🔘 علی ای همای رحمت ▫️تو چه آیتی خدا را 💠 « آقای موحدی » ⬅️ نادِ عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجائِب تَجِدْهُ عَوْنًا لَکَ فِى النَّوائِبِ ▫️کلُّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَينْجَلى بِوِلايتِکَ ياعَلِىُّ ياعَلِىُّ ياعَلِىُّ ⬅️ علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را ⬅️ يا اَميرَ المُؤْمِنين يا ذَا الْکَرَم يا اِمامَ الْمُتَّقين يا ذَا النِّعَم ▫️انَّنا جِئْناکَ فى حاجاتِنا لا تُخَيِّبْنا وَ قُلْ فيها نَعَم 💠 فهرست مداحی‌ ها؛ امیرالمؤمنین علیه السلام @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « شب های قدر » ⬅️ شب نوزدهم ( ماه مبارك رمضان ) شب نزول ملائكه است در كربلا كه بودم می‌دیدم كه ملائكه بعد از غروب نازل می‌شوند و حال و هوا عوض می‌شود ملائكه در شب نوزدهم نازل می‌شوند و تا طلوع فجر روز بیست و سوم روی زمین هستند پس انسان باید حیا كند و در این چند شب تا می‌تواند اعمال و كارهایی انجام بدهد زیرا در شب بیست و سوم امورات حتمی ‌می‌شود و هر چه كه نوشته شده به امضای امام علیه السلام می‌رسد #فرمایشات_متنی ۳۲ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « آرزوی تشرف » ⏪ « مکاشفه ی » شب ۲۳ ام ماه مبارک رمضان ⬅️ در كربلا با رفقا جلسات گرمی داشتيم در يكی از جلسات آقای شيخ محمد تقی لاری نگاهی به من كرد و گفت: آنچه كه شما در طلبش هستيد در چهل سالگی كه وقت كمال انسان است به آن خواهيد رسيد الآن طاقت نمی‌ آوريد و ذوب می‌ شويد سالها بعد هنگامی كه چهلمين سال عمر خويش را پشت سر می‌ گذاشتم و در قم ساكن بودم، ماه مبارك رمضانِ آن سال كه برايم بسيار پر بركت بود و با سال های ديگر بسيار فرق داشت فرا رسيد از همان ابتدا حالم عجيب توفيقاتم زياد و حال عبادت و توجه بسيار خوبی داشتم و بر خلاف سال های گذشته ضعف و كسالت ناشی از روزه گرفتن به من عارض نمی‌ شد تا اينكه شب بيست و سوم فرا رسيد آن شب كه شبی بسيار سرد و بارانی بود و آقای حاج عباس يزدی زاده و آقای حاج اكبر شالچی نيز مهمان ما بودند از همان اول شب حال بسيار فوق العاده‌ ای داشتم به طوری كه اعمال آن شب همچون صد ركعت نماز و هزار مرتبه سوره‌ ی قدر را بدون هيچگونه كسالت و خستگی و با خضوع و خشوع و حضور قلب خواندم همچنين به من القا شد كه بسيار بگويم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل لوليك المهدی الفرج و العافية» و من اين دعا را پيوسته در ركوع و سجود و قنوت تكرار می‌ كردم نزديك سحر به آقای يزدی زاده گفتم: چند سال است مشتاق رفتن به حج هستم به اين اميد كه چشمم به جمال مبارك امام زمان افتاده و آن حضرت را زيارت كنم؛ زيرا در حديث آمده است كه امام عصر - ارواحنا فداه - هر سال در موسم حاضر می‌ شوند ايشان گفت: شما اگر آن حضرت را ببينيد از كجا می‌ شناسيد؟ ناگهان حالی به من دست داد و با تواضع خاصی گفتم: سگ صاحبش را می‌ شناسد! همين كه اين جمله را گفتم حس كردم آن حضرت به حالم رقت كرده و توجهی به من نمودند بلافاصله دلم شكست و اشكم جاری شد صلوات الله و سلامه عليه پس از خواندن نماز صبح هنگامی كه برای استراحت به رختخواب رفتم ناگهان فضا تغيير كرده و حال مكاشفه‌ ای به من دست داد در آن حال كه نورانيت عجيبی درك می‌ كردم می‌ فهميدم ساعت آخر شب قدر است آنگاه ديدم سه نفر بالای سرم ايستاده‌ اند كه امام عصر -روحی له الفداء- در وسط و دو نفر ديگر در دو طرف آن بزرگوار قرار گرفته و هر سه به يك شكل می‌ باشند به آنها نگاهی انداخته، همين كه چشمم در مقابل آن حضرت قرار گرفت از كثرت اشتياق، حالت سوزی در قلبم پيدا شد كه از شدت آن گويا برقی مرا گرفت و آتشی در دلم شعله‌ور گشت، به طوری كه صدای گداختن آن به گوشم می‌ رسيد به آن حضرت عرض كردم: جانم فدايت باد حضرت فرمودند: قربان آن دلت! سپس بدون اينكه لفظاً چيزی بگويند باطناً پرسيدند: چه چيزی می‌ خواهی تا به تو بدهيم؟ با اينكه آن ايام من از نظر ماديات در فشار بوده و درخواست فرج نيز كرده بودم به قلبم مراجعه كرده ديدم هيچ طلبی ندارم و منتهای آرزو و تمام لذتم در اين نهفته است كه امام عليه‌السلام امری بفرمايند تا من آن را اطاعت كنم لذا عرض كردم: آقا! امر شما چيست؟ حاجتم اين است كه شما امری بفرماييد و من اطاعت كنم آن حضرت سؤال را تكرار كردند و من همان جواب را عرض كردم وقتی در مرتبه‌ی سوم نيز پرسيدند: حاجتت چيست؟ حقير پاسخ خود را تكرار كرده و عرض كردم: حاجتم اين است كه شما امری بفرماييد و من اطاعت كنم در اين هنگام فرمودند: امر ما اطاعت و بندگی است از استماع اين كلام حالم دگرگون شد و لذتی بردم كه با هيچ بيانی قابل توصيف نيست آنگاه احساس كردم «اطاعت و بندگی» مقام بسيار بلندی است كه من خود را لايق آن نمی‌ دانم لذا عرض كردم: آقا! من تحمل ندارم و نمی‌ توانم از خدای متعال بخواهيد تا به من توفيق مرحمت فرمايد آن حضرت با عنايت خاصی فرمودند: من تو را به خدا می‌ سپارم سپس خدا حافظی كرده و من به خود آمدم در اين هنگام ديدم حالت بهجت و سرورِ وصف ناپذيری به من دست داده و به كلی خواب از سرم پريده و تمام خستگی‌ هايم كه ناشی از عبادت زياد آن شب بود برطرف شده است ولی هر چه خواستم آن صورتی را كه در آن حال ديده بودم در ذهن بياورم نمی‌ توانستم اگر خواب و مکاشفه‌ ی انسان از عالم بالا بوده و حقیقت داشته باشد پس از آنکه بیدار شده و به خود آید نمی‌ تواند با واهمه‌ اش حقیقتی را که دیده تصویر کند زیرا قوه‌ ی واهمه به آنجا راه ندارد 📓 « سفینة الصادقین - ص ۷۵۸ » #فرمایشات_متنی ۳۳ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « تولّی و تبرّی » ⬅️ شرط حفظ دوستی [ با هر کس ] این است که از دشمنانش پرهیز کنی [ و اِلا پایدار نمی ماند ] ⬅️ موال لکم و لاولیائکم ▫️مبغض لاعدائکم ▫️نشانه ی واقعیت داشتن دوستی: نمی تواند با دشمنش دوستی کند ⬅️ دارویی که طبیب می دهد از چیزهایی دیگر پرهیز می دهد اگر پرهیز نکنه اثر دارو خنثی می شه ▫️روح هم همینطوره یک صفت خوب می خواهی داشته باشی ضدش را باید رفع کنی ⬅️ خدا را باید دوست داشت ▫️بالاترین مقامات مقام دوستی است تمام مقدمات برای رسیدن به این مقام است ⬅️ خطاب خداوند به حضرت داود (ع): مرا دوست داشته باش و مرا نزد خلقم محبوب گردان ▫️حضرت داود (ع): خدایا چگونه تو را محبوب خلقت کنم؟ ▫️خطاب خداوند: نعمت هايم را براى ايشان يادآورى كن زيرا وقتى نعمت هايم را بر آنان بازگو كردى مرا دوست خواهند داشت ⬅️ این یک چیزی است که انسان محسوسش هست: یک نفر که بهش خدمت می کند محبت پیدا می کند ▫️اشاره به کلامی از امیرالمؤمنین علیه السلام #فرمایشات_تصویری ۱۳ 💠فهرست فرمایشات تصویری 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « آرامش قلب - آرامش خیال » ☑️ سؤال: ⏪ كسانی كه محضر اوليای خدا را درك می كنند، اگر در بين فرقه های باطل قرار بگيرند، اضطراب پيدا می كنند و به آرامش نمی رسند ▫️ولی افرادی كه اوليای خدا را نديده اند و پيش اهل باطل می روند ادعا می كنند كه آنجا آرامش پيدا می كنيم چرا؟ [ این چه آرامشی است؟ ] ☑️ پاسخ: ⏪ [چون] آن افراد سنخيت با آن ها دارند ولی طالب حق نيستند طالب آن ها هستند ▫️ طالب حق هر جائی آرامش پيدا نمی كند ⬅️ هر كسی مثل سنخ خودش را عقبش می گردد ▫️قمار باز [وقتی] يک قمار باز را ببيند آرامش پيدا می كند ▫️دزد وقتی يک دزد را می بيند آرامش پيدا می كند [كه] رفيق پيدا كردم ⬅️ اين آرامش نيست خيالش پیِ يک چيز فاسد می گردد، [که] به آن بر می خورد ▫️اينها [اهل باطل] خيالشان آرامش پيدا می كند ▫️[در محضر اوليای الهی ] قلب آرامش پيدا می كند نه خيال ◽️حق با باطل مخلوط نمی شود از امير المومنين علیه السلام سوال كردند: حق چيست؟ فرمود: ⬅️ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ 💠 حق را بشناس اهلش را هم می شناسی اگر بنا شد كه حق با باطل مشتبه شود حق سر جايش، حق نمی ماند اونوقت برای اينكه انسان بفهمد[حق] چيست؟ خداوند دو حجت قرار داده [۱] ▫️حجة ظاهرة، که همان انبیا و اولیا هستند ▫️و حجة باطنة، که همان عقل است پس [انسان] بايد ببيند عقل خودش دست خودش هست يا نه؟ يا كس ديگری تصرف كرده؟ ⬅️ اگر کسی واقعاً طالب حق باشد خداوند به هر طریقی که حجت بر او تمام شود، مسیر حق را برای او روشن کرده به او اطمینان و آرامش می بخشد ▫️« سکونت و آرامش دل » یکی از بهترین نشانه های ایمان و دلیل حقانیت هر مؤمن و هر مجلسی است ▫️دل جای خداست، آرامش دل و سکونت از ناحیه خداست: ⚪️ سوره فتح آیه ۴ ⬅️ هوَ الَّذی أَنْزَلَ السَّكينَةَ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ 💠 او كسی است كه آرامش را در دلهای مؤمنان نازل كرد ┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄ [۱] امام كاظم عليه السلام: ⬅️ إنَّ ِللهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ: حُجَّةً ظاهِرَةً ، و حُجَّةً باطِنَةً ▫️فأمَّا الظّاهِرَةُ: فَالرُّسُلُ و الأنبِياءُ و الأئمَّةُ عليهم السلام ▫️و أمَّا الباطِنَةُ: فَالعُقولُ 💠 خداوند را بر مردم دو حجّت است: حجّتی آشکار و حجّتی پنهانی و درونی ▫️«حجّت آشکار»: رسولان و پیامبران و امامانند ▫️و «حجّت باطنی»: عقل هاست 📓 « اصول کافی، ج ۱ ص۱۶ » #فرمایشات_متنی ۳۴ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت‌الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « باور و ایمان به خدا » سوره طلاق آیه ۳ ⬅️ و مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ▫️درک بیچارگی و رفتن سراغ چاره ساز ▫️لا حول و لا قوّة الّا بالله هیچ چیز بشر از خودش ندارد ▫️درخواست توفیق از خدا ⬅️ مقام بندگی خدا ▫️اراده ی نافذ و کن فیکون بنده در اثر اطاعت و بندگی خدا ▫️ایمان به صدق وعده های خدا ⬅️ آثار قدم گذاشتن در راه حقیقت اسلام و اعتقاد به خدا و صفات خاص او ▫️باور و یقین زید بن حارثه ▫️همت عالی داشتن در عبادات و امورات معنوی ▫️آثار عبادات در ازدیاد یقین و قرب به حق تعالی و... ⬅️ آثار ازدیاد ایمان: منزجر شدن از معصیت و مطبوع شدن طاعت ▫️آدم تب دار به ترشی مایله چون مریضه و چیزهای شیرین در دهنش تلخه ▫️اگر روح سالم شد جز از اطاعت خدا و ذکر خدا از هیچ چیز لذت نمی برد امام سجاد(ع): ⬅️ ...استغفرک من کلّ لذّة بغیر ذکرک ومن کلّ راحة بغیر انسک 💠 طلب مغفرت می کنم: از هر لذتی بغیر ذکر تو و از هر راحتی و آرامشی بغیر انس با تو #فرمایشات_صوتی ۱۴ 💠فهرست فرمایشات صوتی 💠 @sadeghin_ir

° فرازهایی از 🔘 « مناجات الذّاکرین » امام سجّاد علیه السّلام : ⬅️...أَسْتَغْفِرُکَ 💠(خدایا) آمرزش می طلبم ⬅️ مِنْ کُلِّ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ 💠 از هر لذّتى به جز ذکر تو ⬅️ وَ مِنْ کُلِّ راحَةٍ بِغَیْرِ أُنْسِکَ 💠 و از هر آسایشى‏ جز همدمى با تو ⬅️ وَ مِنْ کُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ قُرْبِکَ 💠 و از هر شادمانى به غیر قرب تو ⬅️ وَ مِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طَاعَتِکَ 💠 و از هر شغلى جز طاعتت ┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄ 🔘 « مناجات خمس عشرة » ⬅️ هرگاه انسان حالی داشته باشد خواندن هر یک از این مناجات ها که مناسب حال اوست بسیار مفید است و سالک نباید از آن غفلت ورزد 📓 « انیس الصادقین - دعاها » ▫️ مناجات خمس عشرة 💠@sadeghin_ir

🔘 مناجات خمس عشر ▫️امام سجّاد علیه السلام 💠《 مناجات الذّاکرین 》 ⬅️...وَ مِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنا جَرَيانُ ذِكْرِكَ عَلى‏ٰ اَلْسِنَتِنا وَ اِذْنُكَ لَنا بِدُعآئِكَ وَ تَنْزيهِكَ وَ تَسْبيحِكَ 💠 و از بزرگترین نعمت ها بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر زبان های ما است ، و همان اجازه ‏اى است كه براى دعا كردن و به پاكى ستودنت به ما داده اى 💠 فهرست ادعیه و زیارات 💠 @sadeghin_ir

🔘 « مناجات خمس عشر » 💠 اَلثّالِثَة عَشَرة :《 مناجات الذّاكرین 》 بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم ⬅️ اِلٰهى‏ لَوْ لَا الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِكَ، لَنَزَّهْتُكَ مِنْ ذِكْرى‏ اِيّاكَ 💠 خدايا اگر پذيرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاک تر از آن می ‏دانستم كه من نام تو را به زبان آورم ⬅️ عَلیٰ اَنَّ ذِكْرى‏ لَكَ بِقَدْرى‏ لا بِقَدْرِكَ وَ ما عَسىٰ اَنْ يَبْلُغَ مِقْدارى‏ حَتّىٰ اُجْعَلَ مَحَلّاً لِتَقْديسِكَ 💠 گذشته از اينكه ذكرى كه من از تو كنم به اندازه فهم من است نه به مقدار مقام تو، و تازه مگر چه اندازه اميد است‏ قدرم بالا رود (و لایق این باشم) که در جایگاه تقدیس (و به پاکی ستودن) تو قرار گیرم ؟ ⬅️ وَ مِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنا جَرَيانُ ذِكْرِكَ عَلى‏ٰ اَلْسِنَتِنا وَ اِذْنُكَ لَنا بِدُعآئِكَ وَ تَنْزيهِكَ وَ تَسْبيحِكَ 💠 و از بزرگترین نعمت ها بر ما همان جریان داشتن ذکر تو بر زبان های ما است ، و همان اجازه ‏اى است كه براى دعا كردن و به پاكى ستودنت به ما داده اى ⬅️ اِلٰهى‏ فَاَلْهِمْنا ذِكْرَكَ فِى الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ وَاللَّيْلِ‏ وَالنَّهارِ ، وَالْإعْلانِ وَالْإسْرارِ وَ فِى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ 💠 خدایا پس ذکر خويش را به ما الهام كن در خلوت و جلوت و شب و روز و آشكار و نهان و در خوشی و نا خوشی ⬅️ وَ آنِسْنا بِالذِّكْرِ الْخَفِىِّ وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّكِىِّ ، وَالسَّعْىِ الْمَرْضِىِّ 💠 و ما را به ذكر خفى و پنهانت مأنوس كن و به كار پاكيزه و كوششِ خداپسند وادار ⬅️ وَ جازِنا بِالْميزانِ الْوَفِىِّ 💠 و به میزان کامل پاداشمان ده ⬅️ اِلٰهی بِکَ هامَتِ الْقُلُوبُ الْوالِهَةُ وَ عَلىٰ مَعْرِفَتِكَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبايِنَةُ 💠 خدايا دلهاى شيدا همه سرگشته‏ و تشنه ی توأند و خِرَدهاى متفرق و جدا همه در مورد شناسايى و معرفت تو متّفق گشته ‏اند ⬅️ فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلّا بِذِكْراكَ وَ لا تَسْكُنُ النُّفُوسُ اِلّا عِنْدَ رُؤْياكَ 💠 و از این رو دلها جز به ياد تو آرام نگيرند، و جانها جز به مشاهده ی جمالت تسكين نيابند ⬅️ اَنْتَ‏ الْمُسَبَّحُ فى‏ كُلِّ مَكانٍ وَالْمَعْبُودُ فى‏ كُلِّ زَمانٍ وَالْمَوْجُودُ فى‏ كُلِّ‏ اَوانٍ وَالْمَدْعُوُّ بِكُلِّ لِسانٍ وَالْمُعَظَّمُ فى‏ كُلِّ جَنانٍ 💠 توئی که تنزیه‏ شده‏ اى در هر جا و پرستیده گشته ‏اى در هر زمان و در همواره ی روزگار بوده ‏اى و به هر زبانی خوانده شده‏ اى و در هر دلى به عظمت یاد گردیده ای ⬅️ وَ اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ وَ مِنْ كُلِّ راحَةٍ بِغَيْرِ اُنْسِكَ وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طاعَتِكَ 💠 و از تو آمرزش می خواهم از هر لذّتى جز ذکر تو و از هر آسايشى جز انس با تو و از هر شادمانى بجز قربِ تو و از هر شغلی بجز مشغولی به طاعت و فرمانبرداریِ از تو ⬅️ اِلٰهى‏ اَنْتَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: " يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كَثيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ اَصيلاً " 💠 خدایا تو فرمودی و گفته ات حق است که : " ای كسانى كه ايمان آورده ‏ايد خدا را ياد كنيد ياد كردن بسيار و تسبيح او گوئيد در بامداد و پسين " ⬅️ وَقُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: " فَاذْكُرُونى‏ اَذْكُرْكُمْ " 💠 ونيز فرمودى و گفته ‏ات حق است که: " مرا ياد كنيد تا من هم شما را ياد كنم " ⬅️ فَاَمَرْتَنا بِذِكْرِكَ، وَ وَعَدْتَنا عَلَيْهِ اَنْ‏ تَذْكُرَنا تَشْريفاً لَنا وَ تَفْخيماً وَ اِعْظاماً 💠 پس ‏تو ما را به‏ ياد كردنت دستور فرمودى، و به‏ ما وعده‏ دادى‏ كه براى شرافت و عزّت و عظمت بخشى به ما، تو هم ما را ياد كنى ⬅️ وَ ها نَحْنُ ذاكِرُوكَ كَما اَمَرْتَنا فَاَنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا يا ذاكِرَ الذّاكِرينَ وَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ‏ 💠 و ما هم اکنون مطابق فرمانت تو را ياد كنیم پس تو هم به آنچه به ما وعده دادی وفا كن، اى كه از يادكنندگانت ياد كنى و اى مهربانترين مهربانان‏  💠 @sadeghin_ir

° 🔘 « راه ازدیاد درک و فهم » ⬅️ یکی پی چیز فهمیدنه یکی پی چیز یاد گرفتنه دوتاست مطلب بعضی ها مطالب را یاد می گیرند این به درد نمی خوره باید فهمش زیاد شه درکش زیاد شه ⬅️ هی تفکر در آیات خدا تفکر در امورات عالم روز به روز هی پی ببرد از نکته ای به یه چیزی دیگه و این وقتی است که از تعلقات خلاص شه سوره احزاب آیه ۴ ⬅️ ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فی جَوْفِهِ برای انسان دو تا قلب قرار نداده به هرجا مشغول شی همون جایی اول خودشو[ انسان را ] آزاد کن بعد... ببین چه خبره، قدم به قدم هی داره فهمش زیاد میشه هر روز، هر آنی ایمانش بیشتر میشه فهمش بیشتر میشه از تغییرات عالم چیز می فهمه ⬅️ منتها اونی که همه‌اش اسباب می بینه معلومه اون تو طبیعت فرو میره اونی که خدا را کاره ای می بینه و فعّال، خدای متعال را میدونه از همه چیز عبرت می گیره درس می گیره برگ درختان سبز درنظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار خیلی قشنگ گفته #منتخب_کلام ۱۵ 💠 فهرست منتخب کلام 💠 @sadeghin_ir

🔳 « شهادت امام صادق (ع) » 💠 « آقای موحدی » 🔘 « سینه زنی » 🏴 آه و واویلا عزیز زهرا کشته ی زهر کینه شد امام صادق ماه غم مدینه شد امام صادق پاینده از او، شد دین طاها گریان به جنت، گردیده زهرا 🏴 آه و واویلا، عزیز زهرا قرآن ناطق در ره یزدان فدا شد گریان برایش در جنان خیرالنسا شد مانند زهرا، جانانه ی او آتش زده خصم، بر خانه ی او 🏴 آه و واویلا، عزیز زهرا او وارث جد غریبش در بلا بود هر دم به یاد اشک و آه کربلا بود امام صادق، نور دو عین است بانی روضه، بهر حسین است 🏴 آه و واویلا، حسین زهرا ‌‌‌‌┄┅❅❁❅┅┄ ⬅️ علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی من گدایم من گدایم من گدای مرتضایم من غبارخاک پای مرتضایم من غلام حضرت خیر النسایم من فدایی حسین نینوایم 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « مقام والای حضرت معصومه (ع) » ⬅️ يكى از مكان هاى بسيار مقدس و منور در ايران پس از حرم مطهر حضرت امام رضا عليه السلام آستان پر بركت حضرت فاطمه ى معصومه عليهاالسلام در قم مى باشد. اين بانوى والامقام - كه خود جلوه اى از خاتون دو عالم حضرت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام هستند - ملجأ انام و كهف حصين شيعيان و دوستان اهل بيت عليهم السلام مى باشند. امتياز خاصى كه اين بزرگوار نسبت به ساير فرزندان حضرت موسى بن جعفر (ع) دارند و باعث شده كه ائمه ى معصومين عليهم السلام پيشا پيش، از ولادت و جايگاه حرم مطهرشان خبر داده و بهشت را پاداش زيارت آن مخدره بدانند معرفت و قربى است كه به امام زمان خود حضرت رضا - عليه آلاف التحية و الثناء - داشتند. محبت و عشق فوق العاده به آن حضرت نيز ايشان را نسبت به ساير امام زادگان از جايگاه ويژه اى برخوردار ساخته است. آن بى بى دو عالم و شفيعه ى روز محشر جميع مدارج قرب و مراتب كمال را طى نموده تا آنجا كه وجود مقدس شان از عالم تعيّن خارج گشته و فانى در برادر بزرگوار خود آن باب توحيد الهى شدند و سرانجام نيز در فراق آن امام رؤوف سوختند و پس از تحمل رنج هاى فراوان و صدمات طاقت فرسا در ديار غربت دار فانى را وداع نمودند حرم مطهرشان پيوسته منبع فيوضات معنوى و انوار روحانى است و البته بهره بردن از وجود شريف شان به پاكى و قداست خاصى نيازمند مى باشد. امتيازى كه آن بقعه ى شريف داراست اين است كه هر كدام از ائمه ى اطهار عليهم السلام را در آنجا زيارت كنيم گويا حرم همان امام آنجاست و چنان است كه آن امام را در حرم مطهر خودشان از نزديك زيارت كرده ايم 📓 « سفینة الصادقین ص۶۹۵ » #فرمایشات_متنی ۳۵ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « عنایات حضرت معصومه (ع) » 💠 اولين سالى كه از كربلا به ايران آمدم شب عرفه به حرم مطهر بى بى رفته به يادم افتاد كه سال هاى گذشته در چنين شبى به زيارت حضرت سيد الشهداء (ع) مى رفتم و از ناحيه ى آن حضرت عنايت خاصى به حقير مى شد آن عنايت بسيار فوق العاده بود و حالى پيدا مى كردم كه قابل گفتن نيست و الفاظ از بيان آن عاجز است ولى مقدارى كه مى توان به آن اشاره كرد همان معنايى است كه امام صادق (ع) در حديثى مى فرمايند: خداوند متعال پيش از آنكه به اهل عرفات نظر كند زوار امام حسين (ع) را مورد عنايت قرار مى دهد سپس در ذيل آن مى فرمايند: يخالطهم بنفسه و همين معنا را بنده تا اندازه اى درك مى كردم آن شب وقتى خدمت حضرت معصومه (ع) عرض حال كرده و تأسف خوردم كه امسال از زيارت حضرت سيد الشهداء (ع) در عرفه محروم هستم ناگهان ديدم گويا همين جا كربلاست و من در حرم امام حسين (ع) هستم و همان عنايت خاص بدون هيچ گونه تفاوتى به بركت حضرت معصومه (ع) برايم حاصل شد 📓 « سفینة الصادقین ص۶۹۶ » #فرمایشات_متنی ۳۶ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

🔘 بیا که قصر امل سخت سست بنیادست ⬅️ « آقای موحدی » 💠 « دیوان حافظ » ⏪ بیا که قصر امل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیاد عمر بر بادست ▫️غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست ▫️چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست ▫️که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست ▫️تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر ندانمت که در این دامگه چه افتادست ▫️مجو درستی عهد از جهان سست نهاد که این عجوز عروس هزار دامادست ▫️غم جهان مخور و پند من مبر از یاد که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست ▫️رضا به داده بده وز جبین گره بگشای که بر من و تو در اختیار نگشادست 💠 @sadeghin_ir

° 🔘 « آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست » ⬅️ آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست یعنی با این بدن [خاکی] ... آدم شه ▫️عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی بدل میشه انسان، یه چیز دیگه میشه مبدل السیئات بالحسنات یک معنایش همینه این خودی [خودیتی] که اون تو هست سیئاته این تبدیل به حسنه میشه منتها خوبی اش اینه که این ها آنی نیست تدریجی است انسان نباید سست شه گرچه وصالش نه به کوشش دهند آنقدر ای دل که توانی بکوش اما بگیری بشینی که خودش درست شه، نه این غلطه #منتخب_کلام ۱۶ 💠 فهرست منتخب کلام 💠 @sadeghin_ir

🔘 « مدح امام رضا (ع) » و روضه اباعبدالله الحسین (ع) 💠 « آقای موحدی » ⬅️ نسیم قدسی یکی گذر کن به بارگاهی که لرزد آنجا خلیل را دست، ذبیح را دل مسیح را لب، کلیم را پا ▫️نخست نعلین ز پای بَر کَن سپس قدم نِه به طور اِیمن که در فضایش ز صیحهٔ لَن فتاده بی‌هوش هزار موسی ▫️نسیم جنّت وزان ز کویش شراب تسنیم روان ز جویش حیات جاوید دمیده بویش به جسم غلمان، به جان حورا ▫️بگو که «نیّر» در آرزویت کند ز هر گل سراغ بویت مگر فشانَد پری به کویت چو مرغ جنت به شاخ طوبی ‌‌‌‌┄┅❅❁❅┅┄ ⚪️ « یا ابا الحسن » یا علی بن موسی الرضا بر خـاکــــ مذلت زده ام پیش تـو زانو قـــربان تو ای شاه، مگـردان ز گدا رو شاها به شفاخانه ی تو روی نهادم بیمــار گنــه را تو طبـیـبـــی و تو دارو از دست هوس ها چو من افتاده ام از پا اینجـــا به پنــــاه آمدم ای ضـــــامن آهـــو ‌‌‌‌┄┅❅❁❅┅┄ ⚪️ امام رضا (ع): ⬅️ یابن شبیب ان بکیت علی الحسین حتی تصیر دموعک علی خدیک غفر الله کل ذنب اذنبته ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین لانه ذبح کما یذبح الکبش هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین این در خانه ی عشق است که باز است هنوز 💠 فهرست مداحی‌ ها؛ حضرت علی بن موسی الرضا (ع) 💠 @sadeghin_ir

🔘 کلماتی چند: ۱۹۱) خداوند یک انسان خلق کرده است روح متکثر نیست یک نقطه مرکزی و هدفی دارد و آن ولایت مطلقه الهی است ۱۹۲) آن روح کلی که آدم مسجود ملائکه شد آن روح ولایت است که بر تمام عالم احاطه دارد و هر کس به حد استعداد خود از آن فیض می‌ برد لذا هر کس آن را شناخت خدا را شناخته است ۱۹۳) این روحی که متکثر است در انسانها، روح حیوانی است لذا هر کدام صفات و طبیعت خاصی دارند چون روح حیوانی انواع مختلفی دارد ۱۹۴) اما روح انسانی فقط یک روح کلی است مانند خورشید ارواح جزئی از نور آن فیض می‌ برند هر کس به هر مقداری که رفع مانع کند نور آن خورشید به او تابش می کند و با این که هزاران نفر از آن استفاده می‌ کنند و هیچ کدام مزاحمتی برای دیگری ندارند با این حال از خورشید چیزی کم نمی شود ۱۹۵) در واقع همه عارف به یک نفس می شوند که همان نفس کلی الهی است « من یمت یرنی » برای این است که نفوس جزئی وقتی بر گردند به نفس کلی بر می گردند #کلماتی_چند ۳۹ مجموعه کلماتی چند (PDF) 💠 @sadeghin_ir

💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 فضائل امیرالمؤمنین علی (ع) مولی الموحّدین علیه السّلام : ⬅️ یا حارِ هَمْدانَ مَن یمُتْ یرَنی 💠 ای حارث همدانی هرکس بمیرد مرا می بیند ▫️ای که گفتی “ فَمَن یَمُت یَرَنی ” جان فدای کلام دلجویت ▫️کاش من روزی هزار مرتبه مُردمی تا بدیدمی رویت ⬅️ « میثم تمار » نمونه محب واقعی امیرالمومنین (ع) ▫️دست و پایش را می بریدند مدح حضرت می کرد ⬅️ داستان رفتن امیرالمومنین (ع) در مقابل لشکر معاویه بجای ابن عباس درمقابل: ناله های حضرت در محراب عبادت ▫️ برای که ناله میکرد؟ ⬅️ اختصاص تولد حضرت در خانه کعبه که برای احدی نبوده ▫️چشم باز کردن حضرت در دامان پیامبر و قرائت سوره مؤمنون ▫️هنوز قرآن نازل نشده بود ⬅️ آخر زیارت ششم: السّلام علیک یا سِرّ الله ▫️علی ممسوس فی ذات الله نه اینکه صفات... ▫️مقام نورانیت را کسی نشناخته ⬅️ تواضع حضرت ▫️با آن مقام والا: ▫️صدا زدن غلام سه مرتبه و جواب ندادنش و چرا پاسخ نداده گفت نمی ترسم از شما ▫️سجده شکر حضرت: که غلام از من نمی ترسد #فرمایشات_صوتی ۱۵ 💠 فهرست فرمایشات صوتی 💠 @sadeghin_ir

° ☑️ تو کز سرایِ طبیعت نمی‌روی بیرون ▫️کجا به کویِ طریقت گذر توانی کرد 🔘 « دیوان حافظ » ⬅️ « حاج حسین دارابی » 💠 در محضر عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ⬅️ به سِرِّ جامِ جم آنگه نظر توانی کرد که خاکِ میکده کُحلِ بَصَر توانی کرد مباش بی می و مُطرب که زیرِ طاقِ سپهر بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد گُلِ مرادِ تو آنگه نقاب بُگْشاید که خدمتش چو نسیمِ سحر توانی کرد گدایی درِ میخانه طُرفه اِکسیریست گر این عمل بِکُنی خاک زر توانی کرد به عزمِ مرحلهٔ عشق پیش نِه قدمی که سودها کنی ار این سفر توانی کرد تو کز سرایِ طبیعت نمی‌روی بیرون کجا به کویِ طریقت گذر توانی کرد جمالِ یار ندارد نقاب و پرده ولی غبارِ رَه بِنِشان تا نظر توانی کرد بیا که چارهٔ ذوقِ حضور و نظم امور به فیض بخشی اهلِ نظر توانی کرد ولی تو تا لبِ معشوق و جامِ مِی خواهی طمع مدار که کارِ دگر توانی کرد دلا ز نورِ هدایت گر آگهی یابی چو شمع، خنده زنان تَرکِ سر توانی کرد گر این نصیحتِ شاهانه بشنوی حافظ به شاهراهِ حقیقت گذر توانی کرد 💠 @sadeghin_ir

💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 📓 « سفینة الصادقین ص۱۸۲ » 🔘 « گذر به کوی حقیقت » ⏪ صفحه ( ۱ ) ☑️ تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد ⬅️ ...شبی در عالم رؤیا دیدم در مهمان‌ خانه‌ ای نشسته‌ ام و شخص رشیدی که نامش مهدی و در لباس سربازان است همراه فرد دیگری بر سر میزی نشسته و مشغول خوردن عرق می‌ باشند و بنده آنها را تماشا می‌ کنم در این حال، آن سرباز استکانی از عرق برداشته، نصف آن را نوشید و بقیه را روی میز گذاشت بنده با خود گفتم: نشستن در مجلس کسانی که مشغول عمل حرامی هستند حرام است لذا برای اینکه در مجلس معصیت نباشم از جای خود برخاسته، ولی بی‌ اختیار باقی‌ مانده‌ ی عرق را سر کشیدم و از مهمان‌ خانه خارج شدم جالب توجه است که نصف استکان عرق را سر کشیدم و در عین حال برای اینکه داخل معصیت نشوم از مجلس آنها بیرون رفتم ⬅️ روز بعد از آقای انصاری پرسیدم: اگر کسی چنین خوابی ببیند چه‌ طور است؟ ایشان فرمود: اگر در راه سلوک باشد برای او خیلی خوب است، ولی اگر از افراد عادی باشد نه یعنی نوشیدن عرق در خواب برای افرادی که در راه سلوک هستند حکایت از حال فوق العاده‌ای می‌ کند که به آنها دست خواهد داد ⬅️ اینکه عرفا و شعرا نیز در لسان خود کلماتی از قبیل شراب و می و میکده و امثال آن به کار می‌ برند بی‌ جهت نیست؛ زیرا هر معنایی را که آنان بخواهند در عالم صورت بیاورند باید لفظی مناسب با اثر آن در نظر بگیرند مثلا حال فوق العاده‌ ای که در اثر چشیدن شمه‌ای از محبت امیر المؤمنین «علیه السلام» حاصل می‌شود که نتیجتا حالت بی‌خودی به انسان دست خواهد داد، چنانچه بخواهند آن را در عالم صورت نشان دهند هیچ چیز مناسب‌ تر از حالی نیست که در اثر خوردن عرق و شراب به انسان عارض می‌شود حافظ - علیه الرحمه - می‌ گوید: شراب تلخ می‌ خواهم که مرد افکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش شراب تلخ همان عرق است یعنی چنان اثری داشته باشد که مردان قوی را از جای بر کند کما اینکه سرکشیدن نصف استکان عرق در خواب نیز در واقع صورت حالی بود که روز بعد در مسجد جامع برایم پیدا شد ⬅️ آن روز شعری را از حافظ دیدم که می‌ گوید: 💠 تو کز سرای طبیعت نمی‌ روی بیرون کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد؟ این شعر تاثیر عجیبی در من گذاشت به طوری که مرا دگرگون ساخت پیوسته آن را زمزمه کرده با خود می‌ گفتم: من که در طبیعت هستم کجا می‌ توانم به حقیقت برسم؟ عصر همان روز نیز حال وثوق عجیبی نسبت به رحمت خداوند متعال پیدا کرده بودم و چنان رحمت و رحمانیت و رافت حق تعالی در من طلوع کرده بود که به آقای نجابت می‌ گفتم: البته خداوند به آنچه فرموده عمل خواهد کرد، اما کجا با این رحمت واسعه راضی می‌ شود کسی را به جهنم ببرد؟! حال انقلابی به من دست داده بود که شبیه همان عرض حالی است که در دعای کمیل آمده: ⬅️ «فبالیقین اقطع لولا ما حکمت به من تعذیب جاحدیک و قضیت به من اخلاد معاندیک لجعلت النار کلها بردا و سلاما و ما کانت لاحد فیها مقرا و لا مقاما.» این حال ادامه داشت تا اینکه برای شرکت در نماز جماعت آقای انصاری به مسجد جامع همدان رفتم ایشان بر پشت بام آنجا نماز می‌ خواندند اذان مسجد جامع را نوعا کمی دیرتر از مغرب می‌ گفتند، به طوری که ما در رکعت آخر نماز مغرب بودیم که اذان می‌گفتند اتفاقا مؤذن در آن شب که شب جمعه بود اذان را با صدای بسیار دلربایی گفت صدای خوب تاثیر عجیبی در انسان دارد ⬅️ آقای انصاری می‌ فرمود: گاهی صدای خوب در یک لمحه انسان را از جا کنده و از طبیعت به ملکوت می‌ رساند من این مطلب را در آن شب بالعیان دیدم البته شکی نیست که آمادگی هم می‌ خواهد و آن شب من کاملا آماده بودم 💠 @sadeghin_ir ⚪️ ادامه دارد ⚪️

⚪️ ادامه 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 📓 « سفینة الصادقین ص۱۸۵ » 🔘 « گذر به کوی حقیقت » ⏪ ( صفحه ۲ ) ⬅️ در حال نماز حالم منقلب بود و همان طور که اذان گفته می‌ شد گویا من نیز از این عالم می‌ رفتم بعد از نماز نیز بلافاصله روضه خواندند و هنگام روضه خواندن عنایتی فوق العاده نصیب حقیر گردید که در واقع پایه و اساس اصلی حرکت و سیر و سلوک بنده را تشکیل می‌ داد و آثار عمیق آن تا کنون باقی مانده است و این از برکت امام حسین «علیه السلام» و مجلس روضه‌ی آن سرور بود ⬅️ بلکه می‌ توانم بگویم آنچه نیز تا کنون نصیبم شده و می‌ توان گفت واقعا «چیز» بوده همه در مجالس عزای امام حسین «علیه السلام» به من تفضل گردیده است آن شب روضه خوانده می‌ شد و مردم هم گریه می‌ کردند، اما من در حال انقلاب خود بودم و در حالی که دست‌هایم را به سوی آسمان بلند کرده و گریه می‌ کردم می‌ گفتم: خدایا! مرا از عالم طبیعت بیرون ببر می‌ نالیدم و خدا خدا می‌ کردم ⬅️ در این حال ناگهان متوجه شدم همین طور که اینجا نشسته‌ ام در عالم دیگری نیز هستم بدنم اینجا بود ولی خودم جای دیگری بودم حتی خود را می‌ دیدم که دست‌ هایم را بلند کرده و دعا می‌ کنم حساب خواب و خیال و تصور نبود واقعیتی بود که در بیداری پیش آمد اینکه می‌ گویم بدنم اینجا بود و خودم جای دیگر، نباید تصور جایی بشود غیر از این نمی‌ توان تعبیر کرد این مطالب وقتی در لفظ بیاید به این شکل بیان می‌ شود و الا آنچه که واقع مطلب است قابل بیان نیست ⬅️ در همان حال ناگهان متوجه شدم که گویا حضرت سید الشهدا «علیه السلام» دستم را گرفته و به معنایی توجه دادند که در اثر آن نور یقین در دلم افاضه شد و محبت فوق العاده‌ای پیدا کردم و آتش فراق و دوری از جوار حق تعالی در من شعله‌ ور گشت و چنان سوزی در من پیدا شد که با هیچ لسانی نمی‌توان وصف نمود می‌ نالیدم و اشک می‌ ریختم و «خدا جون، خدا جون» می‌ گفتم ⬅️ بلی، درد فراق دردی است سوزان که آتش آن به مراتب از آتش مادی سوزنده‌ تر است هر قدر شناخت و معرفت و در نتیجه محبت نسبت به محبوب بیشتر باشد آتش فراق آن سوزنده‌ تر خواهد بود حضرت آدم از فراق بهشت آن‌ قدر گریه کرد که اهل آسمان از گریه‌ ی او شکایت کردند یعقوب «علیه السلام» از فراق یوسف تا جایی گریست که «ابیضت عیناه من الحزن.» حضرت شعیب «علیه السلام» نیز از شوق لقای پروردگار آن قدر گریه کرد که نابینا گردید چرا که محبت او را در دل یافته بود و حضرت صدیقه‌ی طاهره «علیها السلام» از فراق پدر بزرگوار خود چنان سوخت که ادامه‌ی حیات برای آن بانوی عالمیان میسر نگشت ⬅️ آری، هر قدر انس انسان به محبوب بیشتر باشد سوز فراق آن بیشتر خواهد بود تا جایی که مولا امیر المؤمنین - علیه آلاف التحیة و السلام - در مقام راز و نیاز عرض می‌کنند: «فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک.» ⬅️ پس ای عزیز! چرا در خود دردی احساس نمی‌ کنی؟ و چرا هیچ مشابهتی به موالیان خود نداری؟ آنان چه چیز درک کرده‌ اند که لحظه‌ ای به دنیای فانی دل نبسته و بی‌ تابانه در انتظار لحظه‌ ی دیدار دوست ایستاده‌ اند؟ دمی بیندیش و بنگر تا چه حد از حال آن بزرگواران فاصله داری و از آنان که خانواده‌ ی کرامت و باب رحمت خداوندی‌ اند استمداد کن و الا زود است که به حسرت گرفتار شده و پشیمان گردی و آن‌وقت پشیمانی برای تو سودی نخواهد داشت #فرمایشات_متنی ۳۷ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

🔘 « شهادت امام جواد (ع) » 💠 « مداحی، روضه و سینه زنی » ⏪( آقایان سید هاشمی و موحدی ) ⬅️ ای که هنگام کرم مظهر الطاف خدايی باب حاجات و يم جود جواد بن رضايی غير تو کس گره از کار خلايق نگشايد که تو از عقده گشايان جهان عقده گشايی ز چه کس جود بخواهم؟ تو کريمی تو جوادی به کجا درد بيارم؟ تو طبيبی تو دوایی ز که حاجت طلبم غير تو ای باب حوائج به که اميد ببندم تو اميد دل مايی تو که همچون پدر خويش کريمی و رئوفی شود آيا که دم مرگ به بالين من آيی؟ ای همه آينه ی آيه ی تطهير، خدا را چه شود گر دل آلوده ی من را بربایی؟ بس که دنبال گدا دست عطای تو دراز است مشتبه گشته به قومی که تو محتاج گدايی تو که بر چشم همه پای نهی در دم مردن خود در آن حجره ی در بسته دم مرگ چرايی؟ اشک بر غربت و مظلومی تو از چه نريزم؟ که غريب استی و فرزند غريب الغربايی ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ ⬅️ من که پرپر مى ‏زنم تشنه لب در لانه ‏ام بر على موسى الرضا من گل یکدانه‏ ام من جوادم جان بدادم، تشنه لب در لانه ‏ام 🏴 یا جواد بن الرضا همسر بیگانه‏ ام با کنیزان صف زند مى ‏دهم من جان ز کف، او ز شادى کف زند دل کبابم، رفته تابم، همسرم شد قاتلم 🏴 یا جواد بن الرضا از شرار زهر غم سینه ‏ام شد چاک چاک من لبم خشکیده، او آب ریزد روى خاک همچو جدم گویم هر دم العطش تا جان دهم 🏴 یا جواد بن الرضا ⬅️ در بین حجره سوختی و دست و پا زدی وز سوز سینه ناله ی واغربتا زدی با کام تشنه مادر خود را صدا زدی فریاد بهر تشنه لب کربلا زدی تا دور چرخ فصل خزان دارد و بهار روزی چو روز جد تو نبود به روزگار 💠 @sadeghin_ir

° 🔘 « آیینه وجود انسان » ⬅️ انسان اگر پاک شد حالت آیینه پیدا می کنه صور خوب درش متجلی می شه باغ و گل و ریاحین متجلی میشه اگر خدای نکرده آیینه تار باشه شکسته باشه یکی [ را ] دو تا می بینه یه وقت یک بنده خدایی به من گفت خواب دیدم _یک کسی از بزرگان بود ایشون پهلوی اون می رفت_ گفت خواب دیدم ایشان چشمش احوله یک چشمش چپه گفتم برو به خودش بگو نگو مال تو، بگو یک کسی که این خواب دیده معناش چیه رفت، اومد [ گفت ] گفته که این هر کسی هست منحرفه گفتم نه تعبیر خواب هم بلد نیست اون که منحرفه کوره گفتم این معناش اینه که اهل توحید نیست گفت چشماش روشن، براق اما یه گوشه اش چپ بود « احول از چشم دو بین در طمع خام افتاد » خیلی نکته... و معنا داره اونی که نیست می خواد بگیره و پیدا کنه #منتخب_کلام ۱۷ 💠 فهرست منتخب کلام 💠 @sadeghin_ir

° ☑️ سال‌ ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌ کرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌ کرد 🔘 « دیوان حافظ » ⏪ « حاج حسین دارابی » 💠 در محضر عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ⬅️ سال‌ ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌ کرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌ کرد گوهری کز صدفِ کُون و مکان بیرون است طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌ کرد مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش کو به تأییدِ نظر حلِّ معما می‌ کرد دیدمش خُرَّم و خندان قدحِ باده به دست و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌ کرد گفتم این جامِ جهان‌ بین به تو کِی داد حکیم؟ گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌ کرد بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌ کرد این همه شعبدهٔ خویش که می‌ کرد این جا سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا می‌ کرد گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند جُرمش این بود که اسرار هویدا می‌ کرد فیضِ روحُ القُدُس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌ کرد گفتمش سلسلهٔ زلفِ بُتان از پی چیست گفت حافظ گله‌ ای از دلِ شیدا می‌ کرد 💠 @sadeghin_ir

° 💠 سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد گوهری کز صدفِ کُون و مکان بیرون است طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌ کرد 🔘 معنایی از « دل » در اشعارحافظ ⬅️ ما یک دلی می شنویم سالها دل طلب جام جم از ما می کرد ما کی هستیم دل کیه؟ آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد پس ما باید با دلمون آشنا بشیم دل چیه گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود دل تو اینجا نیست این صورت مادی شه گوهری کز صدف کون و مکان... کون و مکان یک صدفه، این دل اون تووه اگر بیرون اومد ازون تو.... از صدف کون و مکان... طلب از گمشدگان لب دریا می کرد ▫️بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد #منتخب_کلام ۱۸ 💠 فهرست منتخب کلام 💠 @sadeghin_ir