🔶 20-تربیت تشنگان معرفت
◽️پس از گذشت مدتی از تبلیغ و ارشاد عمومی مردم، اینک حوزه تهذیب و تربیت ایشان را سالکین راه حقیقت، از خواص و علما و فضلا تشکیل میدادند و در مجالس پربرکت ایشان حاضر میشدند؛ مجالسی که هر کس به آن راه مییافت، هم تأییدات الهی را لمس میکرد و هم خود را در دریایی از معرفت، توحید، بندگی، و عشق و محبت به اهلبیت(ع) میدید. ایشان نیز از بذل عنایت به این مشتاقان دریغ نمینمود، و این بهخاطر انجام وظیفهای بود که بر دوش خود احساس می کرد.
◽️اهل معنا بهخوبی واقفند که تربیت معنوی امری بسیار حساس است و کسی نمیتواند بهسادگی از عهده آن برآید؛ زیرا یکی از شرائط تربیت کردن آن است که «مربّی» بهطور کلی از «خودیت» رها و در توحید فانی شده باشد. در این صورت است که میتواند در هنگام دستگیری از افراد، آنان را از خود عبور دهد و با موالیان حقیقی(ع) مرتبط سازد. اگر مربی به چنین مرتبهای نرسیده باشد، در این امر ناکام میماند؛ مشکلی که مربیان سلوکی بهطور معمول، ناخواسته گرفتار آن هستند.
◽️مرحوم آیتالله انصاری همدانی(ره) که عظمت یافتههای این بزرگوار را لمس کرده بود، ایشان را به امر تربیت تشویق مینمود و به ایشان چنین میفرمود: «وظیفه شما دستگیری از افراد است». آیتالله میلانی(ره) نیز در زمانی که مرجعیت شیعه را بر عهده داشت بر همین نکته تأکید میکرد و میگفت: «این کار بر شما لازم است».
🔶 21-البته کمتر کسی میتوانست پابهپای استاد حرکت کند؛ زیرا ویژگیهای تربیتیاش، فراتر از موعظههای معمولی و توصیههای اخلاقی بود. او خود غرق در توحید بود و دیگران را هم به همین مسیر دعوت مینمود. حرف او این بود که «راه خدا یک قدم است و البته آن یک قدم را باید برای خدا بر روی سر خود بگذاری. در این صورت است که نور توحید بر قلب میتابد و تمام نواقص انسان را برطرف میکند و او را به صفات الهی متصف میگرداند».
◽️این نوع سلوک، برخلاف روش تربیتی بسیاری از بزرگان است؛ زیرا در این روش، تار و پود نفسانی افراد به خطر میافتد و هرچه «ما سوی الله» در وجود شخص باشد، نابود میگردد. روشن است که قدم نهادن در این میدان، کاری بس دشوار است. کمتر استادی است که به این جایگاه رسیده باشد و کمتر سالکی است که بتواند تحت تربیت چنین استادی استقامت ورزد.
◽️عموم سالکان، درپی تهذیب اخلاق، همراه با حفظ «خودیت» و «تشخّص» خود میباشند؛ درحالیکه ایشان حفظ تشخّص و تعیّن را حجابی بزرگ، و در راه معنا، نوعی شرک میدانست و در اولین قدم، درپی نابودی همین حجاب بود. همین امر موجب شده بود که بسیاری از افراد با اینکه میفهمیدند راه ایشان حقیقت محض است، نمیتوانستند در کنار ایشان، ثابت قدم بمانند.
◽️اما کسانی که توفیق رفیقشان میشد و در راه خدا استقامت مینمودند، روزبهروز دلشان از تعلقات دنیا خالی، و توجهشان به آخرت بیشتر میگشت؛ ایمانشان افزوده میشد و عظمت حق تعالی را بیش از پیش در قلب خود مییافتند، و با دیدن این آثار، اطمینانشان به صحت راهشان، بیشتر میشد و دیگر جایی برای تردید، در وجودشان باقی نمیماند.
🔶 22-ویژگیهای جلسات ایشان
◽️آری، چه لذتبخش است «ذکر خدا» پس از محو شدن تعیّنات و تشخّصات و عوارض آن! دیگر کجا چنین مجالسی با این خاطرههای معنوی یافت میشود؟! این چه آتشی بود که صفات رذیله را به یکباره میسوزاند و محو میکرد و انسان را بیرون از عالم طبیعت و خودیت قرار میداد و لذت «عبد بودن» را قابل درک مینمود؟!
◽️کسی که در این راه استقامت میکرد، از یک سو، قلبش از خوف و خشیت الهی به لرزه در میآمد و از سوی دیگر، سویدای دل او به نور ذکر خدا مسرور گردیده، آرامش مییافت و حلاوت ذکر خدا را میچشید. اینگونه بود که اگر کسی توفیق مییافت که حتی یک بار از فیوضات مجلس ایشان بهرهمند شود، از آن پس، مجالس دیگر به کامش مزه نداشت.
◽️اکثر سالکان کم و بیش از عنایات و توجهات ائمه اطهار(ع) برخوردار هستند و از نورانیت ایشان بهره میبرند، ولی این عارف موحد و عاشق اهلبیت(ع) هر گاه نام امیرالمومنین(ع) را در مجلس خود میبرد، قلبها از عشق آن حضرت به تپش میافتاد؛ چنانکه گویا حاضران، خود را در حرم مطهر علوی و در محضر آن حضرت مییافتند. هرگاه از امام حسین(ع) سخن میگفت، گویا همه، خود را در میدان عشق و وفای کربلا و در کنار خیمه آن حضرت میدیدند.
◽️و هرگاه از امام عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ یاد مینمود، همگی خود را رعیتی میدیدند که مولای خود را زنده میبیند و به زبان حال میگوید: «بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا» (فدای تو شوم، ای غایبی که از جمع ما بیرون نیستی!).
کسی که اینگونه با حجتهای خدا آشنا میشد، مگر میتوانست جای دیگر بار بیندازد؟!
🔶 23-اگر کسی توفیق مییافت و با آمادگی لازم، در پشت سر ایشان، نمازی به جماعت میخواند، برق حضور و توجه استاد، او را میگرفت و معنای خشوع در نماز را میفهمید و خشیت الهی را در سر تا پای وجود خود درک میکرد و معنای «اُعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ، فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ» را در قلب خود مییافت. همین آثار و برکات موجب شده بود که ارادتمندان ایشان در سالهای اخیر، بهخاطر محروم ماندن از نماز ایشان، عمیقاً متأسف باشند؛ زیرا در این چند سال پایانی عمر شریفش، بهخاطر کسالت، توان ایستاده نماز خواندن را نداشت.
◽️از دیگر ویژگیهای مجالس ایشان این بود که حضار معمولاً بدون سؤال کردن، پاسخ بسیاری از مشکلات و پرسشهای خود را دریافت میکردند.
◽️صرف نظر از فیوضاتی که در مجالس این عالم ربانی وجود داشت، نفسِ حضور در این مجالس «مذکِّر» بود و موجب آرامش قلبی و حضور قلب و رفع پراکندگی میگشت. اگر هیچ سخنی هم به میان نمیآمد و بهظاهر همه ساکت بودند، باز هم درون شخص حاضر در حال ذوب شدن بود و دل او، در عالمی دیگر پرواز میکرد. انسان نمیتوانست برای آن نامی بگذارد؛ تنها میدید که در اثر مجالست با ایشان، نگاه کردن به عالم طبیعت و انس با مردم برایش بسیار سخت شده است و دوست دارد به گوشهای برود و سر به سجده گذاشته، زار زار گریه کند و در پیشگاه معبود متعال تضرع نماید.
◽️کسی که این عنایات را در مجلس یکی از شیعیان خاص ائمه اطهار(ع) میدید، بیش از هر کس آرزوی ظهور حضرت ولیعصر(ع) را میکرد؛ زیرا میدانست که منبع این فیوضات آنجاست و با حضور در کنار حجت خدا، عنایات بیشتری نصیبش خواهد شد.
◽️این باب فیض سالها باز بود و صدها تن از این سرچشمه معنوی سیراب شدند و توانستند راههایی بس طولانی از راه معرفت را طی کنند. البته اینان به غیر از افراد بسیاری بودند که استفادههایی مقطعی و کوتاه از محضر ایشان داشتند.
🔶 24-مبارزه با افکار انحرافی
◽️در سالیانی که حوزه تربیتی این استاد بزرگ در ایران تشکیل شد، ایشان در راه اصلاح نمودن کجیها و انحرافات عقیدتی و سلوکی بسیاری از شخصیتهای اهل معنا و غیر اهل معنا تلاش میکرد و در مبارزه با نحلههای منحرف مرتاضین و صوفیان و دراویش پیشگام بود.
◽️مجاهدتهای این عالم ربانی همراه با شهامت و بدون توجه به موضعگیری ملامتکنندگان صورت میگرفت؛ امری که برای کسانی که برای خود در مقابل حق و حقیقت، ارزش جداگانهای قائل بودند، خوشایند نبود. اینگونه مبارزههای روشنگرانه، بسیار زیاد بود و نمونههایی از آن، در شرح زندگی ایشان نگاشته شده است.
◽️زمانی که انقلاب اسلامی در ایران شروع شد، ایشان نیز در متن جامعه حضور داشت و وظیفه خود را بهخوبی انجام میداد. حضور ایشان در ایام جنگ تحمیلی ملموستر بود. در سالهای اولیه، برخی از فرماندهان ارشد نظامی با عظمت این شخصیت بزرگ آشنا شده بودند و نقش معنوی او را در موفقیتهای بزرگ دفاع مقدس بهطور عینی لمس کرده بودند. آنان بهدور از هیاهو، از کمکهای ایشان چه در پشت جبهه و چه در قرارگاه جنگی و در هنگام عملیات، استفادهها بردند و درنتیجه، پیروزیهای بزرگی نصیب جبهه اسلام نمودند.
🔶 25-کمکم ابعاد نورانی این عارف ناشناخته، در دامنه گستردهای در حال ظهور بود که کسانی که اسیر هواهای نفسانی بودند و اسلام را برای «خود» میخواستند، نه برای «خدا»، با روشهای گوناگون برای تخریب وجهه ایشان تلاش کردند و مشکلاتی را بهوجود آوردند. البته اینها امر تازهای نبود؛ زیرا نمونههای آن برای بزرگان اهل معنا بسیار رخ داده و در تاریخ ثبت و ضبط شده است.
◽️اما این عارف دلسوخته، همچنان در راه بندگی و تربیت نفوس و دعوت به خداپرستی استقامت میکرد و از غیر خدا نمیهراسید و تنها به او اعتماد داشت و در مقابل غیر حق سر فرو نمیآورد.
◽️از سوی دیگر، اعاظم و پاکطینتانی هم بودند که بوی حقیقت را نزد ایشان استشمام کردند و مردانه پیش آمدند و خود را از این چشمه زلال ایمان و معرفت، محروم نکردند. از جمله کسانی که از بذل توجه و عنایت دریغ ننمود، عالم وارسته، مرجعیت فرزانه، ذخیره الهی، مقام معظم رهبری ـ حفظهاللهتعالی ـ بود که در سنوات اخیر، با اطلاع از وجود چنین شخصیتی، هیچگونه مضایقهای نکرد و با محبت، پیوند متقابل خود را با ایشان مستحکم نمود.
🔶 26-ویژگیهای بازر شخصیتی
◽️آنچه که بیش از هر چیز در زندگی معنوی این شخصیت بزرگ نمود داشت، عبودیت و بندگی، توحید و خداپرستی، دوری از شرک و شخصپرستی و خودپرستی، و نیز عشق و دلباختگی نسبت به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) بود. التزام دقیق و مطلق به دستورات دینی و پرهیز جدی از افکار و اعمال و روشهای اختراعی و غیر مستند نیز در شخصیت ایشان بهوضوح نمایان بود.
◽️از دیگر ویژگیهای نمایان ایشان، انتظار بسیار شدید نسبت به ظهور حضرت ولی عصر(ع) بود. آن عالم ربانی و عبد صالح خدا، به تمام معنا اهل عبادت و شبزندهداری بود. دائم الذکر و دائم الفکر بودن و نیز عبادتهای طولانی او را خسته نمیکرد.
◽️قدرت روحی کمنظیری داشت و این عظمت روحی به سرعت در جان و دل افراد تأثیر میگذاشت؛ بهطوریکه هرکس با ایشان آشنا میشد و طعم «معنویت» ایشان را میچشید، دیگر معنویت بسیاری از اهل معنا در نظرش نمود چندانی نمییافت.
🔶 27-رحلت
◽️این نور درخشان، سرانجام پس از مدتی تحمل رنج بیماری، در صبح جمعه بیستم بهمن ماه 1396 خاموش شد و به لقاء پروردگار و به دیدار موالیان خود شتافت و در جوار حرم مطهر حضرت معصومه(س) آرمید. رحمت و رضوان خداوند بر او باد.
🔶28-آثار
◽️از حضرت آیتالله سید حسین یعقوبی ـ اعلیاللهمقامهالشریف ـ دو اثر مکتوب ارزشمند به یادگار مانده است:
◽️اثر اول، کتاب «سفینةالصادقین» است که ایشان آن را در بیان بخشی از احوالات سلوکی خویش تألیف نموده است. این کتاب درباره وقایع پنجاه سال ابتدایی زندگانی ایشان است و در ضمن آن، نکات عرفانی دقیق و ظرایف علمی سلوکی بسیار مطرح شده که این کتاب را در نوع خود ممتاز نموده است.
◽️اثر دوم ایشان، کتاب «انیسالصادقین» است که در زمینه اذکار و ادعیۀ مورد توجه ایشان تألیف شده و در ضمن آن، نکات مهمی درباره برخی از اذکار و ادعیه ذکر گردیده است.
🔶 29-بخشی از وصیتنامه
◽️ایشان در بخش پایانی وصیتنامه خود چنین میفرمایند:
«در خاتمه همه فرزندانم و خویشان و دوستانم را وصیت مینمایم به تقوا و یگانهپرستی در تحت راهنمایی ائمه معصومین ـ سلاماللهعلیهماجمعین ـ و بدانند که جز خدای متعال و اولیای او، در دنیا و آخرت یاری و یاوری نیست؛
◽️پس از روی اخلاص چنگ بزنند به ذیل عنایات حق و اهلبیت گرامی پیغمبر اکرم(ع)و دائماً منتظر ظهور موفورالسرور حضرت بقیةالله ـ روحی له الفداء ـ باشند؛ که اگر سعادت نصیب شد و ظهور شریفش را درک کردند، به تمام معنا در مقابل او تسلیم [باشند] و در راه یاریاش از هیچ چیز مضایقه نکنند. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته».
فایل Pdf «کوتاه نوشتهای درباره عالم ربانی حضرت ایت الله یعقوبی قائنی»
دانلود👇
کوتاه_نوشتهای_درباره_عالم_ربانی.pdf
28.71M
🖋 فایل Pdf
«کوتاه نوشتهای درباره عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی (ره)»
@sadeghin_ir