eitaa logo
کانال رسمی حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی-ره
3هزار دنبال‌کننده
486 عکس
129 ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم این کانال، تنها کانال رسمی جهت نشر معارف عالم ربانی حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی (ره) در پیام رسان ایتا می باشد که زیر نظر بیت شریف معظم له فعالیت می نماید. مدیر کانال: سید محمد یعقوبی قائنی @yaghubi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💢1. جایگاه و ارزش سلوک ◀️انبیاى عظام و ائمه ى معصومین علیهم السلام نیز همه در عالم خود سلوک داشته اند. البته آنان نسبت به سایر خلق کامل بوده اند و از همان اول داراى معرفت و یقین بوده و مى دانستند از کجا آمده اند، ولى در عین حال آنها نیز سلوک داشته، عبادات و ناله هایشان آنان را به کمال مخصوص خودشان نزدیک مى کرده است. از طرفى از گناه و لغزش و نسیان هم معصوم بوده اند که دیگران این امتیازات را ندارند. (سفینه الصادقین /ص۱۹۵) ۲ سختی بیان حالات عرفانی ◀️انسان در بیان معانی و مدرکات خود بسیار ناتوان است؛ زیرا تنها مقدار اندکی از آنچه را که درک کرده است می تواند به زبان آورد. به خصوص هرگاه بخواهد حالاتی را که عمدتا ملموس و محسوس عموم افراد - حتی آنان که در سیر و سلوک اند - نیست به زبان آورد، سخت در مضیقه و فشار قرار میگیرد؛ لذا ناچار با به کار گرفتن بعضی از کلمات و عبارات مناسب تنها به بیان بعضی از آثار آن اکتفا خواهد کرد. "قال یا لیت قومی یعلمون بما غفر لی ربی و جعلنی من المکرمین." (سفینه الصادقین / ص۲۲۵ ) 💠@sadeghin_ir
💢۳. وظیفه سالک در مقابل خلق ◀️همان طور که انسان نسبت به دوستان خود وظایفی دارد ؛ نسبت به عموم خلق نیز وظایف دیگری به عهده اوست. گاهی ممکن است برادران در اثر عبادت، صفایی پیدا کنند که قهراً معاشرتشان با مردم سخت میگردد. در چنین اوقاتی باید بدانند که تکلیف دینی ساقط نمیشود، بلکه باید ضمن رعایت آداب معاشرت با مردم، با توجه به این نکته که خدای متعال مخلوقات خود را دوست دارد و همه صنع اویند و نقش آنها را خدای متعال کشیده و با نظر به روح آنان و نظر حقیقت یعنی با نظر خدایی به آنها نگاه کند . ((" هو الَّذی یصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحامِ کیفَ یشاء" آل عمران / ۶ )) (سفینه الصادقین / ص ۱۶۸ ) 💢۴. راههای سلوک ◀️برای سیر و سلوک دو طریق عمده وجود دارد: راه ریاضت و راه محبّت. افرادی که از طریق ریاضت و مجاهده که در واقع راه تزکیه نفس است به سیر و سلوک مشغول میشوند، نوعاً با اذکار و اوراد و اربعین های پی در پی و عبادت های طاقت فرسا و تحمّل فشار مبارزه و مخالفت با نفس میکوشند با محو نمودن رذایل نفسانی، خود را به صفات حقّ و اولیایش متخلّق نمایند. امّا از آنجا که انسان خود را دوست دارد و به تبع آن هر آنچه را که متعلّق به اوست نیز دوست دارد، نفس به سادگی تسلیم اراده عقل نگشته، با آن درگیر خواهد شد و برداشتن هر قدمی به خصوص برای نفوس قوی- چنانچه خلاف طبع و نفس باشد که معمولًا نیز چنین است – مستلزم مبارزه و مجاهده هایی بس عظیم خواهد بود. علاوه بر آن با محو هر یک از صفات رذیله که توأم با هزاران نوع جان کندن است گرفتار رذیله ی دیگری میگردد ؛ بخل را از خود دور میکند دچار ریا میشود، از ریا میگریزد اسیر عجب میگردد، و همین طور..... و تا وقتی که نور در قلب او نتابد این مشکلات ادامه خواهد داشت ؛ زیرا ریشه کن شدن رذائل نفسانی جز با اشراق نور توحید میسور نیست. ... اما راه محبت از جهتی آسان تر است؛ زیرا در این راه متعلق محبت »خود« نیست و محبت به جای دیگری تعلق پیدا میکند ؛ لذا نفس درگیر نشده، بدون احساس کمترین فشار و سختی از همه چیز میگذرد. ( سفینه الصادقین /۱۳۶ و ۱۳۷) 💠@sadeghin_ir
ey-nsime-sahar-aramgah-yar-kojast.mp3
7.32M
🔘 « غزلیات حافظ » ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست 💠 در محضر عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ⏪ « حاج حسین دارابی » ⬅️ ای نسیم سحر، آرامگه یار کجاست؟ منزل آن مه عاشق‌کش عیار کجاست؟ شب تار است و ره وادی ایمن در پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست؟ هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات مپرسند که هشیار کجاست؟ آن‌کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته‌ها هست بسی، محرم اسرار کجاست؟ هر سر موی مرا با تو هزاران کارست ما کجاییم و نصیحت گر بیکار کجاست؟ عاشق خسته ز درد غم هجران تو سوخت خود نپرسی تو که آن عاشق غمخوار کجاست عقل دیوانه شد آن سلسله‌ی مشکین کو؟ دل ز ما گوشه گرفت، ابروی دلدار کجاست؟ باده و مطرب و گل جمله مهیاست ولی عیش بی‌یار مهیا نبود یار کجاست؟ دلم از صومعه و صحبت شیخ است ملول یار ترسا بچه کو خانه خمار کجاست حافظ! از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما، گل بی‌خار کجاست؟ 💠 @sadeghin_ir
💠عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه : 💢مطلبى كه بايد هميشه به آن توجه داشته باشيم اين است كه و از يكديگر جدا نيست، بلكه طريقت از شريعت اتخاذ مى شود و اگر طبق آن سلوك شود انسان را به حقيقت مى رساند. راه صحيح همان است كه محمد و آل محمد عليهم السلام نشان داده اند و سلوك صحيح كه نتيجه بخش و قرب آور باشد منحصر به اين است كه به آنان تمسك جسته و از ارواح شريف آن بزرگواران استمداد بجوييم. آنان سرچشمه ى فيض الهى هستند و معانى را هم در واقع خود آن سروران افاضه مى كنند؛ زيرا آنان روح كلى و نفس كلى و ما نفوس جزئى هستيم، و هميشه فرع بايد از اصل خويش استفاده كند. پس هر چه از ناحيه ى غير آنها باشد، گرچه ممكن است داراى خواص و آثارى هم باشد، لكن حقيقت و محتوايى ندارد و همه باطل و گمراهى است. ( سفینه الصادقین / ۵۸۳) 💢اگر از مسيرى كه آنان تعيين فرموده و به ما نشان داده اند حركت نكنيم، هر چند ممكن است داراى آثارى باشد و در مسير نيز سرسبزى و خرمى مشاهده كنيم، لكن بیراهه است و روشن است كه عاقبت بیراهه رفتن وصول به مقصود نخواهد بود ( سفینه الصادقین / ۵۸۴) 💢بر ما لازم است كه اعمال خود را با ميزان سنجيده، خود را و عقايد خود را آزمايش نماييم. مثلاً يكى از نشانه هاى ايمان صحيح و اعتقاد درست اين است كه اگر انسان بين دو امر مخير شد كه در يكى رضاى خالق و سخط مخلوق و در ديگرى عكس آن باشد، رضاى خالق را بر رضاى مخلوق ترجيح دهد. ( سفینه الصادقین / ۸۴) 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
🔸عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه / سفینة الصادقين / 9 كسانى كه خود، مطالبى را به طور سطحى از پدر و مادرشان ياد گرفته اند اسلام و ايمان را به فرزند خود چنين تعليم مى كنند كه مى پرسند: اصول دين چند تاست؟ بگو: پنج تاست. اول ، دوم عدل، سوم نبوت، چهارم امامت، پنجم معاد روز قيامت! آن كودك هم اين مطالب را به خوبى حفظ مى كند. پدر و مادرش نيز به اين افتخار مى كنند و گاهى به ديگران هم مى گويند كه فرزند ما اصول دينش را خوب مى داند، امّا اينكه حقيقت اين اصول چيست و نتيجه اش چه مى باشد ابدا به آن توجهى ندارند. اين كودك نيز بعدها به بعضى از فروع دين عادت مى كند، امّا هيچ گاه توجهى به مزاياى معنوى آن نداشته، نه از ياد گرفتن اصول بهره اى مى برد و نه از عمل كردن به فروع. 🔸تازه اين، حال افرادى است كه احيانا به بعضى از لوازم اعتقاد خود عمل مى كنند. چه بسا افرادى كه اصول دين را ياد گرفته و به آن اعتقاد پيدا كرده اند، ولى به لوازم آن عمل هم نمى كنند، يا اگر احيانا عملى هم دارند بدون تفكر و تعقل و بدون توجه به شرايط قبولى اعمال مى باشد؛ لذا اعتقاد آنها كه به آب عمل آبيارى نشده و يا سطحى است و ريشه ندارد با اندك وزش باد تشكيك ريشه كن شده، خداى ناكرده اعمالى هم كه صحت آن مشروط به اعتقاد صحيح است هباءً منثورا مى گردد. هيهات كه انسان با چنين وضعى از عذاب ابدى نجات پيدا كرده، به حيات سرمدى برسد....... 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
1380-9-17-A.mp3
2.69M
💢فایل صوتی عالم ربانی آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 《 حکمت تکرار اذکار 》 زمان : 5:30 دقیقه سال ۸۰ 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
‌ 💠عالم ربانی آیت الله یعقوبی رحمة الله علیه / سفینة الصادقین / ۵۴ ...چه بسيارند كسانى كه ثروتمندند، ولى نفس شان است و در برابر پول دارتر از خود - با اينكه نفع مادى هم عايدشان نمى شود - تملق مى كشند و «چاكرم» و «نوكرم» مى گويند. اينكه فرموده اند: «من تواضع لغنىّ طلبا لما عنده، ذهب ثلثا دينه» «كسى كه براى ثروتمندى به خاطر رسيدن به آنچه نزد اوست تواضع كند دو ثلث دينش از بين مى رود»، معنايش چيست؟ آيا به اين معناست كه مثلاً ديگر نماز نمى خواند يا روزه نمى گيرد؟ خير. همه ى اينها مربوط به نفس است. يعنى از دارايى نفس كاسته و بر قباحت آن افزوده مى شود. 🔸و چه اندك است مؤمن! يعنى كسى كه نفس او واقعا غنى است و در مقابل ثروتمند نه تنها تعظيم نمى كند، بلكه كوچك ترين توجهى به مال او ندارد، با آنكه چه بسا به حسب ظاهر فقير هم باشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايند: «ليس الغنى عن كثرة العرض، و لكن الغنى غنى النفس» «بى نيازى از زيادى مال و حطام دنيا به دست نمى آيد، بلكه غناى حقيقى بى نيازى نفس است.» بنا بر اين هرگاه انسان نماز يا دعايى را كه مثلاً براى وسعت رزق يا نجات از گرفتارى وارد شده، بخواند و به دنبال آن باطنا خود را بى نياز ببيند يا فكرش از آن ناراحتى آزاد شود و نفسش از قيد آن خلاصى يابد، در حقيقت به نتيجه ى مطلوب رسيده و به گونه اى دعايش مستجاب شده است. 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
راه محبت.mp3
8.66M
فرمایشات عالم ربّانی آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه یا طَبیبَ مَن لا طَبیبَ لَه یا حَبیبَ مَن لا حَبیبَ لَه یا مُنتَهی هِمَمِ العارِفین منتهای همّت عارف خداست یا مَن ذِکرُهُ حُلو ای کسی که یادش شیرینه چرا شیرینی اش را نمی فهمیم ؟ اول باید درون را پاک کرد ، از صفات رذیله ، از غیر خدا علم اخلاق مقدمه عرفان است ، که (انسان) صفات رذیله وصفات خوب را بشناسد ، قلب را از صفات رذیله پاک کند ، و از صفات خوب پر کند . " اثر تابیدن نور توحید و نور حقیقت در قلب در ریشه کن شدن صفات رذیله " محبت اولیاء و .... راه محبت خداست ارزش محبت و وحدت قلوب نزدیک ترین راه ، راه محبت است لطف خداوند به وسیله امام حسین علیه السّلام به خلق خود پیروی از سنت پیامبر (ص) در همه چیز ، برای محبوب شدن نزد خدا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُتوَکِّلین ، اِنَّ اللهَ یُحِبّ المُحسِنین ..... کاری را که خدا خوشش می آید هدفمان قرار دهیم ....... 💠@sadeghin_ir
۰ يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بی‌نیاز و غنیّ بالذات و ستوده است . فاطر /۱۵ 💠@sadeghin_ir
💢دیدگاه حضرت آیت الله یعقوبی در ارتباط با مقام ائمّه اطهار علیهم السّلام مبتنی بر چند اصل است . 1⃣از نظر ایشان ائمّه اطهار علیهم السّلام و پیامبر اکرم ( ص) حقیقت واحدی هستند که در دوازده جلوه متجلّی شده اند ، و هم چون آیینه ها یی هستند که در عالم خلقی شان همان حقیقت محمّدی تجلّی یافته است ، و خورشید حقیقت الهی در وجود مبارک آنان حقیقتی واحد است که در مقابل آیینه های متعدد قرار گرفته است ، لذا نفس شریف امام علیه السّلام را همچون نفس مبارک پیامبر اکرم باید مظهر تامّ و تمام اسماء و صفات خداوندی دانست. ( برگرفته از فایل صوتی سال ۶۵) همچنین اینکه از حضرتش نقل شده است که فرموده اند : "اَنَا اَصغَرُ مِنَ اللهَ سِنَتَین" معنایش آن است که حقیقت در دو مرحله تجلّی کرده و تنزل یافته است : تجلّی نخست در وجود مقدس پیامبراکرم صلی الله علیه و آله که با آن، جلوه ای از حقیقت نازل گردیده؛ و تجلّی دیگر در وجود مولا علیه السّلام که جلوه ی دیگری از حق متجلّی گشته است. هنگامی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه تشریف می آورند، مردم عالم را مخاطب قرارداده ومی فرمایند : هرکه می خواهد آدم علیه السّلام را ببیند، مرا ببیند!... هرکه می خواهد محمّد صلّی الله علیه و آله را ببیند، مرا ببیند ، هر که می خواهد علی، حسن، حسین...علیهم السّلام را ببیند مرا ببیند! آدم علیه السلام که هزاران سال قبل از آن از دنیا رفته، و از زمان حیات آن بزرگواران نیز سال های بسیاری گذشته است، لذا معنای سخن آن عزیز سفر کرده جز این نیست که آنان همه تجلّی یک حقیقت اند. ( برگرفته از فایل صوتی سال ۶۵) هم چنین از نظر ایشان اتّحاد قول و روش ائمّه اطهار علیهم السّلام از دلایل حقّانیت آن بزرگواران است. در این باره می فرمایند : " اگر ما در آثار ائمّه ى اطهار عليهم السّلام دقت كنيم اقوال هيچ يك از آنها را ناقض قول ديگرى نمى يابيم. و چنانچه مثلاً از امام دوم سؤالى مى شد بدون مراجعه به آثار امير المؤمنين عليه السّلام جواب مى دادند و نقض قول آن بزرگوار هم نبود. و همين طور اگر از هر يك از آن بزرگواران سؤالى مى شد بدون مراجعه به آثار ائمّه ى قبلى چيزى مى فرمودند كه اقوال آنها را رد نمى كرد، به طورى كه همه به يك جا و يك هدف راهنمايى مى كردند و روش آنان عليهم السّلام اين بود كه خلق را به سوى هدفى واحد سير مى دادند. از همين اتّحاد قول و روش ، مى فهميم كه همه ى آنان حقّ اند." ( سفینة الصّادقین : ۲۱۱) 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
2⃣از نظر ایشان رفتار و عمل ائمّه اطهار علیهم السّلام مأخذ عرفان و معنویت حقیقی است . " عمل پيامبر اكرم و ائمه ى معصومين عليهم السّلام و گفتارشان و ادعيه اى كه از آنان رسيده همه پر از نكات دقيق عرفانى است، ولى ما كوريم و چنان در خوديت و غرور فرو رفته ايم كه نه مى بينيم و نه مى فهميم." ( سفینة الصّادقین : ۳۲۰) 3⃣ پذیرش و تحمّل ولایت امیرالمؤمنین مبتنی بر مجاهده ی با نفس است . در این باره می فرمایند: " پذيرش و تحمّل ولايت مولا امير المؤمنين عليه السلام ... براى بسيارى از نفوس دشوار است؛ چون آن بزرگوار - صلوات الله عليه - مربّى نفوس اند. نفس جهول و سركش را مى گيرند و به نفسى قدسى متحول مى سازند" .( سفینة الصّادقین : ۱۳۷) 4⃣از نظر ایشان برای سالک الی الله مقام توحید حقیقی منحصرا از طریق ولایت امیرالمؤمنین به دست می آید. در این باره می فرمایند: " اگر كسى ذرّه اى با ذات مقدّس اميرالمؤمنين عليه السّلام آشنا شود آنجا غير از خدا چيزى نخواهد يافت هم چنان كه خود فرموده اند: «معرفتى بالنورانيّة معرفة الله .» ( سفینة الصّادقین : ۲۲۳) در این مورد یکی از مکاشفات معنوی خود را بیان می کنند: " يك روز هم به حرم رفته و عرض كردم: يا امير المؤمنين! عشق خداى متعال را به من عنايت فرماييد. روز بعد متوجّه شدم حالت محبّت و عشق عجيبى نسبت به خود اميرالمؤمنين عليه السّلام پيدا كرده ام! مجدّدا به حرم مشرّف شده و عرض كردم: يا امير المؤمنين! من عشق خدا را خواسته بودم. بلافاصله متوجّه شدم همان عشق مبدّل به عشق خداى متعال گرديد. البتّه حال من در واقع تغييرى نكرد، بلكه ادراك من متحوّل گرديد. و اين مطلب بسيار مهمّ برايم روشن شد كه آنجا دوئيّت و تعيّنى در كار نيست".( سفینة الصّادقین : ۲۲۲) 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💠عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه / سفینة الصّادقین / ۱۵۶ 💠 دستور العملهای سلوکی آیت الله انصاری 1. ایشان (مرحوم آیت الله انصاری همدانی) تنها دستور میداد که یک توبه واقعی کرده، سپس آداب و سنن را بیاموزید و به آن عمل کنید و در همه امور از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله و سلّم متابعت نمایید تا محبّت آن بزرگوار را به دست آورید. 2. از استاد معظّم (مرحوم حضرت آیت الله انصاری همدانی) مطالبه دستورالعمل نمودم. ایشان هم بدون مضایقه راهنمایی کرده و دستوراتی دادند ، از جمله فرمودند: اول باید از جمیع معاصی توبه صحیحی کنید. و برای این کار اگر حال توبه دارید نماز روز یکشنبه ماه ذیقعده را که مرحوم محدّث قمی در اعمال آن ماه نقل کرده، بخوانید و اگر حال توبه ندارید ابتدا حال را تحصیل کنید و راهش این است که هر روز در ساعتی معیّن و در جای خلوتی افرادی را که قبلاً می شناختید و از دنیا رفته اند به یاد آورده، فکر کنید که آنها الآن کجا رفته اند؟ و در آنجا به چه چیز احتیاج دارند؟ و همین طور فکر را ادامه داده تا کم کم حال انزجار از دنیا پیدا شود. و نماز مذکور را بعد از آن بخوانید. هم چنین فرمودند: آداب و سنن را مطالعه کرده، به آن عمل نمایید نماز را در پنج وقت بخوانید و دائماً با وضو باشید. نوافل و مخصوصاً نافله شب را ترک نکنید. روزهای جمعه خود را معطّر نمایید. هر وقت حالی داشتید مناجات خمسه عشر را بخوانید. با خدا مناجات کنید و از توسّل به اهل بیت علیهماالسّلام خصوصاً حضرت اباعبدالله علیه السّلام غفلت ننماید... این توبه، پرواز از زمین طبیعت به آسمان روحانیت است... 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
...دیدگاه حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه در مورد مقام ائمّه اطهار علیه السّلام در ارتباط با همین مقوله برای کمال و نهایت انسان در سیر و سلوک دو دیدگاه مطرح می کنند و دیدگاه دوم را می پذیرند . در این باره می فرمایند : " بعضی معتقدند کمال سیر انسان ، معرفت به نفس ولیّ است و انتهای سیر را معرفت به نفس شریف علوی دانسته ، بالاتر از آن را برای بشر محال می دانند. ولی عرفای حقّه می گویند این، معرفت به ولیّ است نه معرفت به خداوند‌ . و معتقدند که انسان نه تنها به کسی که به خداوند معرفت دارد، بلکه به خود خدای متعال نیز می تواند معرفت پیدا کند." ( سفینة الصّادقین : ۵۱۱) دلیل ایشان برای صحّت دیدگاه دوم این است : خداوند متعال بذاته مباشر افعال نیست، بلکه خداوند سبحان، وجود را از مجاری آن _ که وسائط فیض هستند و واسطه و مجرای تامّ آن، امام علیه السّلام و مقام ولایت است _ نازل می کند. یعنی حق تعالی به واسطه ی نفس ولیّ که همان مقام نورانیّت او است متصرّف در امور است و اشیاء به واسطه‌ی نفس ولیّ، قائم به حق هستند . ( سفینة الصّادقین : ۵۱۲) صاحب ولایت مطلقه کسی است که قیّوم تمام ماسوی الله است، اما در عین حال، او خود قائم به حقّ می باشد. تفاوت اساسی در این است که حق تعالی از ماسوی بی نیاز است، لیکن ولیّ از حق بی نیاز نمی باشد. ( سفینة الصّادقین : ۵۱۲) لیکن اینها هیچ یک بدان معنا نیست که انسان نمی تواند به خداوند متعال معرفت پیدا کند، بلکه غرض از خلقت، این است که انسان با توحید آشنا شود. ثمره ی آفرینش انسان هم رسیدن به توحید است. هدف اصلی ائمّه ی اطهار علیهم السّلام نیز همین معنا بوده است. آنها دعوت به توحید می کرده اند. انسان به برکت ولایت، به خدای متعال معرفت پیدا می کند " بنا عرف الله " و با چشم ولایت، خدا را می بیند، نه ولیّ را. ( سفینة الصّادقین : ۵۱۳) ( هم چنین از نظر ایشان در مسیر سیر و سلوک نیز سالک به واسطه ی ولایت ارتقاء می یابد و رسیدن به مقام توحید حقیقی منحصراً از طریق ولایت است . در این باره می فرمایند: " هر كس به ميدان مبارزه ى با نفس قدم گذاشت بايد بداند دست ولايت است كه كار را به ثمر مى رساند، گرچه به حسب ظاهر كارها به نام او تمام مى شود. ( سفینة الصّادقین : ۵۱۳) آنچه كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه سلمان به واسطه ى امير المؤمنين عليه السّلام باب الله شد. انسان خودش مى بيند، ولى از چشمى هم كه به وسيله ى آن مى بيند بى نياز نيست. به بركت ولايت، معرفت پيدا مى كند و با چشم ولايت خدا را مى بيند. اگر كسى خيال كند كه از آنها بى نياز مى شود قطعاً در اشتباه است. بدون ولايت به هيچ وجه نمى توان به توحيد رسيد. به همين جهت، رسيدن اهل سنت به توحيد غير ممكن است و با ولايت تكوينى ناسازگار مى باشد؛ زيرا وجود امام عليه السّلام مقدّم بر همه و واسطه ى خدا و خلق و محيط بر عالم است. كسى كه به واسطه توجه ندارد چگونه مى تواند موحّد باشد؟ ( سفینة الصّادقین : ۵۱۵) حتى بدون ولايت ائمه عليهم السّلام از پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله نيز نمى توان استفاده كرد. «أنا مدينة العلم و علىّ بابها فمن أراد المدينة و الحكمة فليأتها من بابها.» بدون ولايت اصلاً به پيامبر صلّى الله عليه و آله راهى نيست. اهل سنت از خيالات خودشان استفاده مى كنند نه از وجود شريف پيامبر صلّى الله عليه و آله ، تا چه رسد به اينكه به توحيد برسند. ( سفینة الصّادقین : ۵۱۵) اینکه حضرت علی علیه السلام فرموده اند : "معرفتی بالنّورانیّه معرفة الله" به این معناست که اگر آن بزرگوار همان گونه که هست شناخته شود، خداوند شناخته شده است. ( برگرفته از فایل صوتی سال ۱۳۶۵) بنا بر اين هر خير و موفقيتى كه انسان كسب كند در حقيقت به دست صاحبان ولايت حاصل گشته است. البته اين بدان معنا نيست كه انسان دست روى دست گذاشته و هيچ سعى و تلاشى نكند. سالك بايد از هر گونه مجاهده اى فرو گذار نكرده، هر چه در‌ ‌توان دارد به كار برد. آنگاه كمك و عنايت آنهاست كه شامل حالش گشته و تلاش و مجاهده ى او را ثمربخش مى سازد. ( سفینة الصّادقین : ۵۲۰) 💠@sadeghin_ir کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
دیدگاه حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه در مورد ائمه اطهارعلیهم السلام 5⃣ از نظر ایشان ملاک رشد معنوی سالک تواضع در آستان ولایت است. در این باره می فرمایند: " اگر كسى بتواند زمين را آسمان و آسمان را زمين كند، ولى در آستان پاك اهل بيت عليهم السلام متواضع نباشد نزد من هيچ ارزشى ندارد. ( سفینه الصادقین : ۲۹۲) 6⃣از نظر ایشان محبت صحیح به امیرالمومنین و ائمه اطهار نشانه هایی دارد از جمله نشانه های آن این است که به ذات آن ذوات مقدس محبت دارد و نه به صفات ایشان و اگر چنین محبتی تحقق پیدا کند صفات محبوب در فرد ظهور پیدا می کند. در این باره می فرمایند : " به عقیده من این مطلب که دو طایفه درباره من هلاک شدند ، یکی که کسی در محبتش غلو کند. یعنی اگر کسی واقعاً امیرالمؤمنین علیه السلام را دوست داشته باشد لازمه محبت به ایشان این است که صفات او درش پیدا می شود. آنچه که نوشتند درتاریخ ( منظور غلات هستند) دکان باز کرده بودند می خواستند به این طریق مردم را گمراه کنند نه این که واقعاً علی ( ع ) را دوست داشته اند . لازمه محبت واقعی این است که به حدی برسد که صفات آن محبوب در محب پیدا بشود. امیرالمومنین خودش چه کاره بود اول موحد عالم بودند پس او هم باید موحد باشد. اگر کسی واقعا امیرالمؤمنین علیه السلام دوست داشته باشد علی (ع) چقدر خودش در خانه خدا ناله می کرد.... معلوم است دکان بوده تاریخ هم نقل می کند که این افراد آدمهای درستی نبودند والا محب واقعی هلاک نمی شود . آن صورت محبت است یا محبتهای جاهلانه است که بر اساس بصیرت نیست، دقت کنید. ( برگرفته از فایل صوتی سال ۶۵) خیلی چیز ساده ایست گاهی شما یک کسی را می خواهید مثلاً فرض کنید که علی(ع) رادوست می داشتند چون شجاع بود الان هم هست وقتی می گوید چنان زد، کشت کیف می کند ، این شجاعت را دوست دارد نه علی ( ع ) را . علی این نیست امیرالمؤمنین دست بازی داشت سخاوت داشت ، دوست دارد . این سخاوت را دوست دارد این صفت را دوست دارد . محبت صحیح این است که: انسان به ذات شخص علاقه مند باشد اگر به ذات شخص انسان علاقه مند بود لازمه اش این است که آن صفات او درش پیدا می شود. ( برگرفته از فایل صوتی سال ۶۵) نشانه ی دیگر محبت صحیح عمل کردن در راستای محبت است . ایشان در این ارتباط از محبت سلمان به عنوان محبت صحیح یاد می کردند و می فرمودند: " از سلمان علیه السلام پرسیدند که شما از کجا به این مقام رسیدید؟ فرمود؛ چون هوای علی ( ع) را بر هوای خودم ترجیح دادم یعنی هر چی من می خواستم می دیدم علی ( ع ) چی می خواهد؟ این محب صادق بود علی ( ع) خداپرستی می خواهد او هم خداپرست می شود. علی (ع) موحد می خواهد او هم موحد می شود. علی (ع) اخلاص می خواهد او هم اخلاص دارد. علی (ع ) در خانه ی خدا تضرع وزاری می خواهد که خودش داشت، او هم آنها را پیدا می کند‌ . ( برگرفته از فایل صوتی سال ۶۵) 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه