🏴 « یا قاسم بن الحسن (ع) » 🔳 « سینه زنی » شب ششم محرم ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ افتادم از زین بر زمین عمو جان یک دم بیا حالم ببین عمو جان شاها بیا بنما نظر به حالم در خاک و خون افتاده پایمالم کن از ره لطف و کرم حلالم گشتم غریب و بی معین عمو جان تعجیل کن ای یادگار حیدر دشمن به بالینم کشیده خنجر خواهد جدا سازد سرم ز پیکر گشتم غریب و بی معین عموجان آه از دل بیچاره مادر من بیند اگر پر خون بود سر من سر زیر سم اسب و پیکر من از ظلم و جور مشرکین عمو جان 🏴 روز عاشورا به صد جوش و خروش قاسم آمد نزد پیر مِی فروش گفت جامی از می نابم بده تشنهٔ آبم عمو آبم بده ای مِیِ قالو بلیٰ را جرعه نوش جرعه ای زان باده هم بر من بنوش طالب جام الستم ای عمو کن ز جام عشق مستم ای عمو آمدم تا اذن مِيدانم دهی افتخار دادن جانم دهی 🏴 افتادم از پشت فرس عمو جان عمو به فریادم برس عمو جان قاسم به رجز گفت یل صف شکنم من یتیم حسنم من یتیم حسنم من فرزند حسن آن شه گلگون کفنم من یتیم حسنم من یتیم حسنم من 🏴 قاسم به نزد شاه دین با چشم گریان آمده آمادهٔ یاری شده بر عزم میدان آمده نوباوهٔ باغ حسن در نزد عم خویشتن با چهر چون رشگ چمن با قلب سوزان آمده چون دید عم خویش را بی یاور و بی آشنا از بهر یاری از وفا افتان و خیزان آمده گردید از شه ملتمس بگرفت اذن جنگ بس گردید راکب بر فرس بر جنگ عدوان آمده چون جاگزین شد روی زین پس گفت بن سعد لعین با آن سپاه مشرکین یک شیر یزدان آمده مانند جد خود علی با صوت تکبیر جلی چون شیر غاب از پردلی با روی رخشان آمده 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « باب الحسین اوسع » ⬅️ بیان خوابی مشتمل بر ▫️۱۲ در داشتن مسجدالحرام ▫️بنام ائمه علیهم السلام ▫️ایوان مرتفع داشتن باب حسین(ع) ▫️سریع الرضا بودن امام حسین(ع) ⬅️ خواب مرحوم دربندی: ▫️صف علما و حسابرسی دقیق امام صادق(ع) ▫️صف دیگران و حسابرسی آسان امام حسین(ع) ⬅️ قبولی ظاهر عمل در دستگاه امام حسین(ع) ▫️تباکی تظاهر به گریه هم قبول است ⬅️ تشرف آشیخ علی زاهد فرمایشات_تصویری ۷ 💠 فهرست فرمایشات تصویری 💠 @sadeghin_ir

🏴 وا أسفاه عـلی رضـیع فطم بسهام الأعداء 🔳 « روضه _ شب هفتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » روضهٔ حضرت علی اصغر (ع) ⬅️ نبوس اینقدر بابا لعل بیرنگ لبانم را که با لبهای سوزانت بسوزانی لبانم را ز فرط تشنه کامی صورتت را تار می بينم توان ده با نگاهت جسم و جان ناتوانم را چه می شد ای پدر يك لحظه از من دور می گشتی نبينی تا زبان گرداندن دور دهانم را چو ديدم تير می آيد گلويم را سپر كردم بپرس از تير او خود می دهد شرح بيانم را سخن سر بسته می گويم مكِش پيكان ز حلقومم كه تير حرمله سوزانده مغز استخوانم را ز تو ممنونم ای تير سه شعبه ساكتم كردی كه ديگر نشنود در خيمه ها مادر فغانم را 💠 @sadeghin_ir

🏴 ای غنچه نشکفته شهزاده اصغر 🔳 « سینه زنی _ شب هفتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ ای غنچه ی نشکفته شهزاده اصغر لب را فرو بستی تو  از نغمه آخر ای طفل معصوم بودی تو مظلوم باشی خموش از پیکان علی اصغر دیگر نداری حاجت بر قطره ی آب رفتی به نزد زهرا با دل بی تاب گلوی پاره کنم نظاره عازم به باغ رضوان علی اصغر 🏴 ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح ناله می زد امروز روی دستم دیگر توان ندارد هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد منت به من گذارید یک قطره آب آرید بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد مادر نشسته تنها در خیمه بین زنها جز اشک خجلت خود آب روان ندارد 🏴 اصغر ای دردانه ی ارباب عشق اختری در دامن مهتاب عشق ای رخت آیینه ی حیدر نما حیدر شش ماهه ی کرب و بلا بند قنداقت بُوَد حبل المتین اشک چشمت زمزم اهل یقین 🏴 کعبه ی کعبه بود گهواره‌ات قبله ی قبله گلوی پاره‌ات خون مولا در رگ تو جاری است گریه ات چون تیغ حیدر کاری است 🏴 غم مخور ای کودک دُردی کشم من خودم تیر از گلویت می‌کشم گلوی اصغر هدف تیر شد به خیمه مادرش زمین گیر شد 🏴 وقتی که تیر کین به گلوی تو جا گرفت خون تو را به عرش فشاندم خدا گرفت گردید دفن پیکر پاکت به دست من پیش از همه تو را به بغل کربلا گرفت تیر آمد و ز حلق تو بر قلب من نشست ازآن گذشت و جا به دل مصطفی گرفت... 💠 @sadeghin_ir

🔘 « روضه حضرت علی اکبر(ع) » 🔳 رؤیای عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه از واقعه عاشورا 🏴 دیدن واقعه عاشورا و سختی مصیبتِ به میدان رفتن حضرت علی اکبر(ع) بر ابا عبدالله(ع) نکته این که حضرت فرمود: جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید 💠 @sadeghin_ir

🔳 « روضه _ شب هشتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » روضه حضرت علی اکبر(ع) ⬅️ گمان مدار كه گفتم برو دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به كف دست بود و اشك به چشمم گهی به خاك فتادم گهی زجای پریدم دو چشم خود بگشا و سؤال كن كه بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشك دیده لبم تر شد آن زمان كه به خیمه زبان خشك تو را در دهان خویش مكیدم نه تیغ شمر مرا می كشد نه نیزهٔ خولی زمانه كشت مرا لحظه ای كه داغ تو دیدم 🏴 دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند دیده کمی دست و پا بزن پسرم جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود تو نِی برون ز دلم می روی نه از نظرم به پیش دیده ی من پاره پاره ات کردند دلی به رحم نیامد نگفت من پدرم 💠 @sadeghin_ir

🏴 ای ضیاء بصرم، پسرم ای پسرم 🔳 « سینه زنی » شب هشتم محرم ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ ای ضیاء بصرم، پسرم ای پسرم با سکوت تو شده، پاره پاره جگرم   من که با چشم ترم از لب خشکت خجلم خندهٔ قاتل تو می‌زند آتش به دلم   🏴 پسرم ای پسرم، لب گشا من پدرم تــا ببینم کــه هنــوز زنده‌ای در نظرم چشم خود باز کن و دست و پا زن پسرم می‌دهم جــان و بـه زخم بدنت می‌نگرم زخم پیشـانی تـو مــانده به روی جگرم 🏴 پسرم ای پسرم لب گشا من پدرم عمّــه آمــد ز حـرم کمکم کـن پسرم تــن صــد چاک تو را یا که او را ببرم دیــده بگْشا و بگو دور پدر صف نزنند بگذارنـد كـه مـن گريـه كنـم کف نزنند 🏴 پسرم ای پسرم لب گشا من پدرم ⬅️ سرو بستان من ماه تابان من می روی آهسته می رود جان من کن نظر بر سوز و آهم ای علی جان ای اذان گو ای پناهم 🏴 واویلا واویلا واویلا علی واویلا ای عصای دستم، لاله سر مستم در کنار جسمت، من ز پا بنشستم خیز و بنگر ای جوانم بِین اعدا دل غمین و قد کمانم 🏴 واویلا واویلا واویلا علی واویلا پیکر صد چاک تو زمین گیرم کرد ای شبیه زهرا داغ تو پیرم کرد ای شهید اِرباً اِربا در کنارت کرده ام من یاد زهرا 🏴 واویلا واویلا واویلا علی واویلا ⬅️ ای نور چشم پادشه بی سر السلام شبه رسول و زاده پیغمبر السلام نو رسته نخل باغ شه لافتی علی سبط نبی جناب علی اکبر السلام آرام جان فاطمه و زینب و حسین شبل یگانه و خلف حیدر السلام 💠 @sadeghin_ir

° 🏴 اَلسَّلاٰمُ‌ عَلَيْكَ‌ ايُّهَا الشَّهيٖدُ وَابْنُ‌ الشَّهيٖدِ اَلسَّلاٰمُ‌ عَلَيْكَ‌ ايُّهَا الْمَظْلُومُ‌ وابنُ‌ المَظْلُومِ‌ ⬅️ از حرم زینب بیا اکبر به میدان می رود نور چشمانم علی با کام عطشان می رود 🏴 از تنم جان می رود می زنی تو دست و پا من دست و پا گم کرده‌ام نور چشمم بی تو راه خیمه را گم کرده ام 🏴 از جسم من جان می رود اکبر به میدان می رود وای علی وای علی وای علی وای علی ⬅️ جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم نباشد مادرش لیلا بیاید تماشای قد اکبر نماید بگوییدش عمه اش زینب بیاید علی را بر در خیمه رساند 🏴 آه از دمی که غرقه به خون در برابرش افتاده دید قامت زیبای اکبرش آمد به سوی جسم علی اکبر جوان بنهاد سر به سینه و بنشست در برش گفت ای ندیده کام که خوش خفته ای به خاک بعد از تو خاک بر سر دنیا و افسرش چون تشنه لب شهید شدی از ره جفا بعد از تو خاک بر سر دنیای بی وفا 💠 @sadeghin_ir

° ⬅️ ای در سفينهٔ دو جهان ناخدا علی ممسوس در حقيقت ذات خدا علی شمشير و دست و چشم خدا كيست غير تو بر دوش مصطفی كه نهد جز تو پا علی اقرار می كنم تو خدا نيستی ولی آرند انبيا به درت التجا علی آنجا كه جای پای تو مهر نبوت است اوج جلالت تو كجا ما كجا علی بالاتری از اينكه شوم من گدای تو داری هزار حاتم طايی گدا، علی پرسند اختيار قيامت به دست كيست آيد ز سوی خالق هستی ندا ، علی با يك نفس تمام جهنم شود بهشت گويند اگر جهنميان يك صدا علی روزی كه هيچكس به كسی نيست ذكر ماست يا مصطفیٰ محمد و يا مرتضیٰ علی ⬅️ چه شود ز راه وفا اگر، نظری به جانب ما کنی که به کیمیای نظر مگر، مس قلب تیره طلا کنی تو شهی شهان همه چاکرت، تو مهی مهان همه بر درت که شوند قنبر قنبرت، تو قبول اگر ز وفا کنی 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔳 « مقام حضرت اباالفضل العباس(ع) » ⬅️ خواب سیدی از اهل قائن در کربلا: دیدن بدن مجروح امام حسین(ع) خوب شدن زخم ها با گریه های او بجز دو زخم که هر چه گریه کرده خوب نمی شده یکی داغ حضرت علی اکبر(ع) [ عَلَی الدُّنیا بَعْدَکَ العَفا ] یکی داغ حضرت اباالفضل(ع) [ اَلآن اِنکَسَرَ ظَهری ] 🏴 عزاداری و سینه زنی چهار هزار ملکی که برای یاری امام حسین(ع) آمده بودند در حرم آن حضرت ⬅️ مأمور بودن حضرت اباالفضل(ع) از طرف امام حسین(ع) برای آوردن آب قدرت و شجاعت حضرت در دور کردن پانصد سوار موکل شریعه فرات 🏴 ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس دست همه محزون گیر، از بهر خدا عباس ⬅️ باز شدن باب توحید برای آقای قاضی رحمت الله علیه در حرم حضرت اباالفضل العباس(ع) بعد از چندین سال زحمت حال توحید به حرف نیست 🏴 غبطه خوردن تمام شهدا در روز قیامت به مقام حضرت اباالفضل العباس(ع) ⬅️ اشاره ای به نکات خطاب: ▫️ « یا قتیل العبرات » به امام حسین علیه السلام فرمایشات_تصویری ۲۰ 💠 فهرست فرمایشات تصویری 💠 @sadeghin_ir

🏴 « یا ساقی العطاشا » 🔳 « سینه زنی _ شب تاسوعا » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ ای ساقی لب‏ تشنگان ای جان جانانم 🏴 سقای طفلانم داغت شكسته پشت من ای راحت جانم 🏴 سقای طفلانم من بی برادر چون كنم با اين سپاه دون با اين دل پرخون ناچار آيم از قفايت ماه تابانم 🏴 سقای طفلانم خواهم برم در خيمه گه اين جسم صد چاكت از روی اين خاكت ممكن نباشد يا أخا محزون و نالانم 🏴 سقای طفلانم برخيز ای جان برادر كن علمداری بنما مرا ياری بی تو برادر من غريب اين بيابانم 🏴 سقای طفلانم بی تو يقين دارم كه فردا زينب نالان بر ناقهٔ عريان گردد سوار از راه كين با اين يتيمانم 🏴 سقای طفلانم آخر كدامين سنگدل فرق تو بشكسته قلب مرا خسته گشته به دل از اين الم غم‏های دورانم 🏴 سقای طفلانم برخيز و بر در خيمه‏گه يك قطره آبی به به چه خوش‏خوابی ترسم بميرند از عطش اطفال گريانم 🏴 سقای طفلانم شد روز روشن پيش چشمم تيره همچون شب چون معجر زينب بيند جدا دستت چنان اين چشم گريانم 🏴 سقای طفلانم امشب به خواب راحتند اين فرقه‏ی كفار زينب بود بيدار باشد كنار بستر بيمار نالانم 🏴 سقای طفلانم 🏴 ای امیر همه ی لشکر من داغت آتش زده بر پیکر من خیز و از جا بیا جانب خیمه‌ها ای برادر 🏴 تو ابوفاضلی میر دریا دلی، ای برادر ای برادر ز چه در خون نشستی زین مصیبت کمرم را شکستی یاس ام البنین شده ای بر زمین از چه پرپر تو مرا همسفر همره خود ببر ای برادر 🏴 تو ابوفاضلی میر دریا دلی، ای برادر 💠 @sadeghin_ir

° 🏴 « السلام علیک یا ساقی العطاشا » ⬅️ ای ماه بنی هاشم خورشید لقــــــــا عباس ای نور دل حیدر، شمـــــــــع شهدا عباس ای از تو دلِ اطفــــال، روشن به امید آب ای ساقی غــــــم پرور، میزان وفا عباس 🏴 هم جعفر طیاری و هم حیدر کرار داری جگر شیر تو در سینه ات ای یار اباالفضل علمدار 🏴 ای برادر جان چرا تنها ز میدان آمدی محرم زینب چرا مبهوت و حیران آمدی پس علمدارت چه شد 🏴 از عمود آهنین عباس شد نقش زمین می‌زند بر سر از این ماتم امیرالمؤمنین وای بر ام البنین 🏴 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد 🏴 خداوندا علمدارم نیامد یگانه یاور و یارم نیامد کنار علقمه بابا چه دیدی عمود خیمه را از چه کشیدی 🏴 اگر دست علمدارم بجویم گهی بوسم گهی چون گل ببویم اگر ام البنین پرسد ز حالش جواب مادر زارش چه گویم 🏴 ز هم انبوه گیسویت گسستند دو ابرویت، دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم، هر دو ابرویت گسستند 🏴 سالها بر درگهت خدمتگزارم یا حسین وین زمان بر لطف تو امیدوارم یا حسین مادرم بودت کنیز و من ترا هستم غلام ای غلامی تو تاج افتخارم یا حسین اذن آب آوردنم دادی ولی ممکن نشد زین جهت از پیشگاهت شرمسارم یا حسین گر برادر خواندمت بود از کمال اشتیاق ورنه در کویت غلامی جان نثارم یا حسین در ولادت دیده بگشودم بدامان علی در شهادت سربپایت می گذارم یا حسین 💠 @sadeghin_ir