم باید آشغالها را از خانه بیرون میگذاشت و صبحها قبل از رفتن پدر، کفشهایش را واکس میزد.
ما از این که این کارها را انجام میدادیم احساس خوبی داشتیم. حس میکردیم بزرگ شدهایم که این مسئولیت را به ما دادهاند. ممکن است بعضیها بگویند این کارها برای بچه سخت است، ولی من وقتی به آن ایام فکر میکنم بیشتر احساس لذت میکنم.
ارتباطم با برادر و خواهرم خیلی خوب بود. مخصوصاً خواهرم که یک جورهایی مادر دومش محسوب میشدم. وقتی نوزاد بود، کمک مادرم تر و خشکش میکردم، بهش غذا میدادم، میخواباندمش و پوشکش را عوض میکردم.
پدر و مادرم اتاق خواب خودشان را داشتند. ما سه برادر و خواهر هم در یک اتاق کنار هم میخوابیدیم. قانون خانه ی ما این بود که بچهها هر شب رأس ساعت نه باید میخوابیدند. مادرم تقریباً ساعت هشت و نیم ما را جمع میکرد، میآمدیم سر تشک و دراز میکشیدیم. گاهی اوقات که مادربزرگ خانه ی ما بود، ده پانزده دقیقهای برایمان کتاب داستان میخواند. بعد سر ساعت نه، همه خواب بودند.
مادربزرگم را خیلی دوست داشتم. مادر پدرم بود و بودایی معتقدی بود. آن قدر مهربان بود که همه او را به مهربانی میشناختند. وقتی من یک سالم بود با مادرم رفته بودیم خانه ی پدری مادرم تا مادر در کارهای داروخانه به او کمک کند. پدربزرگ داروخانه داشت. مادرم روزی چند ساعت در آن جا کار میکرد. خانهدار هم بود. من خیلی کوچک بودم و تازه به دنیا آمده بودم، آن روز برف شدیدی باریده بود و تا شب شدیدتر شده بود.
مادربزرگم به عروسش زنگ زده بود که:
امشب نیا، برف زیاد شده و بچه اذیت میشود، امشب همان جا پیش پدر و مادر خودت بمان و فردا بیا.
مادربزرگ همیشه برای پسر روزنامه فروش، پشت در، غذا و میوه و شیرینی میگذاشت.
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
http://eitaa.ir/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 کربلای غزه
🎙 با صدای حاج صادق آهنگران
🌿 «زندگی زیباست»
🍃 @sad_dar_sad_ziba
🔺 سالانه ۱۸۴ پلیس آمریکایی خودکشی میکنند.
🖥 خبرگزاری «ای بی سی نیوز» آمریکا
┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄
#آواز_دُهُل
/غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁
╭─┅═💠🌏💠═┅─ @sad_dar_sad_ziba
╰─┅═💠🌎💠═┅─